دیدار با امام مهدی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


===چیستی [[ملاقات با حضرت مهدی]] ({{ع}}===
==[[ملاقات با حضرت مهدی]] ({{ع}}==
*[[غیبت]] [[امام دوازدهم]]{{ع}} از ضروریات [[مذهب شیعه]] است. ایشان در [[عصر غیبت]] همانند دیگر [[امامان]]{{ع}} در دسترس [[مردم]] نیست. لذا یکی از مسائل [[شیعه]] در [[عصر غیبت]] آن بوده است که آیا می‌توان در [[روزگار غیبت]] به [[دیدار]] آن [[امام]]{{ع}} شرفیاب شد یا نه<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۵.</ref>. [[ملاقات با حضرت مهدی]] به‌معنای دیدن و [[شرف]] حضور یافتن به [[خدمت]] ایشان است. البته رؤیت، [[ملاقات]]، [[فیض حضور]]، [[شهود]] و مشاهده باهم تفاوت‌هایی دارند. رؤیت، دیدن است، بدون [[شناخت]] [[حضرت]] (چه بعدا متوجّه این امر باشد یا نباشد). [[ملاقات]]، دیدن با [[شناخت]] است. [[فیض حضور]] یعنی دیدن [[حضرت]] و [[شناخت]] ایشان، همراه با سؤال و جواب (این مرحله از همه مراحل بالاتر و ارزنده‌تر است). [[شهود]] یعنی [[آگاهی]] به وجود [[حضرت]] از راه [[سیر و سلوک]]، بدین‌معنی که اهل [[معرفت]]، با [[شناخت]] و درکی که از حقایق عالم دارند، پی به [[حقیقت]] وجود [[حضرت]] می‌برند و ایشان را می‌شناسند و گاهی ممکن است مدعی شوند که با [[مکاشفه]]، با [[حضرت]] ارتباط‍‌ برقرار کرده‌اند، البته قسمی از [[ملاقات]] و [[دیدار]] متصوّر است و آن هم [[دیدار]] در [[خواب]] است. و اما مشاهده را به معنای دیدن با حواس همراه با حضور و [[شناخت]] دانسته‌اند که گاهی [[امکان]] دارد با [[گفت‌وگو]] و سؤال همراه باشد<ref>ر.ک. چشم‌به‌راه مهدی، ص ۴۲.</ref>.
*[[غیبت امام دوازدهم]]{{ع}} از [[ضروریات مذهب شیعه]] است. ایشان در [[عصر غیبت]] همانند دیگر [[امامان]]{{ع}} در دسترس [[مردم]] نیست. لذا یکی از مسائل [[شیعه]] در [[عصر غیبت]] آن بوده است که آیا می‌توان در [[روزگار غیبت]] به [[دیدار]] آن [[امام]]{{ع}} شرفیاب شد یا نه<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۵.</ref>. [[ملاقات با حضرت مهدی]] به‌معنای دیدن و [[شرف]] حضور یافتن به [[خدمت]] ایشان است. البته رؤیت، [[ملاقات]]، [[فیض حضور]]، [[شهود]] و مشاهده باهم تفاوت‌هایی دارند. رؤیت، دیدن است، بدون [[شناخت]] [[حضرت]] (چه بعدا متوجّه این امر باشد یا نباشد). [[ملاقات]]، دیدن با [[شناخت]] است. [[فیض حضور]] یعنی دیدن [[حضرت]] و [[شناخت]] ایشان، همراه با سؤال و جواب (این مرحله از همه مراحل بالاتر و ارزنده‌تر است). [[شهود]] یعنی [[آگاهی]] به وجود [[حضرت]] از راه [[سیر و سلوک]]، بدین‌معنی که اهل [[معرفت]]، با [[شناخت]] و درکی که از حقایق عالم دارند، پی به [[حقیقت]] وجود [[حضرت]] می‌برند و ایشان را می‌شناسند و گاهی ممکن است مدعی شوند که با [[مکاشفه]]، با [[حضرت]] ارتباط‍‌ برقرار کرده‌اند، البته قسمی از [[ملاقات]] و [[دیدار]] متصوّر است و آن هم [[دیدار]] در [[خواب]] است. و اما مشاهده را به معنای دیدن با حواس همراه با حضور و [[شناخت]] دانسته‌اند که گاهی [[امکان]] دارد با [[گفت‌وگو]] و سؤال همراه باشد<ref>ر.ک. چشم‌به‌راه مهدی، ص ۴۲.</ref>.
*هرچند، [[ملاقات]] [[حضرت]] [[فضیلت]] بزرگی است؛ امّا آنچه مهم‏تر است، [[شناخت]] و [[معرفت]] آن بزرگوار و عمل به دستورهایی است که [[رضایت خداوند]] و آن [[حضرت]] را در پی دارد. فراموش نشود کم نبودند افرادی که همواره در زمان [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{ع}} با آن بزرگواران [[دیدار]] می‌‏کردند؛ اما بهرۀ [[معرفتی]] چندانی از آن ملاقات‌‏ها نمی‌‏بردند و گاهی هم مورد [[خشم]] و [[غضب]] ایشان واقع می‌‏شدند<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۵.</ref>.
*هرچند، [[ملاقات]] [[حضرت]] [[فضیلت]] بزرگی است؛ امّا آنچه مهم‏تر است، [[شناخت]] و [[معرفت]] آن بزرگوار و عمل به دستورهایی است که [[رضایت خداوند]] و آن [[حضرت]] را در پی دارد. فراموش نشود کم نبودند افرادی که همواره در زمان [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{ع}} با آن بزرگواران [[دیدار]] می‌‏کردند؛ اما بهرۀ [[معرفتی]] چندانی از آن ملاقات‌‏ها نمی‌‏بردند و گاهی هم مورد [[خشم]] و [[غضب]] ایشان واقع می‌‏شدند<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۵.</ref>.
===دیدگاه‌های مختلف دربارۀ [[دیدار با امام مهدی]]{{ع}}===  
==دیدگاه‌های مختلف دربارۀ [[دیدار با امام مهدی]]{{ع}}==  
*از آنجا که در [[روایات]]، [[پنهان‌‏زیستی]] آن [[امام]] بزرگوار، [[رازی]] از [[رازهای خداوند]] دانسته شده و دربارۀ [[چگونگی غیبت]]، دیدگاه‌‏های متفاوتی ذکر شده، درباره [[ملاقات]] با آن [[حضرت]] در [[عصر غیبت]] نیز نگاه‌‏های مختلفی ارائه شده است<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۵.</ref>.
*از آنجا که در [[روایات]]، [[پنهان‌‏زیستی]] آن [[امام]] بزرگوار، [[رازی]] از [[رازهای خداوند]] دانسته شده و دربارۀ [[چگونگی غیبت]]، دیدگاه‌‏های متفاوتی ذکر شده، درباره [[ملاقات]] با آن [[حضرت]] در [[عصر غیبت]] نیز نگاه‌‏های مختلفی ارائه شده است<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۵.</ref>.
====[[عدم امکان ملاقات]] به طور مطلق====
===[[عدم امکان ملاقات]] به طور مطلق===
*این دیدگاه، به طور اساسی از روایاتی قابل استفاده است که از ناپیدایی آن [[حضرت]] در [[دوران غیبت]] سخن به میان آورده است؛ مانند: {{متن حدیث|تُرَی‏ وَ لَا تُرَی‏‏‏‏‏‏‏‏‏}}؛ می‌‏بیند و دیده نمی‌‏شود<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۱۴۴.</ref>؛{{متن حدیث|لَایَرَوْنَه‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏}}؛ او را نمی‏‌بینند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱ ص ۳۳۷، ح ۶؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۵ ح ۱۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۱، ح ۱۱۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب ۳۳، ص ۳۴۶، ح ۳۳.</ref>؛ {{متن حدیث|یَرَی‏ النَّاسَ‏ وَ لَا یَرَوْنَهُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏}}؛ [[مردم]] را می‏‌بیند و [[مردم]] او را نمی‏‌بینند؛ {{متن حدیث|لَا یُرَی‏ جِسْمُه‏‏‏‏‏‏‏}}؛ جسم او دیده نمی‌‏شود<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۷۰.</ref> و {{متن حدیث|أَرَی‏ الْخَلْقَ‏ وَ لَا تُرَی‏‏‏‏‏‏‏‏}}؛ [[مردمان]] را می‏‌بینم و تو دیده نمی‏‌شوی<ref>سیّد بن طاووس، الاقبال، ص ۲۹۸.</ref>. چنین روایاتی، باعث شده است [[نعمانی]] در فصلی از [[کتاب الغیبة]]، به روشنی مشاهده [[حضرت]] را در [[عصر غیبت]] جایز ندانسته و [[تحقیق]] در این زمینه را [[ممنوع]] و [[شیعیان]] را در ندیدن [[حضرت]]، معذور بداند. وی به این‏ نکته مهم، این‏گونه اشاره کرده است: "... برای [[شیعیان]]، جست ‏وجوی [[امام]] و [[کشف]] [[صاحب]] [[غیبت]] و در پی نام و محلّ سکونت و محل [[غیبت]] او بودن یا اشاره به ذکر او کردن، [[ممنوع]] است؛ چه رسد بر آنکه بخواهند آشکارا او را ببینند<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۱۶۰.</ref>.
*این دیدگاه، به طور اساسی از روایاتی قابل استفاده است که از ناپیدایی آن [[حضرت]] در [[دوران غیبت]] سخن به میان آورده است؛ مانند: {{متن حدیث|تُرَی‏ وَ لَا تُرَی‏‏‏‏‏‏‏‏‏}}؛ می‌‏بیند و دیده نمی‌‏شود<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۱۴۴.</ref>؛{{متن حدیث|لَایَرَوْنَه‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏}}؛ او را نمی‏‌بینند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱ ص ۳۳۷، ح ۶؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۵ ح ۱۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۱، ح ۱۱۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب ۳۳، ص ۳۴۶، ح ۳۳.</ref>؛ {{متن حدیث|یَرَی‏ النَّاسَ‏ وَ لَا یَرَوْنَهُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏}}؛ [[مردم]] را می‏‌بیند و [[مردم]] او را نمی‏‌بینند؛ {{متن حدیث|لَا یُرَی‏ جِسْمُه‏‏‏‏‏‏‏}}؛ جسم او دیده نمی‌‏شود<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۷۰.</ref> و {{متن حدیث|أَرَی‏ الْخَلْقَ‏ وَ لَا تُرَی‏‏‏‏‏‏‏‏}}؛ [[مردمان]] را می‏‌بینم و تو دیده نمی‏‌شوی<ref>سیّد بن طاووس، الاقبال، ص ۲۹۸.</ref>. چنین روایاتی، باعث شده است [[نعمانی]] در فصلی از [[کتاب الغیبة]]، به روشنی مشاهده [[حضرت]] را در [[عصر غیبت]] جایز ندانسته و [[تحقیق]] در این زمینه را [[ممنوع]] و [[شیعیان]] را در ندیدن [[حضرت]]، معذور بداند. وی به این‏ نکته مهم، این‏گونه اشاره کرده است: "... برای [[شیعیان]]، جست ‏وجوی [[امام]] و [[کشف]] [[صاحب]] [[غیبت]] و در پی نام و محلّ سکونت و محل [[غیبت]] او بودن یا اشاره به ذکر او کردن، [[ممنوع]] است؛ چه رسد بر آنکه بخواهند آشکارا او را ببینند<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۱۶۰.</ref>.
====[[امکان]] [[ملاقات با امام مهدی]]{{ع}}====
===[[امکان]] [[ملاقات با امام مهدی]]{{ع}}===
*درباره [[امکان ملاقات]]، [[سید مرتضی]] می‌‏نویسد: "همانا ممتنع نیست که [[امام]] برای برخی دوستانش [[آشکار]] شود؛ از افرادی که از سوی آن‏ها ترسی وجود ندارد"<ref>سیّد مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۲۳۸.</ref> و یا [[شیخ طوسی]] می‌‏نویسد: "ما با جزم و [[یقین]] نمی‌‏دانیم که آن [[محبوب]] دل‏ها از دیده همه دوستدارانش [[نهان]] و [[غایب]] است؛ بلکه [[امکان]] دارد برای بیشتر آنان ظاهر شود"<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۹۹.</ref> و [[سید بن طاووس]] نیز در این‏ باره خطاب به [[فرزند]] خود نوشته است: "[[امام]]، اکنون از جمیع [[شیعیان]] [[غایب]] است؛ ولی ممتنع نیست گروهی از آنان به [[ملاقات]] [[حضرت]] مشرف شده، از گفتار و [[کردار]] او استفاده کنند"<ref>سیّد بن طاوس، الطرائف، ص ۱۸۵.</ref>.<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ – ۴۱۵؛ فرهنگ شیعه، ص ۴۲۷.</ref>  
*درباره [[امکان ملاقات]]، [[سید مرتضی]] می‌‏نویسد: "همانا ممتنع نیست که [[امام]] برای برخی دوستانش [[آشکار]] شود؛ از افرادی که از سوی آن‏ها ترسی وجود ندارد"<ref>سیّد مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۲۳۸.</ref> و یا [[شیخ طوسی]] می‌‏نویسد: "ما با جزم و [[یقین]] نمی‌‏دانیم که آن [[محبوب]] دل‏ها از دیده همه دوستدارانش [[نهان]] و [[غایب]] است؛ بلکه [[امکان]] دارد برای بیشتر آنان ظاهر شود"<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۹۹.</ref> و [[سید بن طاووس]] نیز در این‏ باره خطاب به [[فرزند]] خود نوشته است: "[[امام]]، اکنون از جمیع [[شیعیان]] [[غایب]] است؛ ولی ممتنع نیست گروهی از آنان به [[ملاقات]] [[حضرت]] مشرف شده، از گفتار و [[کردار]] او استفاده کنند"<ref>سیّد بن طاوس، الطرائف، ص ۱۸۵.</ref>.<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ – ۴۱۵؛ فرهنگ شیعه، ص ۴۲۷.</ref>  
*[[امکان ملاقات]] به چند نحو ممکن است: [[دیدار]] در [[خواب]]، [[دیدار]] به حال مکاشفه‌ که از گذر [[طاعات]] و ریاضات [[شرعی]] و صفای [[باطنی]] پدید می‌آید، و [[دیدار]] در [[بیداری]]<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۵.</ref>.
*[[امکان ملاقات]] به چند نحو ممکن است: [[دیدار]] در [[خواب]]، [[دیدار]] به حال مکاشفه‌ که از گذر [[طاعات]] و ریاضات [[شرعی]] و صفای [[باطنی]] پدید می‌آید، و [[دیدار]] در [[بیداری]]<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۵.</ref>.
*[[دیدار]] در [[بیداری]] نیز بر سه گونه است: آنکه [[امام]] را می‌بینند؛ ولی نمی‌شناسند؛ آنکه می‌بینند و در حین [[ملاقات]] می‌شناسند و آنکه [[امام]] را می‌بینند و پس از اینکه [[دیدار]] پایان یافت، آن [[حضرت]] را می‌شناسند<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۵.</ref>.
*[[دیدار]] در [[بیداری]] نیز بر سه گونه است: آنکه [[امام]] را می‌بینند؛ ولی نمی‌شناسند؛ آنکه می‌بینند و در حین [[ملاقات]] می‌شناسند و آنکه [[امام]] را می‌بینند و پس از اینکه [[دیدار]] پایان یافت، آن [[حضرت]] را می‌شناسند<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۵.</ref>.
*در [[امکان]] ملاقاتِ همراه با [[شناخت امام مهدی]]{{ع}} (چه این [[شناخت]] در حین [[دیدار]] باشد و چه پس از پایان [[ملاقات]])، برخی از [[علما]] گفته‌اند، ملاقات‌‏کننده [[حق]] ندارد مشاهدۀ خود را برای دیگران [[نقل]] نماید (عدم پذیرش ادعا) و برخی دیگر، قائل به پذیرش ادعای ملاقات‌‏کننده هستند. در ادامه هر یک از اقسام مورد اشاره مورد بررسی قرار می گیرند.
*در [[امکان]] ملاقاتِ همراه با [[شناخت امام مهدی]]{{ع}} (چه این [[شناخت]] در حین [[دیدار]] باشد و چه پس از پایان [[ملاقات]])، برخی از [[علما]] گفته‌اند، ملاقات‌‏کننده [[حق]] ندارد مشاهدۀ خود را برای دیگران [[نقل]] نماید (عدم پذیرش ادعا) و برخی دیگر، قائل به پذیرش ادعای ملاقات‌‏کننده هستند. در ادامه هر یک از اقسام مورد اشاره مورد بررسی قرار می گیرند.
=====[[امکان ملاقات]] بدون [[شناخت]]=====
====[[امکان ملاقات]] بدون [[شناخت]]====
*در این دیدگاه [[امکان ملاقات]]، مورد پذیرش است؛ ولی وقوع [[ملاقات]] همراه [[شناخت]] آن [[حضرت]] را در این دوران، غیر قابل پذیرش دانسته و آن را با [[فلسفه غیبت]] در [[تعارض]] می‌‏داند. در این دیدگاه، به طور عمده به روایاتی استناد می‌‏شود که در آن، سخن از دیده شدن [[حضرت]] به میان آمده است؛ امّا تصریح شده که در آن [[دیدار]]، هرگز شناختی از [[حضرت]] صورت نمی‌‏گیرد؛ بنابراین [[امکان]] [[دیدار]] هست؛ اما فرد، آن [[حضرت]] را نخواهد [[شناخت]]. [[شیخ صدوق]] با ذکر [[سند]] از [[سدیر]] [[نقل]] کرده که [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «در [[قائم]]، سنّتی از [[یوسف]] است... چرا این [[مردم]] منکرند [[خدای تعالی]] با [[حجت]] خود همان کند که با [[یوسف]] کرد؟ بین ایشان گردش کند و در بازارهای آنها راه رود و بر بساط آنها پا نهد و او را نشناسند، تا آنگاه که [[خدای تعالی]] به او [[اذن]] دهد که خود را معرفی کند؛ همان‏گونه که به [[یوسف]] [[اذن]] داد»<ref>{{متن حدیث|إِنَ‏ فِی‏ الْقَائِمِ‏ سُنَّةً مِنْ‏ یُوسُف‏... فَمَا تُنْکِرُ هَذِهِ الْأُمَّةُ أَنْ یَکُونَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَفْعَلُ بِحُجَّتِهِ مَا فَعَلَ بِیُوسُفَ أَنْ یَکُونَ یَسِیرُ فِیمَا بَیْنَهُمْ وَ یَمْشِی فِی أَسْوَاقِهِمْ وَ یَطَأُ بُسُطَهُمْ وَ هُمْ لَا یَعْرِفُونَهُ حَتَّی یَأْذَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَنْ یُعَرِّفَهُمْ نَفْسَهُ کَمَا أَذِنَ لِیُوسُفَ}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۱۴۴، باب ۵، ح ۳</ref>.
*در این دیدگاه [[امکان ملاقات]]، مورد پذیرش است؛ ولی وقوع [[ملاقات]] همراه [[شناخت]] آن [[حضرت]] را در این دوران، غیر قابل پذیرش دانسته و آن را با [[فلسفه غیبت]] در [[تعارض]] می‌‏داند. در این دیدگاه، به طور عمده به روایاتی استناد می‌‏شود که در آن، سخن از دیده شدن [[حضرت]] به میان آمده است؛ امّا تصریح شده که در آن [[دیدار]]، هرگز شناختی از [[حضرت]] صورت نمی‌‏گیرد؛ بنابراین [[امکان]] [[دیدار]] هست؛ اما فرد، آن [[حضرت]] را نخواهد [[شناخت]]. [[شیخ صدوق]] با ذکر [[سند]] از [[سدیر]] [[نقل]] کرده که [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «در [[قائم]]، سنّتی از [[یوسف]] است... چرا این [[مردم]] منکرند [[خدای تعالی]] با [[حجت]] خود همان کند که با [[یوسف]] کرد؟ بین ایشان گردش کند و در بازارهای آنها راه رود و بر بساط آنها پا نهد و او را نشناسند، تا آنگاه که [[خدای تعالی]] به او [[اذن]] دهد که خود را معرفی کند؛ همان‏گونه که به [[یوسف]] [[اذن]] داد»<ref>{{متن حدیث|إِنَ‏ فِی‏ الْقَائِمِ‏ سُنَّةً مِنْ‏ یُوسُف‏... فَمَا تُنْکِرُ هَذِهِ الْأُمَّةُ أَنْ یَکُونَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَفْعَلُ بِحُجَّتِهِ مَا فَعَلَ بِیُوسُفَ أَنْ یَکُونَ یَسِیرُ فِیمَا بَیْنَهُمْ وَ یَمْشِی فِی أَسْوَاقِهِمْ وَ یَطَأُ بُسُطَهُمْ وَ هُمْ لَا یَعْرِفُونَهُ حَتَّی یَأْذَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَنْ یُعَرِّفَهُمْ نَفْسَهُ کَمَا أَذِنَ لِیُوسُفَ}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۱۴۴، باب ۵، ح ۳</ref>.
*سخن دیگر در [[تأیید]] این دیدگاه از [[نایب خاص]] [[حضرت مهدی]]{{ع}}‏ [[محمد بن عثمان]] [[نقل]] شده است که می‏‌گوید: "به [[خدا]] [[سوگند]]! همانا [[صاحب]] این امر، هرسال در موسم [[حج]] حاضر می‌‏شود؛ [[مردم]] را می‏‌بیند و آن‏ها را می‌‏شناسد و [[مردم]]، او را می‏‌بینند؛ ولی نمی‏‌شناسند"<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ إِنَّ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ لَیَحْضُرُ الْمَوْسِمَ کُلَّ سَنَةٍ یَرَی النَّاسَ وَ یَعْرِفُهُمْ وَ یَرَوْنَهُ وَ لَا یَعْرِفُونَهُ}}؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۶۲؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۲۰.</ref>.  
*سخن دیگر در [[تأیید]] این دیدگاه از [[نایب خاص]] [[حضرت مهدی]]{{ع}}‏ [[محمد بن عثمان]] [[نقل]] شده است که می‏‌گوید: "به [[خدا]] [[سوگند]]! همانا [[صاحب]] این امر، هرسال در موسم [[حج]] حاضر می‌‏شود؛ [[مردم]] را می‏‌بیند و آن‏ها را می‌‏شناسد و [[مردم]]، او را می‏‌بینند؛ ولی نمی‏‌شناسند"<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ إِنَّ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ لَیَحْضُرُ الْمَوْسِمَ کُلَّ سَنَةٍ یَرَی النَّاسَ وَ یَعْرِفُهُمْ وَ یَرَوْنَهُ وَ لَا یَعْرِفُونَهُ}}؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۶۲؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۲۰.</ref>.  
*از این [[روایات]]، استفاده می‏‌شود نه فقط هنگام [[ملاقات]] که پس از آن هم، [[حضرت]] شناخته نمی‌‏شود. منطقی است گفته شود کسی که هنگام [[دیدار]]، آن [[حضرت]] را نشناخته است، دلیلی وجود ندارد پس از آن بگوید آن کسی را که دیده، به طور حتم [[حضرت]] بوده است. چه بسا از ملازمان آن [[حضرت]] یا یکی از [[اولیای الهی]] بوده که به دستور آن [[حضرت]]، برای رفع مشکل او [[اقدام]] کرده است. این نکته، قابل تأمل است. حجم [[روایات]] این دیدگاه، بسیار کمتر از دسته نخست است. جمع بین دو دیدگاه یاد شده به این صورت است‏ که آن [[حضرت]]، از نگاه عموم [[مردم]] [[پنهان]] است و اگر [[اراده]] کند کسی آن [[حضرت]] را ببیند، او را نخواهد [[شناخت]]<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۵.</ref>.
*از این [[روایات]]، استفاده می‏‌شود نه فقط هنگام [[ملاقات]] که پس از آن هم، [[حضرت]] شناخته نمی‌‏شود. منطقی است گفته شود کسی که هنگام [[دیدار]]، آن [[حضرت]] را نشناخته است، دلیلی وجود ندارد پس از آن بگوید آن کسی را که دیده، به طور حتم [[حضرت]] بوده است. چه بسا از ملازمان آن [[حضرت]] یا یکی از [[اولیای الهی]] بوده که به دستور آن [[حضرت]]، برای رفع مشکل او [[اقدام]] کرده است. این نکته، قابل تأمل است. حجم [[روایات]] این دیدگاه، بسیار کمتر از دسته نخست است. جمع بین دو دیدگاه یاد شده به این صورت است‏ که آن [[حضرت]]، از نگاه عموم [[مردم]] [[پنهان]] است و اگر [[اراده]] کند کسی آن [[حضرت]] را ببیند، او را نخواهد [[شناخت]]<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۵.</ref>.
=====[[ امکان ملاقات]] همراه [[شناخت]] و عدم پذیرش ادعای [[ملاقات]]=====
====[[ امکان ملاقات]] همراه [[شناخت]] و عدم پذیرش ادعای [[ملاقات]]====
*در این دیدگاه، نه فقط [[امکان]] و وقوع [[ملاقات]] مورد پذیرش است، بلکه [[ملاقات]] همراه با [[شناخت]] آن [[حضرت]] نیز پذیرفته شده است؛ امّا آنچه مورد [[انکار]] این است اینکه [[ملاقات]] کننده، [[حق]] ندارد مشاهدۀ خود را برای دیگران [[نقل]] نماید؛ به [[بیان]] دیگر، ادعای [[ملاقات]] نماید. این دیدگاه، به طور عمده از توقیعی با این مضمون استفاده شده است. در این [[توقیع]] که شش روز پیش از [[مرگ علی بن محمد سمری]]، واپسین [[سفیر خاص]] [[امام زمان]]{{ع}} از [[ناحیه]] آن [[حضرت]] صادر شده، چنین آمده است: «... به زودی از [[شیعیان]] من، کسانی خواهند آمد که [[ادعای مشاهده]] بکنند. [[آگاه]] باشید هرکس پیش از [[خروج سفیانی]] و [[صیحه آسمانی]] [[ادعای مشاهده]] کند، او دروغگوی افترا زننده است»<ref>{{متن حدیث|سَیَأْتِی شِیعَتِی مَنْ یَدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَی الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ کَاذِبٌ مُفْتَرٍ}}؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۵۱۶، ح ۴۴.</ref>. مدعی، اعم از این است که به ادعای خویش [[اطمینان]] داشته باشد یا به [[دروغ]]، ادعایی را مطرح کند یا بپندارد [[حق]] است. البته برخی بزرگان، اشکالاتی به [[توقیع]] وارد ساخته، نوشته‌‏اند: "این خبر، ضعیف و غیر آن خبر، [[واحد]] است که جز ظنی از آن حاصل نشود و مورث جزم و [[یقین]] نباشد؛ پس قابلیت ندارد که معارضه کند با [[وجدان]] قطعی که از مجموع آن قصص و حکایات پیدا می‌‏شود.<ref>میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، ص ۴۸۴</ref>.  
*در این دیدگاه، نه فقط [[امکان]] و وقوع [[ملاقات]] مورد پذیرش است، بلکه [[ملاقات]] همراه با [[شناخت]] آن [[حضرت]] نیز پذیرفته شده است؛ امّا آنچه مورد [[انکار]] این است اینکه [[ملاقات]] کننده، [[حق]] ندارد مشاهدۀ خود را برای دیگران [[نقل]] نماید؛ به [[بیان]] دیگر، ادعای [[ملاقات]] نماید. این دیدگاه، به طور عمده از توقیعی با این مضمون استفاده شده است. در این [[توقیع]] که شش روز پیش از [[مرگ علی بن محمد سمری]]، واپسین [[سفیر خاص]] [[امام زمان]]{{ع}} از [[ناحیه]] آن [[حضرت]] صادر شده، چنین آمده است: «... به زودی از [[شیعیان]] من، کسانی خواهند آمد که [[ادعای مشاهده]] بکنند. [[آگاه]] باشید هرکس پیش از [[خروج سفیانی]] و [[صیحه آسمانی]] [[ادعای مشاهده]] کند، او دروغگوی افترا زننده است»<ref>{{متن حدیث|سَیَأْتِی شِیعَتِی مَنْ یَدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَی الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ کَاذِبٌ مُفْتَرٍ}}؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۵۱۶، ح ۴۴.</ref>. مدعی، اعم از این است که به ادعای خویش [[اطمینان]] داشته باشد یا به [[دروغ]]، ادعایی را مطرح کند یا بپندارد [[حق]] است. البته برخی بزرگان، اشکالاتی به [[توقیع]] وارد ساخته، نوشته‌‏اند: "این خبر، ضعیف و غیر آن خبر، [[واحد]] است که جز ظنی از آن حاصل نشود و مورث جزم و [[یقین]] نباشد؛ پس قابلیت ندارد که معارضه کند با [[وجدان]] قطعی که از مجموع آن قصص و حکایات پیدا می‌‏شود.<ref>میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، ص ۴۸۴</ref>.  
*منتها باید دانست [[توقیع]] مرسل نیست؛ چرا که [[شیخ صدوق]] در [[کمال الدین]] آن را با [[سند]] ذکر کرده است. افزون بر آن، [[شیخ طوسی]] این [[حدیث]] را از [[ابن بابویه]] [[نقل]] می‌‏کند و می‌‏گوید: " أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ "؛ پس [[توقیع]] از یک طریق نیست. [[توقیع]] ضعیف نیز نیست؛ چرا که همه [[راویان]] آن، [[ثقه]] هستند. این‏که گفته شده است: "[[راوی]] آن، [[شیخ طوسی]]، به [[توقیع]] عمل نکرده است"، درست نیست؛ چرا که آنچه [[شیخ طوسی]] [[نقل]] کرده است، به [[دوران غیبت صغرا]] مربوط می‌‏شود و [[توقیع]]، نفی ادعای دیدن در [[دوران غیبت کبرا]] را مورد نظر دارد و [[مدعی دیدار]] در این زمان را باید [[تکذیب]] کرد. همچنین اینکه گفته‏‌اند: "از [[توقیع]] اعراض شده است" درست نیست؛ زیرا [[عالمان]] [[بزرگواری]] که پس از [[شیخ صدوق]]، به [[نقل]] [[توقیع]] پرداخته‌‏اند، به آن [[باور]] داشته و در [[سند]] و دلالت آن، تردیدی نکرده‏‌اند<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ - ۴۱۵.</ref>.
*منتها باید دانست [[توقیع]] مرسل نیست؛ چرا که [[شیخ صدوق]] در [[کمال الدین]] آن را با [[سند]] ذکر کرده است. افزون بر آن، [[شیخ طوسی]] این [[حدیث]] را از [[ابن بابویه]] [[نقل]] می‌‏کند و می‌‏گوید: " أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ "؛ پس [[توقیع]] از یک طریق نیست. [[توقیع]] ضعیف نیز نیست؛ چرا که همه [[راویان]] آن، [[ثقه]] هستند. این‏که گفته شده است: "[[راوی]] آن، [[شیخ طوسی]]، به [[توقیع]] عمل نکرده است"، درست نیست؛ چرا که آنچه [[شیخ طوسی]] [[نقل]] کرده است، به [[دوران غیبت صغرا]] مربوط می‌‏شود و [[توقیع]]، نفی ادعای دیدن در [[دوران غیبت کبرا]] را مورد نظر دارد و [[مدعی دیدار]] در این زمان را باید [[تکذیب]] کرد. همچنین اینکه گفته‏‌اند: "از [[توقیع]] اعراض شده است" درست نیست؛ زیرا [[عالمان]] [[بزرگواری]] که پس از [[شیخ صدوق]]، به [[نقل]] [[توقیع]] پرداخته‌‏اند، به آن [[باور]] داشته و در [[سند]] و دلالت آن، تردیدی نکرده‏‌اند<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ - ۴۱۵.</ref>.
خط ۳۷: خط ۳۷:
#[[سید بن طاووس]] نیز خطاب به [[فرزند]] خود، در این‏ باره نوشته است: "اگر [[امام]] اکنون از جمیع [[شیعیان]] [[غایب]] است؛ ولی ممتنع نیست گروهی از آنان به [[ملاقات]] [[حضرت]] مشرف شده، از گفتار و [[کردار]] او استفاده کنند و از دیگران بپوشانند...."<ref>سیّد بن طاوس، الطرائف، ص ۱۸۵.</ref> سخن [[سید بن طاووس]] مؤید دیدگاه [[تکذیب]] [[ادعای مشاهده]] است؛ چه اینکه پوشاندن [[تشرف]] هنگامی که در مقیاس کلّی باشد، به معنای ردّ تمام ادعاهایی است که در دست است.
#[[سید بن طاووس]] نیز خطاب به [[فرزند]] خود، در این‏ باره نوشته است: "اگر [[امام]] اکنون از جمیع [[شیعیان]] [[غایب]] است؛ ولی ممتنع نیست گروهی از آنان به [[ملاقات]] [[حضرت]] مشرف شده، از گفتار و [[کردار]] او استفاده کنند و از دیگران بپوشانند...."<ref>سیّد بن طاوس، الطرائف، ص ۱۸۵.</ref> سخن [[سید بن طاووس]] مؤید دیدگاه [[تکذیب]] [[ادعای مشاهده]] است؛ چه اینکه پوشاندن [[تشرف]] هنگامی که در مقیاس کلّی باشد، به معنای ردّ تمام ادعاهایی است که در دست است.
#محقق [[اربلی]] نیز پس از [[نقل]] [[کلامی]] از مرحوم [[شیخ طبرسی]] که گفته است: "ما قطع نداریم کسی در [[دوران غیبت]] به [[امام]] نمی‌‏رسد"، اظهار شگفتی کرده، نوشته است: "مرحوم [[شیخ طبرسی]] چرا چنین گفته است؟ در حالی که باید قطع به این داشته باشد؛ چرا که با فاصله اندکی پیش از این، او [[توقیع]] نفی ادعای [[ملاقات]] را ذکر کرده بود". محقق [[اربلی]] آن‏گاه دیدگاه خود را در توجیه سخن مرحوم [[شیخ طبرسی]]، اینگونه [[بیان]] کرده است: به طور حتم، او به این نکته نظر داشته است که افرادی احیانا به‏ [[دیدار]] نایل می‏‌شوند، هرگز آن [[دیدار]] را افشا نخواهند کرد و افرادی که به چنین ادعایی دست می‌‏زنند، دروغ‌گویند<ref>علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۵۳۸.</ref>.<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۵.</ref>
#محقق [[اربلی]] نیز پس از [[نقل]] [[کلامی]] از مرحوم [[شیخ طبرسی]] که گفته است: "ما قطع نداریم کسی در [[دوران غیبت]] به [[امام]] نمی‌‏رسد"، اظهار شگفتی کرده، نوشته است: "مرحوم [[شیخ طبرسی]] چرا چنین گفته است؟ در حالی که باید قطع به این داشته باشد؛ چرا که با فاصله اندکی پیش از این، او [[توقیع]] نفی ادعای [[ملاقات]] را ذکر کرده بود". محقق [[اربلی]] آن‏گاه دیدگاه خود را در توجیه سخن مرحوم [[شیخ طبرسی]]، اینگونه [[بیان]] کرده است: به طور حتم، او به این نکته نظر داشته است که افرادی احیانا به‏ [[دیدار]] نایل می‏‌شوند، هرگز آن [[دیدار]] را افشا نخواهند کرد و افرادی که به چنین ادعایی دست می‌‏زنند، دروغ‌گویند<ref>علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۵۳۸.</ref>.<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۵.</ref>
=====[[امکان ملاقات]] و پذیرش ادعای [[ملاقات]]=====
====[[امکان ملاقات]] و پذیرش ادعای [[ملاقات]]====
*گروهی از [[دانشمندان شیعه]] بر این باورند که در [[غیبت کبرا]]، ملاقات‌‏های فراوانی با آن [[حضرت]] صورت گرفته است. این دیدگاه، بین متأخران [[شهرت]] بیشتری یافته است. این گروه بر قبول [[امکان]]، وقوع و ادعای [[ملاقات]] با [[حضرت]] [[حجّت]]{{ع}} در [[غیبت کبرا]] به حکایت‏‌هایی که در این ‏باره در دست است، استناد کرده‌‏اند. ایشان بر این باورند که در کتاب‏‌های بسیاری، داستان‏‌های گوناگونی [[نقل]] شده که سخن از [[ملاقات با حضرت مهدی]]{{ع}}‏ به میان آورده است و هرگز انبوه این ادعاها را نمی‌‏توان [[انکار]] کرد<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ - ۴۱۵.</ref>.   
*گروهی از [[دانشمندان شیعه]] بر این باورند که در [[غیبت کبرا]]، ملاقات‌‏های فراوانی با آن [[حضرت]] صورت گرفته است. این دیدگاه، بین متأخران [[شهرت]] بیشتری یافته است. این گروه بر قبول [[امکان]]، وقوع و ادعای [[ملاقات]] با [[حضرت]] [[حجّت]]{{ع}} در [[غیبت کبرا]] به حکایت‏‌هایی که در این ‏باره در دست است، استناد کرده‌‏اند. ایشان بر این باورند که در کتاب‏‌های بسیاری، داستان‏‌های گوناگونی [[نقل]] شده که سخن از [[ملاقات با حضرت مهدی]]{{ع}}‏ به میان آورده است و هرگز انبوه این ادعاها را نمی‌‏توان [[انکار]] کرد<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ - ۴۱۵.</ref>.   
*در عصر [[غیبت کبری]] کسانی بسیار با [[امام]]{{ع}} [[دیدار]] کرده‌اند که برخی از آنان از علمای بزرگ [[شیعه]] و [[معتمد]] بوده‌اند<ref>ر.ک. امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۴۷۴</ref>. [[محدث نوری]] در کتاب‌ النجم الثاقب‌ صد حکایت از این کسان [[نقل]] کرده است. بسیاری از علمای گذشته و معاصر [[شیعه]] در این باره کتاب‌هایی مستقل نوشته‌اند. مهم‌ترین این آثار عبارت‌اند از: تبصرة [[الولی]] فیمن [[رأی]] الامام الغائب، تألیف [[سید هاشم بحرانی]]، تذکرة الطالب فیمن [[رأی]] الامام الغائب، تألیف [[سید هاشم بحرانی]]، تذکرة الطالب فیمن [[رأی]] الامام الغائب و نیز دارالسلام فیمن فاز بسلام الامام، تألیف [[شیخ]] محمود میثمی عراقی، بدائع الکلام فیمن اجتمع بالامام، تألیف [[سید]] [[جمال]] الدین [[محمد بن حسین]] [[یزدی]] طباطبائی، البهجة فیمن فاز بلقاء [[الحجة]]، تألیف [[میرزا]] [[محمد]] [[تقی]] الماسی اصفهانی و العبقری الحسان فی تواریخ [[صاحب الزمان]]، تألیف [[شیخ]] [[علی اکبر]] نهاوندی<ref>ر.ک. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۲۳.</ref>.  
*در عصر [[غیبت کبری]] کسانی بسیار با [[امام]]{{ع}} [[دیدار]] کرده‌اند که برخی از آنان از علمای بزرگ [[شیعه]] و [[معتمد]] بوده‌اند<ref>ر.ک. امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۴۷۴</ref>. [[محدث نوری]] در کتاب‌ النجم الثاقب‌ صد حکایت از این کسان [[نقل]] کرده است. بسیاری از علمای گذشته و معاصر [[شیعه]] در این باره کتاب‌هایی مستقل نوشته‌اند. مهم‌ترین این آثار عبارت‌اند از: تبصرة [[الولی]] فیمن [[رأی]] الامام الغائب، تألیف [[سید هاشم بحرانی]]، تذکرة الطالب فیمن [[رأی]] الامام الغائب، تألیف [[سید هاشم بحرانی]]، تذکرة الطالب فیمن [[رأی]] الامام الغائب و نیز دارالسلام فیمن فاز بسلام الامام، تألیف [[شیخ]] محمود میثمی عراقی، بدائع الکلام فیمن اجتمع بالامام، تألیف [[سید]] [[جمال]] الدین [[محمد بن حسین]] [[یزدی]] طباطبائی، البهجة فیمن فاز بلقاء [[الحجة]]، تألیف [[میرزا]] [[محمد]] [[تقی]] الماسی اصفهانی و العبقری الحسان فی تواریخ [[صاحب الزمان]]، تألیف [[شیخ]] [[علی اکبر]] نهاوندی<ref>ر.ک. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۲۳.</ref>.  
*بسیاری از کسانی که به [[دیدار امام]]{{ع}} [[توفیق]] یافته‌اند، برای پرهیز از [[شهرت]] و [[اتهام]] [[دروغگویی]] یا [[تقیه]] و مانند آنها [[دیدار]] خویش را تا پایان [[عمر]] [[آشکار]] نساخته‌اند<ref>ر.ک. الامام المهدی من المهد الی الظهور، ۲۵۴.</ref>.<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۶.</ref> کسانی که در دوران [[غیبت طولانی]] آن [[حضرت]] به دیدارش مفتخر شده‌اند، بسیارند. برشمردن نام و نشان همه آنان ممکن نیست. [[علامه مجلسی]] در کتاب خود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۷۷-۱.</ref>، نام گروهی را که در [[غیبت کبری]] به [[دیدار]] [[حضرت]] نایل آمده‌اند، برشمرده است. مرحوم نوری نیز در کتاب خود<ref>نجم الثاقب، باب هفتم:</ref>، داستان یکصد تن از آنان را که بدین [[افتخار]] نایل شده‌اند، آورده و آنگاه از این یکصد داستان، ۵٨ سرگذشت [[دیدار]] را [[برگزیده]] و در کتاب دیگرش که "جنّة المأوی" نام دارد، آورده است<ref>ر.ک. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۲۳.</ref>.
*بسیاری از کسانی که به [[دیدار امام]]{{ع}} [[توفیق]] یافته‌اند، برای پرهیز از [[شهرت]] و [[اتهام]] [[دروغگویی]] یا [[تقیه]] و مانند آنها [[دیدار]] خویش را تا پایان [[عمر]] [[آشکار]] نساخته‌اند<ref>ر.ک. الامام المهدی من المهد الی الظهور، ۲۵۴.</ref>.<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۶.</ref> کسانی که در دوران [[غیبت طولانی]] آن [[حضرت]] به دیدارش مفتخر شده‌اند، بسیارند. برشمردن نام و نشان همه آنان ممکن نیست. [[علامه مجلسی]] در کتاب خود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۷۷-۱.</ref>، نام گروهی را که در [[غیبت کبری]] به [[دیدار]] [[حضرت]] نایل آمده‌اند، برشمرده است. مرحوم نوری نیز در کتاب خود<ref>نجم الثاقب، باب هفتم:</ref>، داستان یکصد تن از آنان را که بدین [[افتخار]] نایل شده‌اند، آورده و آنگاه از این یکصد داستان، ۵٨ سرگذشت [[دیدار]] را [[برگزیده]] و در کتاب دیگرش که "جنّة المأوی" نام دارد، آورده است<ref>ر.ک. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۲۳.</ref>.
*البته همانطور که گفته شد [[امکان دیدار با امام]]{{ع}} در [[عصر غیبت]] به معنای ادّعای [[نیابت]] به گونه ای که فرد با دعوی مشاهده و شرفیابی، خود را واسطۀ بین [[امام]] و [[مردم]] معرفی کند، نیست<ref>امامت و مهدویت، لطف اللّه صافی، ج ۲، ص ۴۷۴.</ref>. همچنین، بدین معنا نیست که هر کس بخواهد بدان دست می‌یابد؛ چراکه جز اندکی از [[نیکان]] [[توفیق]] [[دیدار]] نخواهند یافت. بدین روی، هر حکایتی از [[دیدار امام زمان]]{{ع}} را نمی‌توان پذیرفت. از این جمله حکایت‌ها است آنچه با عنوان داستان [[جزیره خضراء]] [[نقل]] کرده‌اند که دارای مدرک و [[سند]] و توجیه [[علمی]] نیست‌ و برخی علمای بزرگ آن را داستانی تخیلی دانسته‌اند<ref>طبقات اعلام الشیعه‌، ج ۳، ص ۱۴۵.</ref>. [[شیخ]] [[جعفر کاشف الغطاء]] نیز این داستان را راست نمی‌شمارد و از باورهای اخباریان می‌خواند<ref>ر.ک. چشم به راه مهدی‌، ۹۵ و ۱۰۰.</ref>.<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۸-۴۲۹.</ref>
*البته همانطور که گفته شد [[امکان دیدار با امام]]{{ع}} در [[عصر غیبت]] به معنای ادّعای [[نیابت]] به گونه ای که فرد با دعوی مشاهده و شرفیابی، خود را واسطۀ بین [[امام]] و [[مردم]] معرفی کند، نیست<ref>امامت و مهدویت، لطف اللّه صافی، ج ۲، ص ۴۷۴.</ref>. همچنین، بدین معنا نیست که هر کس بخواهد بدان دست می‌یابد؛ چراکه جز اندکی از [[نیکان]] [[توفیق]] [[دیدار]] نخواهند یافت. بدین روی، هر حکایتی از [[دیدار امام زمان]]{{ع}} را نمی‌توان پذیرفت. از این جمله حکایت‌ها است آنچه با عنوان داستان [[جزیره خضراء]] [[نقل]] کرده‌اند که دارای مدرک و [[سند]] و توجیه [[علمی]] نیست‌ و برخی علمای بزرگ آن را داستانی تخیلی دانسته‌اند<ref>طبقات اعلام الشیعه‌، ج ۳، ص ۱۴۵.</ref>. [[شیخ]] [[جعفر کاشف الغطاء]] نیز این داستان را راست نمی‌شمارد و از باورهای اخباریان می‌خواند<ref>ر.ک. چشم به راه مهدی‌، ۹۵ و ۱۰۰.</ref>.<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۸-۴۲۹.</ref>
===نتیجه گیری===
==نتیجه گیری==
*در نتیجه، یکی از مسائل [[شیعه]] در [[عصر غیبت]] آن بوده است که آیا می‌توان در [[روزگار غیبت]] به [[دیدار]] آن [[امام]]{{ع}} شرفیاب شد یا نه. [[ملاقات با حضرت مهدی]] به‌معنای دیدن و [[شرف]] حضور یافتن به [[خدمت]] ایشان است.  هر چند، [[ملاقات]] [[حضرت]] [[فضیلت]] بزرگی است؛ امّا آنچه مهم‏تر است، [[شناخت]] و [[معرفت]] آن بزرگوار و عمل به دستورهایی است که [[رضایت خداوند]] و آن [[حضرت]] را در پی دارد. دیدگاه‌های مختلفی دربارۀ [[ملاقات]] با [[حضرت]] مطرح شده است. برخی قائل به عدم [[امکان]] [[دیدار]] با آن [[امام همام]] به صورت مطلق شده‌اند و برخی دیگر، به [[امکان]] [[ملاقات با امام مهدی]]{{ع}} [[معتقد]] هستند.
*در نتیجه، یکی از مسائل [[شیعه]] در [[عصر غیبت]] آن بوده است که آیا می‌توان در [[روزگار غیبت]] به [[دیدار]] آن [[امام]]{{ع}} شرفیاب شد یا نه. [[ملاقات با حضرت مهدی]] به‌معنای دیدن و [[شرف]] حضور یافتن به [[خدمت]] ایشان است.  هر چند، [[ملاقات]] [[حضرت]] [[فضیلت]] بزرگی است؛ امّا آنچه مهم‏تر است، [[شناخت]] و [[معرفت]] آن بزرگوار و عمل به دستورهایی است که [[رضایت خداوند]] و آن [[حضرت]] را در پی دارد. دیدگاه‌های مختلفی دربارۀ [[ملاقات]] با [[حضرت]] مطرح شده است. برخی قائل به عدم [[امکان]] [[دیدار]] با آن [[امام همام]] به صورت مطلق شده‌اند و برخی دیگر، به [[امکان]] [[ملاقات با امام مهدی]]{{ع}} [[معتقد]] هستند.


۲۱۸٬۴۳۸

ویرایش