بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
بازارهای سنتی غالباً از دو راسته دکانهای بسیار تشکیل شده که سقفی آن دو را به یکدیگر میپیوندد<ref>لغتنامه، ج ۳، ص۳۵۲۱، «بازار».</ref>. اجزای گوناگون بازارها عبارت بودند از راستهها به عنوان اصلیترین عنصر که از تقاطع آنها چار سو (چهار سوق) پدید میآمد، رسته (محل استقرار صنف)، دالان، سرا (خان یا تجارتخانه)، خانبار (کالنبار) به عنوان محل [[انبار]] یا پردازش کالا، [[تیم]] یا تیمچه به عنوان محل کار صنعتکاران ظریفکار و دکانهای مختلف که هر دسته از آنها به عرضه کالای معینی میپرداختند. در کنار این عناصر [[مسجد]]، حمام، قهوهخانه، خوراکپزخانه و واحدهای [[فرهنگی]] یا خدماتی وجود داشت<ref>از شار تا شهر، ص۴۶ ـ ۴۷.</ref>. | بازارهای سنتی غالباً از دو راسته دکانهای بسیار تشکیل شده که سقفی آن دو را به یکدیگر میپیوندد<ref>لغتنامه، ج ۳، ص۳۵۲۱، «بازار».</ref>. اجزای گوناگون بازارها عبارت بودند از راستهها به عنوان اصلیترین عنصر که از تقاطع آنها چار سو (چهار سوق) پدید میآمد، رسته (محل استقرار صنف)، دالان، سرا (خان یا تجارتخانه)، خانبار (کالنبار) به عنوان محل [[انبار]] یا پردازش کالا، [[تیم]] یا تیمچه به عنوان محل کار صنعتکاران ظریفکار و دکانهای مختلف که هر دسته از آنها به عرضه کالای معینی میپرداختند. در کنار این عناصر [[مسجد]]، حمام، قهوهخانه، خوراکپزخانه و واحدهای [[فرهنگی]] یا خدماتی وجود داشت<ref>از شار تا شهر، ص۴۶ ـ ۴۷.</ref>. | ||
بازار در اصطلاح [[علم]] [[اقتصاد]] معنایی وسیعتر از جایگاه داد و ستد دارد و به هرگونه فرایند یا ترتیباتی گفته میشود که با | بازار در اصطلاح [[علم]] [[اقتصاد]] معنایی وسیعتر از جایگاه داد و ستد دارد و به هرگونه فرایند یا ترتیباتی گفته میشود که با رویارویی تقاضا و عرضه، قیمت و مقدار کالا با هم سازگاری مییابند<ref>فرهنگ علوم اجتماعی؛ ص۲۱۲ ـ ۲۱۳؛ اقتصاد، ج ۱، ص۸۰.</ref>.<ref>[[محمد جواد معموری|معموری، محمد جواد]]، [[بازار - معموری (مقاله)|مقاله «بازار»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۵]]، ص ۲۶۲-۲۶۳.</ref> | ||
== بازار در عصر جاهلیت و دوره اسلامی == | == بازار در عصر جاهلیت و دوره اسلامی == | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
بازارهای [[دوران جاهلیت]] «عشاران» و «خفیرانی» داشتهاند که با گرفتن مبالغی از فروشندگان، [[امنیت]] بازار را تأمین میکردند. در مناطقی که [[حکومت]] مقتدری وجود داشت [[حاکمان]] را عشار مینامیدند. همچنین گاهی فروشندگان، خود را تحت الحمایة قبیلهای قرار میدادند و آن [[قبیله]] فردی را در مقام خفیر برای دریافت وجوه [[مأمور]] میکرد. به این ترتیب همه بازارهای دوران جاهلیت، به جز بازار عکاظ، عشاران و خفیرانی داشتند که نام آنان در منابع تاریخی آمده است<ref>علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۷، ص۳۷۹.</ref>. | بازارهای [[دوران جاهلیت]] «عشاران» و «خفیرانی» داشتهاند که با گرفتن مبالغی از فروشندگان، [[امنیت]] بازار را تأمین میکردند. در مناطقی که [[حکومت]] مقتدری وجود داشت [[حاکمان]] را عشار مینامیدند. همچنین گاهی فروشندگان، خود را تحت الحمایة قبیلهای قرار میدادند و آن [[قبیله]] فردی را در مقام خفیر برای دریافت وجوه [[مأمور]] میکرد. به این ترتیب همه بازارهای دوران جاهلیت، به جز بازار عکاظ، عشاران و خفیرانی داشتند که نام آنان در منابع تاریخی آمده است<ref>علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۷، ص۳۷۹.</ref>. | ||
در عصر ظهور اسلام و [[تشکیل حکومت اسلامی]] به دست [[پیامبر]]، مهمترین بازار [[مدینه]] «[[بنی قینقاع]]» نام داشت و در [[اختیار]] [[یهودیان]] بود. حضرت به دلیل حساسیت ویژه بازار و | در عصر ظهور اسلام و [[تشکیل حکومت اسلامی]] به دست [[پیامبر]]، مهمترین بازار [[مدینه]] «[[بنی قینقاع]]» نام داشت و در [[اختیار]] [[یهودیان]] بود. حضرت به دلیل حساسیت ویژه بازار و نارضایتی از حاکمیت مطلق یهودیان بر آن، در صدد شکستن [[حاکمیت]] و سلب انحصار از آنان برآمدند. از این رو بازار دیگری در مدینه تأسیس کردند و مقررات خاصی در آن وضع نمودند؛ نظیر عدم اخذ [[خراج]] از بازاریان، نداشتن جایی مشخص برای فروشندگان و ممنوعیت [[تجاوز]] به حریم بازار. | ||
در [[زمان]] [[حکومت امیرالمؤمنین]] {{ع}} گرچه محل [[خلافت]] و [[حکومت]] از [[مدینه]] به [[کوفه]] انتقال یافت، تغییری در محل بازارها گزارش نشده است؛ اما حضرت با توجه به نقش ویژه بازار در رونق | در [[زمان]] [[حکومت امیرالمؤمنین]] {{ع}} گرچه محل [[خلافت]] و [[حکومت]] از [[مدینه]] به [[کوفه]] انتقال یافت، تغییری در محل بازارها گزارش نشده است؛ اما حضرت با توجه به نقش ویژه بازار در رونق فعالیتهای اقتصادی، برای بهبود وضعیت و افزایش کارایی آن تدابیری اندیشیدند. برخی بازارهای تخصصی زمان امام علی {{ع}} عبارت بود از: بازار قصابان، بازار خرمافروشان، بازار ماهی فروشان. وجود اینگونه بازارها میتواند با تضمین عادلانه قیمت، خرید کالا را آسانتر کند و خریدار با توجه به کیفیت و قیمت کالا درباره خرید خود بهتر تصمیم بگیرد. همچنین از روایت استفاده میشود که در محلی به نام «[[کناسه]]» صرافی، بزازی، خیاطی و خریدوفروش شتر انجام میشده است<ref>قاضی نعمان، ابوحنیفه، دعائم الاسلام، ج۲، ص۵۳۸، ح۱۹۱۳.</ref>.<ref>[[محمد تقی نظرپور|نظرپور، محمد تقی]]، [[بازار (مقاله)| مقاله «بازار»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)| دانشنامه امام علی ج۷]]، ص ۵۰۶.</ref> | ||
== جایگاه بازار در کشورهای اسلامی == | == جایگاه بازار در کشورهای اسلامی == | ||
بازار در [[کشورهای اسلامی]] علاوه بر مرکز داد و ستد و [[تجارت]]، مهمترین مرکز حل و فصلهای [[سیاسی]] و تحرکهای [[دینی]] است<ref>شفقی، سیروس، بازار بزرگ اصفهان، ص۳۹.</ref>. به لحاظ [[اجتماعی]] و فرهنگی نیز بازار همواره کانون خبررسانی درون شهری بوده و اطلاعات و [[اخبار]] از همه مراکز دینی مانند [[مساجد]]، [[مدارس]]، دارالحکومهها و دیوانها و غیره نخست وارد بازار اصلی و از آنجا به نقاط دیگر سرایت میکرد<ref>سیرجانی، سعید، وقایع اتفاقیه؛ مجموعه گزارشهای خفیه نویسان انگلیس، ص۳۹۲ – ۳۹۴.</ref>. مدارس دینی نیز در راستای ارتقای [[علمی]] و [[توسعه]] [[فکری]] [[مردم]]، اغلب در کنار بازار احداث میشدند و این مدارس به علت موقعیت مناسب جغرافیایی و علاقه بازاریان به آنها و | بازار در [[کشورهای اسلامی]] علاوه بر مرکز داد و ستد و [[تجارت]]، مهمترین مرکز حل و فصلهای [[سیاسی]] و تحرکهای [[دینی]] است<ref>شفقی، سیروس، بازار بزرگ اصفهان، ص۳۹.</ref>. به لحاظ [[اجتماعی]] و فرهنگی نیز بازار همواره کانون خبررسانی درون شهری بوده و اطلاعات و [[اخبار]] از همه مراکز دینی مانند [[مساجد]]، [[مدارس]]، دارالحکومهها و دیوانها و غیره نخست وارد بازار اصلی و از آنجا به نقاط دیگر سرایت میکرد<ref>سیرجانی، سعید، وقایع اتفاقیه؛ مجموعه گزارشهای خفیه نویسان انگلیس، ص۳۹۲ – ۳۹۴.</ref>. مدارس دینی نیز در راستای ارتقای [[علمی]] و [[توسعه]] [[فکری]] [[مردم]]، اغلب در کنار بازار احداث میشدند و این مدارس به علت موقعیت مناسب جغرافیایی و علاقه بازاریان به آنها و حمایت مادی از آنها، از رونق بیشتری نسبت به دیگر مدارس برخوردار بودند<ref>شفقی، سیروس، بازار بزرگ اصفهان، ص۳۰۶.</ref>؛ چنان که [[مدارس]] [[دینی]] شهرهای [[اصفهان]]، [[تهران]]، [[قم]] و یزد در طول بدنه بازار یا در مجاورت آن احداث شدهاند<ref>شایق، ابوالقاسم و غلامرضا حسن پور، چهارسوق ایثار (نقش اصناف و بازاریان یزد در انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس)، ص۴۴.</ref>. به سبب ارتباط میان [[مذهب]] و بازار، مسجد جامع به علت اهمیتش در جای مناسبی در هسته مرکزی و محور اصلی [[شهر]] ساخته میشد و بازار نیز که مکانی برای [[معیشت]] [[مردم]] و فعالیتهای صنفی بود، معمولاً در جوار مسجد جامع قرار داشت<ref>پروشانی، ایرج و دیگران، بازار در تمدن اسلامی، ص۸.</ref>.<ref>[[فاطمه امانی توانی|امانی توانی، فاطمه]]، [[بازار - امانی توانی (مقاله)| مقاله «بازار»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]]، ص ۵۳۹.</ref> | ||
== بازار در قرآن کریم == | == بازار در قرآن کریم == | ||
{{اصلی|بازار در قرآن}} | {{اصلی|بازار در قرآن}} | ||
واژه «سوق» تنها دوبار آن هم به صورت جمع در [[قرآن]] به کار رفته {{متن قرآن|وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ}}<ref>«و گفتند: چگونه پیغمبری است این، که خوراک میخورد و در بازارها راه میرود؟!» سوره فرقان، آیه ۷.</ref> و در آیاتی نیز از نقدینگی<ref>سوره کهف، آیه ۱۹.</ref> و خرید و فروش<ref>سوره یوسف، آیه ۲۰.</ref> در میان | واژه «سوق» تنها دوبار آن هم به صورت جمع در [[قرآن]] به کار رفته {{متن قرآن|وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ}}<ref>«و گفتند: چگونه پیغمبری است این، که خوراک میخورد و در بازارها راه میرود؟!» سوره فرقان، آیه ۷.</ref> و در آیاتی نیز از نقدینگی<ref>سوره کهف، آیه ۱۹.</ref> و خرید و فروش<ref>سوره یوسف، آیه ۲۰.</ref> در میان اقوام پیشین یاد شده که نشان سابقه [[تاریخی]] بازار است؛ با این حال [[فرهنگ]] بازار و [[بازرگانی]] در شبه جزیره، در قرآن بازتاب گستردهای یافته است؛ در دستهای از [[آیات]] به مجموعهای از دستورات اخلاقی ـ فقهی مانند پرهیز از معاملات ربوی و [[کمفروشی]]<ref>سوره بقره، آیه ۲۷۵؛ سوره مطففین، آیه ۱.</ref> و ثبت دقیق معاملات<ref>سوره بقره، آیه ۲۸۲.</ref> اشاره شده که در مواردی ناظر به وضعیت بازارهای [[عرب قبل از اسلام]] بوده است. این آیات از یک سو عادات ناپسند در این بازارها را نکوهش کرده و از سوی دیگر احیانا در شکل دهی بازارهای [[اسلامی]] و ایجاد فرهنگ خاصی بین بازاریان تأثیر ویژه داشته است. | ||
