۳۳٬۷۴۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}} }}' به '}}') |
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=120%' به '{{عربی') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
::::::«{{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۶ سوره نمل علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِن كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ]]}}<ref>و سلیمان از داود میراث برد و گفت: ای مردم! به ما زبان مرغان آموختهاند و از همه چیز (بهرهای) بخشیدهاند؛ بیگمان این برتری آشکاری است؛ سوره نمل، آیه:۱۶.</ref>. منطق الطیر عبارت است از هر طریقی که مرغها به آن طریق مقاصد خود را باهم مبادله میکنند. | ::::::«{{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۶ سوره نمل علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِن كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ]]}}<ref>و سلیمان از داود میراث برد و گفت: ای مردم! به ما زبان مرغان آموختهاند و از همه چیز (بهرهای) بخشیدهاند؛ بیگمان این برتری آشکاری است؛ سوره نمل، آیه:۱۶.</ref>. منطق الطیر عبارت است از هر طریقی که مرغها به آن طریق مقاصد خود را باهم مبادله میکنند. | ||
::::::از دیدگاه [[علامه طباطبایی]] مقصود از دانستن منطق الطیر در آیه شریفه صرفا صوتهایی نیست که پرندگان در موارد مختلف از خود صادر میکنند چرا که ممکن است کسی با دقت در زندگی حیوانات، بتواند زبان آنها را بفهمد، که مثلا چه صدایی علامت خشم، و چه صدایی علامت رضا است، چه صدایی علامت گرسنگی و چه صدایی علامت تشنگی و امثال آن است. بلکه آیه شریفه معنایی دقیقتر و وسیعتری را بیان میکند زیرا سیاق آیه گواهی میدهد بر اینکه [[حضرت سلیمان]]{{ع}} از نعمتی حدیث میکند که اختصاصی خودش بوده و در وسع عامه مردم نبوده، که به آن دست یابند و او که بدان دست یافته به عنایت خاص الهی بوده است. علاوه بر آن، بسیاری از حیوانات مثل مورچه و مانند آن صوتی ندارند و اگر هم داشته باشند گوش انسان توانائی شنیدن آنها را ندارد. بنا براین سلیمان در باره فهم زبان و مقصود پرندگان، وحوش وجنیان از یک آگاهی برخوردار است که نمیتواند یک علم عادی باشد بلکه جزء آگاهیهای غیبی محسوب میشود که از سوی خداوند افاضه شده است چنانچه سیاق آیه نیز بیانگر آن است<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص،۳۵۰.</ref> | ::::::از دیدگاه [[علامه طباطبایی]] مقصود از دانستن منطق الطیر در آیه شریفه صرفا صوتهایی نیست که پرندگان در موارد مختلف از خود صادر میکنند چرا که ممکن است کسی با دقت در زندگی حیوانات، بتواند زبان آنها را بفهمد، که مثلا چه صدایی علامت خشم، و چه صدایی علامت رضا است، چه صدایی علامت گرسنگی و چه صدایی علامت تشنگی و امثال آن است. بلکه آیه شریفه معنایی دقیقتر و وسیعتری را بیان میکند زیرا سیاق آیه گواهی میدهد بر اینکه [[حضرت سلیمان]]{{ع}} از نعمتی حدیث میکند که اختصاصی خودش بوده و در وسع عامه مردم نبوده، که به آن دست یابند و او که بدان دست یافته به عنایت خاص الهی بوده است. علاوه بر آن، بسیاری از حیوانات مثل مورچه و مانند آن صوتی ندارند و اگر هم داشته باشند گوش انسان توانائی شنیدن آنها را ندارد. بنا براین سلیمان در باره فهم زبان و مقصود پرندگان، وحوش وجنیان از یک آگاهی برخوردار است که نمیتواند یک علم عادی باشد بلکه جزء آگاهیهای غیبی محسوب میشود که از سوی خداوند افاضه شده است چنانچه سیاق آیه نیز بیانگر آن است<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص،۳۵۰.</ref> | ||
::::::[[آلوسی]] در ذیل آیه شریفه میگوید: دانستن زبان پرندگان مخصوص انبیاء نیست بلکه جایز است خداوند آن آگاهی را در اختیار هرکسی که بخواهد قرار دهد {{عربی | ::::::[[آلوسی]] در ذیل آیه شریفه میگوید: دانستن زبان پرندگان مخصوص انبیاء نیست بلکه جایز است خداوند آن آگاهی را در اختیار هرکسی که بخواهد قرار دهد {{عربی|" و یجوز أن یعلم اللّه تعالی منطقها من شاء من عباده و لا یختص ذلک بالأنبیاء "}}؛ الخرائج والجرائح: ج۲، ص ۸۳۱، ح۴۷.</ref>. طبق روایات متعدد [[اهل بیت]]{{عم}} نیز دارای علم منطق الطیر بودهاند. از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است که فرمود: [[امام علی]]{{ع}} به [[ابن عباس]] فرمود: همانا خداوند بما زبان پرندگان را آموخت همانطور که به سلیمان آموخته بود<ref>{{عربی|" إِنَ اللَّهَ عَلَّمَنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ كَمَا عَلَّمَهُ سُلَيْمَانَ بْنَ دَاوُدَ مَنْطِقَ كُلِ دَابَّةٍ فِي بَرٍّ أَوْ بَحْر "}}؛ بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۲۷، ص ۲۶۴، ح۱۰.</ref>. | ||
::::::[[ضریس کناسی]] میگوید: خدمت [[حضرت صادق]]{{ع}} بودم [[ابو بصیر]] نیز بود [[امام]]{{ع}} فرمود: [[حضرت داود|داود]] علم پیامبران را به ارث برد، [[حضرت سلیمان|سلیمان]] نیز از [[حضرت داود|داود]] به ارث برد، همانا [[پیامبر|محمد]]{{صل}} از [[حضرت سلیمان|سلیمان]] ارث برد و ما از آن حضرت علم را به ارث بردیم، صحف ابراهیم و الواح موسی پیش ماست<ref>الخرائج والجرائح: ج۲، ص ۸۳۱، ح۴۷.</ref>»<ref>[[علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن (پایاننامه)|علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن]]، ص۹۲.</ref>. | ::::::[[ضریس کناسی]] میگوید: خدمت [[حضرت صادق]]{{ع}} بودم [[ابو بصیر]] نیز بود [[امام]]{{ع}} فرمود: [[حضرت داود|داود]] علم پیامبران را به ارث برد، [[حضرت سلیمان|سلیمان]] نیز از [[حضرت داود|داود]] به ارث برد، همانا [[پیامبر|محمد]]{{صل}} از [[حضرت سلیمان|سلیمان]] ارث برد و ما از آن حضرت علم را به ارث بردیم، صحف ابراهیم و الواح موسی پیش ماست<ref>الخرائج والجرائح: ج۲، ص ۸۳۱، ح۴۷.</ref>»<ref>[[علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن (پایاننامه)|علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن]]، ص۹۲.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} |