خداشناسی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۷: خط ۲۷:


== تشبیه و تعطیل ==
== تشبیه و تعطیل ==
برخی فرقه‌های [[مسلمانان]] برای [[شناخت خدا]]، ظواهر [[آیات قرآن کریم]] را برگرفته و او را به موجودات مادی شبیه کرده‌اند و برای خداوند متعال، صفات جسمانی پنداشته‌اند. اینان را "مشَبهَه" یا "مُجَسمَه" نام نهاده‌اند. در برابر این گروه، برخی دیگر برای اینکه به [[وادی]] تشبیه و تجسیم نغلطند، به کلی امکان [[شناخت خداوند]] را رد کرده‌اند و بر آن رفته‌اند که عقل آدمی را توان دست‌یابی به هیچ گونه [[شناختی]] از ذات و صفات خداوند نیست و بدین‌سان عقل را در شناخت خدا تعطیل کرده‌اند. بنابراین دیدگاه، درباره خداوند، تنها باید سر [[تسلیم]] و [[تعبد]] فرود آورد و به تحقیق و [[تفکر]] پشت کرد و حتی پرسیدن در این عرصه، [[گناه]] و [[بدعت]] و [[حرام]] است. [[اشاعره]] و [[حنابله]]- که خود را "[[اهل حدیث]]" می‌خوانند- هواخواه این نظریه‌اند<ref>مجموعه آثار استاد مطهری‌، ۶/ ۸۷۹؛ محاضرات فی الالهیات‌، ۱۰۰.</ref>.
برخی فرقه‌های [[مسلمانان]] برای [[شناخت خدا]]، ظواهر [[آیات قرآن کریم]] را برگرفته و او را به موجودات مادی شبیه کرده‌اند و برای خداوند متعال، صفات جسمانی پنداشته‌اند. اینان را "مشَبهَه" یا "مُجَسمَه" نام نهاده‌اند. در برابر این گروه، برخی دیگر برای اینکه به [[وادی]] تشبیه و تجسیم نغلطند، به کلی امکان [[شناخت خداوند]] را رد کرده‌اند و بر آن رفته‌اند که عقل آدمی را توان دست‌یابی به هیچ گونه [[شناختی]] از ذات و صفات خداوند نیست و بدین‌سان عقل را در شناخت خدا تعطیل کرده‌اند. بنابراین دیدگاه، درباره خداوند، تنها باید سر [[تسلیم]] و [[تعبد]] فرود آورد و به تحقیق و [[تفکر]] پشت کرد و حتی پرسیدن در این عرصه، [[گناه]] و [[بدعت]] و [[حرام]] است. [[اشاعره]] و حنابله - که خود را "[[اهل حدیث]]" می‌خوانند- هواخواه این نظریه‌اند<ref>مجموعه آثار استاد مطهری‌، ۶/ ۸۷۹؛ محاضرات فی الالهیات‌، ۱۰۰.</ref>.


نظریه [[شیعه]]، هیچ یک از این دو نظریه را برنمی‌تابد؛ نه از گذر تشبیه به شناخت خداوند رو می‌کند و نه دست [[عقل آدمی]] را به کلی از آن کوتاه می‌داند<ref>الاصول من الکافی‌، ۱/ ۸۵ و ۱۰۰.</ref>. [[عقل انسان]] می‌تواند به مسائل کلی [[شناخت خداوند]] راه یابد و به ویژه در [[اثبات وجود خداوند]]، تنها راه را عقل و روش [[عقلانی]] می‌شمارد<ref>آموزش عقاید، ۳۸.</ref>. در نظر [[عارفان]]، هر چند [[شناخت خدا]] دست‌یافتنی است، تنها راه مطمئن، راه تصفیه باطن و سیر و سلوک [[قلبی]] است. عارفان، عقل و [[برهان عقلی]] را ناکارآمد نمی‌دانند؛ بلکه راه [[دل]] را از آن کارآمدتر می‌دانند و بر آن ترجیح می‌دهند.
نظریه [[شیعه]]، هیچ یک از این دو نظریه را برنمی‌تابد؛ نه از گذر تشبیه به شناخت خداوند رو می‌کند و نه دست [[عقل آدمی]] را به کلی از آن کوتاه می‌داند<ref>الاصول من الکافی‌، ۱/ ۸۵ و ۱۰۰.</ref>. [[عقل انسان]] می‌تواند به مسائل کلی [[شناخت خداوند]] راه یابد و به ویژه در [[اثبات وجود خداوند]]، تنها راه را عقل و روش [[عقلانی]] می‌شمارد<ref>آموزش عقاید، ۳۸.</ref>. در نظر [[عارفان]]، هر چند [[شناخت خدا]] دست‌یافتنی است، تنها راه مطمئن، راه تصفیه باطن و سیر و سلوک [[قلبی]] است. عارفان، عقل و [[برهان عقلی]] را ناکارآمد نمی‌دانند؛ بلکه راه [[دل]] را از آن کارآمدتر می‌دانند و بر آن ترجیح می‌دهند.
۱۱۵٬۹۶۳

ویرایش