نبوت در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰٬۱۰۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ ژوئن ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'کنده' به 'کنده')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
==مقدمه==
==مقدمه==
*[[اعتقاد]] به [[نبوت]] از مهم‌ترین اصول [[ادیان الهی]] به‌شمار می‌رود. [[رسول]]، معلمی است برای [[بشر]] که حقایق را از غیر [[بشر]] دریافته است و [[بندگان]] را به [[پرستش]] و [[اطاعت]] از [[خداوند]] [[دعوت]] می‌کند. در [[تعالیم اسلامی]]، [[پیامبران]] هم بیدارگران [[جامعه]] هستند و هم [[مصلحان]] آن؛ هم آموزگاران معارف‌اند و هم‌برپادارندگان [[عدالت]]. [[اطاعت]] از [[پیامبران]] در امتداد اقرار به [[یگانگی خداوند]] به‌شمار می‌آید و [[بندگی]] [[خداوند]] در [[اطاعت]] از فرستادگان او تحقق می‌یابد و [[سرپیچی]] از [[فرمان]] [[پیامبران]] به [[شرک]] در [[عبودیت]] می‌انجامد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 819.</ref>.
*[[اعتقاد]] به [[نبوت]] از مهم‌ترین اصول [[ادیان الهی]] به‌شمار می‌رود. [[رسول]]، معلمی است برای [[بشر]] که حقایق را از غیر [[بشر]] دریافته است و [[بندگان]] را به [[پرستش]] و [[اطاعت]] از [[خداوند]] [[دعوت]] می‌کند. در [[تعالیم اسلامی]]، [[پیامبران]] هم بیدارگران [[جامعه]] هستند و هم [[مصلحان]] آن؛ هم آموزگاران معارف‌اند و هم‌برپادارندگان [[عدالت]]. [[اطاعت]] از [[پیامبران]] در امتداد اقرار به [[یگانگی خداوند]] به‌شمار می‌آید و [[بندگی]] [[خداوند]] در [[اطاعت]] از فرستادگان او تحقق می‌یابد و [[سرپیچی]] از [[فرمان]] [[پیامبران]] به [[شرک]] در [[عبودیت]] می‌انجامد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 819.</ref>.
*در [[اسلام]]، اقرار به دو اصل [[توحید]] و [[نبوت]] (شهادتین) دروازه ورود به این [[دین]] آسمانی است و چنان ارزشی دارد که بدون آن هیچ عملی پذیرفته نیست. [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: و گواهی می‌دهیم که خدایی نیست جز [[خدای یکتا]]، نه شریکی دارد و نه همتایی؛ و گواهی می‌دهیم که [[حضرت محمد]] {{صل}} [[بنده]] و فرستاده اوست. این دو گواهی (شهادتین) گفتار را بالا می‌برند و [[کردار]] و عمل را به پیشگاه [[خدا]] می‌رسانند. ترازویی که این دو گواهی را در آن نهند سبک نباشد و اگر بردارند با چیز دیگری سنگین نشود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۱۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 819.</ref>.
*در [[اسلام]]، اقرار به دو اصل [[توحید]] و [[نبوت]] (شهادتین) دروازه ورود به این [[دین]] آسمانی است و چنان ارزشی دارد که بدون آن هیچ عملی پذیرفته نیست. [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: و گواهی می‌دهیم که خدایی نیست جز [[خدای یکتا]]، نه شریکی دارد و نه همتایی؛ و گواهی می‌دهیم که [[حضرت محمد]] {{صل}} [[بنده]] و فرستاده اوست. این دو گواهی (شهادتین) گفتار را بالا می‌برند و [[کردار]] و عمل را به پیشگاه [[خدا]] می‌رسانند. ترازویی که این دو گواهی را در آن نهند سبک نباشد و اگر بردارند با چیز دیگری سنگین نشود<ref>{{متن حدیث|وَ نَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، شَهَادَتَيْنِ تُصْعِدَانِ الْقَوْلَ وَ تَرْفَعَانِ الْعَمَلَ، لَا يَخِفُّ مِيزَانٌ تُوضَعَانِ فِيهِ وَ لَا يَثْقُلُ مِيزَانٌ تُرْفَعَانِ [مِنْهُ] عَنْهُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۱۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 819.</ref>.


==جایگاه آموزه‌های [[علوی]] در [[شناخت]] ابعاد بحث نبوت==
==جایگاه آموزه‌های [[علوی]] در [[شناخت]] ابعاد بحث نبوت==
*نکته بسیار مهم در مباحث مربوط به [[نبوت]]، به‌ویژه [[نبوت خاصه]]، توجه به [[جایگاه]] بی‌مانند [[امام علی]] {{ع}} در [[تبیین]] جوانب این بحث است. هیچ‌کس مانند ایشان، با [[آخرین سفیر]] [[الهی]] محشور نبوده است. [[دانشمندان]] [[فریقین]] تصریح کرده‌اند که آن [[حضرت]] نخستین [[مسلمان]] و [[مؤمن]] به [[رسول خدا]] {{صل}} و همواره در طول [[رسالت]]، مصاحب و مدافع خستگی‌ناپذیر [[پیامبر]] {{صل}} بود و از ابتدای [[رسالت]] تا پایان آن به‌عنوان برادر و [[جانشین پیامبر]] اکرم {{صل}} معرفی شده است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴ و نامه ۴۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 819.</ref>.
*نکته بسیار مهم در مباحث مربوط به [[نبوت]]، به‌ویژه [[نبوت خاصه]]، توجه به [[جایگاه]] بی‌مانند [[امام علی]] {{ع}} در [[تبیین]] جوانب این بحث است. هیچ‌کس مانند ایشان، با [[آخرین سفیر]] [[الهی]] محشور نبوده است. [[دانشمندان]] [[فریقین]] تصریح کرده‌اند که آن [[حضرت]] نخستین [[مسلمان]] و [[مؤمن]] به [[رسول خدا]] {{صل}} و همواره در طول [[رسالت]]، مصاحب و مدافع خستگی‌ناپذیر [[پیامبر]] {{صل}} بود و از ابتدای [[رسالت]] تا پایان آن به‌عنوان برادر و [[جانشین پیامبر]] اکرم {{صل}} معرفی شده است<ref>{{متن حدیث|وَ قَدْ عَلِمْتُمْ مَوْضِعِی مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ( صلی‏الله‏علیه‏وآله  )بِالْقَرَابَةِ الْقَرِیبَةِ وَ الْمَنْزِلَةِ الْخَصِیصَةِ وَضَعَنِی فِی حِجْرِهِ وَ أَنَا وَلَدٌ یَضُمُّنِی إِلَی صَدْرِهِ وَ یَکْنُفُنِی فِی فِرَاشِهِ وَ یُمِسُّنِی جَسَدَهُ وَ یُشِمُّنِی عَرْفَهُ وَ کَانَ یَمْضَغُ الشَّیْ‏ءَ ثُمَّ یُلْقِمُنِیهِ وَ مَا وَجَدَ لِی کَذْبَةً فِی قَوْلٍ وَ لَا خَطْلَةً فِی فِعْلٍ وَ لَقَدْ قَرَنَ اللَّهُ بِهِ ( صلی‏الله‏علیه‏وآله  )مِنْ لَدُنْ أَنْ کَانَ فَطِیماً أَعْظَمَ مَلَکٍ مِنْ مَلَائِکَتِهِ یَسْلُکُ بِهِ طَرِیقَ الْمَکَارِمِ وَ مَحَاسِنَ أَخْلَاقِ الْعَالَمِ لَیْلَهُ وَ نَهَارَهُ وَ لَقَدْ کُنْتُ أَتَّبِعُهُ اتِّبَاعَ الْفَصِیلِ أَثَرَ أُمِّهِ یَرْفَعُ لِی فِی کُلِّ یَوْمٍ مِنْ أَخْلَاقِهِ عَلَماً وَ یَأْمُرُنِی بِالِاقْتِدَاءِ بِهِ وَ لَقَدْ کَانَ یُجَاوِرُ فِی کُلِّ سَنَةٍ بِحِرَاءَ فَأَرَاهُ وَ لَا یَرَاهُ غَیْرِی وَ لَمْ یَجْمَعْ بَیْتٌ وَاحِدٌ یَوْمَئِذٍ فِی الْإِسْلَامِ غَیْرَ رَسُولِ اللَّهِ ( صلی‏الله‏علیه‏وآله  )وَ خَدِیجَةَ وَ أَنَا ثَالِثُهُمَا أَرَی نُورَ الْوَحْیِ وَ الرِّسَالَةِ وَ أَشُمُّ رِیحَ النُّبُوَّةِ وَ لَقَدْ سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّیْطَانِ حِینَ نَزَلَ الْوَحْیُ عَلَیْهِ ( صلی‏الله‏علیه‏وآله  )فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا هَذِهِ الرَّنَّةُ فَقَالَ هَذَا الشَّیْطَانُ قَدْ أَیِسَ مِنْ عِبَادَتِهِ إِنَّکَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَی مَا أَرَی إِلَّا أَنَّکَ لَسْتَ بِنَبِیٍّ وَ لَکِنَّکَ لَوَزِیرٌ وَ إِنَّکَ لَعَلَی خَیْرٍ وَ لَقَدْ کُنْتُ مَعَهُ ( صلی‏الله‏علیه‏وآله  )لَمَّا أَتَاهُ الْمَلَأُ مِنْ قُرَیْشٍ فَقَالُوا لَهُ یَا مُحَمَّدُ إِنَّکَ قَدِ ادَّعَیْتَ عَظِیماً لَمْ یَدَّعِهِ آبَاؤُکَ وَ لَا أَحَدٌ مِنْ بَیْتِکَ وَ نَحْنُ نَسْأَلُکَ أَمْراً إِنْ أَنْتَ أَجَبْتَنَا إِلَیْهِ وَ أَرَیْتَنَاهُ عَلِمْنَا أَنَّکَ نَبِیٌّ وَ رَسُولٌ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ عَلِمْنَا أَنَّکَ سَاحِرٌ کَذَّاب}}؛ نهج البلاغه، خطبه ١٩٢و نامه ۴۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 819.</ref>.


==دلایل [[نیاز انسان‌ها]] به [[رسولان]] الهی==
==دلایل [[نیاز انسان‌ها]] به [[رسولان]] الهی==
*[[انسان‌ها]] نسبت به بسیاری از مسائل مهم و حیاتی مربوط به [[آفرینش]] خود و سایر مخلوقات، دچار [[غفلت]] یا جهالت‌اند. از این‌رو بدون تذکار و [[تعلیم]] نمی‌توانند به همه حقایق لازم برای کمال و [[سعادت]] خویش دست یابند. دو ویژگی [[فراموشی]] و [[جهل]]، [[انسان‌ها]] را [[نیازمند]] مذکر و معلم می‌کند. [[خداوند متعال]] این [[نیاز]] [[بشر]] را با [[بعثت پیامبران]]، به [[بهترین]] شکل تأمین کرده است. از این‌رو [[ارسال پیامبران]]، [[نعمت]] و [[لطف]] [[پروردگار]] نسبت به [[بندگان]] است. بر این اساس، [[دانشمندان]] [[مسلمان]]، [[برهان لطف]] را برای [[ضرورت]] وجود [[انبیا]] اقامه کرده‌اند. این موضوع در برخی عبارات [[نهج البلاغه]] مورد اشاره قرار گرفته است که تحت دو عنوان زیر بررسی می‌شود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 820.</ref>.
*[[انسان‌ها]] نسبت به بسیاری از مسائل مهم و حیاتی مربوط به [[آفرینش]] خود و سایر مخلوقات، دچار [[غفلت]] یا جهالت‌اند. از این‌رو بدون تذکار و [[تعلیم]] نمی‌توانند به همه حقایق لازم برای کمال و [[سعادت]] خویش دست یابند. دو ویژگی [[فراموشی]] و [[جهل]]، [[انسان‌ها]] را [[نیازمند]] مذکر و معلم می‌کند. [[خداوند متعال]] این [[نیاز]] [[بشر]] را با [[بعثت پیامبران]]، به [[بهترین]] شکل تأمین کرده است. از این‌رو [[ارسال پیامبران]]، [[نعمت]] و [[لطف]] [[پروردگار]] نسبت به [[بندگان]] است. بر این اساس، [[دانشمندان]] [[مسلمان]]، [[برهان لطف]] را برای [[ضرورت]] وجود [[انبیا]] اقامه کرده‌اند. این موضوع در برخی عبارات [[نهج البلاغه]] مورد اشاره قرار گرفته است که تحت دو عنوان زیر بررسی می‌شود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 820.</ref>.
===غفلت‌پذیری [[عقل]] [[آدمی]] و [[نیاز]] او به رسولی بیدارکننده===
===غفلت‌پذیری [[عقل]] [[آدمی]] و [[نیاز]] او به رسولی بیدارکننده===
*در آموزه‌های [[حضرت امیر]] {{ع}} [[عقل]] در عین [[حجیت]] مستقل خود، [[نیازمند]] [[تعلیم]] است. به تعبیر دیگر، [[عقل انسان]] مانند چراغ روشنی است که باید گردوغبار را از سیمای آن زدود تا [[نور]] آن [[آشکار]] شود. این زدودن کار [[انبیا]] و اولیاست. از این‌رو در [[خطبه]] اول [[نهج البلاغه]] درباره رهاورد [[بعثت انبیا]] فرمود: [[خداوند]] [[پیامبران]] خود را میان خلقش [[مبعوث]] فرمود و آن‌ها را پی‌درپی به سویشان اعزام کرد تا [[وفاداری]] به [[پیمان]] [[فطرت]] را از آنان بازجویند و [[نعمت]] فراموش‌شده را به یادشان آورند و با [[ابلاغ]] [[احکام الهی]]، [[حجت خدا]] را بر آن‌ها تمام کنند و گنج‌های [[پنهان]] [[عقل‌ها]] را [[آشکار]] سازند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 820.</ref>.
*در آموزه‌های [[حضرت امیر]] {{ع}} [[عقل]] در عین [[حجیت]] مستقل خود، [[نیازمند]] [[تعلیم]] است. به تعبیر دیگر، [[عقل انسان]] مانند چراغ روشنی است که باید گردوغبار را از سیمای آن زدود تا [[نور]] آن [[آشکار]] شود. این زدودن کار [[انبیا]] و اولیاست. از این‌رو در [[خطبه]] اول [[نهج البلاغه]] درباره رهاورد [[بعثت انبیا]] فرمود: [[خداوند]] [[پیامبران]] خود را میان خلقش [[مبعوث]] فرمود و آن‌ها را پی‌درپی به سویشان اعزام کرد تا [[وفاداری]] به [[پیمان]] [[فطرت]] را از آنان بازجویند و [[نعمت]] فراموش‌شده را به یادشان آورند و با [[ابلاغ]] [[احکام الهی]]، [[حجت خدا]] را بر آن‌ها تمام کنند و گنج‌های [[پنهان]] [[عقل‌ها]] را [[آشکار]] سازند<ref>{{متن حدیث|فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ يُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِيَّ نِعْمَتِهِ وَ يَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْلِيغِ وَ يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 820.</ref>.
*به‌کارگیری واژه دفائن در [[کلام امام]] {{ع}} استعاره لطیفی است، چون گوهرهای [[خرد]] و نتایج [[اندیشه]] در وجود [[انسان‌ها]] به‌صورت بالقوه موجود است و به گنجینه‌های نهفته شباهت دارد و استعاره آوردن دفینه برای آن‌ها، شکلی زیبا یافته است. این‌که [[امام علی]] {{ع}} [[معارف]] [[عقلی]] را به گنج‌های زیر [[خاک]] [[تشبیه]] کرده که [[پیامبران]] عهده‌دار استخراج آن هستند، حاکی از نقش [[رسولان الهی]] در [[بیداری]] و غفلت‌زدایی از چهره عقل‌هاست. البته [[عقل]]، پس از این هویدایی، شیفته و همراه بیدارکننده خویش خواهد شد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 820.</ref>.
*به‌کارگیری واژه دفائن در [[کلام امام]] {{ع}} استعاره لطیفی است، چون گوهرهای [[خرد]] و نتایج [[اندیشه]] در وجود [[انسان‌ها]] به‌صورت بالقوه موجود است و به گنجینه‌های نهفته شباهت دارد و استعاره آوردن دفینه برای آن‌ها، شکلی زیبا یافته است. این‌که [[امام علی]] {{ع}} [[معارف]] [[عقلی]] را به گنج‌های زیر [[خاک]] [[تشبیه]] کرده که [[پیامبران]] عهده‌دار استخراج آن هستند، حاکی از نقش [[رسولان الهی]] در [[بیداری]] و غفلت‌زدایی از چهره عقل‌هاست. البته [[عقل]]، پس از این هویدایی، شیفته و همراه بیدارکننده خویش خواهد شد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 820.</ref>.
===عدم [[احاطه علمی]] [[انسان]] بر تمام [[مصالح]] و [[مفاسد]] اعمالش===
===عدم [[احاطه علمی]] [[انسان]] بر تمام [[مصالح]] و [[مفاسد]] اعمالش===
*یک نگاه اجمالی به [[رفتار]] [[انسان‌ها]] در طول [[تاریخ]]، گویای آن است که [[انسان]] تنها با تکیه بر [[عقل]] خود نمی‌تواند به تمام سودها و زیان‌های [[اعمال]] خود واقف شود. تغییرات مداوم نظریات و الگوهایی که [[بشر]]، مجرد از آموزه‌های وحیانی، برای خویش وضع کرده، [[شاهد]] همین مدعاست. [[انسان‌ها]] نمی‌توانند به آثار [[اعمال]] و [[رفتار]] خود بر خویشتن و سایر [[انسان‌ها]] و نیز بر کل [[آفرینش]]، اعم از [[دنیا]]، [[برزخ]] و [[آخرت]] پی ببرند. قطعاً [[انسان]] [[علم]] با چنین اطلاقی ندارد و تنها [[آفریدگار]] او از این امور [[آگاه]] است. از این‌رو باید پیامبرانی باشند که به [[تعلیم]] [[خداوند]]، ضمن بیدار ساختن [[عقل‌ها]]، [[انسان‌ها]] را از سود زیان ناشی از رفتارهای آن‌ها که از حوزه [[ادراک]] [[عقلی]] آن‌ها خارج است، [[آگاه]] سازند. [[امام]] {{ع}} در این‌باره فرمود: پس همانا [[خدای سبحان]] شما را بیهوده نیافریده و به حال خود وانگذاشته و در [[گمراهی]] و کوری رها نساخته است. کردارتان را بیان فرموده و از [[اعمال]] شما با خبر است و سرآمد [[زندگی]] شما را مشخص کرده و "کتابی بر شما نازل کرده که روشنگر همه‌چیز است." پیامبرش را مدتی در میان شما قرار داد تا برای او و شما، [[دین]] را به اکمال رساند و آنچه در [[قرآن]] نازل شد و مایه [[رضای الهی]] است، تحقق بخشد. با زبان پیامبرش، کارهای خوشایند و ناخوشایند و بایدها و نبایدها را [[ابلاغ]] کرد، [[اوامر و نواهی]] را [[آموزش]] داد و راه عذر را بر شما بست و [[حجت]] را تمام کرد. پیش از [[کیفر]]، شما را تهدید کرد و از عذاب‌های [[سختی]] که پیش رو دارید، ترساند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۶۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 820-821.</ref>.
*یک نگاه اجمالی به [[رفتار]] [[انسان‌ها]] در طول [[تاریخ]]، گویای آن است که [[انسان]] تنها با تکیه بر [[عقل]] خود نمی‌تواند به تمام سودها و زیان‌های [[اعمال]] خود واقف شود. تغییرات مداوم نظریات و الگوهایی که [[بشر]]، مجرد از آموزه‌های وحیانی، برای خویش وضع کرده، [[شاهد]] همین مدعاست. [[انسان‌ها]] نمی‌توانند به آثار [[اعمال]] و [[رفتار]] خود بر خویشتن و سایر [[انسان‌ها]] و نیز بر کل [[آفرینش]]، اعم از [[دنیا]]، [[برزخ]] و [[آخرت]] پی ببرند. قطعاً [[انسان]] [[علم]] با چنین اطلاقی ندارد و تنها [[آفریدگار]] او از این امور [[آگاه]] است. از این‌رو باید پیامبرانی باشند که به [[تعلیم]] [[خداوند]]، ضمن بیدار ساختن [[عقل‌ها]]، [[انسان‌ها]] را از سود زیان ناشی از رفتارهای آن‌ها که از حوزه [[ادراک]] [[عقلی]] آن‌ها خارج است، [[آگاه]] سازند. [[امام]] {{ع}} در این‌باره فرمود: پس همانا [[خدای سبحان]] شما را بیهوده نیافریده و به حال خود وانگذاشته و در [[گمراهی]] و کوری رها نساخته است. کردارتان را بیان فرموده و از [[اعمال]] شما با خبر است و سرآمد [[زندگی]] شما را مشخص کرده و "کتابی بر شما نازل کرده که روشنگر همه‌چیز است." پیامبرش را مدتی در میان شما قرار داد تا برای او و شما، [[دین]] را به اکمال رساند و آنچه در [[قرآن]] نازل شد و مایه [[رضای الهی]] است، تحقق بخشد. با زبان پیامبرش، کارهای خوشایند و ناخوشایند و بایدها و نبایدها را [[ابلاغ]] کرد، [[اوامر و نواهی]] را [[آموزش]] داد و راه عذر را بر شما بست و [[حجت]] را تمام کرد. پیش از [[کیفر]]، شما را تهدید کرد و از عذاب‌های [[سختی]] که پیش رو دارید، ترساند<ref>{{متن حدیث|فَاللَّهَ اللَّهَ‏ أَيُّهَا النَّاسُ فِيمَا اسْتَحْفَظَكُمْ مِنْ كِتَابِهِ وَ اسْتَوْدَعَكُمْ مِنْ حُقُوقِهِ، فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ يَخْلُقْكُمْ عَبَثاً وَ لَمْ يَتْرُكْكُمْ سُدًى وَ لَمْ يَدَعْكُمْ فِي جَهَالَةٍ وَ لَا عَمًى، قَدْ سَمَّى آثَارَكُمْ وَ عَلِمَ أَعْمَالَكُمْ وَ كَتَبَ آجَالَكُمْ، وَ أَنْزَلَ عَلَيْكُمُ الْكِتَابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ عَمَّرَ فِيكُمْ نَبِيَّهُ أَزْمَاناً حَتَّى أَكْمَلَ لَهُ وَ لَكُمْ فِيمَا أَنْزَلَ مِنْ كِتَابِهِ دِينَهُ الَّذِي رَضِيَ لِنَفْسِهِ وَ أَنْهَى إِلَيْكُمْ عَلَى لِسَانِهِ مَحَابَّهُ مِنَ الْأَعْمَالِ وَ مَكَارِهَهُ وَ نَوَاهِيَهُ وَ أَوَامِرَهُ، وَ أَلْقَى إِلَيْكُمُ الْمَعْذِرَةَ وَ اتَّخَذَ عَلَيْكُمُ الْحُجَّةَ وَ قَدَّمَ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ وَ أَنْذَرَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ شَدِيدٍ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۶۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 820-821.</ref>.
*این عبارات، گویای آن است که [[پیامبران]] با تکیه بر اِخبار [[خداوند]]، تمام آنچه را که [[نیاز انسان‌ها]] برای [[نیل]] به [[سعادت]] است، بیان می‌کنند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 821.</ref>.
*این عبارات، گویای آن است که [[پیامبران]] با تکیه بر اِخبار [[خداوند]]، تمام آنچه را که [[نیاز انسان‌ها]] برای [[نیل]] به [[سعادت]] است، بیان می‌کنند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 821.</ref>.
===نیاز [[هدایتگر]] [[الهی]] برای راه‌یابی به [[کمالات]] و ایمنی از مهلکه‌های [[دنیا]] و آخرت===
===نیاز [[هدایتگر]] [[الهی]] برای راه‌یابی به [[کمالات]] و ایمنی از مهلکه‌های [[دنیا]] و آخرت===
*[[انسان]] با [[درک]] این [[حقیقت]] که آفریدگاری عالم و [[حکیم]] دارد، با این سؤال مواجه می‌شود که [[آفریدگار]] علیم و [[حکیم]]، چه قصدی از [[آفرینش]] او داشته است و [[انسان]] به‌عنوان مخلوق، چه کارهایی را باید در قبال [[خالق]] خویش انجام دهد و توانایی‌های شگرف خویش را چگونه می‌تواند شکوفا سازد. [[لطف]] و [[حکمت خداوند]] اقتضا می‌کند که قصد خود را از [[آفرینش انسان]]  برنامه رشد و کمال او بیان کند و [[آدمی]] را در [[شناخت]] و پیمودن مسیر تعالی و بالندگی ره نماید. همین موضوع است که [[ضرورت]] [[نیاز]] به [[پیامبران]] را [[آشکار]] می‌کند. از این‌رو نقش هدایتی [[پیامبران]]، به‌خصوص [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در بیانات [[امام]] {{ع}}، بسیار به‌چشم می‌خورد. [[امام]] درباره [[دعوت]] [[هدایتگر]] و بدعت‌زدای [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: [[خداوند]] پیامبرش را با نوری درخشان و برهانی [[آشکار]] و راهی روشن و کتابی [[هدایتگر]] برانگیخت... [[خدا]] او را با برهانی کامل و کافی و پندهای [[شفابخش]] و دعوتی جبران‌کننده کاستی‌ها فرستاد. با فرستادن [[پیامبر]] {{صل}} شریعت‌های ناشناخته را شناساند و ریشه بدعت‌های راه‌یافته در [[ادیان آسمانی]] را قطع کرد و [[احکام]] و مقررات [[الهی]] را بیان فرمود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۶۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 821.</ref>.
*[[انسان]] با [[درک]] این [[حقیقت]] که آفریدگاری عالم و [[حکیم]] دارد، با این سؤال مواجه می‌شود که [[آفریدگار]] علیم و [[حکیم]]، چه قصدی از [[آفرینش]] او داشته است و [[انسان]] به‌عنوان مخلوق، چه کارهایی را باید در قبال [[خالق]] خویش انجام دهد و توانایی‌های شگرف خویش را چگونه می‌تواند شکوفا سازد. [[لطف]] و [[حکمت خداوند]] اقتضا می‌کند که قصد خود را از [[آفرینش انسان]]  برنامه رشد و کمال او بیان کند و [[آدمی]] را در [[شناخت]] و پیمودن مسیر تعالی و بالندگی ره نماید. همین موضوع است که [[ضرورت]] [[نیاز]] به [[پیامبران]] را [[آشکار]] می‌کند. از این‌رو نقش هدایتی [[پیامبران]]، به‌خصوص [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در بیانات [[امام]] {{ع}}، بسیار به‌چشم می‌خورد. [[امام]] درباره [[دعوت]] [[هدایتگر]] و بدعت‌زدای [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: [[خداوند]] پیامبرش را با نوری درخشان و برهانی [[آشکار]] و راهی روشن و کتابی [[هدایتگر]] برانگیخت... [[خدا]] او را با برهانی کامل و کافی و پندهای [[شفابخش]] و دعوتی جبران‌کننده کاستی‌ها فرستاد. با فرستادن [[پیامبر]] {{صل}} شریعت‌های ناشناخته را شناساند و ریشه بدعت‌های راه‌یافته در [[ادیان آسمانی]] را قطع کرد و [[احکام]] و مقررات [[الهی]] را بیان فرمود<ref>{{متن حدیث|ابْتَعَثَهُ بِالنُّورِ الْمُضِيءِ وَ الْبُرْهَانِ الْجَلِيِّ وَ الْمِنْهَاجِ الْبَادِي وَ الْكِتَابِ الْهَادِي. أُسْرَتُهُ خَيْرُ أُسْرَةٍ وَ شَجَرَتُهُ خَيْرُ شَجَرَةٍ، أَغْصَانُهَا مُعْتَدِلَةٌ وَ ثِمَارُهَا مُتَهَدِّلَةٌ، مَوْلِدُهُ بِمَكَّةَ وَ هِجْرَتُهُ بِطَيْبَةَ، عَلَا بِهَا ذِكْرُهُ وَ امْتَدَّ مِنْهَا صَوْتُهُ، أَرْسَلَهُ بِحُجَّةٍ كَافِيَةٍ وَ مَوْعِظَةٍ شَافِيَةٍ وَ دَعْوَةٍ مُتَلَافِيَةٍ، أَظْهَرَ بِهِ الشَّرَائِعَ الْمَجْهُولَةَ وَ قَمَعَ بِهِ الْبِدَعَ الْمَدْخُولَةَ وَ بَيَّنَ بِهِ الْأَحْكَامَ الْمَفْصُولَةَ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۶۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 821.</ref>.
*هم‌چنین درباره [[رسالت پیامبر]] اکرم می‌فرماید: [[خدا]] او را با حجت‌های [[الزام]] کننده و [[پیروزی]] [[آشکار]] و راه روشن فرستاد. پس [[رسالت]] خود را آشکارا رساند، [[مردم]] ار به راه راست واداشت و آن را به همگان نشان داد، نشانه‌های [[هدایت]] را برافراشت و چراغ‌های روشن را بر سر راه [[آدمیان]] گرفت. رشته‌های [[اسلام]] را [[استوار]] و دستگیره‌های [[ایمان]] را محکم و پایدار کرد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۲۷؛ نیز نک: خطبه‌های ۱۰۷ و ۱۵۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 822.</ref>.
*هم‌چنین درباره [[رسالت پیامبر]] اکرم می‌فرماید: [[خدا]] او را با حجت‌های [[الزام]] کننده و [[پیروزی]] [[آشکار]] و راه روشن فرستاد. پس [[رسالت]] خود را آشکارا رساند، [[مردم]] ار به راه راست واداشت و آن را به همگان نشان داد، نشانه‌های [[هدایت]] را برافراشت و چراغ‌های روشن را بر سر راه [[آدمیان]] گرفت. رشته‌های [[اسلام]] را [[استوار]] و دستگیره‌های [[ایمان]] را محکم و پایدار کرد<ref>{{متن حدیث|وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ الصَّفِيُّ وَ أَمِينُهُ الرَّضِيُّ (صلى الله عليه و آله)؛ أَرْسَلَهُ بِوُجُوبِ الْحُجَجِ وَ ظُهُورِ الْفَلَجِ وَ إِيضَاحِ الْمَنْهَجِ؛ فَبَلَّغَ الرِّسَالَةَ صَادِعاً بِهَا، وَ حَمَلَ عَلَى الْمَحَجَّةِ دَالًّا عَلَيْهَا، وَ أَقَامَ أَعْلَامَ الِاهْتِدَاءِ وَ مَنَارَ الضِّيَاءِ، وَ جَعَلَ أَمْرَاسَ الْإِسْلَامِ مَتِينَةً، وَ عُرَى الْإِيمَانِ وَثِيقَةً}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۲۷؛ نیز نک: خطبه‌های ۱۰۷ و ۱۵۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 822.</ref>.
*[[امام]] درباره فرجام [[پیروی]] نکردن از [[دعوت الهی]] [[پیامبر]] فرموده است: پس پیروی‌کننده باید از [[پیامبر]] {{صل}} [[پیروی]] کند، به دنبال او راه رود و قدم برجای قدم او بگذارد، وگرنه از [[هلاکت]] ایمن نباشد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۵۹</ref>. این عبارت نشان می‌دهد که [[سلوک]] به دور از گژی‌ها در [[مسیر کمال]]، منحصر در [[پیروی از پیامبر]] {{صل}} است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 822.</ref>.
*[[امام]] درباره فرجام [[پیروی]] نکردن از [[دعوت الهی]] [[پیامبر]] فرموده است: پس پیروی‌کننده باید از [[پیامبر]] {{صل}} [[پیروی]] کند، به دنبال او راه رود و قدم برجای قدم او بگذارد، وگرنه از [[هلاکت]] ایمن نباشد<ref>{{متن حدیث|فَتَأَسَّى مُتَأَسٍّ بِنَبِيِّهِ وَ اقْتَصَّ أَثَرَهُ وَ وَلَجَ مَوْلِجَهُ وَ إِلَّا فَلَا يَأْمَنِ الْهَلَكَةَ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۵۹</ref>. این عبارت نشان می‌دهد که [[سلوک]] به دور از گژی‌ها در [[مسیر کمال]]، منحصر در [[پیروی از پیامبر]] {{صل}} است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 822.</ref>.


==ویژگی‌های پیامبران==
==ویژگی‌های پیامبران==
خط ۳۵: خط ۳۵:
*برخی از [[ویژگی‌های پیامبران]] [[الهی]] در [[کلام امام]] {{ع}} عبات‌اند از:
*برخی از [[ویژگی‌های پیامبران]] [[الهی]] در [[کلام امام]] {{ع}} عبات‌اند از:
===ارتباط با [[وحی]] الهی===
===ارتباط با [[وحی]] الهی===
*[[وحی]] در لغت به معنای القای سریع و پنهانی است و مراد از آن در بحث [[نبوت]]، انتقال حقایق از جانب [[خدا]] بر [[پیامبر]] است. البته در [[قرآن کریم]]، [[وحی]] به معنای [[الهام]] نیز به‌کار رفته است که در این مورد، اختصاصی به [[انبیا]] ندارد. آن معنا از [[وحی]] که مخصوص [[پیامبران]] است، همان [[وحی تشریعی]] است. [[حضرت علی]] {{ع}} در معرفی این‌گونه [[وحی]] می‌فرماید: [[خداوند]] [[پیامبران]] را همراه با وحیی که مخصوص ایشان است، برانگیخت<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 822.</ref>.
*[[وحی]] در لغت به معنای القای سریع و پنهانی است و مراد از آن در بحث [[نبوت]]، انتقال حقایق از جانب [[خدا]] بر [[پیامبر]] است. البته در [[قرآن کریم]]، [[وحی]] به معنای [[الهام]] نیز به‌کار رفته است که در این مورد، اختصاصی به [[انبیا]] ندارد. آن معنا از [[وحی]] که مخصوص [[پیامبران]] است، همان [[وحی تشریعی]] است. [[حضرت علی]] {{ع}} در معرفی این‌گونه [[وحی]] می‌فرماید: [[خداوند]] [[پیامبران]] را همراه با وحیی که مخصوص ایشان است، برانگیخت<ref>{{متن حدیث|بَعَثَ اللَّهُ رُسُلَهُ بِمَا خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۴۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 822.</ref>.
*در عبارت یاد شده، این‌گونه خاص [[وحی]] از وجوه تمایز [[پیامبران]] از دیگران است. بر اساس [[تعالیم]] [[علوی]]، سخن [[خداوند]] نزد [[پیامبران]] [[امانت]] است و آنان در آن [[خیانت]] نمی‌کنند و [[خداوند]] نسبت به ادای این [[امانت]] از ایشان [[پیمان وفاداری]] گرفته است:[[خداوند]] از میان [[فرزندان آدم]]، پیامبرانی را برگزید که [[پیمان]] [[وحی]] را از ایشان گرفت تا [[امانت]] [[رسالت]] را به [[مردم]] برسانند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 822.</ref>.
*در عبارت یاد شده، این‌گونه خاص [[وحی]] از وجوه تمایز [[پیامبران]] از دیگران است. بر اساس [[تعالیم]] [[علوی]]، سخن [[خداوند]] نزد [[پیامبران]] [[امانت]] است و آنان در آن [[خیانت]] نمی‌کنند و [[خداوند]] نسبت به ادای این [[امانت]] از ایشان [[پیمان وفاداری]] گرفته است:[[خداوند]] از میان [[فرزندان آدم]]، پیامبرانی را برگزید که [[پیمان]] [[وحی]] را از ایشان گرفت تا [[امانت]] [[رسالت]] را به [[مردم]] برسانند<ref>{{متن حدیث|وَ اصْطَفَى سُبْحَانَهُ مِنْ وَلَدِهِ أَنْبِيَاءَ، أَخَذَ عَلَى الْوَحْيِ مِيثَاقَهُمْ وَ عَلَى تَبْلِيغِ الرِّسَالَةِ أَمَانَتَهُمْ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 822.</ref>.
*آن [[حضرت]]، از [[رسول خدا]] {{صل}} با تعابیر {{متن حدیث|أَمِينُ وَحْيِه‏}}، {{متن حدیث| سَفِيرُ وَحْيِهِ }}، {{متن حدیث|أَمِينُهُ الرَّضِيُّ }}، {{متن حدیث|أَمِيناً عَلَى التَّنْزِيل‏}} و {{متن حدیث|أَمِينُكَ الْمَأْمُون‏}} یاد می‌کند<ref>به ترتیب در خطبه‌های: ۱۷۳، ۳۱۲، ۲۶۹، ۶۸ و ۱۰۱</ref>. [[مفسران]] نیز در [[تفسیر]] [[آیه]] ۵۱ سوره [[شوری]]، به [[تبیین]] اشکال مختلف [[وحی]] به [[انبیا]] {{ع}} پرداخته‌اند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 823.</ref>.
*آن [[حضرت]]، از [[رسول خدا]] {{صل}} با تعابیر {{متن حدیث|أَمِينُ وَحْيِه‏}}، {{متن حدیث| سَفِيرُ وَحْيِهِ }}، {{متن حدیث|أَمِينُهُ الرَّضِيُّ }}، {{متن حدیث|أَمِيناً عَلَى التَّنْزِيل‏}} و {{متن حدیث|أَمِينُكَ الْمَأْمُون‏}} یاد می‌کند<ref>به ترتیب در خطبه‌های: {{متن حدیث|وَ أَمِيناً عَلَى التَّنْزِيلِ}}؛ خطبه ٢٦؛ {{متن حدیث|فَهُوَ أَمِينُكَ الْمَأْمُونُ}}؛ خطبه ٧٢؛ {{متن حدیث|أَمِينُ وَحْيِهِ}}؛ ۱۷۳، ۳۱۲، ۲۶۹، ۶۸ و ۱۰۱</ref>. [[مفسران]] نیز در [[تفسیر]] [[آیه]] ۵۱ سوره [[شوری]]، به [[تبیین]] اشکال مختلف [[وحی]] به [[انبیا]] {{ع}} پرداخته‌اند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 823.</ref>.
===علم و [[قدرت]] الهی===
===علم و [[قدرت]] الهی===
*از ویژگی‌های مهم [[پیامبران]] و [[حجت‌های خداوند]] بر روی [[زمین]]، که ناشی از [[وحی]] است و منشأ [[کمالات]] دیگر ایشان به‌شمار می‌رود، [[علم]] و قدرتی است که [[خداوند]] به آنان موهبت کرده، چنان‌که در [[قرآن کریم]] [[خدای متعال]] [[علم]] و [[قدرت الهی]] را سبب [[انتخاب]] [[طالوت]] بیان می‌کند: گفت: [[خدا]] او را بر شما [[برگزیده]] و به [[دانش]] و [[توان]] او بیفزوده است و [[خدا]] پادشاهی‌اش را به هر که خواهد دهد که [[خدا]] دربرگیرنده و داناست<ref>{{متن قرآن| وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُواْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ }}؛ سوره بقره، آیه ۲۴۷؛ نیز نک: {{متن قرآن| وَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّت طَّائِفَةٌ مِّنْهُمْ أَن يُضِلُّوكَ وَمَا يُضِلُّونَ إِلاُّ أَنفُسَهُمْ وَمَا يَضُرُّونَكَ مِن شَيْءٍ وَأَنزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا }}؛ سوره نساء، آیه ۱۱۳.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 823.</ref>.
*از ویژگی‌های مهم [[پیامبران]] و [[حجت‌های خداوند]] بر روی [[زمین]]، که ناشی از [[وحی]] است و منشأ [[کمالات]] دیگر ایشان به‌شمار می‌رود، [[علم]] و قدرتی است که [[خداوند]] به آنان موهبت کرده، چنان‌که در [[قرآن کریم]] [[خدای متعال]] [[علم]] و [[قدرت الهی]] را سبب [[انتخاب]] [[طالوت]] بیان می‌کند: گفت: [[خدا]] او را بر شما [[برگزیده]] و به [[دانش]] و [[توان]] او بیفزوده است و [[خدا]] پادشاهی‌اش را به هر که خواهد دهد که [[خدا]] دربرگیرنده و داناست<ref>{{متن قرآن| وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُواْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ }}؛ سوره بقره، آیه ۲۴۷؛ نیز نک: {{متن قرآن| وَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّت طَّائِفَةٌ مِّنْهُمْ أَن يُضِلُّوكَ وَمَا يُضِلُّونَ إِلاُّ أَنفُسَهُمْ وَمَا يَضُرُّونَكَ مِن شَيْءٍ وَأَنزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا }}؛ سوره نساء، آیه ۱۱۳.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 823.</ref>.
*[[امام]] {{ع}} [[علم]] و [[قدرت الهی]] را از ویژگی‌های [[جانشینان]] حقیقی [[پیامبران]] معرفی می‌کند: ای [[مردم]]! سزاوارترین اشخاص به [[خلافت]]، آن کسی است که در تحقق [[حکومت]] نیرومندتر و در [[آگاهی]] از [[فرمان خدا]] داناتر باشد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 823.</ref>.
*[[امام]] {{ع}} [[علم]] و [[قدرت الهی]] را از ویژگی‌های [[جانشینان]] حقیقی [[پیامبران]] معرفی می‌کند: ای [[مردم]]! سزاوارترین اشخاص به [[خلافت]]، آن کسی است که در تحقق [[حکومت]] نیرومندتر و در [[آگاهی]] از [[فرمان خدا]] داناتر باشد<ref>{{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ، إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهَذَا الْأَمْرِ، أَقْوَاهُمْ عَلَيْهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ فِيهِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 823.</ref>.
*آن [[حضرت]] [[انبیای الهی]] را {{متن حدیث|مَصَابِيحِ الظُّلْمَة}} و {{متن حدیث| يَنَابِيعِ الْحِكْمَة}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۸</ref> و [[پیامبر خاتم]] {{صل}} را {{متن حدیث|خَازِنُ عِلْمِكَ الْمَخْزُون‏}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۱</ref> معرفی می‌کند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 823.</ref>.
*آن [[حضرت]] [[انبیای الهی]] را {{متن حدیث|مَصَابِيحِ الظُّلْمَة}} و {{متن حدیث| يَنَابِيعِ الْحِكْمَة}}<ref>{{متن حدیث|وَ مَصَابِيحِ الظُّلْمَةِ وَ يَنَابِيعِ الْحِكْمَةِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۰۸</ref> و [[پیامبر خاتم]] {{صل}} را {{متن حدیث|خَازِنُ عِلْمِكَ الْمَخْزُون‏}}<ref>{{متن حدیث|خَازِنُ عِلْمِكَ الْمَخْزُونِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ٧٢.</ref> معرفی می‌کند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 823.</ref>.
===نص [[خداوند]] بر [[نبوت پیامبران]] ([[منصوص بودن]])===
===نص [[خداوند]] بر [[نبوت پیامبران]] ([[منصوص بودن]])===
*بر اساس [[دلایل نقلی]] و [[عقلی]]، [[خداوند]] هیچ [[قوم]] را بدون [[پیامبر]] یا [[امام]] رها نمی‌کند و [[زمین]] هیچ‌گاه از [[حجت خدا]] خالی نمی‌ماند. از این‌رو لازم است تا بر [[پیشوایی]] این [[حجت‌های الهی]]، نصی از [[حجت]] پیشین وارد شده باشد. [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: هیچ‌گاه نبود که [[خدا]] آفریدگان را بدون [[پیامبر]] رها سازد، یا کتابی در دسترس آنان نگذارد، یا حجتی بر آنان نگمارد، یا از نشان دادن راه راست  دریغ ورزد؛ پیامبرانی که با کمی نفراتشان و فراوانی [[دشمنان]] و تکذیب‌کنندگان، هرگز در انجام [[وظایف]] خود کوتاهی نمی‌کردند؛ پیامبرانی که [[بشارت]] به [[ظهور]] [[پیغمبر]] [[آینده]] دادند و بعضی از آن‌ها به [[نص]] و معرفی [[پیامبر]] پیشین شناخته شده بودند. این چنین روزگاران سپری شد، [[پدران]] رفتند و [[فرزندان]] جای آن‌ها را گرفتند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱</ref>. این عبارات گویای آن است که [[نص]] بر [[حجت‌های الهی]]، سنتی [[الهی]] بوده است و در تمام ادوار، [[پیامبران]] و اوصیای ایشان، به آن [[نصوص]] شناخته می‌شدند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 823.</ref>.
