حضور قلب در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۵۱: خط ۲۵۱:
[[حضرت حق]] نیز بر [[قلبی]] که به‌وسیله [[گناهان]] سنگین و سخت شده [[غضبناک]] است؛ [[حال]] چگونه ممکن است که او این هدیّة لطیف خاصّ خود را که تنها به [[بندگان]] مخلَصش می‌بخشد، به این‌چنین قلبی که مورد [[غضب]] اوست [[هدیه]] نماید؟؛ به این چند [[آیه]] بنگرید: {{متن قرآن|أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«آیا کسی که خداوند دلش را برای اسلام گشاده داشته است و او از پروردگار خویش با خود فروغی دارد (چون سنگدلان بی‌فروغ است)؟ بنابراین وای بر سخت‌دلان در یاد خداوند!» سوره زمر، آیه ۲۲.</ref>؛ {{متن قرآن|فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام می‌گشاید و هر کس را که بخواهد در گمراهی وانهد دلش را تنگ و بسته می‌دارد گویی به آسمان فرا می‌رود؛ بدین گونه خداوند عذاب را بر کسانی که ایمان نمی‌آورند؛ برمی‌گمارد» سوره انعام، آیه ۱۲۵.</ref>.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۴]]، ص۱۷۸.</ref>
[[حضرت حق]] نیز بر [[قلبی]] که به‌وسیله [[گناهان]] سنگین و سخت شده [[غضبناک]] است؛ [[حال]] چگونه ممکن است که او این هدیّة لطیف خاصّ خود را که تنها به [[بندگان]] مخلَصش می‌بخشد، به این‌چنین قلبی که مورد [[غضب]] اوست [[هدیه]] نماید؟؛ به این چند [[آیه]] بنگرید: {{متن قرآن|أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«آیا کسی که خداوند دلش را برای اسلام گشاده داشته است و او از پروردگار خویش با خود فروغی دارد (چون سنگدلان بی‌فروغ است)؟ بنابراین وای بر سخت‌دلان در یاد خداوند!» سوره زمر، آیه ۲۲.</ref>؛ {{متن قرآن|فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام می‌گشاید و هر کس را که بخواهد در گمراهی وانهد دلش را تنگ و بسته می‌دارد گویی به آسمان فرا می‌رود؛ بدین گونه خداوند عذاب را بر کسانی که ایمان نمی‌آورند؛ برمی‌گمارد» سوره انعام، آیه ۱۲۵.</ref>.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۴]]، ص۱۷۸.</ref>


=== پیراستن قلب از [[صفات]] ناشایست ===
=== پیراستن قلب از صفات ناشایست ===
پیراستن قلب و دست‌کم آنکه [[آدمی]] درصدد چنین کاری برآید نیز، می‌تواند قلب انسان را متوجّه بارگاه [[ربوبی]] ساخته، [[حضور قلب]] را برای او فراهم آورد. به عبارت دیگر، اگر سالک موفّق به [[تخلیه]] قلب خود از [[رذائل]] نگردد، می‌باید دست کم شعله خانمان‌سوز [[رذائل اخلاقی]] را در قلب خود خاموش نماید، تا نفس بدان‌ها مشغول نشده بتواند به [[آرامش]] روی به سوی مقصود کند. این مطلب در این راه بدون تردید لازم است، ورنه [[آتش]] خود بزرگ‌بینی، [[حسد]] و دیگر [[رذائل]]، می‌تواند تمامی [[دین]] [[انسان]] را بدون آنکه حتّی خاکستری از آن بر جای [[نهد]]، در خود سوزانده نابود کند؛ در این صورت این رذائل با فضیلتی همچون [[حضور قلب]] چه خواهد کرد؟!. از این رو می‌توان گفت که حضور قلب به [[قلبی]] [[پاک]] و [[پاکیزه]] نیازمند است؛ چه حضورْ ثمره [[قلب]] و میوهای [[بهشتی]] است که بر شاخسار آن درخت پاک می‌روید، در حالی که قلب سیاهی که به رذائل [[آلوده]] است، ثمره‌ای جز از چرک و [[آلودگی]] نخواهد داشت: {{متن قرآن|وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا}}<ref>«و گیاه سرزمین پاک به اذن پروردگارش بیرون می‌آید و از آن (سرزمین) که ناپاک است جز به سختی و کندی (گیاهی) بیرون نمی‌آید» سوره اعراف، آیه ۵۸.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ}}<ref>«بگو: هر کس به فرا خور خویش کار می‌کند» سوره اسراء، آیه ۸۴.</ref>.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۴]]، ص۱۷۹.</ref>
پیراستن قلب و دست‌کم آنکه [[آدمی]] درصدد چنین کاری برآید نیز، می‌تواند قلب انسان را متوجّه بارگاه [[ربوبی]] ساخته، [[حضور قلب]] را برای او فراهم آورد. به عبارت دیگر، اگر سالک موفّق به تخلیه قلب خود از [[رذائل]] نگردد، می‌باید دست کم شعله خانمان‌سوز [[رذائل اخلاقی]] را در قلب خود خاموش نماید، تا نفس بدان‌ها مشغول نشده بتواند به [[آرامش]] روی به سوی مقصود کند. این مطلب در این راه بدون تردید لازم است، ورنه [[آتش]] خود بزرگ‌بینی، [[حسد]] و دیگر [[رذائل]]، می‌تواند تمامی [[دین]] [[انسان]] را بدون آنکه حتّی خاکستری از آن بر جای [[نهد]]، در خود سوزانده نابود کند؛ در این صورت این رذائل با فضیلتی همچون [[حضور قلب]] چه خواهد کرد؟!. از این رو می‌توان گفت که حضور قلب به [[قلبی]] [[پاک]] و [[پاکیزه]] نیازمند است؛ چه حضورْ ثمره [[قلب]] و میوهای [[بهشتی]] است که بر شاخسار آن درخت پاک می‌روید، در حالی که قلب سیاهی که به رذائل [[آلوده]] است، ثمره‌ای جز از چرک و [[آلودگی]] نخواهد داشت: {{متن قرآن|وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا}}<ref>«و گیاه سرزمین پاک به اذن پروردگارش بیرون می‌آید و از آن (سرزمین) که ناپاک است جز به سختی و کندی (گیاهی) بیرون نمی‌آید» سوره اعراف، آیه ۵۸.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ}}<ref>«بگو: هر کس به فرا خور خویش کار می‌کند» سوره اسراء، آیه ۸۴.</ref>.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۴]]، ص۱۷۹.</ref>


===[[دعا]]، تضرُّع و توسُّل ===
===[[دعا]]، تضرُّع و توسُّل ===
۱۱۴٬۱۱۴

ویرایش