بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
اتخاذ سیستمهای مالیاتی برای تنظیم مناسبات [[مالی]] جدید از ضرورتهایی بود که پیامبر اسلام با تکیه بر [[اوامر الهی]] به آن مبادرت ورزید. [[گرفتن زکات]] و [[خمس]] که مهمترین منبع درآمد دولت به شمار میآمد، مبنای شکلگیری [[بیتالمال]] و [[خزانه]] مالی دولت گردید. نحوه دریافت و [[مصرف]] این منابع مالی که به طور دقیق و قاعدهمند در دستورهای [[وحی]] به [[پیامبر]] {{صل}} [[ابلاغ]] شد، به خوبی آشکار میساخت که پیامبر قصد بر هم زدن ساختار و ترکیب اقتصادی [[جامعه]] [[مدینه]] را دارد. | اتخاذ سیستمهای مالیاتی برای تنظیم مناسبات [[مالی]] جدید از ضرورتهایی بود که پیامبر اسلام با تکیه بر [[اوامر الهی]] به آن مبادرت ورزید. [[گرفتن زکات]] و [[خمس]] که مهمترین منبع درآمد دولت به شمار میآمد، مبنای شکلگیری [[بیتالمال]] و [[خزانه]] مالی دولت گردید. نحوه دریافت و [[مصرف]] این منابع مالی که به طور دقیق و قاعدهمند در دستورهای [[وحی]] به [[پیامبر]] {{صل}} [[ابلاغ]] شد، به خوبی آشکار میساخت که پیامبر قصد بر هم زدن ساختار و ترکیب اقتصادی [[جامعه]] [[مدینه]] را دارد. | ||
در کنار | |||
در کنار الزام [[ثروتمندان]] و توانگران [[مسلمان]] به پرداخت مالیات [[اسلامی]]، [[اهل کتاب]] نیز که در [[پناه]] [[دولت اسلامی]] بودند موظف به پرداخت [[جزیه]] یا همان [[مالیات]] سرانهای که به غیر [[مسلمانان]] تعلق میگرفت، گردیدند. منبع دیگری که بیتالمال مسلمانان را تقویت میکرد، [[غنایم]] هنگفتی بود که پس از [[پیروزی]] در [[جنگها]] حاصل میشد. | |||
مسئله دیگری که در [[نظام مالی]] دولت اسلامی اهمیت داشت نحوه تقسیم و توزیع بیتالمال بود. با [[تشریع]] [[زکات]]، پیامبر سازمانی متشکل از سه گروه ایجاد کرد: | مسئله دیگری که در [[نظام مالی]] دولت اسلامی اهمیت داشت نحوه تقسیم و توزیع بیتالمال بود. با [[تشریع]] [[زکات]]، پیامبر سازمانی متشکل از سه گروه ایجاد کرد: | ||
# عاملان زکات (جباة) که کار جمعآوری زکات را بر عهده داشتند؛ | # عاملان زکات (جباة) که کار جمعآوری زکات را بر عهده داشتند؛ | ||
# حسابگران زکات (الخارصون) که کارشناسان [[محاسبه]] زکات و اعلام کالاها و موضوعات متعلق به زکات را شامل میشد؛ | # حسابگران زکات (الخارصون) که کارشناسان [[محاسبه]] زکات و اعلام کالاها و موضوعات متعلق به زکات را شامل میشد؛ | ||
# دفترداران زکات (الکتّاب) که وظیفهشان [[ | # دفترداران زکات (الکتّاب) که وظیفهشان تعیین موارد مصرف زکات بود. | ||
گرفتن سهام زکات در زمان پیامبر بسیار دقیق و [[منظم]] بوده است. اسناد [[تاریخی]] زیادی نشان میدهد که وضع دفتر دیوانی و ثبتنام زکاتدهندگان و سهامگیرندگان دقیقاً مشخص بوده است<ref>برای اطلاع بیشتر ر. ک: محمد ثقفی، ساختار اجتماعی و سیاسی نخستین حکومت اسلامی در مدینه (قم، هجرت، ۱۳۷۶)، ص۱۹۱ - ۱۹۳.</ref>. | |||
افزون بر اقدامات فوق در حوزه [[اقتصادی]]، ساختار بازار نیز دگرگون گردید. در آن [[زمان]] به طور عمده بازار در [[اختیار]] [[یهودیان]] و تا حدی [[مشرکان]] بود و [[مسلمانان]] سهم قابل توجهی در بازار نداشتند. [[پیامبر]] با تمهیداتی که پیش آورد، به رونق بازار مسلمانان [[یاری]] رساند. در ابتدا محلهای مناسبی را در اختیار بازاریان قرار داد و مقرر داشت از آنان [[مالیات]] نگیرند و به شیوههای گوناگون از آنان حمایت کرد و سرانجام از آنان خواست تا معاملات خود را بر مبنای [[قوانین شرع]] انجام دهند<ref>[[علی رضا زهیری|زهیری، علی رضا]]، [[کارویژههای دولت نبوی (مقاله)|مقاله «کارویژههای دولت نبوی»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]]، ص ۴۶۰.</ref>. | |||
افزون بر اقدامات فوق در حوزه [[اقتصادی]]، ساختار بازار نیز دگرگون گردید. در آن [[زمان]] به طور عمده بازار در [[اختیار]] [[یهودیان]] و تا حدی [[مشرکان]] بود و [[مسلمانان]] سهم قابل توجهی در بازار نداشتند. [[پیامبر]] با تمهیداتی که پیش آورد، به رونق بازار مسلمانان [[یاری]] رساند. در ابتدا محلهای مناسبی را در اختیار بازاریان قرار داد و مقرر داشت از آنان [[مالیات]] نگیرند و به شیوههای گوناگون از آنان | |||
== [[تشویق]] به | == [[تشویق]] به فعالیتهای اقتصادی بر اساس صلاحیتها == | ||
نکته اساسی و مهم در این شاخصه، توجه به تخصص و [[تعهد]] افراد است. با توجه به آنچه گفته شد، [[اسلام]] بر | نکته اساسی و مهم در این شاخصه، توجه به تخصص و [[تعهد]] افراد است. با توجه به آنچه گفته شد، [[اسلام]] بر کار و تلاش تأکید فراوان دارد. [[پیامبر اعظم]] {{صل}} در این باره میفرماید: کار و تلاش برای رفع نیازها، [[انسان]] را از [[رحمت]] و [[لطف خدا]] بهرهمند و از [[عذاب]] [[قیامت]] ایمن میسازد و وی را در صف [[پیامبران]] قرار میدهد و [[ثواب]] پیامبران به او داده میشود<ref>الحیاة، ج۵، ص۲۹۶.</ref>. | ||
[[پیامبر اعظم]] {{صل}} در این باره میفرماید: کار و تلاش برای رفع نیازها، [[انسان]] را از [[رحمت]] و [[لطف خدا]] بهرهمند و از [[عذاب]] [[قیامت]] ایمن میسازد و وی را در صف [[پیامبران]] قرار میدهد و [[ثواب]] پیامبران به او داده میشود<ref>الحیاة، ج۵، ص۲۹۶.</ref>. | |||
البته آنچه در این زمینه مهم است، توجه به صلاحیتها؛ یعنی برخورداری از تخصص و تعهد لازم است که این اصل در [[رشد]] کمّی و کیفی برنامههای [[اقتصادی]] نقشی اساسی دارد و در آموزههای [[پیامبر گرامی اسلام]] بر آن تأکید بسیاری شده است. | البته آنچه در این زمینه مهم است، توجه به صلاحیتها؛ یعنی برخورداری از تخصص و تعهد لازم است که این اصل در [[رشد]] کمّی و کیفی برنامههای [[اقتصادی]] نقشی اساسی دارد و در آموزههای [[پیامبر گرامی اسلام]] بر آن تأکید بسیاری شده است. | ||
در اسلام، انسان متخصص و [[متعهد]] ارزشی والا دارد و | در اسلام، انسان متخصص و [[متعهد]] ارزشی والا دارد و محبوب خداست. «[[خداوند متعال]]، انسان حرفهای متخصص و [[امانتدار]] و متعهد را [[دوست]] دارد»<ref>اصول کافی، ج۵، ص۱۱۳.</ref>. و از کسی که بدون داشتن این دو ویژگی مهم [[مسئولیت]] را میپذیرد، بیزار است. جامعهای که افراد نالایق و غیرمتخصص، مسئولیت امور آن را برعهده میگیرند، به [[سقوط]] و نابودی میگراید، چنان که پیامبر گرامی اسلام میفرماید: امتی که غیرمتخصصی را به کار گمارد، درحالی که در میان آنها داناتر از وی باشد، پیوسته کارش رو به تنزل و سقوط است»<ref>اصول کافی، ج۶، ص۲۲۰.</ref>. | ||
توجه به تخصص و تعهد در سپردن [[مسئولیتها]] به افراد، موجب میشود شخص در [[انتخاب]] [[شغل]] به نیاز [[جامعه]] و صرفه اقتصادی عموم نیز توجه کند و از شغلهای کاذبی که درآمدهای کلان شخصی دارد، ولی زیانهای جبرانناپذیری بر | توجه به تخصص و تعهد در سپردن [[مسئولیتها]] به افراد، موجب میشود شخص در [[انتخاب]] [[شغل]] به نیاز [[جامعه]] و صرفه اقتصادی عموم نیز توجه کند و از شغلهای کاذبی که درآمدهای کلان شخصی دارد، ولی زیانهای جبرانناپذیری بر اقتصاد جامعه وارد میکند، بپرهیزد. همچنین زمینه [[آبادانی]] و [[عمران]] جامعه را در پرتو کسب و [[تجارت]] و گسترش حرفهها و مهارتها فراهم آورد. | ||
گفتنی است آنچه پیامبر اعظم {{صل}} برای پایه ریزی | گفتنی است آنچه پیامبر اعظم {{صل}} برای پایه ریزی تمدن الهی ـ [[انسانی]] لازم و ضروری میدانست، عمران و آبادانی جامعه بر اساس [[ایمان]] و تقواست که در غیر این صورت، آبادی و [[رشد]] و توسعه [[جامعه]] [[پایدار]] نخواهد ماند. در [[آیات]] گوناگونی از [[قرآن کریم]] به این موضوع اشاره شده است. [[خداوند]] در آیهای از [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان میآوردند و پرهیزگاری میورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکتهایی میگشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه میکردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>. | ||
و در آیهای دیگر میخوانیم: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ}}<ref>«و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارشان به سوی آنها فرو فرستاده شده است، بر پا میداشتند از نعمتهای آسمانی و زمینی برخوردار میشدند» سوره مائده، آیه ۶۶.</ref>. | و در آیهای دیگر میخوانیم: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ}}<ref>«و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارشان به سوی آنها فرو فرستاده شده است، بر پا میداشتند از نعمتهای آسمانی و زمینی برخوردار میشدند» سوره مائده، آیه ۶۶.</ref>. | ||
توجه قرآن به سرگذشت امتهای گذشته مانند [[هود]]، [[صالح]]، [[شعیب]]، [[نوح]]، [[لوط]]، موسی و عیسی {{عم}} به منظور [[عبرت آموزی]] از [[زندگی]] واعمال آنهاست. | توجه قرآن به سرگذشت امتهای گذشته مانند [[هود]]، [[صالح]]، [[شعیب]]، [[نوح]]، [[لوط]]، موسی و عیسی {{عم}} به منظور [[عبرت آموزی]] از [[زندگی]] واعمال آنهاست. در [[حقیقت]]، این توجه بیان گر این نکته است که رشد و بالندگی [[اقتصادی]] و [[رفاه]] در سایه [[کسب و کار]] و [[تجارت]] محض نیست، بلکه [[انسان]] افزون بر پیشرفتهای عادی، باید در زمینه [[معنوی]] نیز رشد کند تا به [[سعادت حقیقی]] دست یابد که اگر به یکی از این دو جنبه کمتر توجه شود، تعالی این جهانی و آن جهانی انسان امکانپذیر نیست<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۹۷.</ref>. | ||
در [[حقیقت]]، این توجه بیان گر این نکته است که رشد و | |||
== پرسش مستقیم == | == پرسش مستقیم == | ||
{{پرسشهای وابسته}} | |||
[[سیره اقتصادی پیامبر خاتم چه بود؟ (پرسش)]] | [[سیره اقتصادی پیامبر خاتم چه بود؟ (پرسش)]] | ||
{{پایان | {{پایان پرسشهای وابسته}} | ||
== منابع == | == منابع == |