*بر اساس [[دلایل نقلی]] و [[عقلی]]، [[خداوند]] هیچ [[قوم]] را بدون [[پیامبر]] یا [[امام]] رها نمی‌کند و [[زمین]] هیچ‌گاه از [[حجت خدا]] خالی نمی‌ماند. از این‌رو لازم است تا بر [[پیشوایی]] این [[حجت‌های الهی]]، نصی از [[حجت]] پیشین وارد شده باشد. [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: هیچ‌گاه نبود که [[خدا]] آفریدگان را بدون [[پیامبر]] رها سازد، یا کتابی در دسترس آنان نگذارد، یا حجتی بر آنان نگمارد، یا از نشان دادن راه راست  دریغ ورزد؛ پیامبرانی که با کمی نفراتشان و فراوانی [[دشمنان]] و تکذیب‌کنندگان، هرگز در انجام [[وظایف]] خود کوتاهی نمی‌کردند؛ پیامبرانی که [[بشارت]] به [[ظهور]] [[پیغمبر]] [[آینده]] دادند و بعضی از آن‌ها به [[نص]] و معرفی [[پیامبر]] پیشین شناخته شده بودند. این چنین روزگاران سپری شد، [[پدران]] رفتند و [[فرزندان]] جای آن‌ها را گرفتند<ref>{{متن حدیث|وَ لَمْ يُخْلِ اللَّهُ سُبْحَانَهُ خَلْقَهُ مِنْ نَبِيٍّ مُرْسَلٍ أَوْ كِتَابٍ مُنْزَلٍ أَوْ حُجَّةٍ لَازِمَةٍ أَوْ مَحَجَّةٍ قَائِمَةٍ، رُسُلٌ لَا تُقَصِّرُ بِهِمْ قِلَّةُ عَدَدِهِمْ وَ لَا كَثْرَةُ الْمُكَذِّبِينَ لَهُمْ مِنْ سَابِقٍ سُمِّيَ لَهُ مَنْ بَعْدَهُ أَوْ غَابِرٍ عَرَّفَهُ مَنْ قَبْلَهُ. عَلَى ذَلِكَ نَسَلَتِ الْقُرُونُ و مَضَتِ الدُّهُورُ وَ سَلَفَتِ الْآبَاءُ وَ خَلَفَتِ الْأَبْنَاءُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱</ref>. این عبارات گویای آن است که [[نص]] بر [[حجت‌های الهی]]، سنتی [[الهی]] بوده است و در تمام ادوار، [[پیامبران]] و اوصیای ایشان، به آن [[نصوص]] شناخته می‌شدند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 823.</ref>.


===عصمت ([[معصوم]] بودن)===
===عصمت ([[معصوم]] بودن)===
خط ۴۹: خط ۴۹:


===[[گزینش]] [[پیامبران]] از سوی [[خداوند]] ([[منصوب]] بودن)===
===[[گزینش]] [[پیامبران]] از سوی [[خداوند]] ([[منصوب]] بودن)===
*[[پیامبران]] و [[اولیای الهی]] کسانی هستند که [[خداوند]] آن‌ها را [[انتخاب]] کرده است، چنان‌که در [[قرآن کریم]] آمده است: [[خدا]] [[آدم]] و [[نوح]] و [[خاندان]] [[ابراهیم]] و [[خاندان]] [[عمران]] را بر جهانیان [[برتری]] داد<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ }}؛ سوره آل عمران، آیه ۳۳</ref>. از این‌رو [[پیامبران]] از [[کودکی]] مورد توجه خاص [[خداوند]] هستند. [[آیات]] مربوط به حفظ [[حضرت موسی]] {{ع}} در شیرخوارگی و تکلم [[حضرت عیسی]] {{ع}} در گهواره<ref>{{متن قرآن|قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا }}؛ سوره مریم، آیه ۳۰</ref> و خطاب‌های مهرآمیز [[خداوند]] به [[رسول اکرم]]<ref>{{متن قرآن|أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَى}}؛ سوره ضحی، آیه ۶</ref> شواهدی درباره این موضوع است. [[امام علی]] {{ع}} در مورد [[لطف]] خاص [[خدا]] به [[پیامبر خاتم]] {{صل}} از بدو ورودش به‌دنیا می‌فرماید: از همان لحظه‌ای که [[پیامبر]] {{صل}} را از شیر گرفتند، [[خداوند]] بزرگ‌ترین [[فرشته]] ([[جبرئیل]]) خود را [[مأمور]] [[تربیت پیامبر]] {{صل}} کرد تا شب و روز، او را به راه‌های [[بزرگواری]] و [[راستی]] و [[اخلاق نیکو]] [[راهنمایی]] کند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴</ref>. این عبارت [[حضرت امیر]] ناظر بر [[نصب الهی]] [[رسول اکرم]] {{صل}} از [[آغاز آفرینش]] ایشان است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 824.</ref>.
*[[پیامبران]] و [[اولیای الهی]] کسانی هستند که [[خداوند]] آن‌ها را [[انتخاب]] کرده است، چنان‌که در [[قرآن کریم]] آمده است: [[خدا]] [[آدم]] و [[نوح]] و [[خاندان]] [[ابراهیم]] و [[خاندان]] [[عمران]] را بر جهانیان [[برتری]] داد<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ }}؛ سوره آل عمران، آیه ۳۳</ref>. از این‌رو [[پیامبران]] از [[کودکی]] مورد توجه خاص [[خداوند]] هستند. [[آیات]] مربوط به حفظ [[حضرت موسی]] {{ع}} در شیرخوارگی و تکلم [[حضرت عیسی]] {{ع}} در گهواره<ref>{{متن قرآن|قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا }}؛ سوره مریم، آیه ۳۰</ref> و خطاب‌های مهرآمیز [[خداوند]] به [[رسول اکرم]]<ref>{{متن قرآن|أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَى}}؛ سوره ضحی، آیه ۶</ref> شواهدی درباره این موضوع است. [[امام علی]] {{ع}} در مورد [[لطف]] خاص [[خدا]] به [[پیامبر خاتم]] {{صل}} از بدو ورودش به‌دنیا می‌فرماید: از همان لحظه‌ای که [[پیامبر]] {{صل}} را از شیر گرفتند، [[خداوند]] بزرگ‌ترین [[فرشته]] ([[جبرئیل]]) خود را [[مأمور]] [[تربیت پیامبر]] {{صل}} کرد تا شب و روز، او را به راه‌های [[بزرگواری]] و [[راستی]] و [[اخلاق نیکو]] [[راهنمایی]] کند<ref>{{متن حدیث|وَ لَقَدْ قَرَنَ اللَّهُ بِهِ (صلی الله علیه وآله) مِنْ لَدُنْ أَنْ كَانَ فَطِيماً أَعْظَمَ مَلَكٍ مِنْ مَلَائِكَتِهِ يَسْلُكُ بِهِ طَرِيقَ الْمَكَارِمِ وَ مَحَاسِنَ أَخْلَاقِ الْعَالَمِ لَيْلَهُ وَ نَهَارَهُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴</ref>. این عبارت [[حضرت امیر]] ناظر بر [[نصب الهی]] [[رسول اکرم]] {{صل}} از [[آغاز آفرینش]] ایشان است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 824.</ref>.


===[[پاکی]] [[نسل]] [[پیامبران]]===
===[[پاکی]] [[نسل]] [[پیامبران]]===
۱۱۲٬۶۳۷

ویرایش