بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹۹: | خط ۱۹۹: | ||
الف) امام {{ع}}، از [[ارتکاب گناهان]] [[سهوی]] معصوم است. | الف) امام {{ع}}، از [[ارتکاب گناهان]] [[سهوی]] معصوم است. | ||
در آثار سید، عباراتی مطلق و کلی هست که بر اساس اطلاق آنها میتوان وی را بر این [[باور]] دانست که [[امام]] {{ع}} از [[گناه سهوی]] و به طور کلی در [[مقام عمل]] به [[دین]] [[معصوم]] است. ایشان در بحثی با عنوان «کیفیت [[علم]] به دخول قول امام در [[اجماع]]» میگوید: «عمل معصوم، [[حجت]] است»<ref>سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۱، ص۱۸.</ref>. | در آثار سید، عباراتی مطلق و کلی هست که بر اساس اطلاق آنها میتوان وی را بر این [[باور]] دانست که [[امام]] {{ع}} از [[گناه سهوی]] و به طور کلی در [[مقام عمل]] به [[دین]] [[معصوم]] است. ایشان در بحثی با عنوان «کیفیت [[علم]] به دخول قول امام در [[اجماع]]» میگوید: «عمل معصوم، [[حجت]] است»<ref>سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۱، ص۱۸.</ref>. | ||
[[سید]] در این عبارت عمل معصوم را که در اینجا همان امام است، به طور کلی حجت معرفی میکند و حجت دانستن عمل وی به معنای دور بودن او از هر گونه [[اشتباه]] است. | |||
بنابراین میتوان دیدگاه سید را این گونه بیان کرد که امام {{ع}}، از هرگونه گناه سهوی نیز معصوم است؛ | بنابراین میتوان دیدگاه سید را این گونه بیان کرد که امام {{ع}}، از هرگونه گناه سهوی نیز معصوم است؛ | ||
خط ۲۰۵: | خط ۲۰۵: | ||
کیفیت [[پاسخگویی]] سید به برخی نظریات [[اندیشمندان]] غیرامامیه، دستکم این [[فکر]] را به [[ذهن]] میآورد که ایشان به [[عصمت پیامبر]] و امام، در مرحله عمل به دین [[اعتقاد]] ندارد. | کیفیت [[پاسخگویی]] سید به برخی نظریات [[اندیشمندان]] غیرامامیه، دستکم این [[فکر]] را به [[ذهن]] میآورد که ایشان به [[عصمت پیامبر]] و امام، در مرحله عمل به دین [[اعتقاد]] ندارد. | ||
وی آنجا که [[نظریه]]«[[نظام]]» و [[جعفر بن مبشر]] را مبنی بر [[صدور گناه]] از روی [[غفلت]] و [[سهو]] نقل میکند، آن دو را بر این باور دانسته است که با وجود اینکه [[پیامبران]] از روی سهو و غفلت چنین گناهانی میکنند، [[مؤاخذه]] میشوند: {{عربی|... عن النظام و جعفر بن مبشر و من وافقهما من أن ذنوب الأنبياء {{عم}} تقع منهم على سبيل السهو و الغفلة و أنهم مع ذلك مؤاخذون بها}}<ref>سید مرتضی علم الهدی، تنزیه الانبیاء و الائمة {{عم}}، ص۲۲.</ref>. | وی آنجا که [[نظریه]]«[[نظام]]» و [[جعفر بن مبشر]] را مبنی بر [[صدور گناه]] از روی [[غفلت]] و [[سهو]] نقل میکند، آن دو را بر این باور دانسته است که با وجود اینکه [[پیامبران]] از روی سهو و غفلت چنین گناهانی میکنند، [[مؤاخذه]] میشوند: {{عربی|... عن النظام و جعفر بن مبشر و من وافقهما من أن ذنوب الأنبياء {{عم}} تقع منهم على سبيل السهو و الغفلة و أنهم مع ذلك مؤاخذون بها}}<ref>سید مرتضی علم الهدی، تنزیه الانبیاء و الائمة {{عم}}، ص۲۲.</ref>. | ||
سید که با این دیدگاه مخالف است، به جای آنکه موضع خود را در این باره که آیا پیامبران [[مرتکب گناه]] سهوی میشوند یا نه، روشن کند، تنها در پاسخ به نظریه نظام میگوید: «اساساً سهو، مانند [[قدرت]] نداشتن، موجب [[سقوط]] [[تکلیف]] میشود، و در نتیجه نمیتوان فاعل آن را مؤاخذه کرد. به دیگر بیان، از شرایط تکلیف، قدرت و التفات و توجه به آن است، و نبود این شرایط مانع تنجز تکلیف میشود. از اینرو، نمیتوان [[انبیا]] را به علت ارتکاب چنین گناهانی مؤاخذه کرد»<ref>{{عربی|لأن السهو يزيل التكليف و يخرج الفعل من أن يكون ذنبا مؤاخذا به، و لهذا لا يصح مؤاخذة المجنون والنائم و حصول السهو في أنه مؤثر في ارتفاع التكليف بمنزلة فقد القدرة و الآلات}}؛ (سید مرتضی علم الهدی، تنزیه الانبیاء و الائمة {{عم}}، ص۲۲).</ref>. | |||
اگرچه [[سید]] در اینجا اشارهای به [[عصمت]] یا [[معصوم]] نبودن [[امام]] از [[گناهان]] [[سهوی]] نکرده است، [[انصاف]] این است که نمیتوان وی را بر این اساس که عصمت نداشتن امام از گناهان سهوی را رد نکرده است، به معصوم نبودن امام از گناهان سهوی [[معتقد]] دانست. | اگرچه [[سید]] در اینجا اشارهای به [[عصمت]] یا [[معصوم]] نبودن [[امام]] از [[گناهان]] [[سهوی]] نکرده است، [[انصاف]] این است که نمیتوان وی را بر این اساس که عصمت نداشتن امام از گناهان سهوی را رد نکرده است، به معصوم نبودن امام از گناهان سهوی [[معتقد]] دانست. | ||
خط ۲۸۲: | خط ۲۸۲: | ||
[[سید مرتضی]] نیز در این باره معتقد است که امام {{ع}}، پیش از تصدی منصب امامت، نه تنها به همه [[علوم]]، که حتی به همه [[احکام دین]] نیز اشراف و [[آگاهی]] ندارد<ref>{{عربی|و كما أن الرسول قبل تكامل الشرع لم يكن عنده العلم بسائر الأحكام كذلك الإمام قبل حال إمامته لم يكن عالما...}}؛ (سید مرتضی علم الهدی، الشافی، ج۲، ص۳۰. نیز ر. ک: همو، تنزیه الانبیاء، ص۲۰۶).</ref>. | [[سید مرتضی]] نیز در این باره معتقد است که امام {{ع}}، پیش از تصدی منصب امامت، نه تنها به همه [[علوم]]، که حتی به همه [[احکام دین]] نیز اشراف و [[آگاهی]] ندارد<ref>{{عربی|و كما أن الرسول قبل تكامل الشرع لم يكن عنده العلم بسائر الأحكام كذلك الإمام قبل حال إمامته لم يكن عالما...}}؛ (سید مرتضی علم الهدی، الشافی، ج۲، ص۳۰. نیز ر. ک: همو، تنزیه الانبیاء، ص۲۰۶).</ref>. | ||
ایشان همچنین درباره روایتی که در آن [[امام علی]] {{ع}}، [[حکم]] [[طهارت]] و [[نجاست]] «مذی» را نمیدانست و [[سلمان فارسی]] را برای گرفتن آن حکم نزد [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرستاد، میگوید: «این [[روایت]]، مخالف [[باورهای اعتقادی]] ما نیست؛ زیرا امام {{ع}}، پیش از تصدی منصب امامت، لزوماً به جمیع [[احکام شریعت]] عالم نیست»<ref>{{عربی|أما خبر المذي و رجوع امير المؤمنين {{ع}} في الحكم إلى مراسلة النبي {{صل}} بالمقداد على ما ثبت به الرواية، فلا شبهة في أنه ليس بقادح فيما ذهبنا إليه من كونه عالما بجميع الأحكام، لأنه لا نوجب ذلك في الإمام من لدن خلقه و كمال عقله، و إنما نوجبه في الحال التي يكون فيها إماما، و سؤال أمير المؤمنين {{ع}} في المذي إنما كان في زمان الرسول {{صل}} و في تلك الحال لم يكن إماما فيجب أن يكون محيطا بجميع الأحكام}}؛ (سید مرتضی علم الهدی، الشافی فی الامامه، ج۲، ص۳۶).</ref>. | ایشان همچنین درباره روایتی که در آن [[امام علی]] {{ع}}، [[حکم]] [[طهارت]] و [[نجاست]] «مذی» را نمیدانست و [[سلمان فارسی]] را برای گرفتن آن حکم نزد [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرستاد، میگوید: «این [[روایت]]، مخالف [[باورهای اعتقادی]] ما نیست؛ زیرا امام {{ع}}، پیش از تصدی منصب امامت، لزوماً به جمیع [[احکام شریعت]] عالم نیست»<ref>{{عربی|أما خبر المذي و رجوع امير المؤمنين {{ع}} في الحكم إلى مراسلة النبي {{صل}} بالمقداد على ما ثبت به الرواية، فلا شبهة في أنه ليس بقادح فيما ذهبنا إليه من كونه عالما بجميع الأحكام، لأنه لا نوجب ذلك في الإمام من لدن خلقه و كمال عقله، و إنما نوجبه في الحال التي يكون فيها إماما، و سؤال أمير المؤمنين {{ع}} في المذي إنما كان في زمان الرسول {{صل}} و في تلك الحال لم يكن إماما فيجب أن يكون محيطا بجميع الأحكام}}؛ (سید مرتضی علم الهدی، الشافی فی الامامه، ج۲، ص۳۶).</ref>. | ||
[[سید]] فرقی میان [[حکم]] مذی و غیرمذی نگذاشته و بر این [[باور]] است که [[امام علی]] {{ع}} [[احکام]] را از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} میآموخته است<ref>{{عربی|و لا فرق بين حكم المذي الذي لم يعرفه ثم عرفه، و بين غيره من الأحكام التي استفادها من جهة النبي {{صل}} و علمها بعد أن لم يكن عالما بها}}؛ (سید مرتضی علم الهدی، الشافی فی الامامه، ج۲، ص۳۶).</ref>. | |||
ممکن است کسی [[تصور]] کند که لازمه [[عرفی]] دیدگاه [[سید مرتضی]] این است که نظریات [[دینی]] [[امام]]، پیش از [[تصدی منصب امامت]]، لزوماً [[مطابق با واقع]] نباشد؛ اما چنین لازمهای این گونه دفع میشود که هر امامی، پیش از [[امامت]] خود، هم دوره [[پیامبر]] یا امام پیشین بوده است. بنابراین همه احکام را از منبع [[وحیانی]] دریافت میکرده، آنگاه به اظهار نظر میپرداخته است.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۲۱.</ref> | ممکن است کسی [[تصور]] کند که لازمه [[عرفی]] دیدگاه [[سید مرتضی]] این است که نظریات [[دینی]] [[امام]]، پیش از [[تصدی منصب امامت]]، لزوماً [[مطابق با واقع]] نباشد؛ اما چنین لازمهای این گونه دفع میشود که هر امامی، پیش از [[امامت]] خود، هم دوره [[پیامبر]] یا امام پیشین بوده است. بنابراین همه احکام را از منبع [[وحیانی]] دریافت میکرده، آنگاه به اظهار نظر میپرداخته است.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۲۱.</ref> | ||
خط ۳۶۰: | خط ۳۶۰: | ||
سید مرتضی نیز هر چند به وضوح به این مسئله نپرداخته است، اما شاید بتوان با توجه به آرای وی در بحث [[قلمرو علم امام]]، به نظریهای در این باره دست یافت. | سید مرتضی نیز هر چند به وضوح به این مسئله نپرداخته است، اما شاید بتوان با توجه به آرای وی در بحث [[قلمرو علم امام]]، به نظریهای در این باره دست یافت. | ||
سید مرتضی در برخی از آثار [[ارزشمند]] خود به طور کلی و مطلق، امام را از هر گونه اشتباهی مصون و معصوم میداند، و ظاهر عبارت نیز - با توجه به کاربرد واژه «غیر جائز» - به گونهای است که این نظریه را به اقتضای [[حکم عقل]] دانسته است. برای نمونه به این عبارت توجه کنید: {{عربی|السهو... غير جائز عندنا عليهم في كل شيء}}<ref>سید مرتضی علم الهدی، الشافی فی الامامه، ج۱، ص۱۳۸.</ref>. | |||
با وجود این، به نظر میرسد رسیدن به نظریه [[سید]] در این باره، نیازمند یافتن [[اندیشه]] وی در باب [[علم امام]] است. | با وجود این، به نظر میرسد رسیدن به نظریه [[سید]] در این باره، نیازمند یافتن [[اندیشه]] وی در باب [[علم امام]] است. | ||
خط ۳۸۷: | خط ۳۸۷: | ||
آنچه در آثار کراجکی میتواند مورد بحث قرار گیرد، این است که آیا بیانات [[امام]] {{ع}} در امور غیردینی نیز از اشتباه مصون و برای [[مکلفان]] [[حجت]] است یا نه؟ | آنچه در آثار کراجکی میتواند مورد بحث قرار گیرد، این است که آیا بیانات [[امام]] {{ع}} در امور غیردینی نیز از اشتباه مصون و برای [[مکلفان]] [[حجت]] است یا نه؟ | ||
کراجکی درباره [[علم امام]] میگوید: «[[خداوند متعال]] آنان را به بسیاری از امور پنهانی و مربوط به [[آینده]] [[آگاه]] کرده است.... [ولی] آنها همواره به همه امور پنهانی و نیز [[غیبی]] آگاه نیستند»<ref>{{عربی|اعلمهم کثیرا من الغائبات و الامور المستقبلات... و لیسوا عارفین بجمیع الضمائر و الغائبات علی الدوام...}}؛ (ابوالفتح کراجکی، کنز الفوائد، ص۱۱۲). افزون بر این، عبارت و عبارتهای مشابه، کراجکی، ناقل روایاتی است که بیانگر آگاه نبودن امام به همه امور است (ر. ک: ابوالفتوح کراجکی، معادن الجواهر، ص۴۲؛ همو، الاستنصار، ص۱۲).</ref>. | |||
بر اساس این عبارت، کراجکی بر این [[باور]] است که امام {{ع}}، از جانب خداوند به همه [[علوم]] آگاه نیست. به دیگر بیان، علم امام به [[حقایق]]، به [[لطف خداوند]] بستگی دارد. حال، لازمه [[عرفی]] این نظریه – همانگونه که پیشتر نیز بیان شد. امکان [[اشتباه]] در نظریات غیردینی [[امام]] {{ع}} است؛ اما چنان که پیشتر نیز بیان شد، از آنجا که کراجکی خود به [[صراحت]] از این دیدگاه سخن به بیان نیاورده است نمیتوان چنین لازمهای را به وی نسبت داد<ref>پیشتر و ضمن بحث از نظریات شیخ مفید و سید مرتضی، در این باره به تفصیل سخن گفتیم.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۵۷.</ref> | بر اساس این عبارت، کراجکی بر این [[باور]] است که امام {{ع}}، از جانب خداوند به همه [[علوم]] آگاه نیست. به دیگر بیان، علم امام به [[حقایق]]، به [[لطف خداوند]] بستگی دارد. حال، لازمه [[عرفی]] این نظریه – همانگونه که پیشتر نیز بیان شد. امکان [[اشتباه]] در نظریات غیردینی [[امام]] {{ع}} است؛ اما چنان که پیشتر نیز بیان شد، از آنجا که کراجکی خود به [[صراحت]] از این دیدگاه سخن به بیان نیاورده است نمیتوان چنین لازمهای را به وی نسبت داد<ref>پیشتر و ضمن بحث از نظریات شیخ مفید و سید مرتضی، در این باره به تفصیل سخن گفتیم.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۵۷.</ref> | ||
خط ۴۳۸: | خط ۴۳۸: | ||
[[شیخ مفید]] در هیچ یک از آثار خود نه به طور مستقل و نه حتی به طور استطراد، به این بحث رسیدگی نکرده است؛ با این وجود در آثار به جای مانده از ایشان، عباراتی هست که ممکن است کسی در صدد [[اثبات]] نظریهای و انتساب آن به ایشان باشد. از این رو، بحث درباره آنها ضروری به نظر میرسد. | [[شیخ مفید]] در هیچ یک از آثار خود نه به طور مستقل و نه حتی به طور استطراد، به این بحث رسیدگی نکرده است؛ با این وجود در آثار به جای مانده از ایشان، عباراتی هست که ممکن است کسی در صدد [[اثبات]] نظریهای و انتساب آن به ایشان باشد. از این رو، بحث درباره آنها ضروری به نظر میرسد. | ||
مفید در جایی میگوید: «وقتی که [[عصمت امام علی]] {{ع}} از [[خطا]] ثابت شد، ثابت میشود که او در هرچه انجام میدهد و میگوید، [[معصوم]] است»<ref>{{عربی|و اذا ثبتت عصمة علي {{ع}} من الخطأ... ثبت انه {{ع}} كان مصيبا في كل ما فعل و قال}}؛ (محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، وقعة الجمل، ص۷۵).</ref>. | |||
ایشان در جای دیگری میگوید: «[[عصمت]] اقتضا میکند که همه گفتهها و [[افعال]] شخصی که عصمت برای او ضروری است، صحیح باشد»<ref>{{عربی|و العصمة تقتضي فيمن وجبت له بالصواب بالاقوال و الافعال}}؛ (محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، وقعة الجمل، ص۷۷ و ۸۵).</ref>. | ایشان در جای دیگری میگوید: «[[عصمت]] اقتضا میکند که همه گفتهها و [[افعال]] شخصی که عصمت برای او ضروری است، صحیح باشد»<ref>{{عربی|و العصمة تقتضي فيمن وجبت له بالصواب بالاقوال و الافعال}}؛ (محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، وقعة الجمل، ص۷۷ و ۸۵).</ref>. | ||
شیخ در موضعی دیگر بر این باور است که امام {{ع}} از [[گناه]]، اشتباه و فراموشی معصوم است<ref>{{عربی|ان الامام معصوم من العصيان مأمون عليه السهو و النسیان}}؛ (محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، المسائل الجارودیة، ص۴۵؛ همو، رسائل فی الغیبة، ج۲، ص۱۶).</ref>. | |||
آیا میتوان از این عبارات کلی و مبهم نتیجه گرفت که [[شیخ مفید]] بر این [[باور]] است که [[امام]] {{ع}} در امور عادی [[زندگی]] خود نیز از [[اشتباه]] و [[نسیان]] [[معصوم]] است؟ | آیا میتوان از این عبارات کلی و مبهم نتیجه گرفت که [[شیخ مفید]] بر این [[باور]] است که [[امام]] {{ع}} در امور عادی [[زندگی]] خود نیز از [[اشتباه]] و [[نسیان]] [[معصوم]] است؟ |