لجاجت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۳٬۰۸۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۳
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
خط ۱۲۲: خط ۱۲۲:


[[لجبازی]] موجب قرار گرفتن [[انسان]] در زمره [[ستمگران]]<ref>{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ فَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمِنْ هَؤُلاء مَن يُؤْمِنُ بِهِ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلاَّ الْكَافِرُونَ * وَمَا كُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن كِتَابٍ وَلا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ * بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلاَّ الظَّالِمُونَ * وَقَالُوا لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَاتٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الآيَاتُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ * أَوَلَمْ يَكْفِهِمْ أَنَّا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ يُتْلَى عَلَيْهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَرَحْمَةً وَذِكْرَى لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ}} «و بدین‌گونه ما این کتاب را به سوی تو فرو فرستادیم بنابراین کسانی که به آنها کتاب (آسمانی) داده‌ایم بدان ایمان می‌آورند و از اینان برخی به آن ایمان می‌آورند و به آیات ما جز کافران انکار نمی‌ورزند * و تو پیش از آن (قرآن) نه کتابی می‌خواندی و نه به دست خویش آن را می‌نوشتی که آنگاه، تباه‌اندیشان، بدگمان می‌شدند * اما آن (قرآن) آیاتی روشن است در سینه کسانی که به آنان دانش داده‌اند و آیات ما را جز ستمکاران انکار نمی‌کنند * و گفتند: چرا نشانه‌هایی از سوی پروردگارش بر او فرو فرستاده نمی‌شود؟ بگو: جز این نیست که نشانه‌ها نزد خداوند است و من تنها بیم‌دهنده‌ای آشکارم * و آیا همین برای آنان بسنده نیست که ما بر تو کتاب (آسمانی) را فرو فرستاده‌ایم که بر آنان خوانده می‌شود؟ به راستی در این (کار) بخشایش و یادکردی برای گروه مؤمنان است» سوره عنکبوت، آیه ۴۷-۵۱.</ref>، عدم [[بیداری]] از [[هشدارها]] و [[بلایا]]<ref>مؤمنون، آیات ۷۳ تا ۷۶</ref>، عدم تأثیرگذاری هشدارها{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ * خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان بر کافران برابر است، چه بیمشان دهی یا بیمشان ندهی، ایمان نمی‌آورند * خداوند بر دل‌ها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بینایی‌های آنها پرده‌ای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۶-۷.</ref> [[غفلت]]<ref>نحل، آیات ۱۰۶ تا ۱۰۸</ref>، [[کوری]] [[باطنی]]<ref>{{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا حَتَّى إِذَا جَاءُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ * وَهُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَيَنْأَوْنَ عَنْهُ وَإِنْ يُهْلِكُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ}} «و برخی از آنان کسانی هستند که به تو گوش می‌دهند در حالی که بر دل‌هایشان پوشش‌هایی افکنده‌ایم تا درنیابند و در گوش‌هایشان سنگینی‌یی (نهاده‌ایم) و اگر هر نشانه‌ای ببینند به آن ایمان نمی‌آورند تا آنجا که چون نزد تو آیند با تو چالش می‌ورزند؛ کافران می‌گوی * و آنان (دیگران را) از آن (قرآن) باز می‌دارند و (خود) از آن دور می‌شوند و جز خویشتن را نابود نمی‌کنند و در نمی‌یابند» سوره انعام، آیه ۲۵-۲۶ و {{متن قرآن|وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَيُجَادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَمَا أُنْذِرُوا هُزُوًا * وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِيَ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَى فَلَنْ يَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا}} «و ما فرستادگان را جز نویدبخش و بیم‌دهنده نمی‌فرستیم و کافران به وسیله باطل چالش می‌ورزند تا حق را با آن از میان بردارند؛ و آیات مرا و بیم‌هایی را که یافته‌اند به ریشخند گرفتند * و ستمگرتر از آن کس که آیات پروردگارش را فرایاد او آورند اما از آنها روی گرداند و کارهایی را که کرده است به فراموشی سپارد کیست؟ ما بر دل‌های آنان پرده‌هایی افکنده‌ایم تا آن (پیام آسمانی) را درنیابند و در گوش‌هاشان سنگینی‌یی (نهاده‌ایم)؛ و اگر آنها را به» سوره کهف، آیه ۵۶-۵۷.</ref>، مانع [[ایمان]]<ref>بقره، آیات ۶ و ۷</ref>، مانع [[استغفار]] و [[توبه]]<ref>کهف، آیات ۵۴ و ۵۶</ref>، مانع [[عبرت‌آموزی]] و درس<ref>{{متن قرآن|أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَلْ لَا يُوقِنُونَ}} «یا مگر آسمان‌ها و زمین را آفریده‌اند؟ (نه،) بلکه باور ندارند» سوره طور، آیه ۳۶.</ref>، مانع دیدن و افتادن پرده بر دیدگان<ref>بقره، آیات ۶ و ۷</ref>، مانع شنیدن [[حقایق]]<ref>انعام، آیات ۲۵ و ۲۶</ref>، عامل جدل‌های [[بیهوده]]، [[محرومیت]] از توفیقات [[الهی]]<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}} «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب می‌ورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان می‌گفتند ایمان آورده‌ایم در حالی که دل‌هاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش می‌سپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامده‌اند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش می‌کنند؛ (به همدیگر) می‌گویند اگر به شما این (حکمی که ما می‌خواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچ‌گاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دل‌هایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۴۱.</ref> محرومیت از [[نجات]]<ref>{{متن قرآن|كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُواْ أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ * أُوْلَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ * خَالِدِينَ فِيهَا لاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ يُنظَرُونَ * إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُواْ فَإِنَّ اللَّه غَفُورٌ رَّحِيمٌ * إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُواْ كُفْرًا لَّن تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ * إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَمَاتُواْ وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَن يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِم مِّلْءُ الأَرْضِ ذَهَبًا وَلَوِ افْتَدَى بِهِ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ}} «چگونه خداوند گروهی را راهنمایی کند که پس از آنکه ایمان آوردند و گواهی دادند که این فرستاده، بر حقّ است و برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد کفر ورزیدند و خداوند گروه ستمکاران را راهنمایی نمی‌کند * کیفر آنان لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنهاست * در آن جاودانند و نه از عذابشان کاسته می‌شود و نه به آنان مهلت خواهند داد * مگر آنان که پس از آن، توبه کنند و به راه آیند؛ که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است * توبه کسانی که پس از ایمان خویش کفر ورزیدند سپس بر کفر افزودند هرگز پذیرفته نخواهد شد و آنانند که گمراهند * کسانی که کافر شدند و در کفر مردند و گر همچند زمین زر به بازخرید خویش دهند از آنان پذیرفته نیست؛ آنها عذابی دردناک (در پیش) دارند و یاوری نخواهند داشت» سوره آل عمران، آیه ۸۶-۹۱.</ref>، [[محرومیت]] از [[نصرت خداوند]] در هنگام [[مرگ]]، [[محرومیت از هدایت الهی]]<ref>نحل، آیات ۱۰۶ و ۱۰۷</ref>، مهر شدن [[قلب]] از [[درک]] و [[فهم]] [[حقایق]]<ref>{{متن قرآن|تِلْكَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَائِهَا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِ الْكَافِرِينَ * وَمَا وَجَدْنَا لِأَكْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ وَإِنْ وَجَدْنَا أَكْثَرَهُمْ لَفَاسِقِينَ * ثُمَّ بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُوا بِهَا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ}} «ما از اخبار این شهرها برای تو باز می‌گوییم و به راستی پیامبرانشان برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آوردند و آنها بر آن نبودند که به آنچه پیشاپیش دروغ انگاشته بودند ایمان آوردند بدین گونه خداوند بر دل کافران مهر می‌نهد * و در بیشتر آنان پیمانی (استوار) نیافتیم و به راستی بیشتر آنها را نافرمان یافتیم * سپس بعد از آنان موسی را با نشانه‌هایمان به سوی فرعون و سرکردگانش برانگیختیم و آنان به آن (نشانه)‌ها ستم روا داشتند پس بنگر که سرانجام تبهکاران چگونه بود» سوره اعراف، آیه ۱۰۱-۱۰۳.</ref>، [[لعن]] و [[نفرین]] خداوندی<ref>{{متن قرآن|وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ}} «و چون کتابی از سوی خداوند نزدشان آمد که آنچه را با خود داشتند، راست می‌شمرد؛ با آنکه پیش‌تر، (به مژده آمدن آن) در برابر کافران یاری می‌خواستند؛ همین که آنچه می‌شناختند نزدشان رسید، بدان کفر ورزیدند پس لعنت خداوند بر کافران باد» سوره بقره، آیه ۸۹.</ref>، [[تحیر]] و [[سرگردانی]]<ref>مؤمنون، آیات ۷۴ و ۷۵</ref>، [[کور]] دلی<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ * لا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ * مَا يُقَالُ لَكَ إِلاَّ مَا قَدْ قِيلَ لِلرُّسُلِ مِن قَبْلِكَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ وَذُو عِقَابٍ أَلِيمٍ * وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِيًّا لَّقَالُوا لَوْلا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاء وَالَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُوْلَئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ}} «به یقین آنان که این یادکرد را چون بر آنان فرود آمد انکار کردند (کیفر خواهند دید) و به راستی آن کتابی است ارجمند * در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستوده‌ای است * به تو چیزی گفته نمی‌شود مگر آنچه به پیامبران پیش از تو گفته شده است، بی‌گمان پروردگارت دارای آمرزش و دارای کیفری دردناک است * و اگر آن را قرآنی غیر عربی می‌کردیم می‌گفتند: چرا آیاتش روشن نیست، آیا (قرآنی) غیر عربی و (پیامبری) عربی؟ بگو که آن برای مؤمنان رهنمود و درمان و در گوش بی‌ایمانان سنگینی است و آن (قرآن) برای آنان مایه نابینایی است، (گویی) آنان را از جایی دور فرا می‌خوا» سوره فصلت، آیه ۴۱-۴۴.</ref>، [[عذاب دنیوی]]<ref>{{متن قرآن|قُلِ انْظُرُوا مَاذَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا تُغْنِي الْآيَاتُ وَالنُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ * فَهَلْ يَنْتَظِرُونَ إِلَّا مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ}} «بگو: بنگرید که در آسمان‌ها و زمین چیست؟ و (این) نشانه‌ها و بیم دادن برای گروهی که ایمان ندارند سودی ندارد * پس آیا چشم به راه روزگاری جز همانند روزگاران کسانی هستند که پیش از آنان، در گذشته‌اند؟ بگو: چشم به راه دارید که من (نیز) با شما از چشم به راه دارندگانم» سوره یونس، آیه ۱۰۱-۱۰۲.</ref>، [[آتش دوزخ]]<ref>{{متن قرآن|وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ * الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنْسَاهُمْ كَمَا نَسُوا لِقَاءَ يَوْمِهِمْ هَذَا وَمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ}} «و دمسازان آتش بهشتیان را ندا می‌کنند که از آب یا از آنچه خداوند روزی شما کرده است بر ما (نیز) فرو ریزید! می‌گویند: خداوند هر دو را بر کافران حرام کرده است * (همان) کسانی که دین خویش را به سرگرمی و بازی گرفتند و زندگی دنیا آنان را فریفت و امروز ما آنان را از یاد می‌بریم چنان که آنان دیدار این روزشان را از یاد برده بودند و به آیات ما انکار می‌ورزیدند» سوره اعراف، آیه ۵۰-۵۱.</ref>، [[غضب الهی]]<ref>نحل، آیات ۱۰۳ تا ۱۰۸</ref>، [[غل و زنجیر]] و [[اهانت]] و [[خواری]]<ref>{{متن قرآن|لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أُنذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ * لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَى أَكْثَرِهِمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ * إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلالاً فَهِيَ إِلَى الأَذْقَانِ فَهُم مُّقْمَحُونَ * وَجَعَلْنَا مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ يُبْصِرُونَ * وَسَوَاء عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ * إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ}} «تا به گروهی بیم دهی که پدرانشان بیم داده نشده‌اند، از این رو آنان غافلند * به یقین، فرمان (عذاب) بر بسیاری از آنان به حقیقت پیوسته است و آنان ایمان نمی‌آورند * ما غل‌هایی بر گردن‌هایشان تا (زیر) چانه نهاده‌ایم چنان که سرشان بالا مانده است * و ما پیش رویشان سدّی و پشت سرشان سدّی نهاده‌ایم و (دیدگان) آنان را فرو پوشانده‌ایم چنان که (چیزی) نمی‌بینند * و برای آنان برابر است، چه بیمشان دهی یا بیمشان ندهی ایمان نمی‌آورند * تو تنها به آن کس می‌توانی بیم دهی که از این قرآن پیروی می‌کند و از (خداوند) بخشنده در نهان بیم دارد پس او را به آمرزش و پاداشی ارزشمند نوید ده» سوره یس، آیه ۶-۱۱.</ref>، [[فرجام بد]]<ref>{{متن قرآن|وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ * وَقَالُواْ لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ وَلَوْ أَنزَلْنَا مَلَكًا لَّقُضِيَ الأَمْرُ ثُمَّ لاَ يُنظَرُونَ * وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَّجَعَلْنَاهُ رَجُلاً وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِم مَّا يَلْبِسُونَ * وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُواْ مِنْهُم مَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ}} «اگر بر تو کتابی (نگاشته) بر کاغذی فرو می‌فرستادیم که (همگان) آن را به دست خود لمس می‌کردند، باز کافران می‌گفتند: این جز جادویی آشکار نیست * و گفتند: چرا بر او فرشته‌ای فرو فرستاده نشد؟ و اگر فرشته‌ای می‌فرستادیم کار تمام بود و دیگر مهلت نمی‌یافتند * و اگر او را فرشته‌ای می‌گرداندیم، او را (به گونه) مردی در می‌آوردیم و باز هم بر آنان همان اشتباهی را که می‌کردند پیش می‌آوردیم * و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی ریشخند شده‌اند؛ آنگاه آنچه به ریشخند می‌گرفتند ریشخندکنندگان آنان را فرا گرفت» سوره انعام، آیه ۷-۱۰.</ref>، [[زشت]] شدن چهره<ref>ملک، آیات ۲۱ تا ۲۷</ref> و [[هلاکت]]<ref>انعام، آیات ۲۵ و ۲۶</ref> و مانند آن می‌شود.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[لجاجت و زیان‌های آن (مقاله)|لجاجت و زیان‌های آن]].</ref>.
[[لجبازی]] موجب قرار گرفتن [[انسان]] در زمره [[ستمگران]]<ref>{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ فَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمِنْ هَؤُلاء مَن يُؤْمِنُ بِهِ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلاَّ الْكَافِرُونَ * وَمَا كُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن كِتَابٍ وَلا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ * بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلاَّ الظَّالِمُونَ * وَقَالُوا لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَاتٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الآيَاتُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ * أَوَلَمْ يَكْفِهِمْ أَنَّا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ يُتْلَى عَلَيْهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَرَحْمَةً وَذِكْرَى لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ}} «و بدین‌گونه ما این کتاب را به سوی تو فرو فرستادیم بنابراین کسانی که به آنها کتاب (آسمانی) داده‌ایم بدان ایمان می‌آورند و از اینان برخی به آن ایمان می‌آورند و به آیات ما جز کافران انکار نمی‌ورزند * و تو پیش از آن (قرآن) نه کتابی می‌خواندی و نه به دست خویش آن را می‌نوشتی که آنگاه، تباه‌اندیشان، بدگمان می‌شدند * اما آن (قرآن) آیاتی روشن است در سینه کسانی که به آنان دانش داده‌اند و آیات ما را جز ستمکاران انکار نمی‌کنند * و گفتند: چرا نشانه‌هایی از سوی پروردگارش بر او فرو فرستاده نمی‌شود؟ بگو: جز این نیست که نشانه‌ها نزد خداوند است و من تنها بیم‌دهنده‌ای آشکارم * و آیا همین برای آنان بسنده نیست که ما بر تو کتاب (آسمانی) را فرو فرستاده‌ایم که بر آنان خوانده می‌شود؟ به راستی در این (کار) بخشایش و یادکردی برای گروه مؤمنان است» سوره عنکبوت، آیه ۴۷-۵۱.</ref>، عدم [[بیداری]] از [[هشدارها]] و [[بلایا]]<ref>مؤمنون، آیات ۷۳ تا ۷۶</ref>، عدم تأثیرگذاری هشدارها{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ * خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان بر کافران برابر است، چه بیمشان دهی یا بیمشان ندهی، ایمان نمی‌آورند * خداوند بر دل‌ها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بینایی‌های آنها پرده‌ای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۶-۷.</ref> [[غفلت]]<ref>نحل، آیات ۱۰۶ تا ۱۰۸</ref>، [[کوری]] [[باطنی]]<ref>{{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا حَتَّى إِذَا جَاءُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ * وَهُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَيَنْأَوْنَ عَنْهُ وَإِنْ يُهْلِكُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ}} «و برخی از آنان کسانی هستند که به تو گوش می‌دهند در حالی که بر دل‌هایشان پوشش‌هایی افکنده‌ایم تا درنیابند و در گوش‌هایشان سنگینی‌یی (نهاده‌ایم) و اگر هر نشانه‌ای ببینند به آن ایمان نمی‌آورند تا آنجا که چون نزد تو آیند با تو چالش می‌ورزند؛ کافران می‌گوی * و آنان (دیگران را) از آن (قرآن) باز می‌دارند و (خود) از آن دور می‌شوند و جز خویشتن را نابود نمی‌کنند و در نمی‌یابند» سوره انعام، آیه ۲۵-۲۶ و {{متن قرآن|وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَيُجَادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَمَا أُنْذِرُوا هُزُوًا * وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِيَ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَى فَلَنْ يَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا}} «و ما فرستادگان را جز نویدبخش و بیم‌دهنده نمی‌فرستیم و کافران به وسیله باطل چالش می‌ورزند تا حق را با آن از میان بردارند؛ و آیات مرا و بیم‌هایی را که یافته‌اند به ریشخند گرفتند * و ستمگرتر از آن کس که آیات پروردگارش را فرایاد او آورند اما از آنها روی گرداند و کارهایی را که کرده است به فراموشی سپارد کیست؟ ما بر دل‌های آنان پرده‌هایی افکنده‌ایم تا آن (پیام آسمانی) را درنیابند و در گوش‌هاشان سنگینی‌یی (نهاده‌ایم)؛ و اگر آنها را به» سوره کهف، آیه ۵۶-۵۷.</ref>، مانع [[ایمان]]<ref>بقره، آیات ۶ و ۷</ref>، مانع [[استغفار]] و [[توبه]]<ref>کهف، آیات ۵۴ و ۵۶</ref>، مانع [[عبرت‌آموزی]] و درس<ref>{{متن قرآن|أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَلْ لَا يُوقِنُونَ}} «یا مگر آسمان‌ها و زمین را آفریده‌اند؟ (نه،) بلکه باور ندارند» سوره طور، آیه ۳۶.</ref>، مانع دیدن و افتادن پرده بر دیدگان<ref>بقره، آیات ۶ و ۷</ref>، مانع شنیدن [[حقایق]]<ref>انعام، آیات ۲۵ و ۲۶</ref>، عامل جدل‌های [[بیهوده]]، [[محرومیت]] از توفیقات [[الهی]]<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}} «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب می‌ورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان می‌گفتند ایمان آورده‌ایم در حالی که دل‌هاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش می‌سپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامده‌اند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش می‌کنند؛ (به همدیگر) می‌گویند اگر به شما این (حکمی که ما می‌خواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچ‌گاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دل‌هایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۴۱.</ref> محرومیت از [[نجات]]<ref>{{متن قرآن|كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُواْ أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ * أُوْلَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ * خَالِدِينَ فِيهَا لاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ يُنظَرُونَ * إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُواْ فَإِنَّ اللَّه غَفُورٌ رَّحِيمٌ * إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُواْ كُفْرًا لَّن تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ * إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَمَاتُواْ وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَن يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِم مِّلْءُ الأَرْضِ ذَهَبًا وَلَوِ افْتَدَى بِهِ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ}} «چگونه خداوند گروهی را راهنمایی کند که پس از آنکه ایمان آوردند و گواهی دادند که این فرستاده، بر حقّ است و برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد کفر ورزیدند و خداوند گروه ستمکاران را راهنمایی نمی‌کند * کیفر آنان لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنهاست * در آن جاودانند و نه از عذابشان کاسته می‌شود و نه به آنان مهلت خواهند داد * مگر آنان که پس از آن، توبه کنند و به راه آیند؛ که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است * توبه کسانی که پس از ایمان خویش کفر ورزیدند سپس بر کفر افزودند هرگز پذیرفته نخواهد شد و آنانند که گمراهند * کسانی که کافر شدند و در کفر مردند و گر همچند زمین زر به بازخرید خویش دهند از آنان پذیرفته نیست؛ آنها عذابی دردناک (در پیش) دارند و یاوری نخواهند داشت» سوره آل عمران، آیه ۸۶-۹۱.</ref>، [[محرومیت]] از [[نصرت خداوند]] در هنگام [[مرگ]]، [[محرومیت از هدایت الهی]]<ref>نحل، آیات ۱۰۶ و ۱۰۷</ref>، مهر شدن [[قلب]] از [[درک]] و [[فهم]] [[حقایق]]<ref>{{متن قرآن|تِلْكَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَائِهَا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِ الْكَافِرِينَ * وَمَا وَجَدْنَا لِأَكْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ وَإِنْ وَجَدْنَا أَكْثَرَهُمْ لَفَاسِقِينَ * ثُمَّ بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُوا بِهَا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ}} «ما از اخبار این شهرها برای تو باز می‌گوییم و به راستی پیامبرانشان برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آوردند و آنها بر آن نبودند که به آنچه پیشاپیش دروغ انگاشته بودند ایمان آوردند بدین گونه خداوند بر دل کافران مهر می‌نهد * و در بیشتر آنان پیمانی (استوار) نیافتیم و به راستی بیشتر آنها را نافرمان یافتیم * سپس بعد از آنان موسی را با نشانه‌هایمان به سوی فرعون و سرکردگانش برانگیختیم و آنان به آن (نشانه)‌ها ستم روا داشتند پس بنگر که سرانجام تبهکاران چگونه بود» سوره اعراف، آیه ۱۰۱-۱۰۳.</ref>، [[لعن]] و [[نفرین]] خداوندی<ref>{{متن قرآن|وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ}} «و چون کتابی از سوی خداوند نزدشان آمد که آنچه را با خود داشتند، راست می‌شمرد؛ با آنکه پیش‌تر، (به مژده آمدن آن) در برابر کافران یاری می‌خواستند؛ همین که آنچه می‌شناختند نزدشان رسید، بدان کفر ورزیدند پس لعنت خداوند بر کافران باد» سوره بقره، آیه ۸۹.</ref>، [[تحیر]] و [[سرگردانی]]<ref>مؤمنون، آیات ۷۴ و ۷۵</ref>، [[کور]] دلی<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ * لا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ * مَا يُقَالُ لَكَ إِلاَّ مَا قَدْ قِيلَ لِلرُّسُلِ مِن قَبْلِكَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ وَذُو عِقَابٍ أَلِيمٍ * وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِيًّا لَّقَالُوا لَوْلا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاء وَالَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُوْلَئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ}} «به یقین آنان که این یادکرد را چون بر آنان فرود آمد انکار کردند (کیفر خواهند دید) و به راستی آن کتابی است ارجمند * در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستوده‌ای است * به تو چیزی گفته نمی‌شود مگر آنچه به پیامبران پیش از تو گفته شده است، بی‌گمان پروردگارت دارای آمرزش و دارای کیفری دردناک است * و اگر آن را قرآنی غیر عربی می‌کردیم می‌گفتند: چرا آیاتش روشن نیست، آیا (قرآنی) غیر عربی و (پیامبری) عربی؟ بگو که آن برای مؤمنان رهنمود و درمان و در گوش بی‌ایمانان سنگینی است و آن (قرآن) برای آنان مایه نابینایی است، (گویی) آنان را از جایی دور فرا می‌خوا» سوره فصلت، آیه ۴۱-۴۴.</ref>، [[عذاب دنیوی]]<ref>{{متن قرآن|قُلِ انْظُرُوا مَاذَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا تُغْنِي الْآيَاتُ وَالنُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ * فَهَلْ يَنْتَظِرُونَ إِلَّا مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ}} «بگو: بنگرید که در آسمان‌ها و زمین چیست؟ و (این) نشانه‌ها و بیم دادن برای گروهی که ایمان ندارند سودی ندارد * پس آیا چشم به راه روزگاری جز همانند روزگاران کسانی هستند که پیش از آنان، در گذشته‌اند؟ بگو: چشم به راه دارید که من (نیز) با شما از چشم به راه دارندگانم» سوره یونس، آیه ۱۰۱-۱۰۲.</ref>، [[آتش دوزخ]]<ref>{{متن قرآن|وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ * الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنْسَاهُمْ كَمَا نَسُوا لِقَاءَ يَوْمِهِمْ هَذَا وَمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ}} «و دمسازان آتش بهشتیان را ندا می‌کنند که از آب یا از آنچه خداوند روزی شما کرده است بر ما (نیز) فرو ریزید! می‌گویند: خداوند هر دو را بر کافران حرام کرده است * (همان) کسانی که دین خویش را به سرگرمی و بازی گرفتند و زندگی دنیا آنان را فریفت و امروز ما آنان را از یاد می‌بریم چنان که آنان دیدار این روزشان را از یاد برده بودند و به آیات ما انکار می‌ورزیدند» سوره اعراف، آیه ۵۰-۵۱.</ref>، [[غضب الهی]]<ref>نحل، آیات ۱۰۳ تا ۱۰۸</ref>، [[غل و زنجیر]] و [[اهانت]] و [[خواری]]<ref>{{متن قرآن|لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أُنذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ * لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَى أَكْثَرِهِمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ * إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلالاً فَهِيَ إِلَى الأَذْقَانِ فَهُم مُّقْمَحُونَ * وَجَعَلْنَا مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ يُبْصِرُونَ * وَسَوَاء عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ * إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ}} «تا به گروهی بیم دهی که پدرانشان بیم داده نشده‌اند، از این رو آنان غافلند * به یقین، فرمان (عذاب) بر بسیاری از آنان به حقیقت پیوسته است و آنان ایمان نمی‌آورند * ما غل‌هایی بر گردن‌هایشان تا (زیر) چانه نهاده‌ایم چنان که سرشان بالا مانده است * و ما پیش رویشان سدّی و پشت سرشان سدّی نهاده‌ایم و (دیدگان) آنان را فرو پوشانده‌ایم چنان که (چیزی) نمی‌بینند * و برای آنان برابر است، چه بیمشان دهی یا بیمشان ندهی ایمان نمی‌آورند * تو تنها به آن کس می‌توانی بیم دهی که از این قرآن پیروی می‌کند و از (خداوند) بخشنده در نهان بیم دارد پس او را به آمرزش و پاداشی ارزشمند نوید ده» سوره یس، آیه ۶-۱۱.</ref>، [[فرجام بد]]<ref>{{متن قرآن|وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ * وَقَالُواْ لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ وَلَوْ أَنزَلْنَا مَلَكًا لَّقُضِيَ الأَمْرُ ثُمَّ لاَ يُنظَرُونَ * وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَّجَعَلْنَاهُ رَجُلاً وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِم مَّا يَلْبِسُونَ * وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُواْ مِنْهُم مَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ}} «اگر بر تو کتابی (نگاشته) بر کاغذی فرو می‌فرستادیم که (همگان) آن را به دست خود لمس می‌کردند، باز کافران می‌گفتند: این جز جادویی آشکار نیست * و گفتند: چرا بر او فرشته‌ای فرو فرستاده نشد؟ و اگر فرشته‌ای می‌فرستادیم کار تمام بود و دیگر مهلت نمی‌یافتند * و اگر او را فرشته‌ای می‌گرداندیم، او را (به گونه) مردی در می‌آوردیم و باز هم بر آنان همان اشتباهی را که می‌کردند پیش می‌آوردیم * و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی ریشخند شده‌اند؛ آنگاه آنچه به ریشخند می‌گرفتند ریشخندکنندگان آنان را فرا گرفت» سوره انعام، آیه ۷-۱۰.</ref>، [[زشت]] شدن چهره<ref>ملک، آیات ۲۱ تا ۲۷</ref> و [[هلاکت]]<ref>انعام، آیات ۲۵ و ۲۶</ref> و مانند آن می‌شود.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[لجاجت و زیان‌های آن (مقاله)|لجاجت و زیان‌های آن]].</ref>.
==[[لجاجت]] از اختلال [[رفتاری]] تا [[بیماری]] روانی==
لجاجت و [[لجبازی]] در [[کودکان]] امری شناخته شده برای همگان است. در کودکان لجبازی به عنوان یک نوع [[رفتار]] و واکنش نامطلوب شناخته می‌شود که به صورت‌های مختلفی خود را نشان می‌دهد.
کودکان لجباز با آسیب رساندن به خود و دیگران، [[ناسزا]] گفتن، [[گریه]] کردن و فریاد کشیدن و شکستن وسایل، واکنش تندی را در برابر [[والدین]] و خواسته‌های آنان انجام می‌دهند.
روانشناسان عللی چون پایین بودن [[اعتماد به نفس]]، فقدان [[خودباوری]] مثبت و عدم پذیرش خود [[واقعی]] را به عنوان عوامل ایجاد لجبازی در افراد می‌دانند.
برخی از روانشناسان رفتار والدین را ریشه لجبازی کودکانه می‌دانند. آنان بر این باورند که لجبازی از همان آغاز در برخی کودکان دیده می‌شود و در سن دو سالگی شدت می‌گیرد و در ۳ تا ۵ سالگی بیشتر می‌شود. این اختلالات رفتاری اگر درمان نشود تا بزرگسالی ادامه می‌یابد و پرخاشگری و [[خشونت]] را در افراد [[جامعه]] سبب می‌شود. البته [[خلق]] و خو در کودکان تحت تاثیر عوامل ژنتیکی و وراثتی هم قرار دارد. بعضی از کودکان ذاتا ناآرام هستند، بنابراین نمی‌توان تنها رفتار والدین و اطرافیان را عامل لجبازی در کودکان دانست و [[انتظار]] داشت که با [[تغییر]] رفتار والدین لجبازی در کودکان درمان شود؛ هرچند که رفتار والدین در تشدید یا کاهش لجبازی نقش بسیار تاثیرگذاری دارد.
درباره علل لجبازی در کودکان گفته‌اند که وقتی آنان درخواستی دارند و یا والدین آنها را مجبور به انجام عملی برخلاف میل‌شان می‌کنند کودکان لجباز می‌شوند.
گاهی توجه [[زیاد]] والدین به رفتارهای نامناسب کودکان سبب می‌شود که رفتارهای نادرست آنان تقویت شود، به‌طوری که کودکان به: ‌دلیل آوردن، جر و بحث کردن، نق زدن، [[مجادله]] کردن و درخواست‌های مکرر [[متوسل]] می‌شوند.
گاهی نیز علت لجبازی کودکان آن است که والدین در برابر لجبازی‌های آنان رفتار ثابتی ندارند؛ مثلا یک [[روز]] هیچ عکس‌العملی در برابر لجبازی نشان نمی‌دهند و روز دیگر از آنان می‌خواهند مطابق با خواسته والدین‌شان [[رفتار]] کنند. اگر همیشه با [[کودکان]] رفتار ثابتی داشته باشیم، کمتر [[لجبازی]] می‌کنند.
گاهی ریشه لجبازی و دیگر رفتارهای ضد هنجاری در کودکان [[قدرت‌طلبی]] آنان است. کودکانی هستند که می‌خواهند خود را چون بزرگ‌ترها درآورند.
[[پوشیدن]] [[کفش]] بزرگ‌ترها و رفتارهای [[دستوری]] به [[تقلید]] از بزرگ‌ترها در چارچوب نمادهای قدرت‌طلبی کودکان قابل تحلیل و [[تفسیر]] است.
به هر حال، [[لجاجت]]، [[ستیزه‌جویی]]، پافشاری و [[اصرار]] کردن و نپذیرفتن حرف منطقی و معقول که از آن به یکدندگی و [[خیره‌سری]] یاد می‌شود، دارای مراتب و اشکال چندی است که از یک حالت موقت در برابر یک موضوع و مسئله شروع می‌شود و تابه عنوان یک [[بیماری]] روانی [[روحی]] ادامه می‌یابد. در [[حقیقت]] گاه لجاجت تنها یک اختلال [[رفتاری]] مقطعی نیست، بلکه یک اختلال با ریشه‌های روانی محسوب می‌شود که درمان آن بسیاردشوارتر از درمان اختلالات رفتاری است.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[لجاجت مانع حق‌پذیری و عامل حق‌ستیزی (مقاله)|لجاجت مانع حق‌پذیری و عامل حق‌ستیزی]].</ref>
==آثار بیماری لجاجت==
آنچه در این مطلب مورد تحلیل و تبیین قرار گرفته، لجاجت و لجبازی به عنوان یک بیماری است. بنابراین آنچه درباره آثار لجبازی بیان می‌شود، در ارتباط با کسانی هستند که به بیماری روانی لجبازی دچار هستند.
از نظر [[قرآن]]، افراد لجوج دچار نوعی بیماری [[شناختی]] و تصویر نادرست از خود، موقعیت خود و دیگران در هستی هستند. ریشه این فقدان [[شناخت]] نیز بسته شدن ابزارهای شناختی و عدم دسترسی به منابع شناختی است.
بسیاری از [[مردم]] از ابزارهای [[حسی]] شناخت چون چشم و گوش و بینی بهره‌مند هستند، ولی از مهم‌ترین ابزار شناختی یعنی [[عقل]] و [[قلب]] خود بی‌بهره‌اند؛ زیرا آن را محدود ساخته یا بسته‌اند. از این رو تحلیل آنان از خود و یا [[جهان]]، مبتنی بر [[شناخت عقلانی]] و صحیحی نیست، بلکه مبتنی بر شناخت و همانی و تخیل است.
به سخن دیگر، گرفتار [[جهل مرکب]] هستندو نمی‌توان آنان را به حقیقت [[آگاه]] کرد؛ زیرا نمی‌دانند که نمی‌دانند، بلکه بر این باورند که تنها آنان هستند که می‌دانند و دیگران گرفتار [[جهل بسیط]] یا مرکب هستند؛ چنین تصویر از خود و [[علم]] و معلومات خود موجب می‌شود تا خودرا [[حق]] و [[اهل حق]] دانسته و بر [[دانش]] خود [[اصرار]] و پافشاری کنند، در حالی که آنچه به عنوان دانش و علم از آن یاد می‌کنند، چیزی جز توهم نیست.
جالب اینکه افراد لجباز به سبب همان توهمات، اطلاعاتی که از مجراهای [[شناختی]] به دست می‌آورند توهم می‌شمارند و با دیدن [[دلایل]] روشن هر آنچه دیده‌اند را منکر هستند و آن را به عنوان [[حقیقت]] روشن نمی‌پذیرند. نتیجه طبیعی این گونه اختلالات ادراکی، بسته و مهر شدن [[قلب]] آنان است.<ref>{{متن قرآن|تِلْكَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَائِهَا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِ الْكَافِرِينَ}} «ما از اخبار این شهرها برای تو باز می‌گوییم و به راستی پیامبرانشان برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آوردند و آنها بر آن نبودند که به آنچه پیشاپیش دروغ انگاشته بودند ایمان آوردند بدین گونه خداوند بر دل کافران مهر می‌نهد» سوره اعراف، آیه ۱۰۱.</ref>
[[خداوند]] در [[آیات]] ۷۳ و ۷۴ [[سوره یس]]، به علل [[لجاجت]] [[اقوام]] در [[کفر]] خود و عدم [[پذیرش حق]] پس از روشن شدن آن اشاره می‌کند و می‌فرماید [[کافران]] با وجود دلایل روشن چون [[معجزات]]، منکر حق می‌شوند و همین [[عناد]] و لجاجت آنان موجب می‌شود که کاملاً دریچه شناختی‌شان به سوی هستی بسته و مهر شود.
[[انسان]] لجوج به سبب این [[روحیه]]، یکی از مهم‌ترین ویژگی [[انسانی]] خود رااز دست می‌دهد؛ زیرا [[کرامت انسانی]] به سبب داشتن [[عقل]] و [[قلبی]] است که [[توانایی]] تحلیل درست هستی را به او می‌بخشد.
انسان‌های لجباز به سبب بسته شدن دریچه شناختی خود، انسان‌های [[حق‌ستیزی]] هستند؛ زیرا حق را چنان‌که در هستی هست، نمی‌شناسند و هر آنچه از حق به آنان ارایه می‌شود با آن [[مخالفت]] می‌ورزند و حتی به [[جنگ]] و [[ستیز]] آن به عنوان [[باطل]] می‌روند. در حقیقت [[جهل مرکب]]، آنان را به این سو می‌کشاند که [[حق]] را به عنوان [[باطل]] شناخته و با آن [[مبارزه]] کنند.
در همین چارچوب است که با [[دین]] به عنوان نماد راه حق مبارزه می‌کنند و تن به [[ایمان به خدا]] و راه مسقیم دین نمی‌دهند و حتی به [[مبارزه با دین]] و [[دینداری]] می‌پردازند.<ref>بقره، آیات ۶ و ۷۵؛ غافر، آیات ۶۹ و ۷۰</ref>
از دیگر آثار [[لجبازی]]، [[روحیه]] [[تجاوزگری]] و [[تعدی]] است؛ زیرا حق را نمی‌بینند و نمی‌شناسند. از این‌رو به حق و به [[حقوق دیگران]] تعدی می‌کنند.<ref>{{متن قرآن|ثُمَّ بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِ رُسُلًا إِلَى قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ كَذَلِكَ نَطْبَعُ عَلَى قُلُوبِ الْمُعْتَدِينَ}} «آنگاه پس از او پیامبرانی به سوی قوم آنان برانگیختیم که برای آنها برهان‌ها آوردند امّا (آن قوم) بر آن نبودند که به آنچه از پیش دروغ شمرده بودند ایمان آورند؛ بدین‌گونه بر دل تجاوزگران مهر می‌نهیم» سوره یونس، آیه ۷۴.</ref>
هر نشانه‌ای از حق از نظر لجباز، [[انکار]] می‌شود با آنکه در [[دل]] به [[حقانیت]] آن [[آگاه]] و [[شناخت]] دارد.
در [[حقیقت]] حتی اگر [[شناختی]] نسبت به حق به دست آورد، با [[علم]] به [[درستی]] آن، با آن [[مخالفت]] می‌کند و دل و [[جان]] در گرو باطل دارد و حق در دل او راهی ندارد.<ref>{{متن قرآن|فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ آيَاتُنَا مُبْصِرَةً قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ * وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ}} «و چون نشانه‌های ما روشنگرانه نزد آنان رسید گفتند: این جادویی آشکار است * و از سر ستم و گردنکشی، با آنکه در دل باور داشتند آن را انکار کردند پس بنگر که سرانجام (کار) تبهکاران چگونه بود» سوره نمل، آیه ۱۳-۱۴.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[لجاجت مانع حق‌پذیری و عامل حق‌ستیزی (مقاله)|لجاجت مانع حق‌پذیری و عامل حق‌ستیزی]].</ref>
==علل شکل‌گیری لجبازی==
اما درباره اینکه زمینه‌های لجبازی و علل و عوامل ایجادی آن چیست، [[خداوند]] در آیاتی چند به چرایی آن توجه می‌دهد که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌شود.
به گفته روانشناسان برخی از [[کودکان]] لجبازی را از [[والدین]] خود به [[ارث]] می‌برند، اما نمی‌بایست از نقش [[تربیتی]] [[والدین]] بی‌توجه گذشت؛ زیرا والدین از نظر [[کودکان]] الگوهای [[رفتاری]] هستند. [[تقلید]] کودکان از والدین موجب می‌شود تا رفتارهای آنان را [[سرمشق]] رفتاری خویش قرار دهند. والدین لجباز، کودکان لجباز [[تربیت]] می‌کنند. از این روست که در یک فرآیندی [[لجبازی]] کودکانه به لجبازی روانی تبدیل می‌شود و از شکل [[رفتارها]] و حالات هرازگاهی، به یک [[روحیه]] دائمی [[تغییر]] شکل می‌دهد.
والدین [[متکبر]] و [[قدرت‌طلب]]، [[تکبر]] و [[قدرت‌طلبی]] خویش را به کودکان منتقل می‌کنند. کودکانی که خود را بیش از دیگران قبول دارند و به خواسته‌های دیگران اعتنایی نمی‌کنن و همه چیز را برای خود می‌خواهند، روحیه لجبازی در آنان به سرعت شکل می‌گیرد. از این رو همین تکبر و [[خودبرتربینی]] به آنان [[اجازه]] نمی‌دهد تا در [[آینده]] در برابر [[کلام]] یا [[رفتار]] [[حق دیگران]] واکنش مثبت نشان دهند، بلکه به مقابله با آن پرداخته و [[حق‌ستیزی]] پیشه می‌کنند.<ref>حج، آیات ۸ و ۹؛ غافر، آیات ۳۴ و ۳۵؛ فصلت، آیات ۱۳ تا ۱۵</ref>
[[خداوند]] [[غرور]] و [[خودخواهی]] را یکی از مهم‌ترین علل در ایجاد روحیه [[لجاجت]] در افراد معرفی می‌کند و در [[آیات]] ۲۰ و ۲۱ [[سوره ملک]] می‌فرماید که زمینه بروز لجاجت در برخی از افراد ناباور به [[خدا]]، همین غرور بی‌جا و خودخواهی آنان است.
[[هواپرستی]] نیز در ایجاد زمینه لجاجت و افزایش روحیه حق‌ستیزی و عدم پذیرش [[دلایل]] روشن و منطقی نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کند.
بسیاری از [[انسان‌ها]] [[حق]] را می‌شناسند ولی چون مخالف [[خواسته‌های نفسانی]] آنان است، با آن [[مخالفت]] می‌کنند و تن به آن نمی‌دهند. این رفتار کودکانه‌ای است که انسان‌های بالغ از خود در برابر حق نشان می‌دهند. [[پیروی]] از خواسته‌های نفسانی و ارضای آن برای این افراد از هر چیز دیگری مهم‌تر است.
لذا در پی خواسته‌های نفسانی رفته و هر آن چیزی که مانع در پیروی و ارضای نفسانیات باشد، با آن [[مبارزه]] و [[ستیز]] می‌کنند. در [[حقیقت]] اینان با [[حق]] به عنوان حق [[مبارزه]] نمی‌کنند، بلکه به عنوان مانع جدی در برابر [[خواسته‌های نفسانی]] است که به [[ستیزه]] با حق رو می‌آورند.<ref>{{متن قرآن|وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ * وَكَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ وَكُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ}} «و چون معجزه‌ای ببینند روی می‌گردانند و می‌گویند: جادویی همیشگی است * و دروغ انگاشتند و از هوا و هوس‌هایشان پیروی کردند و هر کاری (در جای خود) پای برجاست» سوره قمر، آیه ۲-۳.</ref>
اگر بخواهیم این افراد را در رده [[سنی]] دسته‌بندی کنیم می‌توان آنان را بزرگسالان [[کودک]] بدانیم که عقلشان [[رشد]] نکرده است تا بر نفس و هواهای آن مسلط شود و [[مدیریت]] انسانی‌شان را به عهده گیرد.
[[تقلید]] از دیگران به ویژه [[والدین]] و نیاکان از مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار در رفتارهای شخص است. بسیاری از [[مردم]] به سبب آنکه به چیزی خو گرفته و [[عادت]] کرده‌اند نمی‌توانند آن را رها کنند. [[قرآن]] یکی از مهم‌ترین عوامل در حق‌ناپذیری [[اقوام]] را تقلید آنان از نیاکان خود دانسته است.
در [[حقیقت]] [[شیوه]] [[رفتاری]] [[قوم]] و [[قبیله]] به شکل [[هنجارها]] و [[آداب و رسوم]] در شخص تاثیر می‌گذارد و [[اجازه]] نمی‌دهد تا عادت یا [[فکر]] یا [[رفتار]] تازه‌ای را در پیش گیرد. این افراد هرچند که نسبت به حق ممکن است [[شناختی]] به دست آورند ولی به سبب عادت به [[زندگی]] متعارف نمی‌توانند آن را [[تغییر]] دهند. از این رو با حق ستیزه می‌کنند و راه [[لجاجت]] را در پیش می‌گیرند.<ref>اعراف، آیه ۷۰؛ لقمان، آیات ۲۰ و ۲۱</ref>
حق‌ناپذیری راه را برای [[ظلم و ستم]] در افراد باز می‌کند. این‌گونه است که انسان‌های [[ظالم]]، انسانی‌های [[حق‌ستیز]] و [[لجبازی]] هستند و هرگز تن به [[قانون]] و [[عقل]] و حق نمی‌دهند و همواره با قانون و عقل و حق درستیزند.<ref>انعام، آیات ۳۳ و ۳۴؛ کهف، آیات ۵۶ و ۵۷؛ نمل، آیات ۱۳ و ۱۴</ref>
البته برخی از [[مردمان]] در [[مقام]] فردی رفتارهای لجاجت‌آمیزی ندارند، ولی هرگاه در جمع یا گروه قرار گیرند، [[تغییر]] [[رفتار]] می‌دهند. از نظر [[قرآن]]، گروه‌های [[اجتماعی]] نقش منفی در برخی از [[رفتارهای انسانی]] دارند. از جمله گروه‌های اجتماعی می‌توان به [[احزاب]] اشاره کرد که جهت‌‌گیری افراد را تغییر داده و آنان را به سوی [[لجاجت]] سوق می‌دهد. [[خداوند]] یکی از علل رفتارهای لجاجت‌آمیز افراد را حضور در گروه‌ها و احزاب برمی‌شمارد. قرآن در تحلیل علل لجاجت برخی از [[اقوام]] و افراد [[جامعه]]، به نقش [[حزب]] و گروه‌بندی اجتماعی توجه داده و مجادله‌گری‌های [[باطل]] و [[مقاومت]] در برابر [[حق]] و یا [[حق‌ستیزی]] را مرتبط با حزب‌گرایی آنان می‌داند.<ref>{{متن قرآن|كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَالْأَحْزَابُ مِنْ بَعْدِهِمْ وَهَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ وَجَادَلُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ عِقَابِ}} «پیش از آنان (نیز) قوم نوح و گروه‌هایی که پس از ایشان آمدند (پیامبرانشان را) دروغگو شمردند و هر امتی آهنگ پیامبر خویش کردند تا او را فرو گیرند و به نادرستی به چالش برخاستند تا حق را از میان بردارند و من آنان را فرو گرفتم پس (بنگر) کیفر من چگونه بود» سوره غافر، آیه ۵.</ref>
احزاب در این [[آیه]] گروه‌های [[انسانی]] هستند که یک [[هدف]] مشخص را دنبال می‌کنند. هر آنچه برخلاف هدفشان باشد مطرود می‌باشد و مقابله با آن حتی اگر حق باشد در دستور کار قرار می‌گیرد.<ref>نگاه کنید: المیزان، ج ۱۷، ص۳۰۶</ref> در [[حقیقت]]، حق در این گروه‌ها و احزاب‌ فدای اهداف حزبی می‌شود. از این‌رو در [[جوامع بشری]] بیشترین ستیزه‌گران نسبت به حق و [[قانون]]، گروه‌های اجتماعی تشکل‌یافته در قالب احزاب می‌باشند.
البته برخی دیگر از گروه‌های اجتماعی نیز چنین نقشی را در قبال حق و قانون ایفا می‌کنند. به عنوان نمونه گروه طبقاتی [[اشرافیت]] نیز از [[روحیه]] حق‌ستیزی برخوردار است اصولا اشرافیت به سبب [[فرهنگ]] اشرافی‌‌گری، خود را [[برتر]] می‌داند و روحیه [[تکبر]] و [[استکبار]] و [[خودخواهی]] و [[غرور]] در آنان موج می‌زند. این مجموعه عوامل موجب می‌شود تا لجاجت در میان اشراف به عنوان یک [[فرهنگ]] و [[سنت]] خودنمایی کند. بسیاری از اشراف به سبب دارا بودن این [[روحیه]] در برابر [[حق]] و [[ایمان]] و [[اسلام]] [[تسلیم]] نیستند و با آن سرستیزه داشته و دارند.<ref>یونس، آیات ۷۵ و ۷۶؛ ‌زخرف، آیات ۴۶ تا ۴۸</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[لجاجت مانع حق‌پذیری و عامل حق‌ستیزی (مقاله)|لجاجت مانع حق‌پذیری و عامل حق‌ستیزی]].</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۱۲۷: خط ۱۷۷:
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[لجاجت و زیان‌های آن (مقاله)|'''لجاجت و زیان‌های آن''']]
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[لجاجت و زیان‌های آن (مقاله)|'''لجاجت و زیان‌های آن''']]
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[لجاجت مانع حق‌پذیری و عامل حق‌ستیزی (مقاله)|'''لجاجت مانع حق‌پذیری و عامل حق‌ستیزی''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۷۳٬۲۸۴

ویرایش