←پانویس
(←پانویس) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←پانویس) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
== پیشینه [[خوارج]] == | == پیشینه [[خوارج]] == | ||
هر چند ظهور آشکارای خوارج در [[جنگ صفین]] و در پی واقعه بر نیزه کردن قرآنها و [[ماجرای حکمیت]] بود، [[حقیقت]] این است که تخم [[شک و تردید]] در [[جنگ جمل]] در [[دل]] آنان افتاده بود؛ آن هنگامی که با موضع علی{{ع}} در قبال [[اسیران]] و [[غنایم]] روبهرو شدند. حتی میتوان گفت زمانی شک و تردید در آنان رخنه کرد که علی{{ع}} به [[خلافت]] رسید و [[سیره]] [[عمر بن خطاب]] را در [[بخشش]] و عطا رها کرد و [[مساوات]] را پیشه خود ساخت و احدی را بر دیگری [[برتری]] نداد. در این [[زمان]] بود که به آن حضرت [[اعتراض]] کردند. آنان خواسته خود را در جنگ جمل مطرح کردند و به علی{{ع}} گفتند که مطابق [[سنت]] خلفای قبلی به ما بده، اما آن حضرت با رد درخواست آنان، به [[سنت رسول خدا]]{{صل}} عمل کرد<ref>[[سید جعفر مرتضی عاملی|عاملی، سید جعفر مرتضی]]، [[مارقین (مقاله)| مقاله «مارقین»]]، [[دانشنامه امام علی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۹]]، ص ۲۳۹.</ref>. | هر چند ظهور آشکارای خوارج در [[جنگ صفین]] و در پی واقعه بر نیزه کردن قرآنها و [[ماجرای حکمیت]] بود، [[حقیقت]] این است که تخم [[شک و تردید]] در [[جنگ جمل]] در [[دل]] آنان افتاده بود؛ آن هنگامی که با موضع علی{{ع}} در قبال [[اسیران]] و [[غنایم]] روبهرو شدند. حتی میتوان گفت زمانی شک و تردید در آنان رخنه کرد که علی{{ع}} به [[خلافت]] رسید و [[سیره]] [[عمر بن خطاب]] را در [[بخشش]] و عطا رها کرد و [[مساوات]] را پیشه خود ساخت و احدی را بر دیگری [[برتری]] نداد. در این [[زمان]] بود که به آن حضرت [[اعتراض]] کردند. آنان خواسته خود را در جنگ جمل مطرح کردند و به علی{{ع}} گفتند که مطابق [[سنت]] خلفای قبلی به ما بده، اما آن حضرت با رد درخواست آنان، به [[سنت رسول خدا]]{{صل}} عمل کرد<ref>[[سید جعفر مرتضی عاملی|عاملی، سید جعفر مرتضی]]، [[مارقین (مقاله)| مقاله «مارقین»]]، [[دانشنامه امام علی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۹]]، ص ۲۳۹.</ref>. | ||
== [[اندیشه]] [[خارجیگری]] در جنگ جمل == | |||
ماجرای جنگ جمل و اعتراض [[سپاهیان]] به [[امام علی]]{{ع}} در خصوص غنایم، پرده از چهره درونی آنان برمیدارد. ایشان پس از جدایی از امام علی{{ع}} و خروج بر او به این نکته تصریح کردهاند. این [[مردم]] از [[نادانی]] [[رنج]] میبردند و از [[احکام اسلامی]] [[آگاهی]] نداشتند و نمیتوانستند بفهمند که چرا علی{{ع}} در جنگ جمل، آنان را از [[اسیر]] کردن [[زنان]] و [[کودکان]] بازداشت، اما غنایم [[جنگ]] را در میانشان تقسیم کرد؟ در یکی از روایتهای [[تاریخی]] آمده است: علی با سپاهیان خویش نزد آنان آمد. همگی در برابر او به پا خاستند. علی پیش از جنگ از آنان پرسید: چه چیزی را از من ناخوش داشتید و شما را از من [[خشمگین]] ساخت؟ گفتند نخستین چیزی که [[خشم]] ما را برانگیخت این بود که همراه تو در [[جمل]] جنگیدیم و چون سپاه جمل [[شکست]] خوردند، تو غنایم آنان را بر ما [[مباح]] کردی و ما را از [[اسارت]] زنان و فرزندانشان بازداشتی. چگونه اموالشان را [[حلال]] دانستی ولی زنان و کودکانشان را [[حرام]] خواندی؟ علی{{ع}} پاسخ داد: اموالشان را به جای اموالی که پیش از آمدن من، از [[بیت المال]] [[بصره]] [[غارت]] کردند، [[حلال]] نمودم؛ اما [[زنان]] و [[کودکان]] با ما [[جنگ]] نکردند و آنان به موجب [[احکام]] [[دارالاسلام]]، [[مسلمان]] هستند و ارتدادی از آنان به وقوع نپیوسته است، و تا کسی [[کفر]] نورزد، نمیتوان او را به [[بندگی]] گرفت.... از این گذشته، اگر زنان [[سپاه جمل]] را بر شما حلال میکردم، کدام یک از شما [[عایشه]] را سهم خویش میکرد؟! آنان از این گفته [[خجالت]] کشیدند و شرمنده شدند...<ref>بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، ص۷۸. ر.ک: ابن اعثم، الفتوح، ج۴، ص۱۲۲ – ۱۲۳؛ حمیری، ابو العباس، قرب الاسناد، ص۶۲؛ ابن کثیر، البدایة والنهایه، ج۴، ص۲۸۲؛ طبری، محب الدین، ذخائر العقبی، ص۲۳۲؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۶۰ – ۳۶۲؛ شیخ مفید، الجمل، ص۲۱۶ - ۲۱۷؛ عسکری، سید مرتضی، احادیث ام المؤمنین عائشه، ص۱۸۱ - ۱۸۲؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم والرسل والملوک، ج۳، ص۵۴۳ – ۵۴۵؛ مبرد، ابو العباس، الکامل فی الادب، ج۳، ص۲۳۸؛ ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۴، ص۳۳۱؛ دینوری، ابن قتیبه، الامامة والسیاسه، ج۱، ص۷۷؛ مقدسی، طاهر بن مطهر، البدء والتاریخ، ج۵، ص۲۲۳ - ۲۲۴؛ سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص۹۹.</ref>. | |||
مطابق برخی [[روایات]]، آنان به [[ابن عباس]] [[اعتراض]] کردند و پاسخ پیشگفته را او به آنان داد<ref>ر.ک: هیثمی، نور الدین، مجمع الزوائد، ج۶، ص۲۴۰؛ نسائی، احمد بن شعیب، خصائص امیر المؤمنین علی{{ع}}، ص۱۴۷ – ۱۴۸؛ خوارزمی، موفق بن احمد، المناقب، ص۱۸۴ – ۱۸۵؛ ابن کثیر، البدایة والنهایه، ج۷، ص۲۷۶ - ۲۸۱؛ یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۶۷؛ ابن عساکر، ترجمة الامام علی{{ع}} من تاریخ دمشق، ج۳، ص۱۵۱.</ref>. در روایتی دیگر آمده است که [[خوارج]]، علی{{ع}} را به سبب اینکه [[اموال]] جنگجویان [[جمل]] را به [[غنیمت]] [[نبرد]] و زنان و فرزندانشان را [[اسیر]] نکرد، [[نفرین]] کردند<ref>شهرستانی، محمد بن عبد الکریم، الملل والنحل، ج۱، ص۱۱۶؛ عسکری، سید مرتضی، احادیث ام المؤمنین عائشه، ج۱، ص۱۸۸.</ref>. | |||
یاران علی{{ع}} در اردوگاه [[جمل]]، بر سیم و زر و کالاهای دیگر میگذشتند، ولی چیزی برنمیداشتند، مگر سلاحی را که در [[جنگ]] به کار برده یا مرکوبی را که سوار بر آن جنگیده بودند. یکی از یاران علی{{ع}} به او گفت: ای [[امیرالمؤمنین]]! چگونه کشتن ایشان بر ما رواست، ولی [[اموال]] و [[اسیر]] گرفتن آنان بر ما ناروا و [[حرام]] است؟ فرمود: [[یکتاپرستان]] را نمیتوان به [[اسارت]] گرفت و اموال آنان را نمیتوان به [[غنیمت]] برد؛ مگر آنچه را در جنگ به کار بردهاند. آنچه را نمیدانید، رها کنید و به آنچه [[فرمان]] داده میشوید، عمل کنید<ref>دینوری، ابو حنیفه، الاخبار الطوال، ص۱۵۱.</ref>. | |||
برخی مدعیاند که یکی از مهمترین عوامل پیدایش [[خوارج]]، [[عبدالله بن سبأ]] و اصول [[فکری]] وی بوده است. یکی از مبانی فکری او جرئت و جسارتش در [[مبارزه]] با [[خلفا]] و [[ائمه]] و [[حکم]] به [[کفر]] آنان است<ref>ر.ک: بلیغ، عبدالحکیم، ادب المعتزله، ص۲۷ - ۲۸.</ref>. احتمال میرود این سخن از برخی [[خاورشناسان]] به عاریت گرفته شده باشد. یکی از [[مستشرقان]] همین مطلب را مطرح کرده و کوشیده است آن را مورد مناقشه قرار دهد. او بیان میکند که خوارج، [[دشمنان]] شیعهمسلک خویش را در [[کوفه]] با صفت «سبایی» تحقیر و [[مذمت]] میکردند<ref>ر.ک: ولهاوزن، یولیوس، الخوارج والشیعه، ص۳۸.</ref>. | |||
ما نمیدانیم که از کجا برای اینان ثابت شده است که عبدالله بن سبأ چنین تأثیر شگرفی در خوارج و دیگران داشته و چگونه [[اندیشه]] وی با این سرعت [[خارقالعاده]] گسترش یافته است؟ معلوم نیست چگونه [[فرقه]] سباییگری به صورت یک دینِ پراکنده و فراگیر درآمده است و چطور این کلمه به یک صفت [[زشت]] بدل گردید که [[فرقهها]] و [[مذاهب]]، یکدیگر را با آن تحقیر و مذمت میکردند؟! عبدالله بن سبأ در [[اعتقاد]] به علی{{ع}} راه [[غلو]] در پیش گرفت و به دست شخص آن حضرت به [[مجازات]] رسید. | |||
پاسخ این [[پرسش]] نیز نامعلوم است که اصول [[فکری]] [[عبدالله بن سبأ]] چه بوده است که در میان [[مردم]] رواج یافته بود؟ چگونه مردم جرئت و [[جسارت]] [[مبارزه]] با [[خلفا]] را از او آموختند؛ اما [[غلو]] وی را درباره علی{{ع}} -که حضرت را تا سرحد خدایی بالا برد- فرانگرفتند؟ اگر چنان بود که [[خوارج]]، مخالفان خود را با عنوان سبایی [[مذمت]] و [[تحقیر]] میکردند، چگونه اصول فکری آنان را پذیرفتند؟<ref>[[سید جعفر مرتضی عاملی|عاملی، سید جعفر مرتضی]]، [[مارقین (مقاله)| مقاله «مارقین»]]، [[دانشنامه امام علی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۹]]، ص ۲۴۰.</ref>. | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |