دیدار با امام مهدی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
== | ==[[ملاقات با حضرت مهدی]] ({{ع}}== | ||
*[[غیبت | *[[غیبت امام دوازدهم]]{{ع}} از [[ضروریات مذهب شیعه]] است. ایشان در [[عصر غیبت]] همانند دیگر [[امامان]]{{ع}} در دسترس [[مردم]] نیست. لذا یکی از مسائل [[شیعه]] در [[عصر غیبت]] آن بوده است که آیا میتوان در [[روزگار غیبت]] به [[دیدار]] آن [[امام]]{{ع}} شرفیاب شد یا نه<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۵.</ref>. [[ملاقات با حضرت مهدی]] بهمعنای دیدن و [[شرف]] حضور یافتن به [[خدمت]] ایشان است. البته رؤیت، [[ملاقات]]، [[فیض حضور]]، [[شهود]] و مشاهده باهم تفاوتهایی دارند. رؤیت، دیدن است، بدون [[شناخت]] [[حضرت]] (چه بعدا متوجّه این امر باشد یا نباشد). [[ملاقات]]، دیدن با [[شناخت]] است. [[فیض حضور]] یعنی دیدن [[حضرت]] و [[شناخت]] ایشان، همراه با سؤال و جواب (این مرحله از همه مراحل بالاتر و ارزندهتر است). [[شهود]] یعنی [[آگاهی]] به وجود [[حضرت]] از راه [[سیر و سلوک]]، بدینمعنی که اهل [[معرفت]]، با [[شناخت]] و درکی که از حقایق عالم دارند، پی به [[حقیقت]] وجود [[حضرت]] میبرند و ایشان را میشناسند و گاهی ممکن است مدعی شوند که با [[مکاشفه]]، با [[حضرت]] ارتباط برقرار کردهاند، البته قسمی از [[ملاقات]] و [[دیدار]] متصوّر است و آن هم [[دیدار]] در [[خواب]] است. و اما مشاهده را به معنای دیدن با حواس همراه با حضور و [[شناخت]] دانستهاند که گاهی [[امکان]] دارد با [[گفتوگو]] و سؤال همراه باشد<ref>ر.ک. چشمبهراه مهدی، ص ۴۲.</ref>. | ||
*هرچند، [[ملاقات]] [[حضرت]] [[فضیلت]] بزرگی است؛ امّا آنچه مهمتر است، [[شناخت]] و [[معرفت]] آن بزرگوار و عمل به دستورهایی است که [[رضایت خداوند]] و آن [[حضرت]] را در پی دارد. فراموش نشود کم نبودند افرادی که همواره در زمان [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{ع}} با آن بزرگواران [[دیدار]] میکردند؛ اما بهرۀ [[معرفتی]] چندانی از آن ملاقاتها نمیبردند و گاهی هم مورد [[خشم]] و [[غضب]] ایشان واقع میشدند<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۵.</ref>. | *هرچند، [[ملاقات]] [[حضرت]] [[فضیلت]] بزرگی است؛ امّا آنچه مهمتر است، [[شناخت]] و [[معرفت]] آن بزرگوار و عمل به دستورهایی است که [[رضایت خداوند]] و آن [[حضرت]] را در پی دارد. فراموش نشود کم نبودند افرادی که همواره در زمان [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{ع}} با آن بزرگواران [[دیدار]] میکردند؛ اما بهرۀ [[معرفتی]] چندانی از آن ملاقاتها نمیبردند و گاهی هم مورد [[خشم]] و [[غضب]] ایشان واقع میشدند<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۵.</ref>. | ||
==دیدگاههای مختلف دربارۀ [[دیدار با امام مهدی]]{{ع}}== | |||
*از آنجا که در [[روایات]]، [[پنهانزیستی]] آن [[امام]] بزرگوار، [[رازی]] از [[رازهای خداوند]] دانسته شده و دربارۀ [[چگونگی غیبت]]، دیدگاههای متفاوتی ذکر شده، درباره [[ملاقات]] با آن [[حضرت]] در [[عصر غیبت]] نیز نگاههای مختلفی ارائه شده است<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۵.</ref>. | *از آنجا که در [[روایات]]، [[پنهانزیستی]] آن [[امام]] بزرگوار، [[رازی]] از [[رازهای خداوند]] دانسته شده و دربارۀ [[چگونگی غیبت]]، دیدگاههای متفاوتی ذکر شده، درباره [[ملاقات]] با آن [[حضرت]] در [[عصر غیبت]] نیز نگاههای مختلفی ارائه شده است<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۵.</ref>. | ||
===[[عدم امکان ملاقات]] به طور مطلق=== | |||
*این دیدگاه، به طور اساسی از روایاتی قابل استفاده است که از ناپیدایی آن [[حضرت]] در [[دوران غیبت]] سخن به میان آورده است؛ مانند: {{متن حدیث|تُرَی وَ لَا تُرَی}}؛ میبیند و دیده نمیشود<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۱۴۴.</ref>؛{{متن حدیث|لَایَرَوْنَه}}؛ او را نمیبینند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱ ص ۳۳۷، ح ۶؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۵ ح ۱۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۱، ح ۱۱۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب ۳۳، ص ۳۴۶، ح ۳۳.</ref>؛ {{متن حدیث|یَرَی النَّاسَ وَ لَا یَرَوْنَهُ}}؛ [[مردم]] را میبیند و [[مردم]] او را نمیبینند؛ {{متن حدیث|لَا یُرَی جِسْمُه}}؛ جسم او دیده نمیشود<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۷۰.</ref> و {{متن حدیث|أَرَی الْخَلْقَ وَ لَا تُرَی}}؛ [[مردمان]] را میبینم و تو دیده نمیشوی<ref>سیّد بن طاووس، الاقبال، ص ۲۹۸.</ref>. چنین روایاتی، باعث شده است [[نعمانی]] در فصلی از [[کتاب الغیبة]]، به روشنی مشاهده [[حضرت]] را در [[عصر غیبت]] جایز ندانسته و [[تحقیق]] در این زمینه را [[ممنوع]] و [[شیعیان]] را در ندیدن [[حضرت]]، معذور بداند. وی به این نکته مهم، اینگونه اشاره کرده است: "... برای [[شیعیان]]، جست وجوی [[امام]] و [[کشف]] [[صاحب]] [[غیبت]] و در پی نام و محلّ سکونت و محل [[غیبت]] او بودن یا اشاره به ذکر او کردن، [[ممنوع]] است؛ چه رسد بر آنکه بخواهند آشکارا او را ببینند<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۱۶۰.</ref>. | *این دیدگاه، به طور اساسی از روایاتی قابل استفاده است که از ناپیدایی آن [[حضرت]] در [[دوران غیبت]] سخن به میان آورده است؛ مانند: {{متن حدیث|تُرَی وَ لَا تُرَی}}؛ میبیند و دیده نمیشود<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۱۴۴.</ref>؛{{متن حدیث|لَایَرَوْنَه}}؛ او را نمیبینند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱ ص ۳۳۷، ح ۶؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۵ ح ۱۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۱، ح ۱۱۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب ۳۳، ص ۳۴۶، ح ۳۳.</ref>؛ {{متن حدیث|یَرَی النَّاسَ وَ لَا یَرَوْنَهُ}}؛ [[مردم]] را میبیند و [[مردم]] او را نمیبینند؛ {{متن حدیث|لَا یُرَی جِسْمُه}}؛ جسم او دیده نمیشود<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۷۰.</ref> و {{متن حدیث|أَرَی الْخَلْقَ وَ لَا تُرَی}}؛ [[مردمان]] را میبینم و تو دیده نمیشوی<ref>سیّد بن طاووس، الاقبال، ص ۲۹۸.</ref>. چنین روایاتی، باعث شده است [[نعمانی]] در فصلی از [[کتاب الغیبة]]، به روشنی مشاهده [[حضرت]] را در [[عصر غیبت]] جایز ندانسته و [[تحقیق]] در این زمینه را [[ممنوع]] و [[شیعیان]] را در ندیدن [[حضرت]]، معذور بداند. وی به این نکته مهم، اینگونه اشاره کرده است: "... برای [[شیعیان]]، جست وجوی [[امام]] و [[کشف]] [[صاحب]] [[غیبت]] و در پی نام و محلّ سکونت و محل [[غیبت]] او بودن یا اشاره به ذکر او کردن، [[ممنوع]] است؛ چه رسد بر آنکه بخواهند آشکارا او را ببینند<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۱۶۰.</ref>. | ||
===[[امکان]] [[ملاقات با امام مهدی]]{{ع}}=== | |||
*درباره [[امکان ملاقات]]، [[سید مرتضی]] مینویسد: "همانا ممتنع نیست که [[امام]] برای برخی دوستانش [[آشکار]] شود؛ از افرادی که از سوی آنها ترسی وجود ندارد"<ref>سیّد مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۲۳۸.</ref> و یا [[شیخ طوسی]] مینویسد: "ما با جزم و [[یقین]] نمیدانیم که آن [[محبوب]] دلها از دیده همه دوستدارانش [[نهان]] و [[غایب]] است؛ بلکه [[امکان]] دارد برای بیشتر آنان ظاهر شود"<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۹۹.</ref> و [[سید بن طاووس]] نیز در این باره خطاب به [[فرزند]] خود نوشته است: "[[امام]]، اکنون از جمیع [[شیعیان]] [[غایب]] است؛ ولی ممتنع نیست گروهی از آنان به [[ملاقات]] [[حضرت]] مشرف شده، از گفتار و [[کردار]] او استفاده کنند"<ref>سیّد بن طاوس، الطرائف، ص ۱۸۵.</ref>.<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۰۹ – ۴۱۵؛ فرهنگ شیعه، ص ۴۲۷.</ref> | *درباره [[امکان ملاقات]]، [[سید مرتضی]] مینویسد: "همانا ممتنع نیست که [[امام]] برای برخی دوستانش [[آشکار]] شود؛ از افرادی که از سوی آنها ترسی وجود ندارد"<ref>سیّد مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۲۳۸.</ref> و یا [[شیخ طوسی]] مینویسد: "ما با جزم و [[یقین]] نمیدانیم که آن [[محبوب]] دلها از دیده همه دوستدارانش [[نهان]] و [[غایب]] است؛ بلکه [[امکان]] دارد برای بیشتر آنان ظاهر شود"<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۹۹.</ref> و [[سید بن طاووس]] نیز در این باره خطاب به [[فرزند]] خود نوشته است: "[[امام]]، اکنون از جمیع [[شیعیان]] [[غایب]] است؛ ولی ممتنع نیست گروهی از آنان به [[ملاقات]] [[حضرت]] مشرف شده، از گفتار و [[کردار]] او استفاده کنند"<ref>سیّد بن طاوس، الطرائف، ص ۱۸۵.</ref>.<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۰۹ – ۴۱۵؛ فرهنگ شیعه، ص ۴۲۷.</ref> | ||
*[[امکان ملاقات]] به چند نحو ممکن است: [[دیدار]] در [[خواب]]، [[دیدار]] به حال مکاشفه که از گذر [[طاعات]] و ریاضات [[شرعی]] و صفای [[باطنی]] پدید میآید، و [[دیدار]] در [[بیداری]]<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۵.</ref>. | *[[امکان ملاقات]] به چند نحو ممکن است: [[دیدار]] در [[خواب]]، [[دیدار]] به حال مکاشفه که از گذر [[طاعات]] و ریاضات [[شرعی]] و صفای [[باطنی]] پدید میآید، و [[دیدار]] در [[بیداری]]<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۵.</ref>. | ||
*[[دیدار]] در [[بیداری]] نیز بر سه گونه است: آنکه [[امام]] را میبینند؛ ولی نمیشناسند؛ آنکه میبینند و در حین [[ملاقات]] میشناسند و آنکه [[امام]] را میبینند و پس از اینکه [[دیدار]] پایان یافت، آن [[حضرت]] را میشناسند<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۵.</ref>. | *[[دیدار]] در [[بیداری]] نیز بر سه گونه است: آنکه [[امام]] را میبینند؛ ولی نمیشناسند؛ آنکه میبینند و در حین [[ملاقات]] میشناسند و آنکه [[امام]] را میبینند و پس از اینکه [[دیدار]] پایان یافت، آن [[حضرت]] را میشناسند<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۵.</ref>. | ||
*در [[امکان]] ملاقاتِ همراه با [[شناخت امام مهدی]]{{ع}} (چه این [[شناخت]] در حین [[دیدار]] باشد و چه پس از پایان [[ملاقات]])، برخی از [[علما]] گفتهاند، ملاقاتکننده [[حق]] ندارد مشاهدۀ خود را برای دیگران [[نقل]] نماید (عدم پذیرش ادعا) و برخی دیگر، قائل به پذیرش ادعای ملاقاتکننده هستند. در ادامه هر یک از اقسام مورد اشاره مورد بررسی قرار می گیرند. | *در [[امکان]] ملاقاتِ همراه با [[شناخت امام مهدی]]{{ع}} (چه این [[شناخت]] در حین [[دیدار]] باشد و چه پس از پایان [[ملاقات]])، برخی از [[علما]] گفتهاند، ملاقاتکننده [[حق]] ندارد مشاهدۀ خود را برای دیگران [[نقل]] نماید (عدم پذیرش ادعا) و برخی دیگر، قائل به پذیرش ادعای ملاقاتکننده هستند. در ادامه هر یک از اقسام مورد اشاره مورد بررسی قرار می گیرند. | ||
====[[امکان ملاقات]] بدون [[شناخت]]==== | |||
*در این دیدگاه [[امکان ملاقات]]، مورد پذیرش است؛ ولی وقوع [[ملاقات]] همراه [[شناخت]] آن [[حضرت]] را در این دوران، غیر قابل پذیرش دانسته و آن را با [[فلسفه غیبت]] در [[تعارض]] میداند. در این دیدگاه، به طور عمده به روایاتی استناد میشود که در آن، سخن از دیده شدن [[حضرت]] به میان آمده است؛ امّا تصریح شده که در آن [[دیدار]]، هرگز شناختی از [[حضرت]] صورت نمیگیرد؛ بنابراین [[امکان]] [[دیدار]] هست؛ اما فرد، آن [[حضرت]] را نخواهد [[شناخت]]. [[شیخ صدوق]] با ذکر [[سند]] از [[سدیر]] [[نقل]] کرده که [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «در [[قائم]]، سنّتی از [[یوسف]] است... چرا این [[مردم]] منکرند [[خدای تعالی]] با [[حجت]] خود همان کند که با [[یوسف]] کرد؟ بین ایشان گردش کند و در بازارهای آنها راه رود و بر بساط آنها پا نهد و او را نشناسند، تا آنگاه که [[خدای تعالی]] به او [[اذن]] دهد که خود را معرفی کند؛ همانگونه که به [[یوسف]] [[اذن]] داد»<ref>{{متن حدیث|إِنَ فِی الْقَائِمِ سُنَّةً مِنْ یُوسُف... فَمَا تُنْکِرُ هَذِهِ الْأُمَّةُ أَنْ یَکُونَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَفْعَلُ بِحُجَّتِهِ مَا فَعَلَ بِیُوسُفَ أَنْ یَکُونَ یَسِیرُ فِیمَا بَیْنَهُمْ وَ یَمْشِی فِی أَسْوَاقِهِمْ وَ یَطَأُ بُسُطَهُمْ وَ هُمْ لَا یَعْرِفُونَهُ حَتَّی یَأْذَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَنْ یُعَرِّفَهُمْ نَفْسَهُ کَمَا أَذِنَ لِیُوسُفَ}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۱۴۴، باب ۵، ح ۳</ref>. | *در این دیدگاه [[امکان ملاقات]]، مورد پذیرش است؛ ولی وقوع [[ملاقات]] همراه [[شناخت]] آن [[حضرت]] را در این دوران، غیر قابل پذیرش دانسته و آن را با [[فلسفه غیبت]] در [[تعارض]] میداند. در این دیدگاه، به طور عمده به روایاتی استناد میشود که در آن، سخن از دیده شدن [[حضرت]] به میان آمده است؛ امّا تصریح شده که در آن [[دیدار]]، هرگز شناختی از [[حضرت]] صورت نمیگیرد؛ بنابراین [[امکان]] [[دیدار]] هست؛ اما فرد، آن [[حضرت]] را نخواهد [[شناخت]]. [[شیخ صدوق]] با ذکر [[سند]] از [[سدیر]] [[نقل]] کرده که [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «در [[قائم]]، سنّتی از [[یوسف]] است... چرا این [[مردم]] منکرند [[خدای تعالی]] با [[حجت]] خود همان کند که با [[یوسف]] کرد؟ بین ایشان گردش کند و در بازارهای آنها راه رود و بر بساط آنها پا نهد و او را نشناسند، تا آنگاه که [[خدای تعالی]] به او [[اذن]] دهد که خود را معرفی کند؛ همانگونه که به [[یوسف]] [[اذن]] داد»<ref>{{متن حدیث|إِنَ فِی الْقَائِمِ سُنَّةً مِنْ یُوسُف... فَمَا تُنْکِرُ هَذِهِ الْأُمَّةُ أَنْ یَکُونَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَفْعَلُ بِحُجَّتِهِ مَا فَعَلَ بِیُوسُفَ أَنْ یَکُونَ یَسِیرُ فِیمَا بَیْنَهُمْ وَ یَمْشِی فِی أَسْوَاقِهِمْ وَ یَطَأُ بُسُطَهُمْ وَ هُمْ لَا یَعْرِفُونَهُ حَتَّی یَأْذَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَنْ یُعَرِّفَهُمْ نَفْسَهُ کَمَا أَذِنَ لِیُوسُفَ}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۱۴۴، باب ۵، ح ۳</ref>. | ||
*سخن دیگر در [[تأیید]] این دیدگاه از [[نایب خاص]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[محمد بن عثمان]] [[نقل]] شده است که میگوید: "به [[خدا]] [[سوگند]]! همانا [[صاحب]] این امر، هرسال در موسم [[حج]] حاضر میشود؛ [[مردم]] را میبیند و آنها را میشناسد و [[مردم]]، او را میبینند؛ ولی نمیشناسند"<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ إِنَّ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ لَیَحْضُرُ الْمَوْسِمَ کُلَّ سَنَةٍ یَرَی النَّاسَ وَ یَعْرِفُهُمْ وَ یَرَوْنَهُ وَ لَا یَعْرِفُونَهُ}}؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۶۲؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۲۰.</ref>. | *سخن دیگر در [[تأیید]] این دیدگاه از [[نایب خاص]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[محمد بن عثمان]] [[نقل]] شده است که میگوید: "به [[خدا]] [[سوگند]]! همانا [[صاحب]] این امر، هرسال در موسم [[حج]] حاضر میشود؛ [[مردم]] را میبیند و آنها را میشناسد و [[مردم]]، او را میبینند؛ ولی نمیشناسند"<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ إِنَّ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ لَیَحْضُرُ الْمَوْسِمَ کُلَّ سَنَةٍ یَرَی النَّاسَ وَ یَعْرِفُهُمْ وَ یَرَوْنَهُ وَ لَا یَعْرِفُونَهُ}}؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۶۲؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۲۰.</ref>. | ||
*از این [[روایات]]، استفاده میشود نه فقط هنگام [[ملاقات]] که پس از آن هم، [[حضرت]] شناخته نمیشود. منطقی است گفته شود کسی که هنگام [[دیدار]]، آن [[حضرت]] را نشناخته است، دلیلی وجود ندارد پس از آن بگوید آن کسی را که دیده، به طور حتم [[حضرت]] بوده است. چه بسا از ملازمان آن [[حضرت]] یا یکی از [[اولیای الهی]] بوده که به دستور آن [[حضرت]]، برای رفع مشکل او [[اقدام]] کرده است. این نکته، قابل تأمل است. حجم [[روایات]] این دیدگاه، بسیار کمتر از دسته نخست است. جمع بین دو دیدگاه یاد شده به این صورت است که آن [[حضرت]]، از نگاه عموم [[مردم]] [[پنهان]] است و اگر [[اراده]] کند کسی آن [[حضرت]] را ببیند، او را نخواهد [[شناخت]]<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۵.</ref>. | *از این [[روایات]]، استفاده میشود نه فقط هنگام [[ملاقات]] که پس از آن هم، [[حضرت]] شناخته نمیشود. منطقی است گفته شود کسی که هنگام [[دیدار]]، آن [[حضرت]] را نشناخته است، دلیلی وجود ندارد پس از آن بگوید آن کسی را که دیده، به طور حتم [[حضرت]] بوده است. چه بسا از ملازمان آن [[حضرت]] یا یکی از [[اولیای الهی]] بوده که به دستور آن [[حضرت]]، برای رفع مشکل او [[اقدام]] کرده است. این نکته، قابل تأمل است. حجم [[روایات]] این دیدگاه، بسیار کمتر از دسته نخست است. جمع بین دو دیدگاه یاد شده به این صورت است که آن [[حضرت]]، از نگاه عموم [[مردم]] [[پنهان]] است و اگر [[اراده]] کند کسی آن [[حضرت]] را ببیند، او را نخواهد [[شناخت]]<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۵.</ref>. | ||
====[[ امکان ملاقات]] همراه [[شناخت]] و عدم پذیرش ادعای [[ملاقات]]==== | |||
*در این دیدگاه، نه فقط [[امکان]] و وقوع [[ملاقات]] مورد پذیرش است، بلکه [[ملاقات]] همراه با [[شناخت]] آن [[حضرت]] نیز پذیرفته شده است؛ امّا آنچه مورد [[انکار]] این است اینکه [[ملاقات]] کننده، [[حق]] ندارد مشاهدۀ خود را برای دیگران [[نقل]] نماید؛ به [[بیان]] دیگر، ادعای [[ملاقات]] نماید. این دیدگاه، به طور عمده از توقیعی با این مضمون استفاده شده است. در این [[توقیع]] که شش روز پیش از [[مرگ علی بن محمد سمری]]، واپسین [[سفیر خاص]] [[امام زمان]]{{ع}} از [[ناحیه]] آن [[حضرت]] صادر شده، چنین آمده است: «... به زودی از [[شیعیان]] من، کسانی خواهند آمد که [[ادعای مشاهده]] بکنند. [[آگاه]] باشید هرکس پیش از [[خروج سفیانی]] و [[صیحه آسمانی]] [[ادعای مشاهده]] کند، او دروغگوی افترا زننده است»<ref>{{متن حدیث|سَیَأْتِی شِیعَتِی مَنْ یَدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَی الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ کَاذِبٌ مُفْتَرٍ}}؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۵۱۶، ح ۴۴.</ref>. مدعی، اعم از این است که به ادعای خویش [[اطمینان]] داشته باشد یا به [[دروغ]]، ادعایی را مطرح کند یا بپندارد [[حق]] است. البته برخی بزرگان، اشکالاتی به [[توقیع]] وارد ساخته، نوشتهاند: "این خبر، ضعیف و غیر آن خبر، [[واحد]] است که جز ظنی از آن حاصل نشود و مورث جزم و [[یقین]] نباشد؛ پس قابلیت ندارد که معارضه کند با [[وجدان]] قطعی که از مجموع آن قصص و حکایات پیدا میشود.<ref>میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، ص ۴۸۴</ref>. | *در این دیدگاه، نه فقط [[امکان]] و وقوع [[ملاقات]] مورد پذیرش است، بلکه [[ملاقات]] همراه با [[شناخت]] آن [[حضرت]] نیز پذیرفته شده است؛ امّا آنچه مورد [[انکار]] این است اینکه [[ملاقات]] کننده، [[حق]] ندارد مشاهدۀ خود را برای دیگران [[نقل]] نماید؛ به [[بیان]] دیگر، ادعای [[ملاقات]] نماید. این دیدگاه، به طور عمده از توقیعی با این مضمون استفاده شده است. در این [[توقیع]] که شش روز پیش از [[مرگ علی بن محمد سمری]]، واپسین [[سفیر خاص]] [[امام زمان]]{{ع}} از [[ناحیه]] آن [[حضرت]] صادر شده، چنین آمده است: «... به زودی از [[شیعیان]] من، کسانی خواهند آمد که [[ادعای مشاهده]] بکنند. [[آگاه]] باشید هرکس پیش از [[خروج سفیانی]] و [[صیحه آسمانی]] [[ادعای مشاهده]] کند، او دروغگوی افترا زننده است»<ref>{{متن حدیث|سَیَأْتِی شِیعَتِی مَنْ یَدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَی الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ کَاذِبٌ مُفْتَرٍ}}؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۵۱۶، ح ۴۴.</ref>. مدعی، اعم از این است که به ادعای خویش [[اطمینان]] داشته باشد یا به [[دروغ]]، ادعایی را مطرح کند یا بپندارد [[حق]] است. البته برخی بزرگان، اشکالاتی به [[توقیع]] وارد ساخته، نوشتهاند: "این خبر، ضعیف و غیر آن خبر، [[واحد]] است که جز ظنی از آن حاصل نشود و مورث جزم و [[یقین]] نباشد؛ پس قابلیت ندارد که معارضه کند با [[وجدان]] قطعی که از مجموع آن قصص و حکایات پیدا میشود.<ref>میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، ص ۴۸۴</ref>. | ||
*منتها باید دانست [[توقیع]] مرسل نیست؛ چرا که [[شیخ صدوق]] در [[کمال الدین]] آن را با [[سند]] ذکر کرده است. افزون بر آن، [[شیخ طوسی]] این [[حدیث]] را از [[ابن بابویه]] [[نقل]] میکند و میگوید: " أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ "؛ پس [[توقیع]] از یک طریق نیست. [[توقیع]] ضعیف نیز نیست؛ چرا که همه [[راویان]] آن، [[ثقه]] هستند. اینکه گفته شده است: "[[راوی]] آن، [[شیخ طوسی]]، به [[توقیع]] عمل نکرده است"، درست نیست؛ چرا که آنچه [[شیخ طوسی]] [[نقل]] کرده است، به [[دوران غیبت صغرا]] مربوط میشود و [[توقیع]]، نفی ادعای دیدن در [[دوران غیبت کبرا]] را مورد نظر دارد و [[مدعی دیدار]] در این زمان را باید [[تکذیب]] کرد. همچنین اینکه گفتهاند: "از [[توقیع]] اعراض شده است" درست نیست؛ زیرا [[عالمان]] [[بزرگواری]] که پس از [[شیخ صدوق]]، به [[نقل]] [[توقیع]] پرداختهاند، به آن [[باور]] داشته و در [[سند]] و دلالت آن، تردیدی نکردهاند<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۰۹ - ۴۱۵.</ref>. | *منتها باید دانست [[توقیع]] مرسل نیست؛ چرا که [[شیخ صدوق]] در [[کمال الدین]] آن را با [[سند]] ذکر کرده است. افزون بر آن، [[شیخ طوسی]] این [[حدیث]] را از [[ابن بابویه]] [[نقل]] میکند و میگوید: " أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ "؛ پس [[توقیع]] از یک طریق نیست. [[توقیع]] ضعیف نیز نیست؛ چرا که همه [[راویان]] آن، [[ثقه]] هستند. اینکه گفته شده است: "[[راوی]] آن، [[شیخ طوسی]]، به [[توقیع]] عمل نکرده است"، درست نیست؛ چرا که آنچه [[شیخ طوسی]] [[نقل]] کرده است، به [[دوران غیبت صغرا]] مربوط میشود و [[توقیع]]، نفی ادعای دیدن در [[دوران غیبت کبرا]] را مورد نظر دارد و [[مدعی دیدار]] در این زمان را باید [[تکذیب]] کرد. همچنین اینکه گفتهاند: "از [[توقیع]] اعراض شده است" درست نیست؛ زیرا [[عالمان]] [[بزرگواری]] که پس از [[شیخ صدوق]]، به [[نقل]] [[توقیع]] پرداختهاند، به آن [[باور]] داشته و در [[سند]] و دلالت آن، تردیدی نکردهاند<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۰۹ - ۴۱۵.</ref>. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
#[[سید بن طاووس]] نیز خطاب به [[فرزند]] خود، در این باره نوشته است: "اگر [[امام]] اکنون از جمیع [[شیعیان]] [[غایب]] است؛ ولی ممتنع نیست گروهی از آنان به [[ملاقات]] [[حضرت]] مشرف شده، از گفتار و [[کردار]] او استفاده کنند و از دیگران بپوشانند...."<ref>سیّد بن طاوس، الطرائف، ص ۱۸۵.</ref> سخن [[سید بن طاووس]] مؤید دیدگاه [[تکذیب]] [[ادعای مشاهده]] است؛ چه اینکه پوشاندن [[تشرف]] هنگامی که در مقیاس کلّی باشد، به معنای ردّ تمام ادعاهایی است که در دست است. | #[[سید بن طاووس]] نیز خطاب به [[فرزند]] خود، در این باره نوشته است: "اگر [[امام]] اکنون از جمیع [[شیعیان]] [[غایب]] است؛ ولی ممتنع نیست گروهی از آنان به [[ملاقات]] [[حضرت]] مشرف شده، از گفتار و [[کردار]] او استفاده کنند و از دیگران بپوشانند...."<ref>سیّد بن طاوس، الطرائف، ص ۱۸۵.</ref> سخن [[سید بن طاووس]] مؤید دیدگاه [[تکذیب]] [[ادعای مشاهده]] است؛ چه اینکه پوشاندن [[تشرف]] هنگامی که در مقیاس کلّی باشد، به معنای ردّ تمام ادعاهایی است که در دست است. | ||
#محقق [[اربلی]] نیز پس از [[نقل]] [[کلامی]] از مرحوم [[شیخ طبرسی]] که گفته است: "ما قطع نداریم کسی در [[دوران غیبت]] به [[امام]] نمیرسد"، اظهار شگفتی کرده، نوشته است: "مرحوم [[شیخ طبرسی]] چرا چنین گفته است؟ در حالی که باید قطع به این داشته باشد؛ چرا که با فاصله اندکی پیش از این، او [[توقیع]] نفی ادعای [[ملاقات]] را ذکر کرده بود". محقق [[اربلی]] آنگاه دیدگاه خود را در توجیه سخن مرحوم [[شیخ طبرسی]]، اینگونه [[بیان]] کرده است: به طور حتم، او به این نکته نظر داشته است که افرادی احیانا به [[دیدار]] نایل میشوند، هرگز آن [[دیدار]] را افشا نخواهند کرد و افرادی که به چنین ادعایی دست میزنند، دروغگویند<ref>علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۵۳۸.</ref>.<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۵.</ref> | #محقق [[اربلی]] نیز پس از [[نقل]] [[کلامی]] از مرحوم [[شیخ طبرسی]] که گفته است: "ما قطع نداریم کسی در [[دوران غیبت]] به [[امام]] نمیرسد"، اظهار شگفتی کرده، نوشته است: "مرحوم [[شیخ طبرسی]] چرا چنین گفته است؟ در حالی که باید قطع به این داشته باشد؛ چرا که با فاصله اندکی پیش از این، او [[توقیع]] نفی ادعای [[ملاقات]] را ذکر کرده بود". محقق [[اربلی]] آنگاه دیدگاه خود را در توجیه سخن مرحوم [[شیخ طبرسی]]، اینگونه [[بیان]] کرده است: به طور حتم، او به این نکته نظر داشته است که افرادی احیانا به [[دیدار]] نایل میشوند، هرگز آن [[دیدار]] را افشا نخواهند کرد و افرادی که به چنین ادعایی دست میزنند، دروغگویند<ref>علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۵۳۸.</ref>.<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۵.</ref> | ||
====[[امکان ملاقات]] و پذیرش ادعای [[ملاقات]]==== | |||
*گروهی از [[دانشمندان شیعه]] بر این باورند که در [[غیبت کبرا]]، ملاقاتهای فراوانی با آن [[حضرت]] صورت گرفته است. این دیدگاه، بین متأخران [[شهرت]] بیشتری یافته است. این گروه بر قبول [[امکان]]، وقوع و ادعای [[ملاقات]] با [[حضرت]] [[حجّت]]{{ع}} در [[غیبت کبرا]] به حکایتهایی که در این باره در دست است، استناد کردهاند. ایشان بر این باورند که در کتابهای بسیاری، داستانهای گوناگونی [[نقل]] شده که سخن از [[ملاقات با حضرت مهدی]]{{ع}} به میان آورده است و هرگز انبوه این ادعاها را نمیتوان [[انکار]] کرد<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۰۹ - ۴۱۵.</ref>. | *گروهی از [[دانشمندان شیعه]] بر این باورند که در [[غیبت کبرا]]، ملاقاتهای فراوانی با آن [[حضرت]] صورت گرفته است. این دیدگاه، بین متأخران [[شهرت]] بیشتری یافته است. این گروه بر قبول [[امکان]]، وقوع و ادعای [[ملاقات]] با [[حضرت]] [[حجّت]]{{ع}} در [[غیبت کبرا]] به حکایتهایی که در این باره در دست است، استناد کردهاند. ایشان بر این باورند که در کتابهای بسیاری، داستانهای گوناگونی [[نقل]] شده که سخن از [[ملاقات با حضرت مهدی]]{{ع}} به میان آورده است و هرگز انبوه این ادعاها را نمیتوان [[انکار]] کرد<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۰۹ - ۴۱۵.</ref>. | ||
*در عصر [[غیبت کبری]] کسانی بسیار با [[امام]]{{ع}} [[دیدار]] کردهاند که برخی از آنان از علمای بزرگ [[شیعه]] و [[معتمد]] بودهاند<ref>ر.ک. امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۴۷۴</ref>. [[محدث نوری]] در کتاب النجم الثاقب صد حکایت از این کسان [[نقل]] کرده است. بسیاری از علمای گذشته و معاصر [[شیعه]] در این باره کتابهایی مستقل نوشتهاند. مهمترین این آثار عبارتاند از: تبصرة [[الولی]] فیمن [[رأی]] الامام الغائب، تألیف [[سید هاشم بحرانی]]، تذکرة الطالب فیمن [[رأی]] الامام الغائب، تألیف [[سید هاشم بحرانی]]، تذکرة الطالب فیمن [[رأی]] الامام الغائب و نیز دارالسلام فیمن فاز بسلام الامام، تألیف [[شیخ]] محمود میثمی عراقی، بدائع الکلام فیمن اجتمع بالامام، تألیف [[سید]] [[جمال]] الدین [[محمد بن حسین]] [[یزدی]] طباطبائی، البهجة فیمن فاز بلقاء [[الحجة]]، تألیف [[میرزا]] [[محمد]] [[تقی]] الماسی اصفهانی و العبقری الحسان فی تواریخ [[صاحب الزمان]]، تألیف [[شیخ]] [[علی اکبر]] نهاوندی<ref>ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۲۳.</ref>. | *در عصر [[غیبت کبری]] کسانی بسیار با [[امام]]{{ع}} [[دیدار]] کردهاند که برخی از آنان از علمای بزرگ [[شیعه]] و [[معتمد]] بودهاند<ref>ر.ک. امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۴۷۴</ref>. [[محدث نوری]] در کتاب النجم الثاقب صد حکایت از این کسان [[نقل]] کرده است. بسیاری از علمای گذشته و معاصر [[شیعه]] در این باره کتابهایی مستقل نوشتهاند. مهمترین این آثار عبارتاند از: تبصرة [[الولی]] فیمن [[رأی]] الامام الغائب، تألیف [[سید هاشم بحرانی]]، تذکرة الطالب فیمن [[رأی]] الامام الغائب، تألیف [[سید هاشم بحرانی]]، تذکرة الطالب فیمن [[رأی]] الامام الغائب و نیز دارالسلام فیمن فاز بسلام الامام، تألیف [[شیخ]] محمود میثمی عراقی، بدائع الکلام فیمن اجتمع بالامام، تألیف [[سید]] [[جمال]] الدین [[محمد بن حسین]] [[یزدی]] طباطبائی، البهجة فیمن فاز بلقاء [[الحجة]]، تألیف [[میرزا]] [[محمد]] [[تقی]] الماسی اصفهانی و العبقری الحسان فی تواریخ [[صاحب الزمان]]، تألیف [[شیخ]] [[علی اکبر]] نهاوندی<ref>ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۲۳.</ref>. | ||
*بسیاری از کسانی که به [[دیدار امام]]{{ع}} [[توفیق]] یافتهاند، برای پرهیز از [[شهرت]] و [[اتهام]] [[دروغگویی]] یا [[تقیه]] و مانند آنها [[دیدار]] خویش را تا پایان [[عمر]] [[آشکار]] نساختهاند<ref>ر.ک. الامام المهدی من المهد الی الظهور، ۲۵۴.</ref>.<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۶.</ref> کسانی که در دوران [[غیبت طولانی]] آن [[حضرت]] به دیدارش مفتخر شدهاند، بسیارند. برشمردن نام و نشان همه آنان ممکن نیست. [[علامه مجلسی]] در کتاب خود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۷۷-۱.</ref>، نام گروهی را که در [[غیبت کبری]] به [[دیدار]] [[حضرت]] نایل آمدهاند، برشمرده است. مرحوم نوری نیز در کتاب خود<ref>نجم الثاقب، باب هفتم:</ref>، داستان یکصد تن از آنان را که بدین [[افتخار]] نایل شدهاند، آورده و آنگاه از این یکصد داستان، ۵٨ سرگذشت [[دیدار]] را [[برگزیده]] و در کتاب دیگرش که "جنّة المأوی" نام دارد، آورده است<ref>ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۲۳.</ref>. | *بسیاری از کسانی که به [[دیدار امام]]{{ع}} [[توفیق]] یافتهاند، برای پرهیز از [[شهرت]] و [[اتهام]] [[دروغگویی]] یا [[تقیه]] و مانند آنها [[دیدار]] خویش را تا پایان [[عمر]] [[آشکار]] نساختهاند<ref>ر.ک. الامام المهدی من المهد الی الظهور، ۲۵۴.</ref>.<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۶.</ref> کسانی که در دوران [[غیبت طولانی]] آن [[حضرت]] به دیدارش مفتخر شدهاند، بسیارند. برشمردن نام و نشان همه آنان ممکن نیست. [[علامه مجلسی]] در کتاب خود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۷۷-۱.</ref>، نام گروهی را که در [[غیبت کبری]] به [[دیدار]] [[حضرت]] نایل آمدهاند، برشمرده است. مرحوم نوری نیز در کتاب خود<ref>نجم الثاقب، باب هفتم:</ref>، داستان یکصد تن از آنان را که بدین [[افتخار]] نایل شدهاند، آورده و آنگاه از این یکصد داستان، ۵٨ سرگذشت [[دیدار]] را [[برگزیده]] و در کتاب دیگرش که "جنّة المأوی" نام دارد، آورده است<ref>ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۲۳.</ref>. | ||
*البته همانطور که گفته شد [[امکان دیدار با امام]]{{ع}} در [[عصر غیبت]] به معنای ادّعای [[نیابت]] به گونه ای که فرد با دعوی مشاهده و شرفیابی، خود را واسطۀ بین [[امام]] و [[مردم]] معرفی کند، نیست<ref>امامت و مهدویت، لطف اللّه صافی، ج ۲، ص ۴۷۴.</ref>. همچنین، بدین معنا نیست که هر کس بخواهد بدان دست مییابد؛ چراکه جز اندکی از [[نیکان]] [[توفیق]] [[دیدار]] نخواهند یافت. بدین روی، هر حکایتی از [[دیدار امام زمان]]{{ع}} را نمیتوان پذیرفت. از این جمله حکایتها است آنچه با عنوان داستان [[جزیره خضراء]] [[نقل]] کردهاند که دارای مدرک و [[سند]] و توجیه [[علمی]] نیست و برخی علمای بزرگ آن را داستانی تخیلی دانستهاند<ref>طبقات اعلام الشیعه، ج ۳، ص ۱۴۵.</ref>. [[شیخ]] [[جعفر کاشف الغطاء]] نیز این داستان را راست نمیشمارد و از باورهای اخباریان میخواند<ref>ر.ک. چشم به راه مهدی، ۹۵ و ۱۰۰.</ref>.<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۸-۴۲۹.</ref> | *البته همانطور که گفته شد [[امکان دیدار با امام]]{{ع}} در [[عصر غیبت]] به معنای ادّعای [[نیابت]] به گونه ای که فرد با دعوی مشاهده و شرفیابی، خود را واسطۀ بین [[امام]] و [[مردم]] معرفی کند، نیست<ref>امامت و مهدویت، لطف اللّه صافی، ج ۲، ص ۴۷۴.</ref>. همچنین، بدین معنا نیست که هر کس بخواهد بدان دست مییابد؛ چراکه جز اندکی از [[نیکان]] [[توفیق]] [[دیدار]] نخواهند یافت. بدین روی، هر حکایتی از [[دیدار امام زمان]]{{ع}} را نمیتوان پذیرفت. از این جمله حکایتها است آنچه با عنوان داستان [[جزیره خضراء]] [[نقل]] کردهاند که دارای مدرک و [[سند]] و توجیه [[علمی]] نیست و برخی علمای بزرگ آن را داستانی تخیلی دانستهاند<ref>طبقات اعلام الشیعه، ج ۳، ص ۱۴۵.</ref>. [[شیخ]] [[جعفر کاشف الغطاء]] نیز این داستان را راست نمیشمارد و از باورهای اخباریان میخواند<ref>ر.ک. چشم به راه مهدی، ۹۵ و ۱۰۰.</ref>.<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۸-۴۲۹.</ref> | ||
==نتیجه گیری== | |||
*در نتیجه، یکی از مسائل [[شیعه]] در [[عصر غیبت]] آن بوده است که آیا میتوان در [[روزگار غیبت]] به [[دیدار]] آن [[امام]]{{ع}} شرفیاب شد یا نه. [[ملاقات با حضرت مهدی]] بهمعنای دیدن و [[شرف]] حضور یافتن به [[خدمت]] ایشان است. هر چند، [[ملاقات]] [[حضرت]] [[فضیلت]] بزرگی است؛ امّا آنچه مهمتر است، [[شناخت]] و [[معرفت]] آن بزرگوار و عمل به دستورهایی است که [[رضایت خداوند]] و آن [[حضرت]] را در پی دارد. دیدگاههای مختلفی دربارۀ [[ملاقات]] با [[حضرت]] مطرح شده است. برخی قائل به عدم [[امکان]] [[دیدار]] با آن [[امام همام]] به صورت مطلق شدهاند و برخی دیگر، به [[امکان]] [[ملاقات با امام مهدی]]{{ع}} [[معتقد]] هستند. | *در نتیجه، یکی از مسائل [[شیعه]] در [[عصر غیبت]] آن بوده است که آیا میتوان در [[روزگار غیبت]] به [[دیدار]] آن [[امام]]{{ع}} شرفیاب شد یا نه. [[ملاقات با حضرت مهدی]] بهمعنای دیدن و [[شرف]] حضور یافتن به [[خدمت]] ایشان است. هر چند، [[ملاقات]] [[حضرت]] [[فضیلت]] بزرگی است؛ امّا آنچه مهمتر است، [[شناخت]] و [[معرفت]] آن بزرگوار و عمل به دستورهایی است که [[رضایت خداوند]] و آن [[حضرت]] را در پی دارد. دیدگاههای مختلفی دربارۀ [[ملاقات]] با [[حضرت]] مطرح شده است. برخی قائل به عدم [[امکان]] [[دیدار]] با آن [[امام همام]] به صورت مطلق شدهاند و برخی دیگر، به [[امکان]] [[ملاقات با امام مهدی]]{{ع}} [[معتقد]] هستند. | ||