عصمت پیامبر خاتم در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵۰: خط ۱۵۰:
# بر اساس شأن نزولی دیگر، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} کنیزی داشت به نام [[ماریه]] قبطیه که گاه نزد او می‌رفت؛ ولی [[عایشه]] و [[حفصه]] از روی [[حسادت]]، این رفت و آمد را نمی‌پسندیدند و هنگامی که [[رسول خدا]] {{صل}} را با ماریه می‌دیدند، ناراحت می‌شدند. این جریان موجب آزار و اذیت ماریه توسط آن دو زن شد، حضرت نیز برای تسکین خاطر [[همسران]] خود، [[سوگند]] یاد نمود که دیگر نزد ماریه نرود<ref>تفسیر البصائر، ج۴۷، ص۳۹۹-۴۰۱؛ تفسیر فخر رازی، ج۸، ص۲۳۱-۲۳۲؛ روح المعانی، ج۲۸، ص۱۴۷.</ref>.
# بر اساس شأن نزولی دیگر، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} کنیزی داشت به نام [[ماریه]] قبطیه که گاه نزد او می‌رفت؛ ولی [[عایشه]] و [[حفصه]] از روی [[حسادت]]، این رفت و آمد را نمی‌پسندیدند و هنگامی که [[رسول خدا]] {{صل}} را با ماریه می‌دیدند، ناراحت می‌شدند. این جریان موجب آزار و اذیت ماریه توسط آن دو زن شد، حضرت نیز برای تسکین خاطر [[همسران]] خود، [[سوگند]] یاد نمود که دیگر نزد ماریه نرود<ref>تفسیر البصائر، ج۴۷، ص۳۹۹-۴۰۱؛ تفسیر فخر رازی، ج۸، ص۲۳۱-۲۳۲؛ روح المعانی، ج۲۸، ص۱۴۷.</ref>.
# '''مقصود از [[تحریم]]؛ خودداری شخصی، نه حرام [[الهی]]''': مراد از تحریم در این آیه، خودداری کردن است، نه اینکه حلال الهی را حرام بداند. پس [[تفسیر آیه]] چنین می‌شود: برای تو سزاوار نیست به کسب [[رضایت]] دیگران [[همت]] گماری؛ بلکه این [[وظیفه]] دیگران است که در کسب [[خشنودی]] تو کوشا باشند تا تو آسوده خاطر به وظایف الهی خود بپردازی<ref>ر.ک: محمدصدیق قنوجی بخاری، فتح البیان، ج۱۴، ص۲۰۵.</ref>. این معنای تحریم، در [[آیات قرآن]] نیز کاربرد دارد، مانند: {{متن قرآن|وَحَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ...}}<ref>«و پیش از آن، (پستان) دایگان را از او بازداشتیم؛ (خواهر موسی) گفت: می‌خواهید شما را به خانواده‌ای رهنمون شوم که او را برای شما نگه‌دارند و خیراندیش او باشند؟» سوره قصص، آیه ۱۲.</ref> و آیه {{متن قرآن|قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً}}<ref>«(خداوند) فرمود: که (آمدن به) این سرزمین چهل سال بر آنان حرام است؛ روی زمین سرگردان می‌شوند، پس بر گروه نافرمانان دریغ مخور» سوره مائده، آیه ۲۶.</ref> و [[آیه]] {{متن قرآن|وَحَرَامٌ عَلَى قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا...}}<ref>«و بر (مردم) شهری که ما نابودشان کرده‌ایم حرام (و محال) است که (در رستخیز) بازنگردند؛ (آنان بی‌گمان باز می‌گردند)» سوره انبیاء، آیه ۹۵.</ref> ممکن است گفته شود، با توجه به مطالب مذکور، پس چرا [[خداوند]] با بیانی [[عتاب]] آلود [[پیامبر]] را مورد خطاب قرار داده، می‌گوید: "چرا کاری را که خداوند [[حلال]] کرده، حرام می‌نمایی؟"
# '''مقصود از [[تحریم]]؛ خودداری شخصی، نه حرام [[الهی]]''': مراد از تحریم در این آیه، خودداری کردن است، نه اینکه حلال الهی را حرام بداند. پس [[تفسیر آیه]] چنین می‌شود: برای تو سزاوار نیست به کسب [[رضایت]] دیگران [[همت]] گماری؛ بلکه این [[وظیفه]] دیگران است که در کسب [[خشنودی]] تو کوشا باشند تا تو آسوده خاطر به وظایف الهی خود بپردازی<ref>ر.ک: محمدصدیق قنوجی بخاری، فتح البیان، ج۱۴، ص۲۰۵.</ref>. این معنای تحریم، در [[آیات قرآن]] نیز کاربرد دارد، مانند: {{متن قرآن|وَحَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ...}}<ref>«و پیش از آن، (پستان) دایگان را از او بازداشتیم؛ (خواهر موسی) گفت: می‌خواهید شما را به خانواده‌ای رهنمون شوم که او را برای شما نگه‌دارند و خیراندیش او باشند؟» سوره قصص، آیه ۱۲.</ref> و آیه {{متن قرآن|قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً}}<ref>«(خداوند) فرمود: که (آمدن به) این سرزمین چهل سال بر آنان حرام است؛ روی زمین سرگردان می‌شوند، پس بر گروه نافرمانان دریغ مخور» سوره مائده، آیه ۲۶.</ref> و [[آیه]] {{متن قرآن|وَحَرَامٌ عَلَى قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا...}}<ref>«و بر (مردم) شهری که ما نابودشان کرده‌ایم حرام (و محال) است که (در رستخیز) بازنگردند؛ (آنان بی‌گمان باز می‌گردند)» سوره انبیاء، آیه ۹۵.</ref> ممکن است گفته شود، با توجه به مطالب مذکور، پس چرا [[خداوند]] با بیانی [[عتاب]] آلود [[پیامبر]] را مورد خطاب قرار داده، می‌گوید: "چرا کاری را که خداوند [[حلال]] کرده، حرام می‌نمایی؟"
# '''چنین خطایی در واقع، [[مدح]] شبیه به [[ذم]] است'''؛ یعنی سخن خداوند آن است که: پیامبر! تو چقدر دلسوز و [[مهربانی]] و و چقدر بر همسرانت [[شفقت]] می‌ورزی و [[سعی]] می‌کنی [[رضایت]] خاطر آنها را- هر چند با تحمل [[سختی]] و [[مشقت]] بر خود فراهم سازی؟<ref>تفسیر فخر رازی، ج۸، ص۲۳۲؛ مجمع البیان، ج۱، ص۴۷۲؛ تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۷۳.</ref>. در [[حقیقت]]، این [[آیه]]، مدح پیامبر است و مذمّت کسانی که این [[مشکلات]] را بر او [[تحمیل]] می‌کنند. سپس، خداوند در [[آیات]] بعد، برای رعایت حال پیامبر، به او [[فرمان]] می‌دهد که قسم خویش را نقض کند، تا لازم نباشد برای [[آسایش]] همسرانش، خود را در مضیقه قرار دهد. از بعضی [[روایات]] استفاده می‌شود که حضرت، بعد از نزول آیه {{متن قرآن|قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ...}}<ref>«خداوند، برای شما گشودن سوگندهایتان را (با دادن کفّاره) اجازه داده است» سوره تحریم، آیه ۲.</ref> برده‌ای را به عنوان [[کفاره]] قسم [[آزاد]] نمود و آن‌چه را از طریق قسم بر خود حرام کرده بود، حلال نمود<ref>تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۷۵.</ref>.<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص ۱۳۳-۱۳۶؛ [[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]]، ص ۴۸۵-۴۹۱.</ref>
# '''چنین خطایی در واقع، [[مدح]] شبیه به ذم است'''؛ یعنی سخن خداوند آن است که: پیامبر! تو چقدر دلسوز و [[مهربانی]] و و چقدر بر همسرانت [[شفقت]] می‌ورزی و [[سعی]] می‌کنی [[رضایت]] خاطر آنها را- هر چند با تحمل [[سختی]] و [[مشقت]] بر خود فراهم سازی؟<ref>تفسیر فخر رازی، ج۸، ص۲۳۲؛ مجمع البیان، ج۱، ص۴۷۲؛ تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۷۳.</ref>. در [[حقیقت]]، این [[آیه]]، مدح پیامبر است و مذمّت کسانی که این [[مشکلات]] را بر او [[تحمیل]] می‌کنند. سپس، خداوند در [[آیات]] بعد، برای رعایت حال پیامبر، به او [[فرمان]] می‌دهد که قسم خویش را نقض کند، تا لازم نباشد برای [[آسایش]] همسرانش، خود را در مضیقه قرار دهد. از بعضی [[روایات]] استفاده می‌شود که حضرت، بعد از نزول آیه {{متن قرآن|قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ...}}<ref>«خداوند، برای شما گشودن سوگندهایتان را (با دادن کفّاره) اجازه داده است» سوره تحریم، آیه ۲.</ref> برده‌ای را به عنوان [[کفاره]] قسم [[آزاد]] نمود و آن‌چه را از طریق قسم بر خود حرام کرده بود، حلال نمود<ref>تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۷۵.</ref>.<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص ۱۳۳-۱۳۶؛ [[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]]، ص ۴۸۵-۴۹۱.</ref>
# '''نکوهش [[الهی]] به دلیل [[سختی]] کار''': خداوند پیامبرش را در انتخاب این راه سخت که هیچ‌گونه ایرادی در آن نیست، تنها به دلیل [[مشقت]] آن سرزنش می‌کند<ref>ر.ک: سید مرتضی علم الهدی، تنزیه الانبیاء، ص۱۶۵.</ref>.
# '''نکوهش [[الهی]] به دلیل [[سختی]] کار''': خداوند پیامبرش را در انتخاب این راه سخت که هیچ‌گونه ایرادی در آن نیست، تنها به دلیل [[مشقت]] آن سرزنش می‌کند<ref>ر.ک: سید مرتضی علم الهدی، تنزیه الانبیاء، ص۱۶۵.</ref>.
# '''سرزنش در امور شخصی حضرت با آثار مفید''': این عتاب‌ها مربوط به امور زندگی شخصی آن حضرت است و شامل هیچ [[حکم]] و دستوری نیست؛ افزون بر آنکه [[وحی]] منحصر در [[وحی قرآنی]] نمی‌شود. از این رو ممکن بود [[عتاب]] و سرزنش در وحی دیگری نزول می‌یافت، اما از آنجا که این‌گونه عتاب‌ها، چیزی از مقام و جایگاه آن حضرت نمی‌کاهد، بلکه می‌توان فایده و نتیجه مثبت از آن به دست آورد، به صورت وحی قرآنی نازل شده است<ref>ر.ک: محمد تقی شریعتی، تفسیر نوین، ص۶۷.</ref>.
# '''سرزنش در امور شخصی حضرت با آثار مفید''': این عتاب‌ها مربوط به امور زندگی شخصی آن حضرت است و شامل هیچ [[حکم]] و دستوری نیست؛ افزون بر آنکه [[وحی]] منحصر در [[وحی قرآنی]] نمی‌شود. از این رو ممکن بود [[عتاب]] و سرزنش در وحی دیگری نزول می‌یافت، اما از آنجا که این‌گونه عتاب‌ها، چیزی از مقام و جایگاه آن حضرت نمی‌کاهد، بلکه می‌توان فایده و نتیجه مثبت از آن به دست آورد، به صورت وحی قرآنی نازل شده است<ref>ر.ک: محمد تقی شریعتی، تفسیر نوین، ص۶۷.</ref>.
۱۱۱٬۹۱۱

ویرایش