بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
== معناشناسی == | == معناشناسی == | ||
لغت "اصل" واژه [[عربی]] است و به معنای بیخ، بنیاد، پایه و بن هر چیزی است<ref>علی اکبر دهخدا، لغتنامه دهخدا، ماده «اصل».</ref>. برخی "اصل" را به معنای مفاهیم، نظریهها و قواعد نسبتاً کلی که در بیشتر موارد [[صادق]] است و باید راهنمای [[مربیان]] و اولیای [[فرهنگ]] در همه [[اعمال]] [[تربیتی]] باشد میدانند<ref>احمد احمدی، اصول و روشهای تربیت در اسلام، ص۹۹.</ref>. "اصل"، یعنی قواعد و دستورالعملهای نسبتاً کلیای که پذیرفتن و به کار بستن آنها، فرد را برمیانگیزد تا در راستای [[هدف]] [[عالی]] ([[قرب الهی]])، [[خواستهها]] و فعالیتهای خود و دیگران را سامان دهد<ref>علی نقی فقیهی، مبانی، اصول و روشهای تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث، ص۳۲.</ref>. "مبانی" در متون [[دینی]]، منشأ اصولاند و "اصول"، برگرفته شده از مبانیاند<ref>علی نقی فقیهی، مبانی، اصول و روشهای تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث، ص۳۲.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۹۴.</ref> | لغت "اصل" واژه [[عربی]] است و به معنای بیخ، بنیاد، پایه و بن هر چیزی است<ref>علی اکبر دهخدا، لغتنامه دهخدا، ماده «اصل».</ref>. برخی "اصل" را به معنای مفاهیم، نظریهها و قواعد نسبتاً کلی که در بیشتر موارد [[صادق]] است و باید راهنمای [[مربیان]] و اولیای [[فرهنگ]] در همه [[اعمال]] [[تربیتی]] باشد میدانند<ref>احمد احمدی، اصول و روشهای تربیت در اسلام، ص۹۹.</ref>. "اصل"، یعنی قواعد و دستورالعملهای نسبتاً کلیای که پذیرفتن و به کار بستن آنها، فرد را برمیانگیزد تا در راستای [[هدف]] [[عالی]] ([[قرب الهی]])، [[خواستهها]] و فعالیتهای خود و دیگران را سامان دهد<ref>علی نقی فقیهی، مبانی، اصول و روشهای تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث، ص۳۲.</ref>. "مبانی" در متون [[دینی]]، منشأ اصولاند و "اصول"، برگرفته شده از مبانیاند<ref>علی نقی فقیهی، مبانی، اصول و روشهای تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث، ص۳۲.</ref>.<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۹۴.</ref> | ||
== اصل [[اعتدال]] == | == اصل [[اعتدال]] == | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
[[آفرینش انسان]] به نحوی است که هرگونه بیرون شدن از مرزهای [[اعتدال]] او را آسیب میرساند و از نظر [[تربیتی]] دچار توقف یا گستاخیاش میسازد. به بیان [[علی]] {{ع}}: {{متن حدیث|فَكُلُّ تَقْصِيرٍ بِهِ مُضِرٌّ وَ كُلُّ إِفْرَاطٍ لَهُ مُفْسِدٌ}}<ref>«هر کمبود آن را زیان است و هر زیادی آن را تباهی است». نهج البلاغه، حکمت ۱۰۸.</ref>. | [[آفرینش انسان]] به نحوی است که هرگونه بیرون شدن از مرزهای [[اعتدال]] او را آسیب میرساند و از نظر [[تربیتی]] دچار توقف یا گستاخیاش میسازد. به بیان [[علی]] {{ع}}: {{متن حدیث|فَكُلُّ تَقْصِيرٍ بِهِ مُضِرٌّ وَ كُلُّ إِفْرَاطٍ لَهُ مُفْسِدٌ}}<ref>«هر کمبود آن را زیان است و هر زیادی آن را تباهی است». نهج البلاغه، حکمت ۱۰۸.</ref>. | ||
بنابراین باید دقت و اهتمام شود که در هر امری اعتدال و [[میانهروی]] پاس داشته شود و به جد از [[افراط]] و [[تفریط]] دوری گردد. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} با بیانی مؤکد، [[پیروان]] خود را به اعتدال و میانهروی فراخوانده و فرموده است: {{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ عَلَيْكُمْ بِالْقَصْدِ، عَلَيْكُمْ بِالْقَصْدِ، عَلَيْكُمْ بِالْقَصْدِ}}<ref>«ای مردم، بر شما باد به اعتدال و میانهروی، به اعتدال و میانهروی، به اعتدال و میانهروی». سنن ابن ماجة، ج۲، ص۱۴۱۷؛ الامیر علاءالدین علی بن بلبان الفارسی، الاحسان بترتیب صحیح ابن حبان، دارالکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۰۸ ق. ج۱، ص۲۸۵؛ الجامع الصغیر، ج۱، ص۱۲۱؛ کنز العمال، ج۳، ص۲۸؛ محمد مرتضی الزبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، دار مکتبة الحیاة، بیروت. ج۲، ص۴۶۷.</ref><ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، | بنابراین باید دقت و اهتمام شود که در هر امری اعتدال و [[میانهروی]] پاس داشته شود و به جد از [[افراط]] و [[تفریط]] دوری گردد. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} با بیانی مؤکد، [[پیروان]] خود را به اعتدال و میانهروی فراخوانده و فرموده است: {{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ عَلَيْكُمْ بِالْقَصْدِ، عَلَيْكُمْ بِالْقَصْدِ، عَلَيْكُمْ بِالْقَصْدِ}}<ref>«ای مردم، بر شما باد به اعتدال و میانهروی، به اعتدال و میانهروی، به اعتدال و میانهروی». سنن ابن ماجة، ج۲، ص۱۴۱۷؛ الامیر علاءالدین علی بن بلبان الفارسی، الاحسان بترتیب صحیح ابن حبان، دارالکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۰۸ ق. ج۱، ص۲۸۵؛ الجامع الصغیر، ج۱، ص۱۲۱؛ کنز العمال، ج۳، ص۲۸؛ محمد مرتضی الزبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، دار مکتبة الحیاة، بیروت. ج۲، ص۴۶۷.</ref>.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴، ص۱۵۱.</ref> | ||
== اصل تدرج و تمکّن == | == اصل تدرج و تمکّن == | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
[[درک]] درست این مراحل و اتخاذ [[شیوه رفتار]] مناسب نسبت به هر مرحله از ضروریات [[تربیت]] است و [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و اوصیای آن حضرت در آموزههای خود بدان توجه دادهاند، چنانکه از [[رسول خدا]] {{صل}} [[روایت]] شده است: {{متن حدیث|مَنْ كَانَ عِنْدَهُ صَبِيٌّ فَلْيَتَصَابَ لَهُ}}<ref>«هرکس کودکی دارد، باید با او کودکانه رفتار کند». کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۴۸۴؛ عوالی اللآلی، ج۳، ص۳۱۱ [{{متن حدیث|کَانَ لَهّ}} آمده است]؛ کنز العمال، ج۱۶، ص۴۵۷ [{{متن حدیث|کَانَ لَهّ}} آمده است]؛ وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۲۰۳.</ref> و از [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} نقل شده است: {{متن حدیث|مَنْ كَانَ لَهُ وَلَدٌ صَبَا}}<ref>«هرکس کودکی دارد، باید با او کودکی کند». الکافی، ج۶، ص۵۰؛ وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۲۰۳.</ref>. | [[درک]] درست این مراحل و اتخاذ [[شیوه رفتار]] مناسب نسبت به هر مرحله از ضروریات [[تربیت]] است و [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و اوصیای آن حضرت در آموزههای خود بدان توجه دادهاند، چنانکه از [[رسول خدا]] {{صل}} [[روایت]] شده است: {{متن حدیث|مَنْ كَانَ عِنْدَهُ صَبِيٌّ فَلْيَتَصَابَ لَهُ}}<ref>«هرکس کودکی دارد، باید با او کودکانه رفتار کند». کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۴۸۴؛ عوالی اللآلی، ج۳، ص۳۱۱ [{{متن حدیث|کَانَ لَهّ}} آمده است]؛ کنز العمال، ج۱۶، ص۴۵۷ [{{متن حدیث|کَانَ لَهّ}} آمده است]؛ وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۲۰۳.</ref> و از [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} نقل شده است: {{متن حدیث|مَنْ كَانَ لَهُ وَلَدٌ صَبَا}}<ref>«هرکس کودکی دارد، باید با او کودکی کند». الکافی، ج۶، ص۵۰؛ وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۲۰۳.</ref>. | ||
درک دنیای [[فرزندان]] در هر مرحله و [[رفتار]] متناسب با آنان نباید به [[غفلت]] واگذاشته شود. احادیث فوق بر این [[واقعیت]] تأکید دارند که دنیای [[کودکی]]، با دنیای بزرگسالان متفاوت است و [[مربیان]] نباید از دریچه [[احساسات]] و [[افکار]] خود به [[کودکان]] بنگرند، بلکه باید این دوران [[رشد]] را درک نموده از واقعیتهای آن [[آگاه]] شد و رفتار مطابق با نیازمندیهای [[روحی]] و جسمی کودکان را در پیش گرفت<ref>مراحل رشد و تحول انسان به ضمیمه مقدمهای بر دیدگاه اسلام در مورد رشد، ص۲۳۵.</ref><ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، | درک دنیای [[فرزندان]] در هر مرحله و [[رفتار]] متناسب با آنان نباید به [[غفلت]] واگذاشته شود. احادیث فوق بر این [[واقعیت]] تأکید دارند که دنیای [[کودکی]]، با دنیای بزرگسالان متفاوت است و [[مربیان]] نباید از دریچه [[احساسات]] و [[افکار]] خود به [[کودکان]] بنگرند، بلکه باید این دوران [[رشد]] را درک نموده از واقعیتهای آن [[آگاه]] شد و رفتار مطابق با نیازمندیهای [[روحی]] و جسمی کودکان را در پیش گرفت<ref>مراحل رشد و تحول انسان به ضمیمه مقدمهای بر دیدگاه اسلام در مورد رشد، ص۲۳۵.</ref>.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴، ص۱۵۳.</ref> | ||
== اصل تسهیل و | == اصل تسهیل و تیسیر == | ||
تسهیل و تیسیر به معنای آسان کردن و [[سهل]] گردانیدن است<ref>لغتنامه دهخدا، ذیل واژههای “تسهیل” و “تیسیر”؛ فرهنگ معین، ج۱، ص۱۰۸۳، ۱۱۸۰.</ref> و منظور از اصل تسهیل و تیسیر این است که برنامهها و اقدامات [[تربیتی]] باید اموری آسان و میسر باشد و مبتنی بر [[تکالیف]] شاق نباشد و راههایی در تربیت گشوده شود که متربی با میل و رغبت در آن راهها گام زند و با متربی از سر [[ملایمت]] و [[مدارا]] رفتار شود تا بتواند [[راه]] تربیت را بر خود هموار کند و به [[اهداف تربیت]] دست یابد. [[سنت]] [[تربیت الهی]] چنین است و خدای [[مهربان]] [[شریعت]] خود را [[سهل]] و آسان قرار داده است تا همگان به [[کمالات الهی]] متصف شوند، چنانکه فرموده است: {{متن قرآن|يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ}}<ref>«خداوند برای شما آسانی میخواهد و برایتان دشواری نمیخواهد» سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref>. {{متن قرآن|وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ}}<ref>«و در (راه) خداوند چنان که سزاوار جهاد (در راه) اوست جهاد کنید؛ او شما را برگزید و در دین- که همان آیین پدرتان ابراهیم است- هیچ تنگنایی برای شما ننهاد» سوره حج، آیه ۷۸.</ref>. | تسهیل و تیسیر به معنای آسان کردن و [[سهل]] گردانیدن است<ref>لغتنامه دهخدا، ذیل واژههای “تسهیل” و “تیسیر”؛ فرهنگ معین، ج۱، ص۱۰۸۳، ۱۱۸۰.</ref> و منظور از اصل تسهیل و تیسیر این است که برنامهها و اقدامات [[تربیتی]] باید اموری آسان و میسر باشد و مبتنی بر [[تکالیف]] شاق نباشد و راههایی در تربیت گشوده شود که متربی با میل و رغبت در آن راهها گام زند و با متربی از سر [[ملایمت]] و [[مدارا]] رفتار شود تا بتواند [[راه]] تربیت را بر خود هموار کند و به [[اهداف تربیت]] دست یابد. [[سنت]] [[تربیت الهی]] چنین است و خدای [[مهربان]] [[شریعت]] خود را [[سهل]] و آسان قرار داده است تا همگان به [[کمالات الهی]] متصف شوند، چنانکه فرموده است: {{متن قرآن|يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ}}<ref>«خداوند برای شما آسانی میخواهد و برایتان دشواری نمیخواهد» سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref>. {{متن قرآن|وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ}}<ref>«و در (راه) خداوند چنان که سزاوار جهاد (در راه) اوست جهاد کنید؛ او شما را برگزید و در دین- که همان آیین پدرتان ابراهیم است- هیچ تنگنایی برای شما ننهاد» سوره حج، آیه ۷۸.</ref>. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
رسول خدا {{صل}} تأکید میکرد [[مسلمانان]] بر آیین تربیتی او عمل کنند و از [[راه و رسم]] تسهیل و [[تیسیر]] دور نشوند، چنانکه میفرمود: {{متن حدیث|يَسِّرُوا وَ لَا تُعَسِّرُوا إِنِّي بُعِثْتُ بِالْحَنِيفِيَّةِ السَّمْحَةِ}}<ref>«آسان بگیرید و سخت مگیرید که همانا من بر دین حنیف ملایم مبعوث شدهام». المجموع فی شرح المهذب، ج۱۱، ص۴۵۰.</ref>. | رسول خدا {{صل}} تأکید میکرد [[مسلمانان]] بر آیین تربیتی او عمل کنند و از [[راه و رسم]] تسهیل و [[تیسیر]] دور نشوند، چنانکه میفرمود: {{متن حدیث|يَسِّرُوا وَ لَا تُعَسِّرُوا إِنِّي بُعِثْتُ بِالْحَنِيفِيَّةِ السَّمْحَةِ}}<ref>«آسان بگیرید و سخت مگیرید که همانا من بر دین حنیف ملایم مبعوث شدهام». المجموع فی شرح المهذب، ج۱۱، ص۴۵۰.</ref>. | ||
راه و رسمی که بر تسهیل و [[تیسیر]] [[استوار]] باشد، زمینه تحقق مییابد و موجب ناخواهی و گریزپایی نمیشود. ازاینروست که [[پیشوایان دین]] چنین راه و رسمی را [[بهترین]] معرفی کردهاند. | |||
در [[آموزههای علوی]] آمده است: {{متن حدیث|خَيْرُ الْأُمُورِ مَا سَهُلَتْ مَبَادِيهِ وَ حَسُنَتْ خَوَاتِمُهُ وَ حُمِدَتْ عَوَاقِبُهُ}}<ref>«بهترین کارها آن است که مبادی آن آسان، و اواخر آن نیکو، و عاقبتهای آن ستوده باشد». شرح غررالحکم، ج۳، ص۴۳۷؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۲۳۸.</ref>. | در [[آموزههای علوی]] آمده است: {{متن حدیث|خَيْرُ الْأُمُورِ مَا سَهُلَتْ مَبَادِيهِ وَ حَسُنَتْ خَوَاتِمُهُ وَ حُمِدَتْ عَوَاقِبُهُ}}<ref>«بهترین کارها آن است که مبادی آن آسان، و اواخر آن نیکو، و عاقبتهای آن ستوده باشد». شرح غررالحکم، ج۳، ص۴۳۷؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۲۳۸.</ref>. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
تسهیل و تیسیر در سالهای نخستین [[زندگی]] و [[دوران کودکی]] از اهمیتی بیشتر برخوردار است، زیرا وجود [[آدمی]] لطیفتر است و به تسهیلی بیشتر نیاز دارد. [[یونس بن رباط]]<ref>یونس بن رباط بَجَلی از اصحاب امام صادق {{ع}} و از راویان ثقه است. ر. ک: رجال النجاشی، ص۴۴۸؛ تقی الدین الحسن بن علی بن داوود الحلی، کتاب الرجال، تصحیح السید کاظم الموسوی المیاموی، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۴۲ ش. ص۳۸۰؛ معجم رجال الحدیث، ج۲۰، ص۱۹۰-۱۹۱؛ معجم الثقات، ص۱۳۴.</ref> از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] کرده است که [[رسول خدا]] {{صل}} چنین فرموده است: {{متن حدیث|رَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَ وَلَدَهُ عَلَى بِرِّهِ}} [[خداوند]] [[رحمت]] کند کسی را که فرزند خود را در [[نیکی]] و [[نیکوکاری]] [[یاری]] کند. یونس بن رباط گوید از [[حضرت]] پرسیدم: “چگونه فرزند خود را در نیکی و نیکوکاری یاری کند؟ ” حضرت فرمود: {{متن حدیث|يَقْبَلُ مَيْسُورَهُ وَ يَتَجَاوَزُ عَنْ مَعْسُورِهِ وَ لَا يُرْهِقُهُ وَ لَا يَخْرَقُ بِهِ}}<ref>«آنچه را که در توان اوست از او بپذیرد، و آنچه را که برایش طاقتفرساست از او نخواهد، و او را به تکلیف ما فوق طاقتش واندارد، و او را دچار سرگشتگی و شرمندگی نسازد». الکافی، ج۶، ص۵۰؛ تهذیب الاحکام، ج۸، ص۱۱۳؛ السرائر، ج۳، ص۵۹۵؛ وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۱۹۹.</ref>. | تسهیل و تیسیر در سالهای نخستین [[زندگی]] و [[دوران کودکی]] از اهمیتی بیشتر برخوردار است، زیرا وجود [[آدمی]] لطیفتر است و به تسهیلی بیشتر نیاز دارد. [[یونس بن رباط]]<ref>یونس بن رباط بَجَلی از اصحاب امام صادق {{ع}} و از راویان ثقه است. ر. ک: رجال النجاشی، ص۴۴۸؛ تقی الدین الحسن بن علی بن داوود الحلی، کتاب الرجال، تصحیح السید کاظم الموسوی المیاموی، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۴۲ ش. ص۳۸۰؛ معجم رجال الحدیث، ج۲۰، ص۱۹۰-۱۹۱؛ معجم الثقات، ص۱۳۴.</ref> از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] کرده است که [[رسول خدا]] {{صل}} چنین فرموده است: {{متن حدیث|رَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَ وَلَدَهُ عَلَى بِرِّهِ}} [[خداوند]] [[رحمت]] کند کسی را که فرزند خود را در [[نیکی]] و [[نیکوکاری]] [[یاری]] کند. یونس بن رباط گوید از [[حضرت]] پرسیدم: “چگونه فرزند خود را در نیکی و نیکوکاری یاری کند؟ ” حضرت فرمود: {{متن حدیث|يَقْبَلُ مَيْسُورَهُ وَ يَتَجَاوَزُ عَنْ مَعْسُورِهِ وَ لَا يُرْهِقُهُ وَ لَا يَخْرَقُ بِهِ}}<ref>«آنچه را که در توان اوست از او بپذیرد، و آنچه را که برایش طاقتفرساست از او نخواهد، و او را به تکلیف ما فوق طاقتش واندارد، و او را دچار سرگشتگی و شرمندگی نسازد». الکافی، ج۶، ص۵۰؛ تهذیب الاحکام، ج۸، ص۱۱۳؛ السرائر، ج۳، ص۵۹۵؛ وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۱۹۹.</ref>. | ||
بنابراین فعل [[تربیتی]] رشد دهنده و سیردهنده به سوی نیکی از [[سختگیری]] و [[خشونت]] به دور و بر سهلگیری و [[ملایمت]] [[استوار]] است<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، | بنابراین فعل [[تربیتی]] رشد دهنده و سیردهنده به سوی نیکی از [[سختگیری]] و [[خشونت]] به دور و بر سهلگیری و [[ملایمت]] [[استوار]] است<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴، ص۱۵۷.</ref>. | ||
== پرسش مستقیم == | == پرسش مستقیم == |