بحث:آیا مفاتح الغیب یا کلیدهای غیب تنها در دست خدایند؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۳ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۳
، ۱۳ اوت ۲۰۱۹←معنای انحصار علم غیب
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
*یا جمع "مِفتح" به معنای مفتاح و کلید، در هر دوصورت، معنا یکی است؛ زیرا کسی که کلیدهای خزاین و گنجینهها را در [[اختیار]] دارد، مانند کسی است که خود گنجینهها نزد اوست و هر دو میتوانند به دلخواه خود در آنها [[تصرف]] کند.<ref>ر.ک. مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۵، ص ۲۶۹؛ معارف، مجید، نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)، ص ۳۹</ref> [[غیب]] هم مصدر غاب، به معنای استتار و [[پنهان]] بودن چیزی از چشم است و بر هر چیزی که از حواس و [[علم]] [[انسان]] پوشیده باشد، به کار میرود. لذا خزانههای [[غیب]] عبارت از اموری است که مقیاسهای محسوسی که هر چیز را میسنجند، به آنها احاطه نداشته باشند و اندازههای معهود آنها را محدود کند.<ref>ر.ک. واعظی، حسین، گستره و چگونگی علم امام از منظر کتاب، سنت و عقل، ص ۱۹۲</ref> | *یا جمع "مِفتح" به معنای مفتاح و کلید، در هر دوصورت، معنا یکی است؛ زیرا کسی که کلیدهای خزاین و گنجینهها را در [[اختیار]] دارد، مانند کسی است که خود گنجینهها نزد اوست و هر دو میتوانند به دلخواه خود در آنها [[تصرف]] کند.<ref>ر.ک. مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۵، ص ۲۶۹؛ معارف، مجید، نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)، ص ۳۹</ref> [[غیب]] هم مصدر غاب، به معنای استتار و [[پنهان]] بودن چیزی از چشم است و بر هر چیزی که از حواس و [[علم]] [[انسان]] پوشیده باشد، به کار میرود. لذا خزانههای [[غیب]] عبارت از اموری است که مقیاسهای محسوسی که هر چیز را میسنجند، به آنها احاطه نداشته باشند و اندازههای معهود آنها را محدود کند.<ref>ر.ک. واعظی، حسین، گستره و چگونگی علم امام از منظر کتاب، سنت و عقل، ص ۱۹۲</ref> | ||
==معنای انحصار [[علم غیب]]== | ==معنای انحصار [[علم غیب]]== | ||
*آیۀ {{متن قرآن| | *آیۀ {{متن قرآن|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ}}<ref>«و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمیداند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست میداند و هیچ برگی فرو نمیافتد مگر که او آن را میداند و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است» سوره انعام، آیه ۵۹.</ref> [[علم غیب]] را منحصر در [[خدای تعالی]] میداند، زیرا کسی جز [[خدا]] به آن خزینهها و یا به گشودن درهای آن و [[تصرف]] در آن دسترسی ندارد.<ref>ر.ک. طباطبایی، سیدمحمد حسین، ترجمه المیزان، ج ۷، ص ۱۷۸. مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۹۸؛ واعظی، حسین، گستره و چگونگی علم امام از منظر کتاب، سنت و عقل، ص ۱۹۲</ref> آیۀ مذکور به [[علم]] بیکران [[الهی]] به همۀ جزئیات اشاره میکند و اینکه [[خدای متعال]] از همه منابع [[پنهان]] و کلیدهای دسترسی به آنها اطلاع دارد، همچنین از خشکیها و دریاها [[آگاه]] است، یعنی او از میلیاردها موجود زنده در اعماق دریاها و خشکی اطلاع دارد، که [[علم]] بدانها به صورت عادی غیر ممکن است و او میداند در هر شبانه روز چه تعداد برگ یا دانه بر [[زمین]] میافتد.<ref>ر.ک. رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ج ۶، ص ۱۰۹</ref> و [[علم]] [[خدا]] به زمان و مکان و یا حالت خاصی منحصر نمیشود، زیرا [[علم]] او ذاتی است و نه اکتسابی و [[ذات خدا]] نه زمان دارد نه مکان و نه با تغییر حالتها و رویدادها تغییر میکند.<ref>ر.ک. مغنیه، محمدجواد، تفسیر کاشف، ج ۳، ص ۲۰۱</ref> با توجه به این مطلب صدر [[آیه]] گر چه از انحصار [[علم غیب]] به [[خدای تعالی]] خبر میدهد لیکن ذیل آن منحصر در بیان [[علم غیب]] نیست، بلکه از شمول [[علم]] او به هر چیز، چه [[غیب]] و چه [[شهود]]، خبر میدهد، برای اینکه میفرماید: [[خداوند]] به هر تر و خشکی [[آگاهی]] دارد. علاوه بر این، صدر [[آیه]]، همه غیبها را هم متعرض نشده است، بلکه تنها متعرض غیبهایی است که در خزینههای در بسته و در پس پردههای ابهام قرار دارد. برای اینکه خزینههای [[غیب]] را عبارت دانسته از اموری که مقیاسهای محسوسی که هر چیزی را میسنجد، احاطه به آن نداشته، اندازههای معهود نمیتواند آن را تحدید کند، در عین حال [[علم]] ما که تنها امور محدود و مقدر را [[درک]] میکند، از [[درک]] آنها عاجز است.<ref>ر.ک. طباطبایی، سیدمحمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج ۷، ص ۱۷ـ ۱۸۳</ref> بنابراین، منظور [[آیه]] صرفا [[عدم آگاهی]] ماسویالله نسبت به خزانههای [[غیب]] است و دلالت عامی بر سلب [[آگاهی]] نسبت به تمام غیبها ندارد.<ref>ر.ک. مطهری، احمد، کاردان، غلامرضا، علم پیامبر و امام در قرآن، ص ۱۹ و ۲۰</ref> | ||
==مصادیق مفاتح الغیب== | ==مصادیق مفاتح الغیب== | ||
*در برخی از [[آیات]] و [[روایات]] به برخی از مصادیق [[غیب]] که تنها [[خداوند]] از آن [[آگاه]] است اشاره شده است مانند: آیۀ ۳۴ سورۀ [[لقمان]]، حکایت از آن دارد که [[آگاهی]] از [[قیامت]] و [[نزول]] [[باران]] و چگونگی جنین در رحم [[مادر]]، و اموری را که [[انسان]] در [[آینده]] انجام میدهد، و محل [[مرگ]] او، در [[اختیار]] [[خداوند]] است و دیگران را به آن راهی نیست. [[روایات]] ذیل [[آیه]] هم به همین مطلب اشاره دارند مثلا در [[حدیثی]] میخوانیم: {{متن حدیث|«انَّ مَفَاتِیح الْغَیْب خَمْس لَا یَعْلَمُهُنَّ إِلَّا اللَّه»}}<ref>ر.ک. مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۹۸/ref> همچنین در حدیث دیگری آمده است: «کلیدهای غیب پنج است: خداست که میداند که قیامت چه وقت میآید؛ اوست که باران میباراند؛ از آنچه در رحمهاست آگاه است؛ هیچ کس نمیداند که فردا چه چیز به دست خواهد آورد؛ کسی نمیداند که در کدام زمین خواهد مرد».<ref>ر.ک. مغنیه، محمدجواد، تفسیر کاشف، ج ۳، ص ۲۰۱؛ سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور ج ۳ ص ۱۵</ref> | *در برخی از [[آیات]] و [[روایات]] به برخی از مصادیق [[غیب]] که تنها [[خداوند]] از آن [[آگاه]] است اشاره شده است مانند: آیۀ ۳۴ سورۀ [[لقمان]]، حکایت از آن دارد که [[آگاهی]] از [[قیامت]] و [[نزول]] [[باران]] و چگونگی جنین در رحم [[مادر]]، و اموری را که [[انسان]] در [[آینده]] انجام میدهد، و محل [[مرگ]] او، در [[اختیار]] [[خداوند]] است و دیگران را به آن راهی نیست. [[روایات]] ذیل [[آیه]] هم به همین مطلب اشاره دارند مثلا در [[حدیثی]] میخوانیم: {{متن حدیث|«انَّ مَفَاتِیح الْغَیْب خَمْس لَا یَعْلَمُهُنَّ إِلَّا اللَّه»}}<ref>ر.ک. مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۹۸/ref> همچنین در حدیث دیگری آمده است: «کلیدهای غیب پنج است: خداست که میداند که قیامت چه وقت میآید؛ اوست که باران میباراند؛ از آنچه در رحمهاست آگاه است؛ هیچ کس نمیداند که فردا چه چیز به دست خواهد آورد؛ کسی نمیداند که در کدام زمین خواهد مرد».<ref>ر.ک. مغنیه، محمدجواد، تفسیر کاشف، ج ۳، ص ۲۰۱؛ سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور ج ۳ ص ۱۵</ref> |