←منابع
جز (جایگزینی متن - 'دریافت منصب' به 'تصدی منصب') |
(←منابع) |
||
خط ۱٬۸۷۷: | خط ۱٬۸۷۷: | ||
'''سوم: [[توفیق]] و [[لطف الهی]]''': نکته آخر این که عصمت با ابعاد مختلف آن، هرچند برای اذهان انسانهای [[مبتلا]] به انواع آلودگیها بعید به نظر میآید، اما انسانهای [[معصوم]]، [[انسانهای برگزیده]] ای هستند که همیشه مورد لطف الهی قرار میگیرند و در صورت امکان [[خطا]]، [[لطف الهی]] به شیوههای مختلف شامل حال آنان میشود و آنان را از [[گناه]] و خطا [[حفظ]] میکند. از این جهت [[مخالفان]] امکان [[عصمت]] در [[انکار]] خود، سوی دیگر عصمت، یعنی [[توفیق]] و لطف الهی را نادیده انگاشتهاند.<ref>[[مهدی سازندگی|سازندگی، مهدی]]، [[عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن (کتاب)|عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن]]، ص ۲۵۵.</ref> | '''سوم: [[توفیق]] و [[لطف الهی]]''': نکته آخر این که عصمت با ابعاد مختلف آن، هرچند برای اذهان انسانهای [[مبتلا]] به انواع آلودگیها بعید به نظر میآید، اما انسانهای [[معصوم]]، [[انسانهای برگزیده]] ای هستند که همیشه مورد لطف الهی قرار میگیرند و در صورت امکان [[خطا]]، [[لطف الهی]] به شیوههای مختلف شامل حال آنان میشود و آنان را از [[گناه]] و خطا [[حفظ]] میکند. از این جهت [[مخالفان]] امکان [[عصمت]] در [[انکار]] خود، سوی دیگر عصمت، یعنی [[توفیق]] و لطف الهی را نادیده انگاشتهاند.<ref>[[مهدی سازندگی|سازندگی، مهدی]]، [[عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن (کتاب)|عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن]]، ص ۲۵۵.</ref> | ||
==معنای اصطلاحی عصمت== | |||
[[دانشمندان]] بزرگ [[شیعه]] در باب تعریف عصمت، از تعابیر گوناگونی استفاده کردهاند که در اینجا دو مورد از تعاریف مهم را بیان میکنیم. | |||
بیشتر [[متکلمان امامیه]] که به [[وجوب لطف بر خداوند]] [[اعتقاد]] دارند، عصمت را [[لطف الهی]] میدانند که [[خداوند]] شامل [[حال]] [[بندگان]] برگزیدهاش میکند<ref>برای نمونه ر.ک: ابن نوبخت، الیاقوت فی علم الکلام، ص۷۳؛ حلی، النکت الاعتقادیة، ص۳۷؛ همو، تصحیح اعتقادات الامامیة، ص۱۲۸؛ شریف مرتضی، الشافی فی الإمامة، ج۱، ص۱۳۷؛ همو، أمالی المرتضی، ج۲، ص۳۴۷؛ طوسی، تلخیص الشافی، ج۱، ص۷۱؛ همو، تلخیص المحصل المعروف بنقد المحصل، ص۳۶۹؛ حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۶۵؛ سیوری، إرشاد الطالبین إلی نهج المسترشدین، ص۱۳؛ همو، الاعتماد فی شرح واجب الاعتقاد، ص۴۲؛ لاهیجی، سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، ص۹۰ و ۱۱۴.</ref>. [[سید مرتضی]] میگوید: «عصمت عبارت است از لطفی که خداوند در مورد [[بنده]] خود انجام میدهد و به واسطه آن، بنده از انجام [[قبیح]] [[امتناع]] میورزد»<ref>شریف مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ج۳، ص۳۲۵.</ref><ref>البته تعریف عصمت به لطف، با اختیار و قدرت انسان منافات ندارد. برای مطالعه بیشتر ر.ک: مفید، تصحیح اعتقادات الامامیة، ص۱۲۸؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۱، ص۱۶۲-۱۶۳.</ref>. | |||
در تعریف دیگری که به [[حکما]] نسبت داده شده، عصمت، ملکهای است که صاحب آن را از [[گناه]] باز میدارد<ref>طوسی، تلخیص الشافی، ج۱، ص۷۱؛ همو، تلخیص المحصل المعروف بنقد المحصل، ص۳۶۹؛ سیوری، اللوامع الالهیة فی المباحث الکلامیة، ص۲۴۴؛ نراقی، انیس الموحدین، ص۹۷؛ نگری، جامع العلوم فی اصطلاحات الفنون الملقب به دستور العلماء، ج۲، ص۳۲۵؛ مظفر، دلائل الصدق، ج۴، ص۲۴؛ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ج۲، ص۱۲۶۱.</ref>. این [[ملکه]]، زمانی در فرد ایجاد میشود که به پیامدهای بد [[گناهان]] و فواید [[طاعات]] [[علم]] داشته باشد؛ زیرا در این صورت، شخص از [[گناه]] بیزار میشود و به سوی [[طاعت]] [[رغبت]] مییابد. [[فاضل مقداد]] در این باره میگوید: «[[عصمت]]، ملکهای است [[نفسانی]] که دارنده آن را از [[فجور]] منع میکند؛ در حالی که او بر انجام دادن گناه تواناست. این [[ملکه]]، بر علم به بدیهای [[معاصی]] و خوبیهای طاعات متوقف است»<ref>سیوری، اللوامع الالهیة فی المباحث الکلامیة، ص۲۴۴.</ref>. | |||
طبق این تعریف، عصمت ملکهای درونی یا حالت ثابت و ریشهدار [[دوری از گناه]] است که [[خداوند]] به دلیل [[شایستگی]] ویژه برخی [[بندگان]]، به آنها [[موهبت]] کرده است. | |||
در تعریف مصطلح [[متکلمان]] و [[حکما]] باید به این نکته توجه داشت که بر اساس معنای لغوی عصمت (منع و امساک) به نظر میرسد عصمت، امری وجودی در کنار واقعیتی به نام [[لطف]] و ملکه نیست؛ بلکه عصمت به معنای مصونیت از گناه و [[خطا]] اثر و ثمره لطف و ملکه است، بنابراین، عصمت یعنی گناه نکردن و خطا ننمودن، و اگر در برخی تعاریف، امور وجودی مثل ملکه، لطف و... را عصمت معرفی کردهاند، از باب [[تسمیه]] شیء به اسم سبب است؛ یعنی ملکه و لطف، سبب عصمت است؛ نه خود عصمت. | |||
منظور نگارنده از عصمت در این نوشتار، همان معنای اصطلاحی مورد قبول [[امامیه]] است که عبارت است از: مصونیت از گناه و خطا به سبب ملکه درونی و [[لطف الهی]]. این در حالی است که اساساً [[اهل سنت]] به [[عصمت ائمه]]{{عم}} قائل نیستند. فیصل [[نور]] نیز در کتاب الامامة و النص تصریح میکند که [[امامان]] (و همچنین [[پیامبران]])، برخلاف نظر [[شیعیان]]، [[معصوم]] نیستند. آنها گناه و [[اشتباه]] میکنند، [[طلب مغفرت]] مینمایند و دچار [[فراموشی]] و اشتباه نیز میشوند<ref>ر.ک: فیصل نور، الامامة و النص، ص۳۶۳.</ref>؛ بنابراین، عصمتی که مورد هجمه فیصل نور قرار گرفته است و [[دفاعی]] که امامیه از [[عصمت امام]]{{ع}} میکند، در هر دو طرف همان عصمت مورد قبول [[امامیه]] است.<ref>[[زکیه فلاح یخدانی|فلاح یخدانی، زکیه]]، [[بررسی شبهات فیصل نور پیرامون عصمت امام (کتاب)|بررسی شبهات فیصل نور پیرامون عصمت امام]]، ص۱۹</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1379701.jpg|22px]] [[مهدی سازندگی|سازندگی، مهدی]]، [[عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن (کتاب)|'''عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن''']] | # [[پرونده:1379701.jpg|22px]] [[مهدی سازندگی|سازندگی، مهدی]]، [[عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن (کتاب)|'''عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن''']] | ||
# [[پرونده:IM010732.jpg|22px]] [[زکیه فلاح یخدانی|فلاح یخدانی، زکیه]]، [[بررسی شبهات فیصل نور پیرامون عصمت امام (کتاب)|بررسی شبهات فیصل نور پیرامون عصمت امام]] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |