ترس از خدا در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'حضرت حق' به 'حضرت حق'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حضرت حق' به 'حضرت حق')
خط ۲۰: خط ۲۰:
===مرتبه عوام===
===مرتبه عوام===
*این مرتبه، [[آدمی]] را از ارتکاب محرّمات بازداشته؛ چون اندکی [[قوّت]] گیرد او را از انجام [[شبهات]] و سرانجام از پرداختن به مکروهات نیز باز می‌‌دارد. رسیدن به این مرتبه از [[خوف]] عوام، تنها برای برخی از اینان ممکن است.  
*این مرتبه، [[آدمی]] را از ارتکاب محرّمات بازداشته؛ چون اندکی [[قوّت]] گیرد او را از انجام [[شبهات]] و سرانجام از پرداختن به مکروهات نیز باز می‌‌دارد. رسیدن به این مرتبه از [[خوف]] عوام، تنها برای برخی از اینان ممکن است.  
*[[حضرت]] [[حق]] درباره این [[خوف]] عام می‌‌فرماید: {{متن قرآن|اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند چنان که سزاوار پروا از اوست پروا کنید و جز در مسلمانی نمیرید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۲.</ref> و باز می‌‌فرماید: {{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ}}<ref>«هر چه می‌توانید از خداوند پروا کنید و سخن نیوش باشید و فرمان برید و (در راه خداوند) هزینه کنید که برای خودتان بهتر است؛ و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند» سوره تغابن، آیه ۱۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۳.</ref>.
*[[حضرت حق]] درباره این [[خوف]] عام می‌‌فرماید: {{متن قرآن|اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند چنان که سزاوار پروا از اوست پروا کنید و جز در مسلمانی نمیرید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۲.</ref> و باز می‌‌فرماید: {{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ}}<ref>«هر چه می‌توانید از خداوند پروا کنید و سخن نیوش باشید و فرمان برید و (در راه خداوند) هزینه کنید که برای خودتان بهتر است؛ و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند» سوره تغابن، آیه ۱۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۳.</ref>.
===مرتبه [[خواص]]===
===مرتبه [[خواص]]===
*این [[خوف]]، موجب می‌‌شود تا [[صاحب]] آن از ترک اولی بپرهیزد؛ و در هر عملی منتهای [[رضایت الهی]] را مدّ نظر آورد.  
*این [[خوف]]، موجب می‌‌شود تا [[صاحب]] آن از ترک اولی بپرهیزد؛ و در هر عملی منتهای [[رضایت الهی]] را مدّ نظر آورد.  
*این [[خوف]] تنها در خور [[انبیاء]] عظام و بویژه مرسلین{{عم}} است. [[حضرت]] [[حق]] خود می‌‌فرماید: {{متن قرآن|وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى}}<ref>«و آدم با پروردگارش نافرمانی کرد و بیراه شد» سوره طه، آیه ۱۲۱.</ref>.
*این [[خوف]] تنها در خور [[انبیاء]] عظام و بویژه مرسلین{{عم}} است. [[حضرت حق]] خود می‌‌فرماید: {{متن قرآن|وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى}}<ref>«و آدم با پروردگارش نافرمانی کرد و بیراه شد» سوره طه، آیه ۱۲۱.</ref>.
*آیا نمی‌نگری که چون [[حضرت یوسف]] [[صدیق]]{{ع}} به آنکس که می‌‌دانست از زندان رهائی می‌‌یابد و به دربار [[عزیز]] می‌‌رود، سفارش کرد که مرا نزد [[عزیز]] یاد کن، [[خداوند متعال]] او را - بدین سبب - چند سالی به زندان [[مبتلا]] ساخت، تا در کنار او از دیگران یاد نکند؟!: {{متن قرآن|وَقَالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِنْهُمَا اذْكُرْنِي عِنْدَ رَبِّكَ فَأَنْسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ}}<ref>«و (یوسف) از آن دو تن به آنکه گمان می‌برد رهایی می‌یابد گفت: نزد سرورت از من یاد کن! اما شیطان یادکرد سرورش را از یاد او برد و (یوسف) چند سال در زندان فروماند» سوره یوسف، آیه ۴۲.</ref>.
*آیا نمی‌نگری که چون [[حضرت یوسف]] [[صدیق]]{{ع}} به آنکس که می‌‌دانست از زندان رهائی می‌‌یابد و به دربار [[عزیز]] می‌‌رود، سفارش کرد که مرا نزد [[عزیز]] یاد کن، [[خداوند متعال]] او را - بدین سبب - چند سالی به زندان [[مبتلا]] ساخت، تا در کنار او از دیگران یاد نکند؟!: {{متن قرآن|وَقَالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِنْهُمَا اذْكُرْنِي عِنْدَ رَبِّكَ فَأَنْسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ}}<ref>«و (یوسف) از آن دو تن به آنکه گمان می‌برد رهایی می‌یابد گفت: نزد سرورت از من یاد کن! اما شیطان یادکرد سرورش را از یاد او برد و (یوسف) چند سال در زندان فروماند» سوره یوسف، آیه ۴۲.</ref>.
*و نیز [[حضرت]] [[حق]] می‌فرماید: {{متن قرآن|فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«(این چراغ) در خانه‌هایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود؛ سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی می‌ستایند مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمی‌دارد» سوره نور، آیه ۳۶-۳۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۳-۴۱۴.</ref>.
*و نیز [[حضرت حق]] می‌فرماید: {{متن قرآن|فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«(این چراغ) در خانه‌هایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود؛ سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی می‌ستایند مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمی‌دارد» سوره نور، آیه ۳۶-۳۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۳-۴۱۴.</ref>.


==انواع [[خوف]]==
==انواع [[خوف]]==
خط ۳۱: خط ۳۱:
#[[خوف]] رهبت:[[خوف]] از [[قهر]] و [[غضب]] [[الهی]] است؛ و به عبارت دیگر [[خوف]] از [[عدل]] او؛ و یا به تعبیر [[قرآن کریم]]، [[خوف]] از [[مقام]] ربوبی: {{متن قرآن|وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى}}<ref>«و اما آنکه از ایستادن در پیشگاه پروردگارش پروا کرده و روان خود را از خواهش (ناروا) بازداشته باشد تنها بهشت جایگاه اوست» سوره نازعات، آیه ۴۰-۴۱.</ref>.
#[[خوف]] رهبت:[[خوف]] از [[قهر]] و [[غضب]] [[الهی]] است؛ و به عبارت دیگر [[خوف]] از [[عدل]] او؛ و یا به تعبیر [[قرآن کریم]]، [[خوف]] از [[مقام]] ربوبی: {{متن قرآن|وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى}}<ref>«و اما آنکه از ایستادن در پیشگاه پروردگارش پروا کرده و روان خود را از خواهش (ناروا) بازداشته باشد تنها بهشت جایگاه اوست» سوره نازعات، آیه ۴۰-۴۱.</ref>.
#[[خوف]] [[خشیت]]: عبارت است از [[خوف]] از [[عظمت]] و جبروت و اُبّهت [[الهی]]. این [[خوف]]، متوقّف بر [[معرفت]] [[الهی]] است؛ از این‌رو بهر مقدار [[معرفت]] [[انسان]] افزایش یابد، [[خوف]] او نیز افزایش می‌‌یابد؛ بر این اساس می‌‌توان گفت که این [[خوف]]، تنها ویژه [[عارفان]] است. [[قرآن کریم]] در این رابطه می‌‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ}}<ref>«و همچنین از مردم و جنبندگان و چهارپایان که با رنگ‌های گونه گونند؛ از بندگان خداوند تنها دانشمندان از او می‌هراسند، بی‌گمان خداوند پیروزمندی آمرزنده است» سوره فاطر، آیه ۲۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۶-۴۱۷.</ref>.
#[[خوف]] [[خشیت]]: عبارت است از [[خوف]] از [[عظمت]] و جبروت و اُبّهت [[الهی]]. این [[خوف]]، متوقّف بر [[معرفت]] [[الهی]] است؛ از این‌رو بهر مقدار [[معرفت]] [[انسان]] افزایش یابد، [[خوف]] او نیز افزایش می‌‌یابد؛ بر این اساس می‌‌توان گفت که این [[خوف]]، تنها ویژه [[عارفان]] است. [[قرآن کریم]] در این رابطه می‌‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ}}<ref>«و همچنین از مردم و جنبندگان و چهارپایان که با رنگ‌های گونه گونند؛ از بندگان خداوند تنها دانشمندان از او می‌هراسند، بی‌گمان خداوند پیروزمندی آمرزنده است» سوره فاطر، آیه ۲۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۶-۴۱۷.</ref>.
*تفاوت میان این دو نوع از [[خوف]]، آنست که [[خوف]] رهبت در [[حقیقت]] از [[سخط]] [[الهی]]، و به تعبیر دیگر از گناهانی که خود [[بنده]] مرتکب شده است سرچشمه می‌‌گیرد؛ از همین روست که در برخی [[روایات]] چنین می‌‌خوانیم: [۲۰۸] {{متن حدیث| وَ لَا يَخَافَنَّ إِلَّا ذَنْبَهُ}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۸۲.</ref>: "تنها باید از [[گناهان]] خویشتن بهراسد"؛ [[خوف]] [[خشیت]] امّا، از حبّ [[بنده]] نسبت به [[حضرت]] [[حق]] سرچشمه می‌‌گیرد. از این‌رو [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در دعای [[خضر]] - نامبردار به [[دعای کمیل]] -، می‌‌فرمایند:"[[پروردگار]] من و آقای من و مولای من! گوئی بر [[عذاب]] تو [[صبر]] کردم امّا چگونه بر دوری از تو [[صبر]] کنم؟ و گوئی بر [[آتش]] سوزان تو [[صبر]] کردم امّا چگونه بر نظر ندوختن بر [[بزرگواری]] تو [[صبر]] نمایم؟" <ref>{{متن حدیث| يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ وَ رَبِّي صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِكَ، فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِكَ، وَ هَبْنِي يَا إِلَهِي صَبَرْتُ عَلَى حَرِّ نَارِكَ، فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلَى كَرَامَتِكَ}}</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۷.</ref>.
*تفاوت میان این دو نوع از [[خوف]]، آنست که [[خوف]] رهبت در [[حقیقت]] از [[سخط]] [[الهی]]، و به تعبیر دیگر از گناهانی که خود [[بنده]] مرتکب شده است سرچشمه می‌‌گیرد؛ از همین روست که در برخی [[روایات]] چنین می‌‌خوانیم: [۲۰۸] {{متن حدیث| وَ لَا يَخَافَنَّ إِلَّا ذَنْبَهُ}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۸۲.</ref>: "تنها باید از [[گناهان]] خویشتن بهراسد"؛ [[خوف]] [[خشیت]] امّا، از حبّ [[بنده]] نسبت به [[حضرت حق]] سرچشمه می‌‌گیرد. از این‌رو [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در دعای [[خضر]] - نامبردار به [[دعای کمیل]] -، می‌‌فرمایند:"[[پروردگار]] من و آقای من و مولای من! گوئی بر [[عذاب]] تو [[صبر]] کردم امّا چگونه بر دوری از تو [[صبر]] کنم؟ و گوئی بر [[آتش]] سوزان تو [[صبر]] کردم امّا چگونه بر نظر ندوختن بر [[بزرگواری]] تو [[صبر]] نمایم؟" <ref>{{متن حدیث| يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ وَ رَبِّي صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِكَ، فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِكَ، وَ هَبْنِي يَا إِلَهِي صَبَرْتُ عَلَى حَرِّ نَارِكَ، فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلَى كَرَامَتِكَ}}</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۷.</ref>.
*پس این دو [[خوف]]، کاملاً از هم دور و ناهمسان هستند، با این وجود امّا در [[بندگان]] [[شایسته]] جمع می‌‌شوند؛ از این‌روست که [[امیرمؤمنان]]{{ع}} در همین [[دعا]] باز می‌‌فرماید: "پروردگارا! برای [[گناهان]] خود بخشنده‌ای نمی‌یابم، و برای زشتی‌های خود پوشنده‌ای و برای تبدیل هیچیک از [[اعمال]] ناشایستم با [[اعمال شایسته]] و [[صالح]]، جز تو تبدیل کننده‌ای نمی‌یابم"<ref>{{متن حدیث| اللَّهُمَّ لَا أَجِدُ لِذُنُوبِي غَافِراً وَ لَا لِقَبَائِحِي سَاتِراً، وَ لَا لِشَيْءٍ مِنْ عَمَلِيَ الْقَبِيحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلًا غَيْرَكَ}}.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۷.</ref>.
