فطرت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۷: خط ۱۷:
*در اینجا لازم است میان فطری احساسی و فطری ادراکی فرق نهاد. [[منطق]] شناسان، فطری مورد نظر ما را- که به [[ادراک]] [[آدمی]] ربط ندارد- "وجدانیات" می‌خوانند. این وجدانیات، از گذر [[حس]] [[باطن]] [[درک]] می‌شوند<ref>مدخل مسائل جدید در علم کلام‌، ۱۷۷؛ تفسیر موضوعی قرآن‌، ۱۲/ ۳۰.</ref>. [[امور فطری]] همگانی‌اند و پیرو شرایط [[تاریخی]] و جغرافیایی نیستند و از [[نهان]] [[آدمی]] شنیده می‌شوند و [[نیازمند]] آموزگار بیرونی نیستند و چون با نهاد [[انسان]] عجین‌اند، از میان نمی‌روند<ref>همان، چهل حدیث‌، امام خمینی/ ۱۸۱.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 361.</ref>.
*در اینجا لازم است میان فطری احساسی و فطری ادراکی فرق نهاد. [[منطق]] شناسان، فطری مورد نظر ما را- که به [[ادراک]] [[آدمی]] ربط ندارد- "وجدانیات" می‌خوانند. این وجدانیات، از گذر [[حس]] [[باطن]] [[درک]] می‌شوند<ref>مدخل مسائل جدید در علم کلام‌، ۱۷۷؛ تفسیر موضوعی قرآن‌، ۱۲/ ۳۰.</ref>. [[امور فطری]] همگانی‌اند و پیرو شرایط [[تاریخی]] و جغرافیایی نیستند و از [[نهان]] [[آدمی]] شنیده می‌شوند و [[نیازمند]] آموزگار بیرونی نیستند و چون با نهاد [[انسان]] عجین‌اند، از میان نمی‌روند<ref>همان، چهل حدیث‌، امام خمینی/ ۱۸۱.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 361.</ref>.


==[[خداشناسی]] فطری==
==[[خداشناسی فطری]]==
*توجه به ماورای [[طبیعت]] و [[ایمان]] به مبدأ، از گرایش‌های فطری [[آدمی]] است و از درون او مایه و پایه می‌گیرد. روان شناسان، چهار گرایش  [[عالی]] را در وجود [[آدمی]] بازشناخته‌اند:
*توجه به ماورای [[طبیعت]] و [[ایمان]] به مبدأ، از گرایش‌های فطری [[آدمی]] است و از درون او مایه و پایه می‌گیرد. روان شناسان، چهار گرایش  [[عالی]] را در وجود [[آدمی]] بازشناخته‌اند:
#[[حقیقت‌جویی]]؛
#[[حقیقت‌جویی]]؛
خط ۲۳: خط ۲۳:
#[[گرایش به خیر]] و [[فضیلت]]؛  
#[[گرایش به خیر]] و [[فضیلت]]؛  
#[[عشق]] و [[پرستش]]. گرایش اخیر، همان است که [[قرآن]] با عنوان "[[فطرت]] [[الله]]" از آن یاد می‌کند<ref>{{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ }}؛سوره روم، آیه ۳۰.</ref> و بر [[یکتاپرستی]]- به عنوان [[آیین]] فطری [[انسان]]- اشارت می‌برد. کاوش‌های بیرونی نیز [[گواهی]] می‌دهند که این گرایش در همه [[انسان‌ها]] وجود دارد<ref>الالهیات‌، ۱/ ۱۱؛ سیر حکمت در اروپا، ۳/ ۳۲۱.</ref>. [[قرآن]] از [[توحید]] فطری فراوان یاد می‌کند و به یاد می‌آورد که اگر از [[مشرکان]] بپرسید، چه کس [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] را آفریده است، می‌گویند: "[[الله]]!"<ref>{{متن قرآن| وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ}}؛ سوره زخرف، آیه ۹؛ {{متن قرآن|وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ}}؛ سوره عنکبوت، آیه ۶۱.</ref> و اگر بپرسید چه کس شما را آفریده است، پاسخ می‌گویند: "[[الله]]!"<ref>{{متن قرآن|وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ}}؛ سوره زخرف، آیه ۸۷.</ref> و اگر بپرسید زمان و آنچه در آن است، از آنِ کیست، خواهند گفت: "[[الله]]!"<ref>{{متن قرآن|قُل لِّمَنِ الأَرْضُ وَمَن فِيهَا إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلا تَذَكَّرُونَ قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلا تَتَّقُونَ قُلْ مَن بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ يُجِيرُ وَلا يُجَارُ عَلَيْهِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ }}؛ سوره مؤمنون، آیه ۸۹- ۸۴.</ref> این بدان سبب است که [[خداشناسی]]، از [[امور فطری]] [[انسان]] است و بدیهی و ضروری است و [[نیازمند]] [[استدلال]] نیست<ref>چهل حدیث‌، ۱۸۵- ۱۸۱.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 362.</ref>.
#[[عشق]] و [[پرستش]]. گرایش اخیر، همان است که [[قرآن]] با عنوان "[[فطرت]] [[الله]]" از آن یاد می‌کند<ref>{{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ }}؛سوره روم، آیه ۳۰.</ref> و بر [[یکتاپرستی]]- به عنوان [[آیین]] فطری [[انسان]]- اشارت می‌برد. کاوش‌های بیرونی نیز [[گواهی]] می‌دهند که این گرایش در همه [[انسان‌ها]] وجود دارد<ref>الالهیات‌، ۱/ ۱۱؛ سیر حکمت در اروپا، ۳/ ۳۲۱.</ref>. [[قرآن]] از [[توحید]] فطری فراوان یاد می‌کند و به یاد می‌آورد که اگر از [[مشرکان]] بپرسید، چه کس [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] را آفریده است، می‌گویند: "[[الله]]!"<ref>{{متن قرآن| وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ}}؛ سوره زخرف، آیه ۹؛ {{متن قرآن|وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ}}؛ سوره عنکبوت، آیه ۶۱.</ref> و اگر بپرسید چه کس شما را آفریده است، پاسخ می‌گویند: "[[الله]]!"<ref>{{متن قرآن|وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ}}؛ سوره زخرف، آیه ۸۷.</ref> و اگر بپرسید زمان و آنچه در آن است، از آنِ کیست، خواهند گفت: "[[الله]]!"<ref>{{متن قرآن|قُل لِّمَنِ الأَرْضُ وَمَن فِيهَا إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلا تَذَكَّرُونَ قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلا تَتَّقُونَ قُلْ مَن بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ يُجِيرُ وَلا يُجَارُ عَلَيْهِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ }}؛ سوره مؤمنون، آیه ۸۹- ۸۴.</ref> این بدان سبب است که [[خداشناسی]]، از [[امور فطری]] [[انسان]] است و بدیهی و ضروری است و [[نیازمند]] [[استدلال]] نیست<ref>چهل حدیث‌، ۱۸۵- ۱۸۱.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 362.</ref>.
==[[دلایل]] [[خداشناسی]] فطری==
==[[دلایل]] [[خداشناسی]] فطری==
*[[دلایل]] و شواهد فراوانی در دست‌اند که [[گواهی]] می‌دهند [[خداشناسی]] از [[امور فطری]] است:
*[[دلایل]] و شواهد فراوانی در دست‌اند که [[گواهی]] می‌دهند [[خداشناسی]] از [[امور فطری]] است:
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش