جز
جایگزینی متن - 'دست' به 'دست'
جز (جایگزینی متن - 'تاریخ نگاران' به 'تاریخنگاران') |
جز (جایگزینی متن - 'دست' به 'دست') |
||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
== بنی عامر پس از [[پیامبر]] {{صل}} == | == بنی عامر پس از [[پیامبر]] {{صل}} == | ||
در پی رحلت پیامبر و [[ارتداد]] [[دینی]] و [[سیاسی]] بسیاری از نو مسلمانان در شبه جزیره، گروهی از بنیعامر پس از تردید بسیار بین باقی ماندن بر اسلام و بازگشت از آن، سرانجام با [[پیروی]] از [[طلیحة بن خویلد اسدی]]، پیامبر دروغینِ [[سرزمین]] نجد، از اسلام رویگردانیدند و ضمن نالایق شمردن [[ابوبکر]]<ref>الفتوح، ج ۱، ص ۱۲.</ref> از دادن زکات به [[حکومت]] [[مدینه]] سرباز زدند. گروهی از آنان حتی از کشتن و [[سوزاندن]] برخی از [[کارگزاران]] پیامبر نیز خودداری نکردند<ref>مسند ابی یعلی، ج ۱۳، ص ۱۴۶.</ref>. [[ابوبکر]] با شنیدن خبر [[ارتداد]] بنیعامر ضمن نامهای به [[خالد بن ولید]] او را [[مأمور]] [[سرکوب]] آنان کرد و به او [[فرمان]] قتلعام بنیعامر و [[سوزاندن]] آنان را داد<ref>مسند ابی یعلی، ج ۱۳، ص ۱۴۶.</ref>. [[خالد]] نیز در مسیر حرکت خود جهت سرکوب بنیعامر ابتدا با [[طلیحه]] مواجه شد. [[قرة بن هبیره]] عامل جمعآوری [[زکات]] [[بنی قشیر بن کعب]]، از تیرههای بنیعامر، که خود از ارسال زکات [[قوم]] خود به [[مدینه]] خودداری کرده بود و [[رهبری]] [[مرتدان]] بنیکعب را عهدهدار بود با دیدن [[سپاه]] خالد از کرده خود هراسناک شد و از بنیعامر نیز خواست تا از | در پی رحلت پیامبر و [[ارتداد]] [[دینی]] و [[سیاسی]] بسیاری از نو مسلمانان در شبه جزیره، گروهی از بنیعامر پس از تردید بسیار بین باقی ماندن بر اسلام و بازگشت از آن، سرانجام با [[پیروی]] از [[طلیحة بن خویلد اسدی]]، پیامبر دروغینِ [[سرزمین]] نجد، از اسلام رویگردانیدند و ضمن نالایق شمردن [[ابوبکر]]<ref>الفتوح، ج ۱، ص ۱۲.</ref> از دادن زکات به [[حکومت]] [[مدینه]] سرباز زدند. گروهی از آنان حتی از کشتن و [[سوزاندن]] برخی از [[کارگزاران]] پیامبر نیز خودداری نکردند<ref>مسند ابی یعلی، ج ۱۳، ص ۱۴۶.</ref>. [[ابوبکر]] با شنیدن خبر [[ارتداد]] بنیعامر ضمن نامهای به [[خالد بن ولید]] او را [[مأمور]] [[سرکوب]] آنان کرد و به او [[فرمان]] قتلعام بنیعامر و [[سوزاندن]] آنان را داد<ref>مسند ابی یعلی، ج ۱۳، ص ۱۴۶.</ref>. [[خالد]] نیز در مسیر حرکت خود جهت سرکوب بنیعامر ابتدا با [[طلیحه]] مواجه شد. [[قرة بن هبیره]] عامل جمعآوری [[زکات]] [[بنی قشیر بن کعب]]، از تیرههای بنیعامر، که خود از ارسال زکات [[قوم]] خود به [[مدینه]] خودداری کرده بود و [[رهبری]] [[مرتدان]] بنیکعب را عهدهدار بود با دیدن [[سپاه]] خالد از کرده خود هراسناک شد و از بنیعامر نیز خواست تا از ارتداددست بردارند و در [[حمایت]] از طلیحه [[جان]] خود را به خطر نیندازند؛ ولی عامریان گفتههای او و [[قرة بن سلمه]] را رد کرده، همچنان تا روشن شدن وضعیت طلیحه، بنیاسد، [[غطفان]] و [[فزاره]] به اقدامات خود ادامه دادند<ref>الفتوح، ج ۱، ص ۱۱؛ الرده، ص ۱۳۰ ـ ۱۳۱؛ الثقات، ج ۲، ص۱۶۳.</ref>. با [[شکست]] [[سپاهیان]] طلیحه و بازگشت [[پیروان]] او به [[اسلام]]، بنیعامر نیز چارهای جز اظهار اسلام ندیدند. پس به دنبال [[تسلیم]] کردن آن دسته از مرتدان خود که به کشتن و سوزاندن [[مسلمانان]] اقدامکرده بودند با اعلام اسلام، با [[حکومت]] مدینه [[بیعت]] کردند. سپاه خالد نیز که به [[فرماندهی]] [[هشام بن عاصی]] به [[سرزمین]] بنیعامر وارد شده بود با به [[اسارت]] گرفتن [[قرة بن هبیره]] و اطرافیانش به مدینه بازگشتند<ref>تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۶۵؛ فتوح البلدان، ص ۱۰۶.</ref> و بدین شکل [[شورش]] و ارتداد بنیعامر دفع گردید. در این میان [[علقمة بن علاثه]] نیز که رهبری تیره بنیکلاب را در ماجرای ارتداد برعهده داشت متواری شد و [[خانواده]] او پس از [[تبرّی]] جستن از [[اعتقادات]] و اقدامات او از اسارت مسلمانان [[آزاد]] شدند<ref>تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۶۴.</ref>. | ||
== [[کارگزاران]] و [[حکمرانان]] [[منصوب]] [[خلفا]] == | == [[کارگزاران]] و [[حکمرانان]] [[منصوب]] [[خلفا]] == |