←اصطلاح کلامی عصمت در روایات
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==== اصطلاح کلامی عصمت در روایات ==== | ==== اصطلاح کلامی عصمت در روایات ==== | ||
متکلمان اسلامی، معنای اصطلاح کلامی عصمت را از برخی روایات اخذ نمودهاند. | |||
# [[عبدالعزیز بن مسلم]] سخن طولانی و مفصّلی با [[امام رضا]] {{ع}} در [[شأن]] و [[صفات امام]] دارد که طبق آن، [[امام]] {{ع}} در تبیین مقام اینگونه میفرماید: {{متن حدیث|إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ لِذَلِكَ وَ أَوْدَعَ قَلْبَهُ يَنَابِيعَ الْحِكْمَةِ وَ أَلْهَمَهُ الْعِلْمَ إِلْهَاماً فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَا يُحَيَّرُ فِيهِ عَنِ الصَّوَابِ فَهُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ مِنَ الْخَطَايَا وَ الزَّلَلِ وَ الْعِثَارِ يَخُصُّهُ اللَّهُ بِذَلِكَ لِيَكُونَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَى خَلْقِهِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۳.</ref>: بندهای را که [[خداوند]] برای [[سرپرستی]] امور [[خلق]] برمیگزیند، شرح صدری برای این مقام به او عطا میکند؛ چشمههای [[حکمت]] را در [[دل]] او به [[ودیعت]] مینهد؛ [[علم]] ویژهای را به او [[الهام]] میکند که بعد از آن از پاسخ هیچ پرسشی عاجز نیست و هیچ گاه از یافتن صواب متحیر نیست. پس او [[معصوم]] و برخوردار از تأییدات و توفیقات است و از هر خطا و لغزشی در [[امان]] است؛ [[خدا]] تنها با او چنین میکند تا بتواند [[حجت]] بر بندگانش باشد و [[گواه]] بر خلق قرار گیرد. همانطور که [[مشاهده]] گردید معنایی که از عصمت درباره امامان مطرح شد، معنا و صفت ویژهای است که به طور اختصاصی در عدهای وجود دارد و این همان معنای [[کلامی]] [[عصمت]] است. در این [[روایت]] [[علم]] و [[شعور]] ویژهای همراه با [[الهام]] را برای [[بندگان]] مختار [[الهی]] بر شمرده است که نتیجه این علم و شعور خاص، عصمت از [[گناه]] و [[عصمت از خطا]] در [[مقام]] [[تبلیغ احکام الهی]] و [[عقاید]] و [[معارف دینی]] میباشد. با اضافه کردن [[توفیق]] و [[تسدید]] ویژهای که از سوی [[خداوند متعال]] به آنان اعطا میشود، [[عصمت از اشتباه]] و لغزشهای عادی و [[سهو]] و [[نسیان]] را نیز برای آنها [[اثبات]] میکند و دلیل عصمت از اشتباه و [[خطا]] را همان [[حجت خدا]] بودن [[امام]] و [[نبی]] است و اینکه [[شاهد]] و [[گواه]] بر بندگان بودن تمام نمیشود مگر به این درجه از عصمت. | # [[عبدالعزیز بن مسلم]] سخن طولانی و مفصّلی با [[امام رضا]] {{ع}} در [[شأن]] و [[صفات امام]] دارد که طبق آن، [[امام]] {{ع}} در تبیین مقام اینگونه میفرماید: {{متن حدیث|إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ لِذَلِكَ وَ أَوْدَعَ قَلْبَهُ يَنَابِيعَ الْحِكْمَةِ وَ أَلْهَمَهُ الْعِلْمَ إِلْهَاماً فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَا يُحَيَّرُ فِيهِ عَنِ الصَّوَابِ فَهُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ مِنَ الْخَطَايَا وَ الزَّلَلِ وَ الْعِثَارِ يَخُصُّهُ اللَّهُ بِذَلِكَ لِيَكُونَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَى خَلْقِهِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۳.</ref>: بندهای را که [[خداوند]] برای [[سرپرستی]] امور [[خلق]] برمیگزیند، شرح صدری برای این مقام به او عطا میکند؛ چشمههای [[حکمت]] را در [[دل]] او به [[ودیعت]] مینهد؛ [[علم]] ویژهای را به او [[الهام]] میکند که بعد از آن از پاسخ هیچ پرسشی عاجز نیست و هیچ گاه از یافتن صواب متحیر نیست. پس او [[معصوم]] و برخوردار از تأییدات و توفیقات است و از هر خطا و لغزشی در [[امان]] است؛ [[خدا]] تنها با او چنین میکند تا بتواند [[حجت]] بر بندگانش باشد و [[گواه]] بر خلق قرار گیرد. همانطور که [[مشاهده]] گردید معنایی که از عصمت درباره امامان مطرح شد، معنا و صفت ویژهای است که به طور اختصاصی در عدهای وجود دارد و این همان معنای [[کلامی]] [[عصمت]] است. در این [[روایت]] [[علم]] و [[شعور]] ویژهای همراه با [[الهام]] را برای [[بندگان]] مختار [[الهی]] بر شمرده است که نتیجه این علم و شعور خاص، عصمت از [[گناه]] و [[عصمت از خطا]] در [[مقام]] [[تبلیغ احکام الهی]] و [[عقاید]] و [[معارف دینی]] میباشد. با اضافه کردن [[توفیق]] و [[تسدید]] ویژهای که از سوی [[خداوند متعال]] به آنان اعطا میشود، [[عصمت از اشتباه]] و لغزشهای عادی و [[سهو]] و [[نسیان]] را نیز برای آنها [[اثبات]] میکند و دلیل عصمت از اشتباه و [[خطا]] را همان [[حجت خدا]] بودن [[امام]] و [[نبی]] است و اینکه [[شاهد]] و [[گواه]] بر بندگان بودن تمام نمیشود مگر به این درجه از عصمت. | ||
# [[سلیم بن قیس الهلالی]] از [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} نقل میکند: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى طَهَّرَنَا وَ عَصَمَنَا وَ جَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَى خَلْقِهِ وَ حُجَّتَهُ فِي أَرْضِهِ وَ جَعَلَنَا مَعَ الْقُرْآنِ وَ جَعَلَ الْقُرْآنَ مَعَنَا لَا نُفَارِقُهُ وَ لَا يُفَارِقُنَا}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۱.</ref>: خداوند متعال ما را [[پاک]] کرد و به [[مقام عصمت]] رسانید و ما را گواه بر [[خلق]] و [[حجت]] روی [[زمین]] قرار داد و ما را با [[قرآن]] و قرآن را با ما قرار داد. ما هیچ گاه از قرآن جدا نمیشویم و قرآن نیز از ما جدا نمیشود. بخش نخست این [[حدیث]] یقیناً عصمت از گناه را افاده میکند؛ اما بخش پایانی آنکه جداناپذیری قرآن و [[امامان]] را مطرح میسازد، همانگونه که قرآن [[خطاناپذیر]] است میتوان برداشت کرد که عصمت از خطا و خطاناپذیری [[ائمه]] {{عم}} را نیز ایفاد میکند. | # [[سلیم بن قیس الهلالی]] از [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} نقل میکند: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى طَهَّرَنَا وَ عَصَمَنَا وَ جَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَى خَلْقِهِ وَ حُجَّتَهُ فِي أَرْضِهِ وَ جَعَلَنَا مَعَ الْقُرْآنِ وَ جَعَلَ الْقُرْآنَ مَعَنَا لَا نُفَارِقُهُ وَ لَا يُفَارِقُنَا}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۱.</ref>: خداوند متعال ما را [[پاک]] کرد و به [[مقام عصمت]] رسانید و ما را گواه بر [[خلق]] و [[حجت]] روی [[زمین]] قرار داد و ما را با [[قرآن]] و قرآن را با ما قرار داد. ما هیچ گاه از قرآن جدا نمیشویم و قرآن نیز از ما جدا نمیشود. بخش نخست این [[حدیث]] یقیناً عصمت از گناه را افاده میکند؛ اما بخش پایانی آنکه جداناپذیری قرآن و [[امامان]] را مطرح میسازد، همانگونه که قرآن [[خطاناپذیر]] است میتوان برداشت کرد که عصمت از خطا و خطاناپذیری [[ائمه]] {{عم}} را نیز ایفاد میکند. |