←منابع
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
=== [[تشیع]] در [[جهان]] امروز === | === [[تشیع]] در [[جهان]] امروز === | ||
منابع مختلف، عدّۀ کل [[مسلمانان]] [[جهان]] را در آخرین سالهای قرن نوزدهم میلادی/سیزدهم قمری، از ۱۵۷ میلیون نفر در سال ۱۸۹۴ م تا ۳۰۰ میلیون نفر در سال ۱۹۰۳ م تخمین زدهاند... مهمترین [[کشور]] [[شیعه]] یا شیعهنشین [[جهان]] یعنی [[ایران]]، در آن سالها ۵/۹ میلیون جمعیت داشته که چهارپنجم از این [[مسلمین]] [[شیعه]] بودهاند... اینک در اواخر قرن بیستم میلادی علیرغم آنکه دستکم حدود یک قرن از آشنایی [[جهان اسلام]] با امر آمارگیری و [[ضرورت]] آن میگذرد، هنوز آمار متقن و مطمئن و یکدستی دربارۀ عدۀ [[مسلمانان]] در سرزمینهای مختلف و به طریق اولی دربارۀ عدۀ [[شیعیان]] این سرزمینها در دست نیست... امروز عدۀ [[شیعیان]] بالغ بر ۲۰ درصد کلّ عدۀ [[مسلمانان]] [[جهان]] را تشکیل میدهد و رویهمرفته دستکم به ۲۰۰ میلیون نفر بالغ میشود. برای [[آگاهی]] از [[تاریخ شیعه]] و وضعیت [[شیعیان]] در دورانهای گوناگون و بلاد مختلف، به منابع مفصّلتر مراجعه شود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۵۰تا ۳۵۶.</ref>. | منابع مختلف، عدّۀ کل [[مسلمانان]] [[جهان]] را در آخرین سالهای قرن نوزدهم میلادی/سیزدهم قمری، از ۱۵۷ میلیون نفر در سال ۱۸۹۴ م تا ۳۰۰ میلیون نفر در سال ۱۹۰۳ م تخمین زدهاند... مهمترین [[کشور]] [[شیعه]] یا شیعهنشین [[جهان]] یعنی [[ایران]]، در آن سالها ۵/۹ میلیون جمعیت داشته که چهارپنجم از این [[مسلمین]] [[شیعه]] بودهاند... اینک در اواخر قرن بیستم میلادی علیرغم آنکه دستکم حدود یک قرن از آشنایی [[جهان اسلام]] با امر آمارگیری و [[ضرورت]] آن میگذرد، هنوز آمار متقن و مطمئن و یکدستی دربارۀ عدۀ [[مسلمانان]] در سرزمینهای مختلف و به طریق اولی دربارۀ عدۀ [[شیعیان]] این سرزمینها در دست نیست... امروز عدۀ [[شیعیان]] بالغ بر ۲۰ درصد کلّ عدۀ [[مسلمانان]] [[جهان]] را تشکیل میدهد و رویهمرفته دستکم به ۲۰۰ میلیون نفر بالغ میشود. برای [[آگاهی]] از [[تاریخ شیعه]] و وضعیت [[شیعیان]] در دورانهای گوناگون و بلاد مختلف، به منابع مفصّلتر مراجعه شود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۵۰تا ۳۵۶.</ref>. | ||
==شبهات پدید آمدن تشیع== | |||
===تشیع ساخته افکار عبدالله بن سبأ=== | |||
برخی [[مکتب]] اصیل [[تشیع]] را زاییده [[توطئه]] فردی [[یهودی]] به نام [[عبدالله بن سبأ]] میدانند. | |||
اینان با تکیه بر یک [[روایت]] [[ضعیف]] که- [[طبری]] آن را نقل کرده - بر این باورند که [[شیعه]]، توسط یهودی فوق الذکر از [[اهل یمن]] در [[زمان عثمان]] پایریزی شده است. | |||
بنا بر نقل طبری در حوادث سال ۳۰ - [[۳۶ هجری]] (در زمان عثمان) این یهودی با [[تظاهر به اسلام]] در بلاد مختلف [[اسلامی]] از [[شام]] و [[بصره]] گرفته تا [[کوفه]] و بصره به گردش درآمد و [[مردم]] را با [[دعوت]] به [[پذیرش امامت]] علی{{ع}}، علیه [[خلیفه]] وقت شوراند. با [[تبلیغات]] وی، گروهی از [[صحابه]] و [[تابعان]] به وی پیوستند و [[عثمان]] را در خانهاش محاصره کرده، وی را به [[قتل]] و [[امام علی]]{{ع}} را به [[خلافت]] رساندند<ref>تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۳۷۸.</ref>. | |||
برابر این نقل، داستان [[شورش]] [[مسلمانان]] علیه [[خلیفه سوم]]، به [[رهبری]] یک یهودی صورت پذیرفت. این داستان که محققانی چون [[دکتر طه حسین]]<ref>ر.ک: الفتنه الکبری، ص۱۳۴؛ علی و فرزندانش، ص۲۰۹.</ref> آن را یک [[افسانه]] [[تاریخی]] قلمداد کردهاند، از جهات گوناگون [[سست]] و بیپایه است که به مواردی از آن اشاره میشود: | |||
'''اشکالات سندی''': طبری این قضیه را از سری، از [[شعیب]]، از [[سیف بن عمر]]، از [[عطیه]] و از یزید فقعسی نقل کرده است<ref>تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۳۷۸.</ref>. | |||
در [[رجال اهل سنت]] دو نفر به نام «سری» معروفاند. | |||
#[[سری بن اسماعیل کوفی]]، که [[رجال شناسان]] [[اهل سنت]] او را [[کذاب]] شمردهاند<ref>میزان الاعتدال، ج۲، ص۱۱۷.</ref>. | |||
#[[سری بن عاصم بن سهل همدانی]] (م ۲۵۸ق) که رجال شناسان وی را نیز کذاب و سارق [[حدیث]] دانستهاند<ref>میزان الاعتدال، ج۲، ص۱۱۶.</ref>. | |||
اما مقصود از شعیب، شعیب بن ابراهیم کوفی است که برابر تصریح رجال شناسان، وی فردی [[مجهول الحال]] و [[راوی]] کتابهای سیف بن عمر است<ref>میزان الاعتدال، ج۲، ص۲۷۵.</ref>. | |||
سیف بن عمر - دیگر راوی این خبر - کسی است که رجال شناسان اهل سنت وی را جاعل حدیث دانسته و حتی او را به [[بیدینی]] و [[فساد عقیده]] متهم کردهاند. [[ابن عدی]] میگوید: «تمام [[روایات]] وی ناشناخته و غیرقابل قبول است»<ref>میزان الاعتدال، ج۲، ص۲۱۸.</ref>. همچنین [[یحیی بن معین]]، [[حدیث]] او را [[سست]] و [[ضعیف]] شمرده. [[ابوداوود]]، او را بسیار [[دروغگو]] دانسته، [[ابن حبان]] او را به زندقه نسبت داده و گفته که وی [[جعل حدیث]] میکرده است<ref>عبدالله بن سبا، ج۱، ص۷۰.</ref>. [[سیف بن عمر]] در سال ۱۷۰ [[رحلت]] نمود و تا [[عبدالله بن سبأ]] ۱۲۰ سال فاصله داشته و کسی پیش از وی چنین مطلبی را عنوان نکرده است. | |||
[[تاریخ نگاران]] [[اسلامی]]، مانند [[ابن شهاب زهری]]، [[ابوبکر بن حزم]]، [[واقدی]] و [[مورخان]] دیگری که در اواخر [[روزگار]] [[امویان]] میزیستهاند، هیچ نامی از عبدالله بن سبأ در ماجرای [[شورش]] علیه [[عثمان]] نیاوردهاند؛ همچنین در هیچ منبعی تا نیمه نخست [[قرن دوم]]، در هیچ [[روایت]] و [[تاریخی]] از چنین فردی در این [[انقلاب]] نامی برده نشده است. این مطلب برای بار نخست به زبان سیف بن عمر بازگو شد. | |||
جالب توجه آنکه در [[منابع تاریخی]]، انتقادهایی از جانب عثمان در ارتباط با آن شورش نسبت به علی{{ع}}، [[ابوذر]] و [[عمار]] وارد شده است یا آنکه [[معاویه]] و [[بنی امیه]]، [[حضرت علی]]{{ع}} را در [[قتل عثمان]] متهم کردهاند؛ ولی هرگز از این [[مرد]] [[یهودی]] که برابر این فرضیه، تمام [[دنیای اسلام]] را علیه [[خلیفه]] [[بسیج]] کرده است، نامی بر زبان نیاوردهاند! آیا چنین مرد مرموزی از چشم خلیفه و نیروهای [[امنیتی]] بنی امیه پنهان مانده بود؟! | |||
'''اشکالات محتوایی''': پیش از بیان اشکالات محتوایی، یادآوری میشود که بر فرض [[صحت]] [[افسانه]] عبدالله بن سبأ، چه ارتباطی بین این داستان و بنیانگذاری [[تشیع]] توسط وی وجود دارد؟ [[مکتب تشیع]] - چنان که گفته شد - به [[عصر رسالت]] بر میگردد و هیچ ارتباطی با شورش [[مسلمانان]] در [[نبرد]] با عثمان ندارد. | |||
از این گذشته، داستان عبدالله بن سبأ از چند نظر قابل خدشه است: | |||
۱. '''[[ناسازگاری]] با [[تاریخ]]''': کسی که با [[تاریخ صدر اسلام]] آشنا باشد، به خوبی میداند که این داستان نمیتواند بیش از یک [[افسانه]] کودکانه باشد؛ زیرا چگونه میتوان [[باور]] کرد فردی [[یهودی]] از [[یمن]]، یک تنه در [[بلاد اسلامی]] بگردد و [[صحابه پیامبر]]{{صل}} را با خود همراه کند و در برابر دیدگان [[خلیفه]] و آگاهان آن [[روز]]، وارد [[مدینه]] شده، همه را علیه [[خلافت اسلامی]] بشوراند تا جایی که خلیفهای را به [[قتل]] برساند و خلیفه دیگری را جای وی بنشاند و با این همه، در هیچ [[تاریخ]] معتبری از چنین فردی، نامی برده نشود!! این در حالی است که زمینهها و عوامل [[شورش]] و [[انقلاب]] در [[زمان عثمان]]، در تاریخ به روشنی ثبت و ضبط شده و هیچ یک از این خیالات با آنچه در تاریخ آمده، سازگار نیست. | |||
۲. '''[[ناسازگاری]] با [[سیره سیاسی]] [[عثمان]]''': [[سیره رفتاری]] عثمان در [[برخورد با مخالفان]] [[گواه]] روشنی است بر اینکه افسانه [[عبدالله بن سبأ]] به هیچ وجه [[صحت]] ندارد؛ زیرا عثمان حتی به [[صحابه]] گران قدر [[پیامبر]]{{صل}} [[اجازه]] کمترین مخالفتی نمیداد تا چه رسد به یک یهودی گمنام که بخواهد بلاد اسلامی را بگردد و همه جا را به شورش و [[عصیان]] وادارد. [[ابوذر]] از چهرههای مخالف عثمان بود، عثمان وی را پس از [[تبعید]] به [[شام]] به [[ربذه]] تبعید کرد و او غریبانه در آنجا [[جان]] سپرد<ref>ر.ک: المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۳۴۴.</ref>. | |||
[[عبدالله بن مسعود]] به [[جرم]] [[دفاع]] از ابوذر، از [[کوفه]] فراخوانده شد و چنان مورد ضرب و شتم نوکران خلیفه قرار گرفت که نزدیک به چهار سال در خانهاش زمینگیر شد و با همان حال از دار [[دنیا]] [[رحلت]] کرد<ref>اعیان الشیعة، ج۴، ص۲۴۰.</ref>. | |||
[[عمار یاسر]] - از دیگر [[صحابیان]] پیامبر{{صل}} - مورد [[خشم]] عثمان قرار گرفت. عثمان غلامانش را امر کرد تا چنان وی را کتک زدند که دچار [[بیماری]] [[سختی]] شد<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۳۶؛ شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۰.</ref>. | |||
حال چگونه باور کردنی است که یک یهودی، بلاد اسلامی را به هم بزند و نیروهای [[امنیتی]] عریض و طویل [[بنی امیه]] از کنار آن به [[راحتی]] بگذرند تا جایی که [[مسلمانان]] را یکپارچه علیه [[خلیفه]] بشوراند؟! | |||
۳. '''[[ناسازگاری]] با [[عقاید]] [[وهابیان]]''': اگر آنچه [[طبری]] در تاریخش در ارتباط با [[عبدالله بن سبأ]] آورده صحیح باشد، یکی از بنیادیترین باورهای وهابیان فرو خواهد ریخت؛ زیرا برابر نظر آنها [[صحابه پیامبر]]{{صل}} همه عادلاند و هیچگونه [[جرح]] و تعدیلی در [[حق]] آنها [[شایسته]] نیست. اگر چنین است، پس چگونه ممکن است بسیاری از شخصیتهای [[صحابه]] [[فریب]] یک فرد [[یهودی]] [[نیرنگ]] باز را خوردند و آشوبی به پا کردند که در آن، خلیفهای به [[قتل]] رسید و خلیفهای دیگر جای وی را گرفت؟ | |||
بنابر گفته [[صبحی صالح]]: | |||
«بعید نیست که یک فرد یهودی [[فتنهانگیزی]] کند؛ ولی آنچه قابل پذیرش نیست، آنکه یک فرد یهودی چنین تأثیر عظیمی در عقاید مسلمانان بگذارد و آنان را به دو گروه [[سنی]] و [[شیعه]] تقسیم کند»<ref>نظریة الامامة، ص۳۷.</ref>. | |||
۴. '''عدم سازگاری با [[واقعیات]] دیگر''': اگر بنیانگذار [[مذهب تشیع]] فردی چون «عبدالله بن سبأ» باشد، پس چگونه است که در کتابهای شیعه هیچ مدحی از ایشان نیامده، بلکه از وی به عنوان بنیانگذار فرقة سبئیه یاد شده و به همین دلیل، همواره مورد [[لعن]] و [[نفرین]] [[امامان شیعه]] بوده است؟! حتی بنابر گفته [[عبدالقاهر بغدادی]] (م۴۲۹) [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} درصدد بود تا وی را به خاطر ارتدادش به قتل برساند؛ ولی به لحاظ رعایت [[مصالح]] [[اسلامی]]، که خود را برابر [[نبرد]] با [[اهل شام]] آماده میساخت، او را به [[مدائن]] [[تبعید]] کرد<ref>الفرق بین الفرق، ص۲۸ و ۲۹، ۲۱۳ و ۲۱۴.</ref>. | |||
محمد ابوزهره - از [[دانشمندان]] معاصر [[اهل سنت]] - ضمن [[تأیید]] سخنان عبدالقاهر بغدادی مینویسد: «[[شیعیان]] عبدالله بن سبأ را از خود نمیدانند و حتی او را [[مسلمان]] نمیدانند، ما نیز با آنان هم آوا میشویم و جز این سخن نمیگوییم»<ref>تاریخ المذاهب الإسلامیة، ص۳۵.</ref>. | |||
مطلب دیگر آنکه، اگر وهابیان مؤسس مذهب تشیع را، که ریشه در [[زمان پیامبر]]{{صل}} دارد، یک [[یهودی]] میدانند، پس مذاهبی که دهها سال پس از [[پیامبر]]{{صل}} سر برآوردند چه کسانی هستند؟ [[وهابیت]] [[نجدی]] که قرنها پس از پیامبر{{صل}} ساخته شد، منسوب به کیست؟»<ref>[[مهدی رستمنژاد|رستمنژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه]] ص ۴۱ </ref>. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']] | |||
# [[پرونده:IM010573.jpg|22px]] [[مهدی رستمنژاد|رستمنژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|'''پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||