در دسته دیگری از آیات، مفاهیم [[اقتصادی]] بازار برای تقویت [[معنویت]] و [[تغییر]] روحیه سودجویانه [[جاهلی]] به کار گرفته شده است<ref>سوره توبه، آیه ۱۱۱؛ سوره صف، آیه ۱۱.</ref>.<ref>[[محمد جواد معموری|معموری، محمد جواد]]، [[بازار - معموری (مقاله)|مقاله «بازار»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۵]]، ص ۲۶۳-۲۶۴.</ref> | در دسته دیگری از آیات، مفاهیم [[اقتصادی]] بازار برای تقویت [[معنویت]] و [[تغییر]] روحیه سودجویانه [[جاهلی]] به کار گرفته شده است<ref>سوره توبه، آیه ۱۱۱؛ سوره صف، آیه ۱۱.</ref>.<ref>[[محمد جواد معموری|معموری، محمد جواد]]، [[بازار - معموری (مقاله)|مقاله «بازار»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۵]]، ص ۲۶۳-۲۶۴.</ref> | ||
=== چارچوب [[اقتصادی]] بازار در [[قرآن]] === | === چارچوب [[اقتصادی]] بازار در [[قرآن]] === | ||
دستورات اخلاقی و [[قواعد]] [[خرید و فروش]] خاصی در قرآن و [[حدیث]] ارائه شده که [[نظام]] بازار متفاوتی را پدید آورده است<ref>من لایحضرهالفقیه، ج۳، ص۱۹۰ـ۱۹۷؛ وسائلالشیعه، ج ۱۷، ص۸۱.</ref>. [[حرمت]] [[بیع]] ربوی به طور مطلق {{متن قرآن|... قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا ...}}<ref>«خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است ...» سوره بقره، آیه ۲۷۵.</ref>، الگوهای متفاوتی را برای بهرهوری | دستورات اخلاقی و [[قواعد]] [[خرید و فروش]] خاصی در قرآن و [[حدیث]] ارائه شده که [[نظام]] بازار متفاوتی را پدید آورده است<ref>من لایحضرهالفقیه، ج۳، ص۱۹۰ـ۱۹۷؛ وسائلالشیعه، ج ۱۷، ص۸۱.</ref>. [[حرمت]] [[بیع]] ربوی به طور مطلق {{متن قرآن|... قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا ...}}<ref>«خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است ...» سوره بقره، آیه ۲۷۵.</ref>، الگوهای متفاوتی را برای بهرهوری سرمایه در بازار اسلامی مانند [[تجارت]] و [[داد و ستد]] بدون [[ربا]]، شرکت و [[مضاربه]]<ref>فقه القرآن، ج ۲، ص۶۵.</ref>، اجاره<ref>فقه القرآن، ج ۲، ص۶۳.</ref>، کارهای تولیدی همچون ماهیگیری و غواصی<ref>سوره فاطر، آیه ۱۲.</ref> و... مطرح ساخته است. دیگر قواعد فعالیت در بازار اسلامی عبارتاند از: سفارش به رعایت [[عدالت]]: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ ...}}<ref>«به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان میدهد ...» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref>، تمام گذاشتن پیمانه: {{متن قرآن|فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ ...}}<ref>«پس پیمانه و ترازو را تمام بپیمایید و چیزهای مردم را به آنان کم ندهید ...» سوره اعراف، آیه ۸۵.</ref>، [[نهی]] از [[کمفروشی]]: {{متن قرآن|وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ}}<ref>«وای بر کمفروشان!» سوره مطففین، آیه ۱.</ref>، ممنوعیت کلاهبرداری، دزدی، رشوهگیری و [[غصب]] تحت عنوان «بَخْس»<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۴، ص۱۷۴.</ref>، نکوهش «سُحْت» به عنوان هرگونه درآمد [[حرام]]<ref>لسان العرب، ج ۶، ص۱۸۶، «سحت».</ref> که [[مفسران]] آن را به درآمد حاصل از فروش سگ و خوک و شراب، رشوهگیری و... [[تفسیر]] کردهاند<ref>تفسیر ماوردی، ج ۲، ص۴۰؛ مجمعالبیان، ج ۳، ص۳۰۳.</ref>. | ||
[[انسان]] [[مسلمان]] با رعایت این | [[انسان]] [[مسلمان]] با رعایت این ضوابط اخلاقی و انجام [[واجبات]] و ترک محرمات، رعایت [[عدالت]] با همگان و پرهیز از [[ستم]]، استفاده بهینه از منابع در جهت دوری از [[اسراف]] و آسیب رسانی به دیگران و همچنین آغاز به فعالیت و [[تولید]] در حرفههایی که [[نظام]] [[جامعه اسلامی]] بر آن [[استوار]] است، میتواند به رقابتی سالم در بازار اسلامی بپردازد؛ اما وضعیت آرمانی بازار از دیدگاه [[قرآن]] زمانی حاصل میشود که «[[تعاون]]» به عنوان اصلی [[رفتاری]] در آن نهادینه شده باشد<ref>[[محمد جواد معموری|معموری، محمد جواد]]، [[بازار - معموری (مقاله)|مقاله «بازار»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۵]]، ص ۲۶۷-۲۶۹.</ref>. | ||
=== بازتاب تعالیم قرآن در بازارهای اسلامی === | === بازتاب تعالیم قرآن در بازارهای اسلامی === | ||
بازار از عناصر اصلی شهرهای اسلامی بوده است<ref>شهرهای عربی اسلامی، ص۲۲۱.</ref>، به نوعی که بسیاری از شهرهای اسلامی در اصل بر اثر وجود بازار و شکلگیری محلات شهری به دور آن پدید آمدهاند<ref>از شار تا شهر، ص۴۶ ـ ۴۷؛ ر.ک: مدینه اسلامی، ص۲۳۸.</ref> و بسیاری از فقهای [[مسلمان]]، بازار را از مشخصههای [[شهر]] [[اسلامی]] دانستهاند<ref>الخلاف، ج ۱، ص۵۹۷.</ref>. بازارهای اسلامی در تعامل تنگاتنگ با تعالیم قرآنی قرار گرفته و هویت فرهنگی ویژهای را تشکیل دادهاند. مسجد جامع به سبب تقدم [[وظایف]] مذهبی [[مسلمانان]] و بازار به عنوان مرکز [[معیشت]] و فعالیتهای صنفی، مجموعهای را تشکیل میدادند که در هسته مرکزی بسیاری از شهرهای اسلامی قرار داشت<ref>از شار تا شهر، ص۴۶؛ بازارهای ایرانی، ص۵۸ ـ ۶۰؛ شهرهای عربی اسلامی، ص۱۹۴، ۲۲۱ ـ ۲۲۳.</ref>، برای نمونه مسجد جامع [[بصره]]، [[کوفه]] و [[سامراء]] که از اولین و بزرگترین شهرهای اسلامی بودند، در میانه بازار قرار داشتند<ref>اصناف در عصر عباسی، ص۵۶ ـ ۵۸.</ref>. این واقعیت بیتأثر از [[آموزههای قرآنی]] در مورد اهمیت و تقدیم [[عبادت]] و از جهتی دیگر، [[تشویق]] و [[تحریض]] به کسب حلال و [[توسعه]] [[رزق]] در فرهنگ اسلامی نیست. | بازار از عناصر اصلی شهرهای اسلامی بوده است<ref>شهرهای عربی اسلامی، ص۲۲۱.</ref>، به نوعی که بسیاری از شهرهای اسلامی در اصل بر اثر وجود بازار و شکلگیری محلات شهری به دور آن پدید آمدهاند<ref>از شار تا شهر، ص۴۶ ـ ۴۷؛ ر.ک: مدینه اسلامی، ص۲۳۸.</ref> و بسیاری از فقهای [[مسلمان]]، بازار را از مشخصههای [[شهر]] [[اسلامی]] دانستهاند<ref>الخلاف، ج ۱، ص۵۹۷.</ref>. بازارهای اسلامی در تعامل تنگاتنگ با تعالیم قرآنی قرار گرفته و هویت فرهنگی ویژهای را تشکیل دادهاند. مسجد جامع به سبب تقدم [[وظایف]] مذهبی [[مسلمانان]] و بازار به عنوان مرکز [[معیشت]] و فعالیتهای صنفی، مجموعهای را تشکیل میدادند که در هسته مرکزی بسیاری از شهرهای اسلامی قرار داشت<ref>از شار تا شهر، ص۴۶؛ بازارهای ایرانی، ص۵۸ ـ ۶۰؛ شهرهای عربی اسلامی، ص۱۹۴، ۲۲۱ ـ ۲۲۳.</ref>، برای نمونه مسجد جامع [[بصره]]، [[کوفه]] و [[سامراء]] که از اولین و بزرگترین شهرهای اسلامی بودند، در میانه بازار قرار داشتند<ref>اصناف در عصر عباسی، ص۵۶ ـ ۵۸.</ref>. این واقعیت بیتأثر از [[آموزههای قرآنی]] در مورد اهمیت و تقدیم [[عبادت]] و از جهتی دیگر، [[تشویق]] و [[تحریض]] به کسب حلال و [[توسعه]] [[رزق]] در فرهنگ اسلامی نیست. | ||
در آیات دیگری از بیارزشی [[دنیا]]<ref>سوره یونس، آیه ۲۴؛ سوره رعد، آیه ۲۶؛ سوره قصص، آیه ۶۰.</ref>، پرهیز از زراندوزی<ref>سوره توبه، آیه ۳۴.</ref> و [[دنیاگرایی]]<ref>سوره یونس، آیه ۷ و ۸.</ref>، فراموش نکردن [[یاد خدا]] و | در آیات دیگری از بیارزشی [[دنیا]]<ref>سوره یونس، آیه ۲۴؛ سوره رعد، آیه ۲۶؛ سوره قصص، آیه ۶۰.</ref>، پرهیز از زراندوزی<ref>سوره توبه، آیه ۳۴.</ref> و [[دنیاگرایی]]<ref>سوره یونس، آیه ۷ و ۸.</ref>، فراموش نکردن [[یاد خدا]] و برپایی نماز به سبب [[اشتغال]] به [[داد و ستد]]<ref>سوره نور، آیه ۳۷.</ref> [[سخن]] رفته که همجواری [[مسجد]] و بازار را میطلبد؛ همچنین این آموزهها، گرایش به تصوف و دستگاه [[فتوت]] و طریقه جوانمردان را در بازاریان تقویت میکرد؛ به صورتی که بسیاری از پیشه وران از متصوفه بودند<ref>اصناف در عصر عباسی، ص۳۶.</ref>. [[حرمت]] [[ربا]] در [[قرآن]] و نکوهش شدید رباخواران<ref>سوره بقره، آیه ۲۷۵ ـ ۲۷۹.</ref> باعث شد [[مسلمانان]] از سود تضمینی وامهای بهرهدار صرف نظر کرده، با معاملات [[مضاربه]] در امور [[تجاری]] و مزارعه و مساقات در امور [[کشاورزی]]، وارد چرخه تولید و عرضه شوند و در سود و زیان این فعالیتها سهیم گردند؛ همچنین گاه سرمایهدار بازاری خود [[مدیریت]] فعالیت [[اقتصادی]] را بر عهده میگرفت و افرادی را بر این امر میگماشت که گاه [[غلامان]] وی یا افرادی [[آزاد]] و قابل اعتماد بودند که به عنوان [[اجیر]] و [[وکیل]] [[استخدام]] میشدند<ref>المبسوط، ج۱۱، ص۱۷۵؛ الرسالهالقشیریه، ص۳۷۴؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۷، ص۹۳.</ref>. [[فرمان]] فراگیر [[امر به معروف و نهی از منکر]]<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۰۴.</ref> و نیز موارد جزئی مانند [[نهی]] از بَخْس<ref>سوره هود، آیه ۸۵.</ref> و [[تطفیف]]<ref>سوره مطففین، آیه ۱.</ref> و تصرف [[باطل]] و بدون [[رضایت]] در [[اموال]] دیگران<ref>سوره نساء، آیه ۲۹.</ref> و به خصوص [[حرمت]] [[ربا]]<ref>سوره بقره، آیه ۲۷۵.</ref> و... باعث شد نهاد [[حسبه]] و [[نظارت]] در بازار اسلامی چه از سوی [[حکومت]] و چه به دست عواملی از درون بازار شکل گیرد<ref>[[محمد جواد معموری|معموری، محمد جواد]]، [[بازار - معموری (مقاله)|مقاله «بازار»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۵]]، ص ۲۶۹-۲۷۰.</ref>. | ||
== [[مواعظ]] [[اخلاقی]] درباره بازار == | == [[مواعظ]] [[اخلاقی]] درباره بازار == |