*پس این دو [[خوف]]، کاملاً از هم دور و ناهمسان هستند، با این وجود امّا در [[بندگان]] [[شایسته]] جمع می‌‌شوند؛ از این‌روست که [[امیرمؤمنان]]{{ع}} در همین [[دعا]] باز می‌‌فرماید: "پروردگارا! برای [[گناهان]] خود بخشنده‌ای نمی‌یابم، و برای زشتی‌های خود پوشنده‌ای و برای تبدیل هیچیک از [[اعمال]] ناشایستم با [[اعمال شایسته]] و [[صالح]]، جز تو تبدیل کننده‌ای نمی‌یابم"<ref>{{متن حدیث| اللَّهُمَّ لَا أَجِدُ لِذُنُوبِي غَافِراً وَ لَا لِقَبَائِحِي سَاتِراً، وَ لَا لِشَيْءٍ مِنْ عَمَلِيَ الْقَبِيحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلًا غَيْرَكَ}}.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۷.</ref>.


==انواع [[خوف]] رهبت==
==انواع [[خوف]] رهبت==
*این [[خوف]] خود بر چند نوع است:
*این [[خوف]] خود بر چند نوع است:
#'''[[خوف]] از [[عذاب]] اُخروی [[حضرت]] [[حق]] :''' [[حضرت]] [[حق]] خود در این زمینه می‌‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَمَا هُمْ بِسُكَارَى وَلَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ}}<ref>«ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، که لرزه رستخیز چیزی سترگ است روزی که آن را می‌بینید، هر زنی که شیر می‌دهد ، نوزاد شیری‌اش را از یاد می‌برد و هر آبستنی بار خود فرو می‌نهد و مردم را مست می‌بینی و مست نیستند اما عذاب خداوند سخت است» سوره حج، آیه ۱-۲.</ref> و باز می‌‌فرماید: {{متن قرآن|يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ أَمَدًا بَعِيدًا وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«روزی که هر کس هر کار نیکی انجام داده است پیش رو می‌یابد و هر کار زشتی کرده است آرزو دارد کاش میان او و آن (کار زشت) فاصله‌ای دور می‌بود و خداوند شما را از خویش پروا می‌دهد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره آل عمران، آیه ۳۰.</ref> و می‌‌فرماید: {{متن قرآن|فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ}}<ref>«و اگر چنین نکردید- که هرگز نمی‌توانید کرد- پس، از آتشی پروا کنید که هیزم آن آدمیان و سنگ‌هاست؛ برای کافران آماده شده است» سوره بقره، آیه ۲۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۵.</ref>.
#'''[[خوف]] از [[عذاب]] اُخروی [[حضرت حق]] :''' [[حضرت حق]] خود در این زمینه می‌‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَمَا هُمْ بِسُكَارَى وَلَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ}}<ref>«ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، که لرزه رستخیز چیزی سترگ است روزی که آن را می‌بینید، هر زنی که شیر می‌دهد ، نوزاد شیری‌اش را از یاد می‌برد و هر آبستنی بار خود فرو می‌نهد و مردم را مست می‌بینی و مست نیستند اما عذاب خداوند سخت است» سوره حج، آیه ۱-۲.</ref> و باز می‌‌فرماید: {{متن قرآن|يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ أَمَدًا بَعِيدًا وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«روزی که هر کس هر کار نیکی انجام داده است پیش رو می‌یابد و هر کار زشتی کرده است آرزو دارد کاش میان او و آن (کار زشت) فاصله‌ای دور می‌بود و خداوند شما را از خویش پروا می‌دهد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره آل عمران، آیه ۳۰.</ref> و می‌‌فرماید: {{متن قرآن|فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ}}<ref>«و اگر چنین نکردید- که هرگز نمی‌توانید کرد- پس، از آتشی پروا کنید که هیزم آن آدمیان و سنگ‌هاست؛ برای کافران آماده شده است» سوره بقره، آیه ۲۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۵.</ref>.
#'''[[خوف]] از [[عذاب]] [[دنیوی]] [[حضرت]] [[حق]]:''' {{متن قرآن|وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً}}<ref>«و از فتنه‌ای پروا کنید که (چون درگیرد) تنها به کسانی از شما که ستم کردند نمی‌رسد (بلکه دامنگیر همه می‌شود) و بدانید که به راستی خداوند سخت کیفر است» سوره انفال، آیه ۲۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۶.</ref>.
#'''[[خوف]] از [[عذاب]] [[دنیوی]] [[حضرت حق]]:''' {{متن قرآن|وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً}}<ref>«و از فتنه‌ای پروا کنید که (چون درگیرد) تنها به کسانی از شما که ستم کردند نمی‌رسد (بلکه دامنگیر همه می‌شود) و بدانید که به راستی خداوند سخت کیفر است» سوره انفال، آیه ۲۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۶.</ref>.
#'''[[خوف]] از نافرجامی [[عاقبت]] [[انسان]]:''' {{متن قرآن|قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ}}<ref>«بگو: در زمین گردش کنید و بنگرید که سرانجام گناهکاران چگونه بوده است؟» سوره نمل، آیه ۶۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۶.</ref>.
#'''[[خوف]] از نافرجامی [[عاقبت]] [[انسان]]:''' {{متن قرآن|قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ}}<ref>«بگو: در زمین گردش کنید و بنگرید که سرانجام گناهکاران چگونه بوده است؟» سوره نمل، آیه ۶۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۶.</ref>.
# '''[[خوف]] از نافرجامی [[عاقبت]] [[فرزندان]] و بستگان:''' {{متن قرآن|وَلْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعَافًا خَافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَلْيَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا}}<ref>«و کسانی که برای فرزندان ناتوانی که پس از خود بر جای می‌نهند بیم دارند (درباره یتیمان دیگران) نیز باید بیم داشته باشند بنابراین از خداوند پروا کنند و استوار سخن گویند» سوره نساء، آیه ۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۶.</ref>.
# '''[[خوف]] از نافرجامی [[عاقبت]] [[فرزندان]] و بستگان:''' {{متن قرآن|وَلْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعَافًا خَافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَلْيَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا}}<ref>«و کسانی که برای فرزندان ناتوانی که پس از خود بر جای می‌نهند بیم دارند (درباره یتیمان دیگران) نیز باید بیم داشته باشند بنابراین از خداوند پروا کنند و استوار سخن گویند» سوره نساء، آیه ۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۶.</ref>.
خط ۴۴: خط ۴۴:
*از آنچه گذشت، دانستیم که هر دو نوع [[خوف]] دارای مراتبی چند است.  
*از آنچه گذشت، دانستیم که هر دو نوع [[خوف]] دارای مراتبی چند است.  
*حال اضافه می‌کنیم که همان مرتبه نخستین ضعیف آن، مطلوب بوده در کمال [[انسان]] مؤثّر است. این مرتبه چون تقویت شود و درخت پرثمر [[خوف]] را در [[قلب]] [[انسان]] بنشاند، از مطلوبیّتی بیشتر برخوردار شده سیر در [[مسیر کمال]] را برای سالک بیشتر فراهم می‌‌سازد؛ و به همین ترتیب هرمقدار این مرتبه شدیدتر و قویتر شود، مطلوبیّت او بیشتر خواهد شد. از این‌رو، در این صفت [[نیکو]] نیز - چون دیگر صفات حسنه - [[افراط و تفریط]] راه نداشته، نمی‌توان [[زیاده‌روی]] در آن را قبیح دانست.
*حال اضافه می‌کنیم که همان مرتبه نخستین ضعیف آن، مطلوب بوده در کمال [[انسان]] مؤثّر است. این مرتبه چون تقویت شود و درخت پرثمر [[خوف]] را در [[قلب]] [[انسان]] بنشاند، از مطلوبیّتی بیشتر برخوردار شده سیر در [[مسیر کمال]] را برای سالک بیشتر فراهم می‌‌سازد؛ و به همین ترتیب هرمقدار این مرتبه شدیدتر و قویتر شود، مطلوبیّت او بیشتر خواهد شد. از این‌رو، در این صفت [[نیکو]] نیز - چون دیگر صفات حسنه - [[افراط و تفریط]] راه نداشته، نمی‌توان [[زیاده‌روی]] در آن را قبیح دانست.
*بنا بر این آنچه در کتب [[اخلاق]] مشهور شده و بسیاری از اخلاقیان آن را پذیرفته‌اند- که [[خوف]] را دو سویه [[افراط و تفریط]] است، و این دو سویه ناصواب بوده از حُسن [[خوف]] بی بهره است -؛ صحیح نمی‌باشد؛ چرا که اینان حدّ اعلای [[خوف]] را [[ناامیدی]] از [[رحمت]] [[حضرت]] [[حق]] دانسته آن را به شدّت مذموم شمرده‌اند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۸.</ref>.
*بنا بر این آنچه در کتب [[اخلاق]] مشهور شده و بسیاری از اخلاقیان آن را پذیرفته‌اند- که [[خوف]] را دو سویه [[افراط و تفریط]] است، و این دو سویه ناصواب بوده از حُسن [[خوف]] بی بهره است -؛ صحیح نمی‌باشد؛ چرا که اینان حدّ اعلای [[خوف]] را [[ناامیدی]] از [[رحمت]] [[حضرت حق]] دانسته آن را به شدّت مذموم شمرده‌اند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۸.</ref>.
*بنظر ما - همانگونه که به تفصیل از آن سخن خواهیم گفت-، [[ناامیدی]] از [[رحمت]] [[حضرت]] [[حق]]، نه تنها مذموم که [[حرام]] است؛ امّا تمامی سخن در آنست که [[ناامیدی]] صفتی است و شدّت [[خوف]] از [[حضرت]] [[حق]]، صفتی دیگر!؛ آن نخستین مذموم است، و این دوّمین ممدوح؛ و نه چنین است که این صفت [[پسندیده]] در مراتب اعلای خود، به صفتی [[ناپسند]] تبدیل شود. اضافه می‌‌کنم که [[عصمت]]، چیزی جز از [[خوف]] شدید نیست که از [[علم]] [[معصومین]]{{عم}} به اسماء و [[صفات الهی]] و [[معرفت]] کامل ایشان به [[عظمت]] او، حاصل می‌‌شود. این [[معرفت]] و [[خوف]] حاصل از آن، در ادعیة ایشان - همچون [[دعای کمیل]]، دعای ابوحمزة ثمالی و دعای [[عرفه]] - به خوبی نمایان است؛ و جلوه‌ای از [[خوف]] کامل - در هر دو نوع آن را -، به نمایش در آورده است. [[ناامیدی]] از [[رحمت الهی]] امّا، نه از [[خوف]] شدید که از عدم [[رجاء]] و چشم‌بستن از صفت [[رحمت الهی]] نشأت گرفته است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۸-۴۱۹.</ref>.
*بنظر ما - همانگونه که به تفصیل از آن سخن خواهیم گفت-، [[ناامیدی]] از [[رحمت]] [[حضرت حق]]، نه تنها مذموم که [[حرام]] است؛ امّا تمامی سخن در آنست که [[ناامیدی]] صفتی است و شدّت [[خوف]] از [[حضرت حق]]، صفتی دیگر!؛ آن نخستین مذموم است، و این دوّمین ممدوح؛ و نه چنین است که این صفت [[پسندیده]] در مراتب اعلای خود، به صفتی [[ناپسند]] تبدیل شود. اضافه می‌‌کنم که [[عصمت]]، چیزی جز از [[خوف]] شدید نیست که از [[علم]] [[معصومین]]{{عم}} به اسماء و [[صفات الهی]] و [[معرفت]] کامل ایشان به [[عظمت]] او، حاصل می‌‌شود. این [[معرفت]] و [[خوف]] حاصل از آن، در ادعیة ایشان - همچون [[دعای کمیل]]، دعای ابوحمزة ثمالی و دعای [[عرفه]] - به خوبی نمایان است؛ و جلوه‌ای از [[خوف]] کامل - در هر دو نوع آن را -، به نمایش در آورده است. [[ناامیدی]] از [[رحمت الهی]] امّا، نه از [[خوف]] شدید که از عدم [[رجاء]] و چشم‌بستن از صفت [[رحمت الهی]] نشأت گرفته است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۸-۴۱۹.</ref>.


==منابع==
==منابع==
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش