بحث:ابعاد فکری و اعتقادی انتظار فرج چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'امامی' به 'امامی'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'امامی' به 'امامی')
خط ۱۲: خط ۱۲:
::::::همچنین در [[احادیث]] و [[تعالیم]] [[ائمه طاهرین]]{{عم}}، تأکید شده است بر اینکه در [[عصر غیبت]]، راه [[امامان]] را بپیمایید، از [[تعالیم]] و [[احکام]] آنان [[پیروی]] کنید، به تولای آنان (قرار گرفتن در خط آنان و [[دوستان]] و [[پیروان]] آنان)، چنگ در زنید، و از [[دشمنان]] و [[مخالفان]] آنان و قرار گرفتن در خط [[مخالفان]] تبرا جویید، و کناره گیرید.
::::::همچنین در [[احادیث]] و [[تعالیم]] [[ائمه طاهرین]]{{عم}}، تأکید شده است بر اینکه در [[عصر غیبت]]، راه [[امامان]] را بپیمایید، از [[تعالیم]] و [[احکام]] آنان [[پیروی]] کنید، به تولای آنان (قرار گرفتن در خط آنان و [[دوستان]] و [[پیروان]] آنان)، چنگ در زنید، و از [[دشمنان]] و [[مخالفان]] آنان و قرار گرفتن در خط [[مخالفان]] تبرا جویید، و کناره گیرید.
:::::*'''بُعد [[عدل]]:''' بُعد [[عدل]] و [[دادگری]]، و توجه به آن نیز در مسئله [[انتظار]]، بسیار روشن است. [[انتظار مهدی]]، [[انتظار ظهور]] [[عدل]] است، [[عدل جهانی]]، [[عدل]] آفاقی و انفسی. [[مهدی]] [[مظهر]] اسماء الاهی است، از جمله این دو اسم [[مبارک]]: {{متن حدیث|يَا عَدْلُ يَا حَكِيمُ}}. [[مهدی]] تجسم اعلای [[حق]]، و تحقق والای [[عدل]] است. اوست که [[جهان]] آکنده از [[بیداد]] را آکنده از داد می‌سازد، و [[عدل]] خدایی را در همه‌جا و همه سوی سرایت می‌دهد. و او [[مظهر]] [[دادگری فراگیر]] است.
:::::*'''بُعد [[عدل]]:''' بُعد [[عدل]] و [[دادگری]]، و توجه به آن نیز در مسئله [[انتظار]]، بسیار روشن است. [[انتظار مهدی]]، [[انتظار ظهور]] [[عدل]] است، [[عدل جهانی]]، [[عدل]] آفاقی و انفسی. [[مهدی]] [[مظهر]] اسماء الاهی است، از جمله این دو اسم [[مبارک]]: {{متن حدیث|يَا عَدْلُ يَا حَكِيمُ}}. [[مهدی]] تجسم اعلای [[حق]]، و تحقق والای [[عدل]] است. اوست که [[جهان]] آکنده از [[بیداد]] را آکنده از داد می‌سازد، و [[عدل]] خدایی را در همه‌جا و همه سوی سرایت می‌دهد. و او [[مظهر]] [[دادگری فراگیر]] است.
::::::به‌طور کلی، تداعی موضوع [[عدل]] و [[عدالت]] و جهانگیر شدن آن، از [[انتظار]]، جزء بدیهیات است.[[انتظار]]، یعنی [[چشم به راه]] [[امامی]] داشتن که چون بیاید [[جهان]] را از [[عدل و داد]] مملو سازد، از آن پس که از [[ظلم و جور]] مملو شده باشد.
::::::به‌طور کلی، تداعی موضوع [[عدل]] و [[عدالت]] و جهانگیر شدن آن، از [[انتظار]]، جزء بدیهیات است.[[انتظار]]، یعنی [[چشم به راه]] امامی داشتن که چون بیاید [[جهان]] را از [[عدل و داد]] مملو سازد، از آن پس که از [[ظلم و جور]] مملو شده باشد.
:::::*'''بُعد [[معاد]]:''' [[معاد]]، بازگشت [[انسان]] به نزد [[خدا]]، و ورود به [[جهان]] پایدار، و شروع [[زندگی]] اصلی و حیات [[خالص]] است. [[مرگ]] دروازه این راه است. [[انسان]] از هنگام [[احتضار]] (یعنی حاضر شدن [[مرگ]] و رسیدن مقدمات [[مرگ]])، در جریان حیات بعدی خویش قرار می‌گیرد، و عالم دیگر او آغاز می‌گردد. [[انسان]] با [[مرگ]]، هست می‌شود، از هستی مخلوط و ناقص و ناپایدار، به هستی [[خالص]] و کامل و پایدار منتقل می‌گردد. از قطار سریع السیر [[زندگی]] در این [[جهان]]، به ایستگاه رسیدگی به کارنامه دوران سفر پا می‌نهد، و سپس وارد [[شهر]] [[زندگی]] همیشگی می‌شود. دوران حیات [[انسان]]، یک کلاس است و یک [[امتحان]]، [[مرگ]] اعلام ختم جلسه [[امتحان]] است. [[رستاخیز]]، روز نمره‌خوانی است و اعلام نتیجه....
:::::*'''بُعد [[معاد]]:''' [[معاد]]، بازگشت [[انسان]] به نزد [[خدا]]، و ورود به [[جهان]] پایدار، و شروع [[زندگی]] اصلی و حیات [[خالص]] است. [[مرگ]] دروازه این راه است. [[انسان]] از هنگام [[احتضار]] (یعنی حاضر شدن [[مرگ]] و رسیدن مقدمات [[مرگ]])، در جریان حیات بعدی خویش قرار می‌گیرد، و عالم دیگر او آغاز می‌گردد. [[انسان]] با [[مرگ]]، هست می‌شود، از هستی مخلوط و ناقص و ناپایدار، به هستی [[خالص]] و کامل و پایدار منتقل می‌گردد. از قطار سریع السیر [[زندگی]] در این [[جهان]]، به ایستگاه رسیدگی به کارنامه دوران سفر پا می‌نهد، و سپس وارد [[شهر]] [[زندگی]] همیشگی می‌شود. دوران حیات [[انسان]]، یک کلاس است و یک [[امتحان]]، [[مرگ]] اعلام ختم جلسه [[امتحان]] است. [[رستاخیز]]، روز نمره‌خوانی است و اعلام نتیجه....
::::::به هرحال، در امر [[انتظار]]، اصل [[اعتقادی]] بسیار مهم "[[معاد]]"، و بازگشت مسئولانه به نزد [[خداوند]]، همواره حضور دارد. این حضور در سه جهت نمودار است:
::::::به هرحال، در امر [[انتظار]]، اصل [[اعتقادی]] بسیار مهم "[[معاد]]"، و بازگشت مسئولانه به نزد [[خداوند]]، همواره حضور دارد. این حضور در سه جهت نمودار است:
خط ۴۶: خط ۴۶:
#بعد [[قرآن]]: امر مهم دیگری که هر منتظری باید متوجه آن باشد، [[کتاب خدا]] و [[قرآن کریم]] است. [[حضرت مهدی]] {{ع}}، زنده کنندۀ همۀ [[احکام]] [[قرآن]] است. [[انسان]] [[منتظر]]، همواره، این [[آرمان]] را در [[دل]] زنده می‌دارد، که روزی با [[ظهور مهدی]] [[آل محمد]] {{صل}} و آخرین خلیفۀ آورندۀ [[قرآن]]، [[احکام]] [[قرآن]] جاری شود و [[قرآن]] در سراسر [[جهان]] [[حاکمیت]] باید و [[کتاب آسمانی]]، برنامه [[زندگی]] [[انسان]] زمینی گردد. بدین‌گونه، توجه به [[قرآن کریم]] و [[نورانیت]] و [[هدایت]] [[قرآن]] نیز، جزء مسائل عمدۀ [[انتظار]] است<ref>ر.ک. شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۷۹-۸۴؛ مهدوی‌فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۱۹۷-۲۰۰.</ref>.  
#بعد [[قرآن]]: امر مهم دیگری که هر منتظری باید متوجه آن باشد، [[کتاب خدا]] و [[قرآن کریم]] است. [[حضرت مهدی]] {{ع}}، زنده کنندۀ همۀ [[احکام]] [[قرآن]] است. [[انسان]] [[منتظر]]، همواره، این [[آرمان]] را در [[دل]] زنده می‌دارد، که روزی با [[ظهور مهدی]] [[آل محمد]] {{صل}} و آخرین خلیفۀ آورندۀ [[قرآن]]، [[احکام]] [[قرآن]] جاری شود و [[قرآن]] در سراسر [[جهان]] [[حاکمیت]] باید و [[کتاب آسمانی]]، برنامه [[زندگی]] [[انسان]] زمینی گردد. بدین‌گونه، توجه به [[قرآن کریم]] و [[نورانیت]] و [[هدایت]] [[قرآن]] نیز، جزء مسائل عمدۀ [[انتظار]] است<ref>ر.ک. شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۷۹-۸۴؛ مهدوی‌فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۱۹۷-۲۰۰.</ref>.  
#بعد [[امامت]]: این بعد نیز در [[انتظار]] به خوبی روشن است. [[حضرت مهدی]] {{ع}}، خاتم [[ائمه طاهرین]] است. [[امامان]] پیشین، یکایک او را یاد کرده‌اند. او [[فرزند]] آنان و یادگار ایشان و ادامه دهندۀ راه آنان است. [[حضرت مهدی]] {{ع}}، [[مظهر]] [[قائم]] جاری [[امامت]] است و [[قطب]] نمای حرکت در اقیانوس بزرگ هستی، مشعل راه حیات و [[تکلیف]]. [[وجود حضرت مهدی]] {{ع}}، [[انتظار ظهور]] او، بزرگترین تأکید است بر اصل [[اعتقادی]] [[امامت]] و [[رهبری]]<ref>ر.ک. شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۷۹-۸۴؛ مهدوی‌فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۱۹۷-۲۰۰.</ref>. در [[روایات]] و [[تعالیم]] [[ائمه طاهرین]] {{ع}} تأکید شده است بر اینکه در [[عصر غیبت]]، راه [[امامان]] را بپیمایید، از [[تعالیم]] و [[احکام]] آنان [[پیروی]] کنید، به تولای آنان (قرار گرفتن در خط آنان و [[دوستان]] و [[پیران]] آنان) چنگ در زنید، و از [[دشمنان]] و [[مخالفان]] آنان و قرار گرفتن در خط [[مخالفان]] تبرا جوئید، و کناره بگیرید.  
#بعد [[امامت]]: این بعد نیز در [[انتظار]] به خوبی روشن است. [[حضرت مهدی]] {{ع}}، خاتم [[ائمه طاهرین]] است. [[امامان]] پیشین، یکایک او را یاد کرده‌اند. او [[فرزند]] آنان و یادگار ایشان و ادامه دهندۀ راه آنان است. [[حضرت مهدی]] {{ع}}، [[مظهر]] [[قائم]] جاری [[امامت]] است و [[قطب]] نمای حرکت در اقیانوس بزرگ هستی، مشعل راه حیات و [[تکلیف]]. [[وجود حضرت مهدی]] {{ع}}، [[انتظار ظهور]] او، بزرگترین تأکید است بر اصل [[اعتقادی]] [[امامت]] و [[رهبری]]<ref>ر.ک. شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۷۹-۸۴؛ مهدوی‌فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۱۹۷-۲۰۰.</ref>. در [[روایات]] و [[تعالیم]] [[ائمه طاهرین]] {{ع}} تأکید شده است بر اینکه در [[عصر غیبت]]، راه [[امامان]] را بپیمایید، از [[تعالیم]] و [[احکام]] آنان [[پیروی]] کنید، به تولای آنان (قرار گرفتن در خط آنان و [[دوستان]] و [[پیران]] آنان) چنگ در زنید، و از [[دشمنان]] و [[مخالفان]] آنان و قرار گرفتن در خط [[مخالفان]] تبرا جوئید، و کناره بگیرید.  
#بعد [[عدل]]: بعد [[عدل]] و [[دادگری]] و توجه به آن نیز در مسئله [[انتظار]]، بسیار روشن است. [[انتظار حضرت مهدی]] {{ع}} [[انتظار ظهور]] [[عدل]] است، [[عدل جهانی]]، [[عدل]] آفاقی و انفسی. [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[مظهر]] اسماء [[الهی]] است، از جمله دو اسم [[مبارک]]: "یا عدلُ یا [[حکیم]]". [[حضرت مهدی]] {{ع}} تجسم اعلای [[حق]] و تحقق والای [[عدل]] است. اوست که [[جهان]] آکنده از [[بیداد]] را آکنده از داد می‌سازد و [[عدل]] خدایی را در همه جا و همه سوی سرایت می‌دهد. او [[مظهر]] [[دادگری فراگیر]] است. تداعی موضوع [[عدل]] و [[عدالت]] است و جهانگیر شدن آن، از [[انتظار]]، جزء بدیهیات است. [[انتظار]]، یعنی [[چشم به راه]] [[امامی]] داشتن که چون بیاید [[جهان]] را از [[عدل و داد]] مملو سازد پس از آنکه از [[ظلم و جور]] پر شده باشد<ref>ر.ک. شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۷۹-۸۴؛ مهدوی‌فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۱۹۷-۲۰۰.</ref>.
#بعد [[عدل]]: بعد [[عدل]] و [[دادگری]] و توجه به آن نیز در مسئله [[انتظار]]، بسیار روشن است. [[انتظار حضرت مهدی]] {{ع}} [[انتظار ظهور]] [[عدل]] است، [[عدل جهانی]]، [[عدل]] آفاقی و انفسی. [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[مظهر]] اسماء [[الهی]] است، از جمله دو اسم [[مبارک]]: "یا عدلُ یا [[حکیم]]". [[حضرت مهدی]] {{ع}} تجسم اعلای [[حق]] و تحقق والای [[عدل]] است. اوست که [[جهان]] آکنده از [[بیداد]] را آکنده از داد می‌سازد و [[عدل]] خدایی را در همه جا و همه سوی سرایت می‌دهد. او [[مظهر]] [[دادگری فراگیر]] است. تداعی موضوع [[عدل]] و [[عدالت]] است و جهانگیر شدن آن، از [[انتظار]]، جزء بدیهیات است. [[انتظار]]، یعنی [[چشم به راه]] امامی داشتن که چون بیاید [[جهان]] را از [[عدل و داد]] مملو سازد پس از آنکه از [[ظلم و جور]] پر شده باشد<ref>ر.ک. شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۷۹-۸۴؛ مهدوی‌فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۱۹۷-۲۰۰.</ref>.
#بعد [[معاد]]: [[معاد]]، بازگشت [[انسان]] به نزد [[خدا]]، ورود به [[جهان]] پایدار، و شروع [[زندگی]] اصلی است. در امر [[انتظار]]، اصل [[اعتقادی]] بسیار مهم [[معاد]] و بازگشت مسئولانه به نزد [[خداوند]]، همواره حضور دارد<ref>ر.ک. شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۷۹-۸۴؛ مهدوی‌فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۱۹۷-۲۰۰.</ref>. این حضور در سه جهت نمودار است:   
#بعد [[معاد]]: [[معاد]]، بازگشت [[انسان]] به نزد [[خدا]]، ورود به [[جهان]] پایدار، و شروع [[زندگی]] اصلی است. در امر [[انتظار]]، اصل [[اعتقادی]] بسیار مهم [[معاد]] و بازگشت مسئولانه به نزد [[خداوند]]، همواره حضور دارد<ref>ر.ک. شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۷۹-۸۴؛ مهدوی‌فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۱۹۷-۲۰۰.</ref>. این حضور در سه جهت نمودار است:   
##[[مهدی]] {{ع}} به [[هنگام ظهور]]، [[ستمگران]] را [[کیفر]] می‌دهد و [[ظالمان]] را به سزای [[اعمال]] خود می‌رساند و این خود نمونه‌ای است از چگونگی [[معاد]] و [[رستاخیز]]<ref>ر.ک. محمد رضا حکیمی، خورشید مغرب ص ۳۳۳. </ref>.  
##[[مهدی]] {{ع}} به [[هنگام ظهور]]، [[ستمگران]] را [[کیفر]] می‌دهد و [[ظالمان]] را به سزای [[اعمال]] خود می‌رساند و این خود نمونه‌ای است از چگونگی [[معاد]] و [[رستاخیز]]<ref>ر.ک. محمد رضا حکیمی، خورشید مغرب ص ۳۳۳. </ref>.  
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش