نبوت در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
===[[پاکی]] [[نسل]] [[پیامبران]]=== | ===[[پاکی]] [[نسل]] [[پیامبران]]=== | ||
*در [[تعالیم]] [[امام]] {{ع}} اجداد و نیاکان [[پیامبران]] همگی [[مؤمن]] و موحد یاد شدهاند. [[امام]] در این زمینه میفرماید: [[خداوند]] نطفة [[پیامبران]] را در [[بهترین]] [[جایگاه]] به [[ودیعت]] گذارد و در [[بهترین]] مکانها استقرارشان داد. از صلب کریمانه [[پدران]] به رحم [[پاک]] مادران منتقل فرمود، که هرگاه یکی از آنان درگذشت، [[پیامبری]] دیگر برای برپایی [[دین خدا]] بهپاخاست<ref>نهج البلاغه، خطبه ۹۳</ref>. | *در [[تعالیم]] [[امام]] {{ع}} اجداد و نیاکان [[پیامبران]] همگی [[مؤمن]] و موحد یاد شدهاند. [[امام]] در این زمینه میفرماید: [[خداوند]] نطفة [[پیامبران]] را در [[بهترین]] [[جایگاه]] به [[ودیعت]] گذارد و در [[بهترین]] مکانها استقرارشان داد. از صلب کریمانه [[پدران]] به رحم [[پاک]] مادران منتقل فرمود، که هرگاه یکی از آنان درگذشت، [[پیامبری]] دیگر برای برپایی [[دین خدا]] بهپاخاست<ref>{{متن حدیث|فَاسْتَوْدَعَهُمْ فِي أَفْضَلِ مُسْتَوْدَعٍ وَ أَقَرَّهُمْ فِي خَيْرِ مُسْتَقَرٍّ، تَنَاسَخَتْهُمْ كَرَائِمُ الْأَصْلَابِ إِلَى مُطَهَّرَاتِ الْأَرْحَامِ، كُلَّمَا مَضَى مِنْهُمْ سَلَفٌ قَامَ مِنْهُمْ بِدِينِ اللَّهِ خَلَفٌ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۹۳</ref>. | ||
*همچنین درباره [[پاکی]] اجداد [[پیامبر اکرم]] {{صل}} میفرماید: گواهی میدهم که [[خدا]] [[عادل]] است و [[دادگر]]، و [[دادرسی]] جداکننده [[حق]] از [[باطل]]؛ و گواهی میدهم که [[محمد]] {{صل}} [[بنده]] و فرستاده او، سرور مخلوقات است. هرگاه آفریدگان را به دو دسته کرد، او را در [[بهترین]] آنها قرار داد و در اجداد او زناکار و [[بدکاری]] نبود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۵</ref>. | *همچنین درباره [[پاکی]] اجداد [[پیامبر اکرم]] {{صل}} میفرماید: گواهی میدهم که [[خدا]] [[عادل]] است و [[دادگر]]، و [[دادرسی]] جداکننده [[حق]] از [[باطل]]؛ و گواهی میدهم که [[محمد]] {{صل}} [[بنده]] و فرستاده او، سرور مخلوقات است. هرگاه آفریدگان را به دو دسته کرد، او را در [[بهترین]] آنها قرار داد و در اجداد او زناکار و [[بدکاری]] نبود<ref>{{متن حدیث|وَ أَشْهَدُ أَنَّهُ عَدْلٌ عَدَلَ وَ حَکَمٌ فَصَلَ، وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ سَیِّدُ عِبَادهٌ؛ کُلَّمَا نَسَخَ اللَّهُ الْخَلْقَ فِرْقَتَیْنِ جَعَلَهُ فِی خَیْرِهِمَا، لَمْ یُسْهِمْ فِیهِ عَاهِرٌ وَ لَا ضَرَبَ فِیهِ فَاجِر}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۰۵</ref>. | ||
*دو عبارت زیر نیز درباره [[پاکی]] اجداد [[رسول اکرم]] {{ع}} مطرح شده است: قرارگاه [[پیامبر]] {{صل}} [[بهترین]] قرارگاه و محل پرورش و [[خاندان]] او شریفترین پایگاه است. در معدن [[بزرگواری]] و گاهواره [[سلامت]] رشد کرد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۹۵</ref>. و نیز: تا اینکه [[کرامت]] اعزام [[پیامبران]] از سوی [[خدای متعال]] به [[حضرت محمد]] {{صل}} رسید. نهاد وجود او را از [[بهترین]] معادن استخراج کرد و نهال وجود او را در اصیلترین و عزیزترین سرزمینها کاشت و آبیاری کرد. او را از همان درختی که دیگر [[پیامبران]] و امینان خود را از آن آفرید به وجود آورد. [[عترت]] او [[بهترین]] عترتها و خاندانش [[بهترین]] خاندانها و درخت وجودش از [[بهترین]] درختان است. در [[حرم]] امن [[خدا]] رویید و در آغوش [[خانواده]] کریمی بزرگ شد، شاخههای بلند آن سر به [[آسمان]] کشیدند و دست کسی به میوه آن نمیرسید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۹۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 825.</ref>. | *دو عبارت زیر نیز درباره [[پاکی]] اجداد [[رسول اکرم]] {{ع}} مطرح شده است: قرارگاه [[پیامبر]] {{صل}} [[بهترین]] قرارگاه و محل پرورش و [[خاندان]] او شریفترین پایگاه است. در معدن [[بزرگواری]] و گاهواره [[سلامت]] رشد کرد<ref>{{متن حدیث|مُسْتَقَرُّهُ خَيْرُ مُسْتَقَرٍّ وَ مَنْبِتُهُ أَشْرَفُ مَنْبِتٍ فِي مَعَادِنِ الْكَرَامَةِ وَ مَمَاهِدِ السَّلَامَةِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۹۵</ref>. و نیز: تا اینکه [[کرامت]] اعزام [[پیامبران]] از سوی [[خدای متعال]] به [[حضرت محمد]] {{صل}} رسید. نهاد وجود او را از [[بهترین]] معادن استخراج کرد و نهال وجود او را در اصیلترین و عزیزترین سرزمینها کاشت و آبیاری کرد. او را از همان درختی که دیگر [[پیامبران]] و امینان خود را از آن آفرید به وجود آورد. [[عترت]] او [[بهترین]] عترتها و خاندانش [[بهترین]] خاندانها و درخت وجودش از [[بهترین]] درختان است. در [[حرم]] امن [[خدا]] رویید و در آغوش [[خانواده]] کریمی بزرگ شد، شاخههای بلند آن سر به [[آسمان]] کشیدند و دست کسی به میوه آن نمیرسید<ref>{{متن حدیث|حَتَّى أَفْضَتْ كَرَامَةُ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى إِلَى مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) فَأَخْرَجَهُ مِنْ أَفْضَلِ الْمَعَادِنِ مَنْبِتاً وَ أَعَزِّ الْأَرُومَاتِ مَغْرِساً مِنَ الشَّجَرَةِ الَّتِي صَدَعَ مِنْهَا أَنْبِيَاءَهُ وَ انْتَجَبَ مِنْهَا أُمَنَاءَهُ. عِتْرَتُهُ خَيْرُ الْعِتَرِ وَ أُسْرَتُهُ خَيْرُ الْأُسَرِ وَ شَجَرَتُهُ خَيْرُ الشَّجَرِ، نَبَتَتْ فِي حَرَمٍ وَ بَسَقَتْ فِي كَرَمٍ، لَهَا فُرُوعٌ طِوَالٌ وَ ثَمَرٌ لَا يُنَالُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۹۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 825.</ref>. | ||
===اظهار [[بینات]] و [[معجزات]]=== | ===اظهار [[بینات]] و [[معجزات]]=== | ||
*منشأ [[کمالات]] [[پیامبران]]، همان [[موهبت الهی]]، یعنی [[علم]] و [[قدرت]] خداوندی است که وجه تمایز [[پیامبران]] از دیگران بهشمار میرود. [[بینات]] و [[معجزات]] [[پیامبران]]، نمود این دو ویژگی است. برای مثال با اینکه به گواهی [[تاریخ]] آن [[حضرت]] پیش کسی درس نخوانده، اما [[علوم]] و معارفی آورده که تمام [[اندیشمندان]] را متحیر ساخته و آیت جاودان [[رسالت]] ایشان است. [[امام]] {{ع}} درباره نحوه [[شناخت]] [[رسولان]] [[حق]] از [[مدعیان دروغین]] میفرماید: [[خدا]] را به [[خدا]] بشناسید و [[رسول]] را بهرسالتش و صاحبان [[فرمان]] را به [[امر به معروف]] و [[دادگری]] و [[نیکوکاری]]. | *منشأ [[کمالات]] [[پیامبران]]، همان [[موهبت الهی]]، یعنی [[علم]] و [[قدرت]] خداوندی است که وجه تمایز [[پیامبران]] از دیگران بهشمار میرود. [[بینات]] و [[معجزات]] [[پیامبران]]، نمود این دو ویژگی است. برای مثال با اینکه به گواهی [[تاریخ]] آن [[حضرت]] پیش کسی درس نخوانده، اما [[علوم]] و معارفی آورده که تمام [[اندیشمندان]] را متحیر ساخته و آیت جاودان [[رسالت]] ایشان است. [[امام]] {{ع}} درباره نحوه [[شناخت]] [[رسولان]] [[حق]] از [[مدعیان دروغین]] میفرماید: [[خدا]] را به [[خدا]] بشناسید و [[رسول]] را بهرسالتش و صاحبان [[فرمان]] را به [[امر به معروف]] و [[دادگری]] و [[نیکوکاری]]. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
===[[سادهزیستی]]=== | ===[[سادهزیستی]]=== | ||
*یکی از [[ویژگیهای انبیا]]، آشنا کردن [[مردم]] با [[حقیقت]] دنیاست. آنها با معرفی صحیح [[دنیا]]، [[مردم]] را متذکر این نکته ساختهاند که [[دنیا]] محل ماندن و دلبستن نیست. [[انسانها]] در حال عبور از [[دنیا]] هستند و باید برای سرای جاویدان خود توشهای از [[دنیا]] برگیرند و در مسیر [[الهی]] گام بردارند. از آنجا که عموم [[مردم]] با [[غفلت]] از حیات اخروی، دچار [[وابستگی]] به [[دنیا]] میشوند، [[پیامبران]] و [[اولیای الهی]] بهرهمندیهای دنیوی را نسبت به نعمات اخروی ناچیز دانسته و رستن از تعلقات [[دنیایی]] را در تمام گفتار و [[رفتار]] خود مورد توجه قرار دادهاند. [[امام]] {{ع}} در بیان برخورد [[رسول اکرم]] با جلوههای [[دنیا]] میفرماید: [[پیامبر]] {{صل}} [[دنیا]] را کوچک شمرد و در چشم دیگران آن را ناچیز جلوه داد. آن را [[خوار]] میشمرد و در نزد دیگران [[خوار]] و بیمقدار معرفی میفرمود میدانست که [[خداوند]] برای [[احترام]] به [[ارزش]] او [[دنیا]] را از او دور ساخت و آن را برای ناچیز بودنش به دیگران بخشید. [[پیامبر]] {{صل}} از جا و [[دل]] به [[دنیا]] پشت کرد و یاد آن را در دلش میراند. [[دوست]] میداشت که زینتهای [[دنیا]] از چشم او دور نگه داشته شوند، تا از آن [[لباس]] فاخری تهیه نسازد یا اقامت در آن را [[آرزو]] نکند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 827.</ref>. | *یکی از [[ویژگیهای انبیا]]، آشنا کردن [[مردم]] با [[حقیقت]] دنیاست. آنها با معرفی صحیح [[دنیا]]، [[مردم]] را متذکر این نکته ساختهاند که [[دنیا]] محل ماندن و دلبستن نیست. [[انسانها]] در حال عبور از [[دنیا]] هستند و باید برای سرای جاویدان خود توشهای از [[دنیا]] برگیرند و در مسیر [[الهی]] گام بردارند. از آنجا که عموم [[مردم]] با [[غفلت]] از حیات اخروی، دچار [[وابستگی]] به [[دنیا]] میشوند، [[پیامبران]] و [[اولیای الهی]] بهرهمندیهای دنیوی را نسبت به نعمات اخروی ناچیز دانسته و رستن از تعلقات [[دنیایی]] را در تمام گفتار و [[رفتار]] خود مورد توجه قرار دادهاند. [[امام]] {{ع}} در بیان برخورد [[رسول اکرم]] با جلوههای [[دنیا]] میفرماید: [[پیامبر]] {{صل}} [[دنیا]] را کوچک شمرد و در چشم دیگران آن را ناچیز جلوه داد. آن را [[خوار]] میشمرد و در نزد دیگران [[خوار]] و بیمقدار معرفی میفرمود میدانست که [[خداوند]] برای [[احترام]] به [[ارزش]] او [[دنیا]] را از او دور ساخت و آن را برای ناچیز بودنش به دیگران بخشید. [[پیامبر]] {{صل}} از جا و [[دل]] به [[دنیا]] پشت کرد و یاد آن را در دلش میراند. [[دوست]] میداشت که زینتهای [[دنیا]] از چشم او دور نگه داشته شوند، تا از آن [[لباس]] فاخری تهیه نسازد یا اقامت در آن را [[آرزو]] نکند<ref>{{متن حدیث|قَدْ حَقَّرَ الدُّنْيَا وَ صَغَّرَهَا وَ أَهْوَنَ بِهَا وَ هَوَّنَهَا وَ عَلِمَ أَنَّ اللَّهَ زَوَاهَا عَنْهُ اخْتِيَاراً وَ بَسَطَهَا لِغَيْرِهِ احْتِقَاراً فَأَعْرَضَ عَنِ الدُّنْيَا بِقَلْبِهِ وَ أَمَاتَ ذِكْرَهَا [مِنْ] عَنْ نَفْسِهِ وَ أَحَبَّ أَنْ تَغِيبَ زِينَتُهَا عَنْ عَيْنِهِ لِكَيْلَا يَتَّخِذَ مِنْهَا رِيَاشاً أَوْ يَرْجُوَ فِيهَا مَقَاماً}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۰۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 827.</ref>. | ||
*پس از [[لزوم]] [[اقتدا]] به [[رسول خدا]] {{صل}} در مورد آن [[حضرت]] میفرماید: [[پیامبر]] {{صل}} از [[دنیا]] چندان نخورد که دهان را پر کند و به [[دنیا]] با گوشه چشم نگریست. دو پهلویش از تمام [[مردم]] فرورفتهتر و شکمش از همه خالیتر بود. [[دنیا]] را به او نشاندادند، اما نپذیرفت و چون دانست [[خدا]] چیزی را [[دشمن]] میدارد آن را [[دشمن]] داشت و چیزی را که [[خدا]] [[خوار]] شمرده، آن را [[خوار]] انگاشت و چیزی را که [[خدا]] کوچک شمرده، کوچک را که [[خدا]] [[خوار]] شمردهف آن را [[خوار]] انگاشت و چیزی را که [[خدا]] کوچک شمرده، کوچک و ناچیز میدانست. اگر در ما نباشد جز آنکه آنچه را [[خدا]] و پیامبرش [[دشمن]] میدارند، [[دوست]] بداریم یا آنچه را [[خدا]] و پیامبرش کوچک شمارند، بزرگ بداریم، برای نشان دادن [[دشمنی]] ما با [[خدا]] و [[سرپیچی]] از فرمانهای او کافی است!<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۵۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 827.</ref>. | *پس از [[لزوم]] [[اقتدا]] به [[رسول خدا]] {{صل}} در مورد آن [[حضرت]] میفرماید: [[پیامبر]] {{صل}} از [[دنیا]] چندان نخورد که دهان را پر کند و به [[دنیا]] با گوشه چشم نگریست. دو پهلویش از تمام [[مردم]] فرورفتهتر و شکمش از همه خالیتر بود. [[دنیا]] را به او نشاندادند، اما نپذیرفت و چون دانست [[خدا]] چیزی را [[دشمن]] میدارد آن را [[دشمن]] داشت و چیزی را که [[خدا]] [[خوار]] شمرده، آن را [[خوار]] انگاشت و چیزی را که [[خدا]] کوچک شمرده، کوچک را که [[خدا]] [[خوار]] شمردهف آن را [[خوار]] انگاشت و چیزی را که [[خدا]] کوچک شمرده، کوچک و ناچیز میدانست. اگر در ما نباشد جز آنکه آنچه را [[خدا]] و پیامبرش [[دشمن]] میدارند، [[دوست]] بداریم یا آنچه را [[خدا]] و پیامبرش کوچک شمارند، بزرگ بداریم، برای نشان دادن [[دشمنی]] ما با [[خدا]] و [[سرپیچی]] از فرمانهای او کافی است!<ref>{{متن حدیث|قَضَمَ الدُّنْيَا قَضْماً وَ لَمْ يُعِرْهَا طَرْفاً، أَهْضَمُ أَهْلِ الدُّنْيَا كَشْحاً وَ أَخْمَصُهُمْ مِنَ الدُّنْيَا بَطْناً. عُرِضَتْ عَلَيْهِ الدُّنْيَا فَأَبَى أَنْ يَقْبَلَهَا وَ عَلِمَ أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَبْغَضَ شَيْئاً فَأَبْغَضَهُ وَ حَقَّرَ شَيْئاً فَحَقَّرَهُ وَ صَغَّرَ شَيْئاً فَصَغَّرَهُ. وَ لَوْ لَمْ يَكُنْ فِينَا إِلَّا حُبُّنَا مَا أَبْغَضَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ تَعْظِيمُنَا مَا صَغَّرَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ لَكَفَى بِهِ شِقَاقاً لِلَّهِ وَ مُحَادَّةً عَنْ أَمْرِ اللَّهِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۵۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 827.</ref>. | ||
*آن [[حضرت]] در [[خطبه]] دیگری به [[سادهزیستی]] برخی از [[پیامبران]] دیگر اشاره فرموده است: اگر میخواهی، [[موسی]] {{ع}} کلیمالله و [[زندگی]] او را تعریف کنم، آنجا که میگوید: "پروردگارا! من به آنچه از خیر به من عطا کنی محتاجم." به [[خدا]] [[سوگند]]، [[موسی]] {{ع}} جز قرص نانی که [[گرسنگی]] را برطرف سازد چیز دیگری نخواست، زیرا [[موسی]] از سبزیجات [[زمین]] میخورد، تا آنجا که بر اثر لاغری و [[آب]] شدن گوشت [[بدن]]، سبزی گیاه از پشت پرده شکم او [[آشکار]] بود. اینگونه عبارات که در [[نهج البلاغه]] فراوان بهچشم میخورد، حکایت از [[سادهزیستی]] [[پیامبران الهی]] دارد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 827.</ref>. | *آن [[حضرت]] در [[خطبه]] دیگری به [[سادهزیستی]] برخی از [[پیامبران]] دیگر اشاره فرموده است: اگر میخواهی، [[موسی]] {{ع}} کلیمالله و [[زندگی]] او را تعریف کنم، آنجا که میگوید: "پروردگارا! من به آنچه از خیر به من عطا کنی محتاجم." به [[خدا]] [[سوگند]]، [[موسی]] {{ع}} جز قرص نانی که [[گرسنگی]] را برطرف سازد چیز دیگری نخواست، زیرا [[موسی]] از سبزیجات [[زمین]] میخورد، تا آنجا که بر اثر لاغری و [[آب]] شدن گوشت [[بدن]]، سبزی گیاه از پشت پرده شکم او [[آشکار]] بود. اینگونه عبارات که در [[نهج البلاغه]] فراوان بهچشم میخورد، حکایت از [[سادهزیستی]] [[پیامبران الهی]] دارد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 827.</ref>. | ||
===[[صبر]] و [[ایثار]]=== | ===[[صبر]] و [[ایثار]]=== | ||
*از صفات بارز [[انبیای الهی]]، [[صبر]] و [[استقامت]] و [[ایثار]] [[جان]] و [[مال]] خویش در راه [[خداوند]] است؛ چنان صبری که تنهایی و کمی [[یاران]]، آنها را بیمناک و [[ناامید]] نمیساخت. [[امام]] {{ع}} درباره ایشان فرموده است: پیامبرانی که با اند بودن [[یاران]] و فراوانی انکارکنندگان، هرگز در [[انجام وظیفه]] خود کوتاهی نکردند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱</ref>. آن [[حضرت]] به تنهایی [[پیامبر اسلام]] و مشکلاتی که ایشان را احاطه کرده بود، اشاره میکند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 828.</ref>. | *از صفات بارز [[انبیای الهی]]، [[صبر]] و [[استقامت]] و [[ایثار]] [[جان]] و [[مال]] خویش در راه [[خداوند]] است؛ چنان صبری که تنهایی و کمی [[یاران]]، آنها را بیمناک و [[ناامید]] نمیساخت. [[امام]] {{ع}} درباره ایشان فرموده است: پیامبرانی که با اند بودن [[یاران]] و فراوانی انکارکنندگان، هرگز در [[انجام وظیفه]] خود کوتاهی نکردند<ref>{{متن حدیث|رُسُلٌ لَا تُقَصِّرُ بِهِمْ قِلَّةُ عَدَدِهِمْ وَ لَا كَثْرَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱</ref>. آن [[حضرت]] به تنهایی [[پیامبر اسلام]] و مشکلاتی که ایشان را احاطه کرده بود، اشاره میکند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 828.</ref>. | ||
*او در راه [[رضایت]] [[حق]] هرگونه [[سختی]] و [[ناراحتی]] را در کام ریخت و جام مشکلات و ناگواریها را سرکشید، روزگاری [[خویشاوندان]] او به [[دورویی]] و [[دشمنی]] پرداختند و بیگانگان در [[کینهتوزی]] و [[دشمنی]] با او متحد شدند. [[اعراب]] برای [[نبرد]] با [[پیامبر]] عنان گیسختند و با تازیانه بر مرکبها نواختند و از هر سو گرد آمدند و از دورترین سرزمین و فراموش شدهترین نقطهها، [[دشمنی]] خود را با [[پیامبر]] {{صل}} فرمود آوردند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۵</ref>. با این شرایط وحشتناک، [[پیامبر اسلام]] در کانون [[نبرد]] قرار داشت و [[پناه]] [[مسلمانان]] در بحبوحه [[مبارزات]] بود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 828.</ref>. | *او در راه [[رضایت]] [[حق]] هرگونه [[سختی]] و [[ناراحتی]] را در کام ریخت و جام مشکلات و ناگواریها را سرکشید، روزگاری [[خویشاوندان]] او به [[دورویی]] و [[دشمنی]] پرداختند و بیگانگان در [[کینهتوزی]] و [[دشمنی]] با او متحد شدند. [[اعراب]] برای [[نبرد]] با [[پیامبر]] عنان گیسختند و با تازیانه بر مرکبها نواختند و از هر سو گرد آمدند و از دورترین سرزمین و فراموش شدهترین نقطهها، [[دشمنی]] خود را با [[پیامبر]] {{صل}} فرمود آوردند<ref>{{متن حدیث|نَحْمَدُهُ عَلَى مَا وَفَّقَ لَهُ مِنَ الطَّاعَةِ وَ ذَادَ عَنْهُ مِنَ الْمَعْصِيَةِ، وَ نَسْأَلُهُ لِمِنَّتِهِ تَمَاماً وَ [لِحَبْلِهِ] بِحَبْلِهِ اعْتِصَاماً. وَ نَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، خَاضَ إِلَى رِضْوَانِ اللَّهِ كُلَّ غَمْرَةٍ وَ تَجَرَّعَ فِيهِ كُلَّ غُصَّةٍ، وَ قَدْ تَلَوَّنَ لَهُ الْأَدْنَوْنَ وَ تَأَلَّبَ عَلَيْهِ الْأَقْصَوْنَ، وَ خَلَعَتْ [عَلَيْهِ] إِلَيْهِ الْعَرَبُ أَعِنَّتَهَا وَ ضَرَبَتْ إِلَى مُحَارَبَتِهِ بُطُونَ رَوَاحِلِهَا، حَتَّى أَنْزَلَتْ بِسَاحَتِهِ عَدَاوَتَهَا مِنْ أَبْعَدِ الدَّارِ وَ أَسْحَقِ الْمَزَارِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۵</ref>. با این شرایط وحشتناک، [[پیامبر اسلام]] در کانون [[نبرد]] قرار داشت و [[پناه]] [[مسلمانان]] در بحبوحه [[مبارزات]] بود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 828.</ref>. | ||
===[[تواضع]] و [[فروتنی]]=== | ===[[تواضع]] و [[فروتنی]]=== | ||
*از صفات [[اخلاقی]] [[پیامبران الهی]]، [[تواضع]] ایشان در برابر [[حق تعالی]] و نیز [[بندگان]] [[خداوند]] است. در [[قرآن کریم]] به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} چنین خطاب شده است: "بال [[فروتنی]] خود را برای [[مؤمنان]] فرود آور"<ref>{{متن قرآن| لاَ تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ }}؛ | *از صفات [[اخلاقی]] [[پیامبران الهی]]، [[تواضع]] ایشان در برابر [[حق تعالی]] و نیز [[بندگان]] [[خداوند]] است. در [[قرآن کریم]] به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} چنین خطاب شده است: "بال [[فروتنی]] خود را برای [[مؤمنان]] فرود آور"<ref>{{متن قرآن| لاَ تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ }}؛ | ||
سوره حجر، آیه ۸۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 828.</ref>. | سوره حجر، آیه ۸۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 828.</ref>. | ||
*در [[نهج البلاغه]]، درباره دوری از [[کبر]] و بیان [[فروتنی]] [[انبیای الهی]] آمده است: اگر [[خدا]] [[تکبر]] ورزیدن را اجازه میفرمود، حتماً به [[بندگان]] مخصوص خود یعنی [[پیامبران]] و [[امامان]] {{ع}} اجازه [[تکبر]] میداد، در صورتی که [[خدای متعال]] [[تکبر]] و [[خودپسندی]] را نسبت به آنان [[ناپسند]] و [[تواضع]] و [[فروتنی]] را برای آنان پسندید. از اینرو ایشان چهره بر [[زمین]] میگذاردند و صورتها بر [[خاک]] میمالیدند و در برابر [[مؤمنان]] [[فروتنی]] میکردند و خود از قشر [[مستضعف]] [[جامعه]] بودند که [[خدا]] آنها را با [[گرسنگی]] آزمود، به [[سختی]] و [[بلا]] گرفتارشان کرد، با [[ترس]] و [[بیم]] امتحانشان فرمود و با مشکلات فراوان خالصشان گردانید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 828.</ref>. | *در [[نهج البلاغه]]، درباره دوری از [[کبر]] و بیان [[فروتنی]] [[انبیای الهی]] آمده است: اگر [[خدا]] [[تکبر]] ورزیدن را اجازه میفرمود، حتماً به [[بندگان]] مخصوص خود یعنی [[پیامبران]] و [[امامان]] {{ع}} اجازه [[تکبر]] میداد، در صورتی که [[خدای متعال]] [[تکبر]] و [[خودپسندی]] را نسبت به آنان [[ناپسند]] و [[تواضع]] و [[فروتنی]] را برای آنان پسندید. از اینرو ایشان چهره بر [[زمین]] میگذاردند و صورتها بر [[خاک]] میمالیدند و در برابر [[مؤمنان]] [[فروتنی]] میکردند و خود از قشر [[مستضعف]] [[جامعه]] بودند که [[خدا]] آنها را با [[گرسنگی]] آزمود، به [[سختی]] و [[بلا]] گرفتارشان کرد، با [[ترس]] و [[بیم]] امتحانشان فرمود و با مشکلات فراوان خالصشان گردانید<ref>{{متن حدیث|فَلَوْ رَخَّصَ اللَّهُ فِي الْكِبْرِ لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِهِ لَرَخَّصَ فِيهِ لِخَاصَّةِ أَنْبِيَائِهِ وَ أَوْلِيَائِهِ، وَ لَكِنَّهُ سُبْحَانَهُ كَرَّهَ إِلَيْهِمُ التَّكَابُرَ وَ رَضِيَ لَهُمُ التَّوَاضُعَ، فَأَلْصَقُوا بِالْأَرْضِ خُدُودَهُمْ وَ عَفَّرُوا فِي التُّرَابِ وُجُوهَهُمْ وَ خَفَضُوا أَجْنِحَتَهُمْ لِلْمُؤْمِنِينَ، وَ كَانُوا قَوْماً مُسْتَضْعَفِينَ، قَدِ اخْتَبَرَهُمُ اللَّهُ بِالْمَخْمَصَةِ وَ ابْتَلَاهُمْ بِالْمَجْهَدَةِ وَ امْتَحَنَهُمْ بِالْمَخَاوِفِ وَ مَخَضَهُمْ [مَحَّصَهُمْ] بِالْمَكَارِهِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 828.</ref>. | ||
*در مورد [[رسول خدا]] {{صل}} میفرماید: و همانا [[پیامبر]] {{صل}} روی [[زمین]] مینشست و [[غذا]] میخورد و چون برده، ساده مینشست، با دست خود کفش خود را وصله میزد، جامه خود را با دست خود میدوخت، بر الاغ برهنه مینشست و دیگری را پشتسر خویش سوار میکرد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۵۹</ref>. این عبارات، گویای نهایت [[تواضع]] [[رسولان الهی]] و اجتناب ایشان از [[تکبر]] است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 828.</ref>. | *در مورد [[رسول خدا]] {{صل}} میفرماید: و همانا [[پیامبر]] {{صل}} روی [[زمین]] مینشست و [[غذا]] میخورد و چون برده، ساده مینشست، با دست خود کفش خود را وصله میزد، جامه خود را با دست خود میدوخت، بر الاغ برهنه مینشست و دیگری را پشتسر خویش سوار میکرد<ref>{{متن حدیث|وَ لَقَدْ كَانَ (صلی الله علیه وآله) يَأْكُلُ عَلَى الْأَرْضِ وَ يَجْلِسُ جِلْسَةَ الْعَبْدِ وَ يَخْصِفُ بِيَدِهِ نَعْلَهُ وَ يَرْقَعُ بِيَدِهِ ثَوْبَهُ وَ يَرْكَبُ الْحِمَارَ الْعَارِيَ وَ يُرْدِفُ خَلْفَهُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۵۹</ref>. این عبارات، گویای نهایت [[تواضع]] [[رسولان الهی]] و اجتناب ایشان از [[تکبر]] است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 828.</ref>. | ||
===[[میانهروی]]=== | ===[[میانهروی]]=== | ||
*[[افراط و تفریط]] همواره موجب [[انحراف]] [[انسان]] از مسیر [[حق]] است. از اینرو، [[رفتار]] [[پیامبران]] در جهات گوناگون [[زندگی]] براساس [[میانهروی]] بوده است: راه و رسم [[پیامبر]] {{صل}} [[اعتدال]]، [[روش زندگی]] او صحیح، سخنانش روشنگر [[حق]] و [[باطل]] و [[حکم]] او عادلانه بود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۹۳ و نیز خطبه ۱۸۶</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 828.</ref>. | *[[افراط و تفریط]] همواره موجب [[انحراف]] [[انسان]] از مسیر [[حق]] است. از اینرو، [[رفتار]] [[پیامبران]] در جهات گوناگون [[زندگی]] براساس [[میانهروی]] بوده است: راه و رسم [[پیامبر]] {{صل}} [[اعتدال]]، [[روش زندگی]] او صحیح، سخنانش روشنگر [[حق]] و [[باطل]] و [[حکم]] او عادلانه بود<ref>{{متن حدیث|سِيرَتُهُ الْقَصْدُ وَ سُنَّتُهُ الرُّشْدُ وَ كَلَامُهُ الْفَصْلُ وَ حُكْمُهُ الْعَدْلُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۹۳ و نیز خطبه ۱۸۶</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 828.</ref>. | ||
==ثمرات [[بعثت انبیا]]== | ==ثمرات [[بعثت انبیا]]== | ||
*رهاورد [[دعوت الهی]] [[پیامبران]] از مطالبی است که در بیانات [[حضرت علی]] {{ع} با عناوین زیر تحلیل میشود: | *رهاورد [[دعوت الهی]] [[پیامبران]] از مطالبی است که در بیانات [[حضرت علی]] {{ع} با عناوین زیر تحلیل میشود: | ||
===یادآوری [[معارف فطری]] و [[اصلاح]] [[انحرافات اعتقادی]]=== | ===یادآوری [[معارف فطری]] و [[اصلاح]] [[انحرافات اعتقادی]]=== | ||
*مهمترین دستاورد [[بعثت انبیا]] یادآوری شناختهای درونی و ارجاع [[انسانها]] به وجدانیاتشان است. از مهمترین موضوعاتی که در [[آموزههای اسلامی]] ریشه در [[معرفت]] فطری [[انسان]] دارد، [[معرفت]] [[خدای متعال]] است<ref>{{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ}}؛ سوره روم، آیه ۳۰ و تفسیر این آیه شریفه؛ صدوق، التوحید، ۳۲۸ و ۳۲۹</ref>. با این حال، [[معارف فطری]] در معرض نسیان قرار دارند؛ از اینرو [[خدای متعال]] [[پیامبران]] را بهعنوان یادآورنده ارسال میکند<ref>{{متن قرآن|فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ }}؛ سوره غایشه، آیه ۲۱</ref>. این موضوع مهم در سخنان [[حضرت امیر]] جلوههای تابناکی دارد. در [[خطبه]] اول [[نهج البلاغه]] آمده است: آنگاه که بیشتر [[مردم]] [[پیمان]] [[خدا]] را نادیده انگاشتند و [[حق]] [[پروردگار]] را نشناختند و در کنار او به [[خدایان دروغین]] روی آوردند و [[شیطان]] [[مردم]] را از [[معرفت خدا]] بازداشت و از [[پرستش]] او جدا کرد، [[خداوند]] پیامبرانش را در میان آنها [[مبعوث]] کرد و پیدرپی [[رسولان]] خود را بهسوی آنان فرستا تا [[پیمان]] [[فطرت]] را از آنان مطالبه کنند و [[نعمت]] فراموششده را به یادشان آورند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 829.</ref>. | *مهمترین دستاورد [[بعثت انبیا]] یادآوری شناختهای درونی و ارجاع [[انسانها]] به وجدانیاتشان است. از مهمترین موضوعاتی که در [[آموزههای اسلامی]] ریشه در [[معرفت]] فطری [[انسان]] دارد، [[معرفت]] [[خدای متعال]] است<ref>{{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ}}؛ سوره روم، آیه ۳۰ و تفسیر این آیه شریفه؛ صدوق، التوحید، ۳۲۸ و ۳۲۹</ref>. با این حال، [[معارف فطری]] در معرض نسیان قرار دارند؛ از اینرو [[خدای متعال]] [[پیامبران]] را بهعنوان یادآورنده ارسال میکند<ref>{{متن قرآن|فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ }}؛ سوره غایشه، آیه ۲۱</ref>. این موضوع مهم در سخنان [[حضرت امیر]] جلوههای تابناکی دارد. در [[خطبه]] اول [[نهج البلاغه]] آمده است: آنگاه که بیشتر [[مردم]] [[پیمان]] [[خدا]] را نادیده انگاشتند و [[حق]] [[پروردگار]] را نشناختند و در کنار او به [[خدایان دروغین]] روی آوردند و [[شیطان]] [[مردم]] را از [[معرفت خدا]] بازداشت و از [[پرستش]] او جدا کرد، [[خداوند]] پیامبرانش را در میان آنها [[مبعوث]] کرد و پیدرپی [[رسولان]] خود را بهسوی آنان فرستا تا [[پیمان]] [[فطرت]] را از آنان مطالبه کنند و [[نعمت]] فراموششده را به یادشان آورند<ref>{{متن حدیث|وَ اصْطَفَى سُبْحَانَهُ مِنْ وَلَدِهِ أَنْبِيَاءَ، أَخَذَ عَلَى الْوَحْيِ مِيثَاقَهُمْ وَ عَلَى تَبْلِيغِ الرِّسَالَةِ أَمَانَتَهُمْ لَمَّا بَدَّلَ أَكْثَرُ خَلْقِهِ عَهْدَ اللَّهِ إِلَيْهِمْ فَجَهِلُوا حَقَّهُ وَ اتَّخَذُوا الْأَنْدَادَ مَعَهُ وَ اجْتَالَتْهُمُ الشَّيَاطِينُ عَنْ مَعْرِفَتِهِ وَ اقْتَطَعَتْهُمْ عَنْ عِبَادَتِهِ؛ فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ يُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِيَّ نِعْمَتِهِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 829.</ref>. | ||
*شناختها و پیمانهایی که [[انسانها]] با [[خداوند]] داشتهاند، با ورود آنها به [[دنیا]] بهدست [[فراموشی]] سپرده میشود. نقش یادآورنده و بیدارکننده [[پیامبران]] بهعنوان یکی از مهمترین ثمرات [[بعثت]] آنها مطرح شده است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 829.</ref>. | *شناختها و پیمانهایی که [[انسانها]] با [[خداوند]] داشتهاند، با ورود آنها به [[دنیا]] بهدست [[فراموشی]] سپرده میشود. نقش یادآورنده و بیدارکننده [[پیامبران]] بهعنوان یکی از مهمترین ثمرات [[بعثت]] آنها مطرح شده است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 829.</ref>. | ||
*در تعابیر [[نهج البلاغه]]، [[امام]] پس از بیان نقش [[پیامبران]] در یادآوری [[معارف فطری]]، به بیان عملکرد ایشان در [[اصلاح]] [[اعتقادات]] [[مردم]] پرداختهاند. میتوان گفت اصلیترین رهاورد [[بعثت]] [[رسولان]] نیز همین است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 829.</ref>. | *در تعابیر [[نهج البلاغه]]، [[امام]] پس از بیان نقش [[پیامبران]] در یادآوری [[معارف فطری]]، به بیان عملکرد ایشان در [[اصلاح]] [[اعتقادات]] [[مردم]] پرداختهاند. میتوان گفت اصلیترین رهاورد [[بعثت]] [[رسولان]] نیز همین است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 829.</ref>. | ||
===رشد [[علمی]] و [[اخلاقی]] [[مردم]]=== | ===رشد [[علمی]] و [[اخلاقی]] [[مردم]]=== | ||
*[[قرآن کریم]]، [[تعلیم و تزکیه]] [[انسانها]] را از ثمرات [[بعثت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} برشمرده است<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ}}؛ سوره آل عمران، آیه ۱۶۴ و {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الأُمِّيِّينَ رَسُولا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ}}؛ سوره جمعه، آیه ۲</ref>. این دو موضوع در [[روایات نبوی]] نیز مطرح شده است، چنانکه در [[حدیث]] مشهوری [[بعثت]] خود را برای بهوجود آوردن [[مکارم اخلاق]] بیان فرمودهاند. [[امام]] {{ع}} درباره آموزههای [[اخلاقی]] [[رسول اکرم]] {{ص}} میفرماید: [[پیامبر]] {{صل}} هر روز برای من از [[اخلاق]] خود درسی برپا میداشت و مرا به [[پیروی]] از آن [[فرمان]] میداد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 829.</ref>. | *[[قرآن کریم]]، [[تعلیم و تزکیه]] [[انسانها]] را از ثمرات [[بعثت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} برشمرده است<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ}}؛ سوره آل عمران، آیه ۱۶۴ و {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الأُمِّيِّينَ رَسُولا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ}}؛ سوره جمعه، آیه ۲</ref>. این دو موضوع در [[روایات نبوی]] نیز مطرح شده است، چنانکه در [[حدیث]] مشهوری [[بعثت]] خود را برای بهوجود آوردن [[مکارم اخلاق]] بیان فرمودهاند. [[امام]] {{ع}} درباره آموزههای [[اخلاقی]] [[رسول اکرم]] {{ص}} میفرماید: [[پیامبر]] {{صل}} هر روز برای من از [[اخلاق]] خود درسی برپا میداشت و مرا به [[پیروی]] از آن [[فرمان]] میداد<ref>{{متن حدیث|يَرْفَعُ لِي فِي كُلِّ يَوْمٍ مِنْ أَخْلَاقِهِ عَلَماً وَ يَأْمُرُنِي بِالاقْتِدَاءِ بِه}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 829.</ref>. | ||
*همچنین درباره ثمرات [[علمی]] و [[اخلاقی]] [[بعثت]] نبیاکرم {{صل}} بیان داشتهاند: [[خداوند]] [[پیامبر]] {{صل}} را برانگیخت، در حالیکه از [[عرب]] کسی کتابی نخوانده بود و دعوی [[پیامبر]] نکرده بود. [[رسول خدا]] {{صل}} [[مردم]] را به راهی که [[شایسته]] [[مقام]] انسانی آنهاست [[هدایت]] کرد و در جایی که باید، نشاند و به [[رستگاری]] رساند، تا آنکه کارشان [[استوار]] و جمعیتشان پایدار شد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۳؛ نیز نک: خطبه ۱۰۵</ref>. این شواهد [[گواه]] آن است که رشد [[علمی]] و [[اخلاقی]] [[جوامع]] از ثمرات مهم [[بعثت پیامبران]] است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 830.</ref>. | *همچنین درباره ثمرات [[علمی]] و [[اخلاقی]] [[بعثت]] نبیاکرم {{صل}} بیان داشتهاند: [[خداوند]] [[پیامبر]] {{صل}} را برانگیخت، در حالیکه از [[عرب]] کسی کتابی نخوانده بود و دعوی [[پیامبر]] نکرده بود. [[رسول خدا]] {{صل}} [[مردم]] را به راهی که [[شایسته]] [[مقام]] انسانی آنهاست [[هدایت]] کرد و در جایی که باید، نشاند و به [[رستگاری]] رساند، تا آنکه کارشان [[استوار]] و جمعیتشان پایدار شد<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ [سُبْحَانَهُ] بَعَثَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه وآله) وَ لَيْسَ أَحَدٌ مِنَ الْعَرَبِ يَقْرَأُ كِتَاباً وَ لَا يَدَّعِي نُبُوَّةً، فَسَاقَ النَّاسَ حَتَّى بَوَّأَهُمْ مَحَلَّتَهُمْ وَ بَلَّغَهُمْ مَنْجَاتَهُمْ، فَاسْتَقَامَتْ قَنَاتُهُمْ وَ اطْمَأَنَّتْ صَفَاتُهُمْ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۳۳؛ نیز نک: خطبه ۱۰۵</ref>. این شواهد [[گواه]] آن است که رشد [[علمی]] و [[اخلاقی]] [[جوامع]] از ثمرات مهم [[بعثت پیامبران]] است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 830.</ref>. | ||
===[[آزمایش]] [[بندگان]] در [[اطاعت]] از [[رسولان الهی]]=== | ===[[آزمایش]] [[بندگان]] در [[اطاعت]] از [[رسولان الهی]]=== | ||
*[[ارسال رسولان]] از سوی [[خداوند سبحان]]، اسباب [[امتحان]] [[انسانها]] در موضوع [[بندگی]] است. پذیرش و [[تبعیت]] از [[پیامبران]]، [[حقیقت]] فرمانبری یا [[عصیان]] [[انسانها]] را در برابر [[خدای متعال]] [[آشکار]] میکند. [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] میفرماید: بگو، اگر [[خدا]] را [[دوست]] میدارید از من [[پیروی]] کنید تا او نیز شما را [[دوست]] بدارد و گناهانتان را بیامرزد، که [[آمرزنده]] و [[مهربان]] است<ref>{{متن قرآن|قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ }}؛ سوره آل عمران، آیه ۳۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 830.</ref>. | *[[ارسال رسولان]] از سوی [[خداوند سبحان]]، اسباب [[امتحان]] [[انسانها]] در موضوع [[بندگی]] است. پذیرش و [[تبعیت]] از [[پیامبران]]، [[حقیقت]] فرمانبری یا [[عصیان]] [[انسانها]] را در برابر [[خدای متعال]] [[آشکار]] میکند. [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] میفرماید: بگو، اگر [[خدا]] را [[دوست]] میدارید از من [[پیروی]] کنید تا او نیز شما را [[دوست]] بدارد و گناهانتان را بیامرزد، که [[آمرزنده]] و [[مهربان]] است<ref>{{متن قرآن|قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ }}؛ سوره آل عمران، آیه ۳۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 830.</ref>. | ||
*[[امام]] {{ع}}، چگونگی [[امتحان]] [[بندگان]] را بهواسطه [[پیامبران]]، چنین بیان میفرماید: [[پیامبران]] [[انسانها]] را با زبان [[راستی]] به راه [[حق]] فراخواندند. [[آگاه]] باشید که [[خداوند]] [به وسیله [[انبیاء]]] از درون [[بندگان]] پرده بر میگیرد، نه آنکه بر [[اسرار]] پوشیده آنان [[آگاه]] نیست و بر آنچه در سینهها نهفته دارند بیخبر است، بلکه میخواهد آنان را [[آزمایش]] کند تا معلوم شود کدامیک از ایشان [[اعمال]] [[نیکو]] انجام میدهد و [[پاداش]] برابر [[نیکوکاری]] و [[کیفر]] مکافات، درخور [[بدیها]] باشد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 830.</ref>. | *[[امام]] {{ع}}، چگونگی [[امتحان]] [[بندگان]] را بهواسطه [[پیامبران]]، چنین بیان میفرماید: [[پیامبران]] [[انسانها]] را با زبان [[راستی]] به راه [[حق]] فراخواندند. [[آگاه]] باشید که [[خداوند]] [به وسیله [[انبیاء]]] از درون [[بندگان]] پرده بر میگیرد، نه آنکه بر [[اسرار]] پوشیده آنان [[آگاه]] نیست و بر آنچه در سینهها نهفته دارند بیخبر است، بلکه میخواهد آنان را [[آزمایش]] کند تا معلوم شود کدامیک از ایشان [[اعمال]] [[نیکو]] انجام میدهد و [[پاداش]] برابر [[نیکوکاری]] و [[کیفر]] مکافات، درخور [[بدیها]] باشد<ref>{{متن حدیث|فَدَعَاهُمْ بِلِسَانِ الصِّدْقِ إِلَى سَبِيلِ الْحَقِّ. أَلَا إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَدْ كَشَفَ الْخَلْقَ كَشْفَةً، لَا أَنَّهُ جَهِلَ مَا أَخْفَوْهُ مِنْ مَصُونِ أَسْرَارِهِمْ وَ مَكْنُونِ ضَمَائِرِهِمْ، وَ لَكِنْ لِيَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا، فَيَكُونَ الثَّوَابُ جَزَاءً وَ الْعِقَابُ بَوَاءً}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۴۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 830.</ref>. | ||
*جمله پایانی این [[کلام]]، حاکی از آن است که معلوم شدن احوال [[بندگان]] نه برای [[خداوند متعال]]، بلکه برای خود [[بندگان]] است تا استحقاق آنها برای [[پاداش]] و [[عذاب]] [[آشکار]] شود و برای کسی توهم [[ظلم]] و [[تبعیض]] ایجاد نشود. ان [[حضرت]] درباره کار سخت [[مستکبران]] و دنیازدگان در برابر [[امتحان]] فرموده است: پس همانا [[خداوند سبحان]] [[بندگان]] [[متکبر]] را با [[دوستان]] خود که در چشم آنها ناتواناند میآزماید.. اگر [[پیامبران الهی]] دارای چنان قدرتی بودند که [[مخالفت]] با آنان امکان نمیداشت و [[توانایی]] و عزتی میداشتند که هرگز مغلوب نمیشدند و [[سلطنت]] و [[حکومتی]] میداشتند که همه چشمها به سوی آنان بود و [[مردم]] از راههای دور بار سفر به سوی آنان میبستند، در این حال [[مردم]] اندرزهایشان را آسانتر میپذیرفتند و در برابر آنان کمتر سرکشی میکردند و از روی [[ترس]] یا علاقهای که به مادیات داشتند، [[تظاهر]] به [[ایمان]] میکردند. در آن صورت نیتهای خالصانه و غیرخالصانه با هم آمیخته میشد و اهداف غیرالهی در ایمانشان راه مییافت و با انگیزههای گوناگون به سوی نیکیها میشتافتند. اما [[خدای متعال]] [[اراده]] فرمود که [[پیروی]] از [[پیامبران]] و [[تصدیق]] [[کتب آسمانی]] و [[فروتنی]] در [[عبادت]] و [[تسلیم]] در برابر [[فرمان خدا]] و [[تسلیم]] [[طاعت]] [[خدا]] شدن با [[نیت]] [[خالص]]، تنها برای [[خدا]] صورت پذیرد و اهداف غیرخدایی در آن راه نیابد که هر مقدار [[آزمایش]] و مشکلات بزرگتر باشد، [[ثواب]] و [[پاداش]] نیز بزرگتر خواهد بود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 831.</ref>. | *جمله پایانی این [[کلام]]، حاکی از آن است که معلوم شدن احوال [[بندگان]] نه برای [[خداوند متعال]]، بلکه برای خود [[بندگان]] است تا استحقاق آنها برای [[پاداش]] و [[عذاب]] [[آشکار]] شود و برای کسی توهم [[ظلم]] و [[تبعیض]] ایجاد نشود. ان [[حضرت]] درباره کار سخت [[مستکبران]] و دنیازدگان در برابر [[امتحان]] فرموده است: پس همانا [[خداوند سبحان]] [[بندگان]] [[متکبر]] را با [[دوستان]] خود که در چشم آنها ناتواناند میآزماید.. اگر [[پیامبران الهی]] دارای چنان قدرتی بودند که [[مخالفت]] با آنان امکان نمیداشت و [[توانایی]] و عزتی میداشتند که هرگز مغلوب نمیشدند و [[سلطنت]] و [[حکومتی]] میداشتند که همه چشمها به سوی آنان بود و [[مردم]] از راههای دور بار سفر به سوی آنان میبستند، در این حال [[مردم]] اندرزهایشان را آسانتر میپذیرفتند و در برابر آنان کمتر سرکشی میکردند و از روی [[ترس]] یا علاقهای که به مادیات داشتند، [[تظاهر]] به [[ایمان]] میکردند. در آن صورت نیتهای خالصانه و غیرخالصانه با هم آمیخته میشد و اهداف غیرالهی در ایمانشان راه مییافت و با انگیزههای گوناگون به سوی نیکیها میشتافتند. اما [[خدای متعال]] [[اراده]] فرمود که [[پیروی]] از [[پیامبران]] و [[تصدیق]] [[کتب آسمانی]] و [[فروتنی]] در [[عبادت]] و [[تسلیم]] در برابر [[فرمان خدا]] و [[تسلیم]] [[طاعت]] [[خدا]] شدن با [[نیت]] [[خالص]]، تنها برای [[خدا]] صورت پذیرد و اهداف غیرخدایی در آن راه نیابد که هر مقدار [[آزمایش]] و مشکلات بزرگتر باشد، [[ثواب]] و [[پاداش]] نیز بزرگتر خواهد بود<ref>{{متن حدیث|فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَخْتَبِرُ عِبَادَهُ الْمُسْتَكْبِرِينَ فِي أَنْفُسِهِمْ بِأَوْلِيَائِهِ الْمُسْتَضْعَفِينَ فِي أَعْيُنِهِمْ. ...وَ لَوْ كَانَتِ الْأَنْبِيَاءُ أَهْلَ قُوَّةٍ لَا تُرَامُ وَ عِزَّةٍ لَا تُضَامُ وَ مُلْكٍ تُمَدُّ نَحْوَهُ أَعْنَاقُ الرِّجَالِ وَ تُشَدُّ إِلَيْهِ عُقَدُ الرِّحَالِ لَكَانَ ذَلِكَ أَهْوَنَ عَلَى الْخَلْقِ فِي الِاعْتِبَارِ وَ أَبْعَدَ لَهُمْ [مِنَ] فِي الِاسْتِكْبَارِ وَ لَآمَنُوا عَنْ رَهْبَةٍ قَاهِرَةٍ لَهُمْ أَوْ رَغْبَةٍ مَائِلَةٍ بِهِمْ فَكَانَتِ النِّيَّاتُ مُشْتَرَكَةً وَ الْحَسَنَاتُ مُقْتَسَمَةً، وَ لَكِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَرَادَ أَنْ يَكُونَ الِاتِّبَاعُ لِرُسُلِهِ وَ التَّصْدِيقُ بِكُتُبِهِ وَ الْخُشُوعُ لِوَجْهِهِ وَ الِاسْتِكَانَةُ لِأَمْرِهِ وَ الِاسْتِسْلَامُ لِطَاعَتِهِ أُمُوراً لَهُ خَاصَّةً لَا تَشُوبُهَا [يَشُوبُهَا] مِنْ غَيْرِهَا شَائِبَةٌ وَ كُلَّمَا كَانَتِ الْبَلْوَى وَ الِاخْتِبَارُ أَعْظَمَ كَانَتِ الْمَثُوبَةُ وَ الْجَزَاءُ أَجْزَلَ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۴۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 831.</ref>. | ||
*این بیانات به [[بهترین]] شکل، گویای این [[حقیقت]] است که [[انسانها]] در موضوع پذیرش و [[اطاعت]] از [[پیامبران الهی]] در معرض امتحانی سرنوشتساز قرار دارند و تحقق این [[آزمون]]، یکی از نتایج [[بعثت]] [[رسولان]] است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 831.</ref>. | *این بیانات به [[بهترین]] شکل، گویای این [[حقیقت]] است که [[انسانها]] در موضوع پذیرش و [[اطاعت]] از [[پیامبران الهی]] در معرض امتحانی سرنوشتساز قرار دارند و تحقق این [[آزمون]]، یکی از نتایج [[بعثت]] [[رسولان]] است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 831.</ref>. | ||
===تذکار [[انسانها]] به زندگانی ابدی=== | ===تذکار [[انسانها]] به زندگانی ابدی=== | ||
*[[انبیا]] {{عم}} برای سوق دادن [[انسانها]] بهسوی [[کمالات انسانی]]، آنان را از ویژگیهای [[دنیا]] و آفات دلبستگی به [[دنیا]] [[آگاه]] میکردند. [[حضرت امیر]] {{ع}} این موضوع را از ثمرات [[ارسال رسولان]] بیان داشتهاند، چنانکه میفرماید: [[خداوند]] [[دنیا]] را مسکن مخلوقات برگزید و [[پیامبران]] خود را برای [[هدایت]] [[جن]] و انس فرستاد تا [[دنیا]] را آنگونه که هست به آنها بشناسانند و از زیانهای [[دنیا]] بر حذر دارند و با مطرح کردن مثلها، [[عیوب]] [[دنیا پرستی]] را نشان دهند و آنچه را که مایه [[عبرت]] است، تذکر دهند؛ از اسباب تندرستی و [[بیماری]]، از [[حلال]] و [[حرام]] [[دنیا]] و آنچه را که [[خداوند]] برای [[بندگان]] اطاعتکننده و نافرمان آماده کرده، یعنی [[بهشت]] و [[جهنم]] و [[تکریم]] و [[تحقیر]]، بازگو کنند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۲</ref>. این بیانات بهخوبی نقش [[انبیای الهی]] در دریافت [[بینش]] صحیح [[انسانها]] نسبت به [[دنیا]] و جلب توجه آنها به سرای ابدی را [[آشکار]] میسازد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 831.</ref>. | *[[انبیا]] {{عم}} برای سوق دادن [[انسانها]] بهسوی [[کمالات انسانی]]، آنان را از ویژگیهای [[دنیا]] و آفات دلبستگی به [[دنیا]] [[آگاه]] میکردند. [[حضرت امیر]] {{ع}} این موضوع را از ثمرات [[ارسال رسولان]] بیان داشتهاند، چنانکه میفرماید: [[خداوند]] [[دنیا]] را مسکن مخلوقات برگزید و [[پیامبران]] خود را برای [[هدایت]] [[جن]] و انس فرستاد تا [[دنیا]] را آنگونه که هست به آنها بشناسانند و از زیانهای [[دنیا]] بر حذر دارند و با مطرح کردن مثلها، [[عیوب]] [[دنیا پرستی]] را نشان دهند و آنچه را که مایه [[عبرت]] است، تذکر دهند؛ از اسباب تندرستی و [[بیماری]]، از [[حلال]] و [[حرام]] [[دنیا]] و آنچه را که [[خداوند]] برای [[بندگان]] اطاعتکننده و نافرمان آماده کرده، یعنی [[بهشت]] و [[جهنم]] و [[تکریم]] و [[تحقیر]]، بازگو کنند<ref>{{متن حدیث|وَ هُوَ الَّذِي أَسْكَنَ الدُّنْيَا خَلْقَهُ وَ بَعَثَ إِلَى الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ رُسُلَهُ، لِيَكْشِفُوا لَهُمْ عَنْ غِطَائِهَا وَ لِيُحَذِّرُوهُمْ مِنْ ضَرَّائِهَا وَ لِيَضْرِبُوا لَهُمْ أَمْثَالَهَا وَ لِيُبَصِّرُوهُمْ عُيُوبَهَا، وَ لِيَهْجُمُوا عَلَيْهِمْ بِمُعْتَبَرٍ مِنْ تَصَرُّفِ مَصَاحِّهَا وَ أَسْقَامِهَا وَ حَلَالِهَا وَ حَرَامِهَا، وَ مَا أَعَدَّ اللَّهُ لِلْمُطِيعِينَ مِنْهُمْ وَ الْعُصَاةِ مِنْ جَنَّةٍ وَ نَارٍ وَ كَرَامَةٍ وَ هَوَانٍ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۲</ref>. این بیانات بهخوبی نقش [[انبیای الهی]] در دریافت [[بینش]] صحیح [[انسانها]] نسبت به [[دنیا]] و جلب توجه آنها به سرای ابدی را [[آشکار]] میسازد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 831.</ref>. | ||
===[[پیامبران]]، [[عامل وحدت]] [[امتها]]=== | ===[[پیامبران]]، [[عامل وحدت]] [[امتها]]=== | ||
*[[حضرت امیر]] {{ع}} در خطبههای گوناگون، به بیان اوضاع [[جوامع بشری]] در عصر [[بعثت انبیا]] {{ع}} و به خصوص [[پیامبر خاتم]] {{صل}} پرداختهاند. در پارهای از این عبارات، [[اختلافات]] و چنددستگی [[اعراب جاهلی]] را به احوال پریشان امتهای پیشین [[تشبیه]] یکدلی و [[انسجام]] [[اجتماعی]] را از دستاوردهای مهم [[رسالت]] [[پیامبران]] معرفی کردهاند، چنانکه درباره عملکرد [[رسول اکرم]] {{صل}} میفرمایند: [[خداوند متعال]] بهوسیله [[پیامبر اکرم]]، شکافهای [[اجتماعی]] را به وجدت تبدیل کرد و [[کینهها]] را از بین برد و فاصلهها را به هم پیوند داد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۲۲ و نیز خطبه ۱۴۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 831.</ref>. | *[[حضرت امیر]] {{ع}} در خطبههای گوناگون، به بیان اوضاع [[جوامع بشری]] در عصر [[بعثت انبیا]] {{ع}} و به خصوص [[پیامبر خاتم]] {{صل}} پرداختهاند. در پارهای از این عبارات، [[اختلافات]] و چنددستگی [[اعراب جاهلی]] را به احوال پریشان امتهای پیشین [[تشبیه]] یکدلی و [[انسجام]] [[اجتماعی]] را از دستاوردهای مهم [[رسالت]] [[پیامبران]] معرفی کردهاند، چنانکه درباره عملکرد [[رسول اکرم]] {{صل}} میفرمایند: [[خداوند متعال]] بهوسیله [[پیامبر اکرم]]، شکافهای [[اجتماعی]] را به وجدت تبدیل کرد و [[کینهها]] را از بین برد و فاصلهها را به هم پیوند داد<ref>{{متن حدیث|فَصَدَعَ بِمَا أُمِرَ بِهِ وَ بَلَّغَ رِسَالاتِ رَبِّهِ؛ فَلَمَّ اللَّهُ بِهِ الصَّدْعَ وَ رَتَقَ بِهِ الْفَتْقَ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۲۲ و نیز خطبه ۱۴۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 831.</ref>. | ||
===برقراری [[عدالت اجتماعی]] و ایجاد [[رفاه]] و [[آسایش]] [[زندگی]] و معیشت [[مردم]]=== | ===برقراری [[عدالت اجتماعی]] و ایجاد [[رفاه]] و [[آسایش]] [[زندگی]] و معیشت [[مردم]]=== | ||
*برقراری [[عدالت اجتماعی]] و ایجاد [[آسایش]] در [[زندگی]] [[مردم]]، هم [[مأموریت]] انبیاست و هم رهاورد [[بعثت]] ایشان، چنانکه در [[قرآنکریم]] خطاب به [[رسول اکرم]] گفته شده است: بگو، به کتابی که [[خدا]] نازل کرده است [[ایمان]] دارم و به من [[فرمان]] داده که در میان شما به [[عدالت]] [[رفتار]] کنم<ref>{{متن قرآن|فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلا تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِن كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ}}؛ سوره شوری، آیه ۱۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 831.</ref>. | *برقراری [[عدالت اجتماعی]] و ایجاد [[آسایش]] در [[زندگی]] [[مردم]]، هم [[مأموریت]] انبیاست و هم رهاورد [[بعثت]] ایشان، چنانکه در [[قرآنکریم]] خطاب به [[رسول اکرم]] گفته شده است: بگو، به کتابی که [[خدا]] نازل کرده است [[ایمان]] دارم و به من [[فرمان]] داده که در میان شما به [[عدالت]] [[رفتار]] کنم<ref>{{متن قرآن|فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلا تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِن كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ}}؛ سوره شوری، آیه ۱۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 831.</ref>. | ||
*[[حضرت امیر]] {{ع}} با اشاره به اوضاع وخیم [[زندگی]] [[اعراب]] [[پیش از بعثت]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۶</ref>. به آثار [[بعثت]] و بهبود و تغییر وضع [[زندگی]] [[مردم]] اشاره میکند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 832.</ref>. | *[[حضرت امیر]] {{ع}} با اشاره به اوضاع وخیم [[زندگی]] [[اعراب]] [[پیش از بعثت]]<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ [تَعَالَى] بَعَثَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه وآله) نَذِيراً لِلْعَالَمِينَ وَ أَمِيناً عَلَى التَّنْزِيلِ وَ أَنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ عَلَى شَرِّ دِينٍ وَ فِي شَرِّ دَارٍ، مُنِيخُونَ بَيْنَ حِجَارَةٍ خُشْنٍ وَ حَيَّاتٍ صُمٍّ تَشْرَبُونَ الْكَدِرَ وَ تَأْكُلُونَ الْجَشِبَ وَ تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَ تَقْطَعُونَ أَرْحَامَكُمْ، الْأَصْنَامُ فِيكُمْ مَنْصُوبَةٌ وَ الْآثَامُ بِكُمْ مَعْصُوبَةٌ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۶</ref>. به آثار [[بعثت]] و بهبود و تغییر وضع [[زندگی]] [[مردم]] اشاره میکند<ref>{{متن حدیث|فَانْظُرُوا إِلَى مَوَاقِعِ نِعَمِ اللَّهِ عَلَيْهِمْ حِينَ بَعَثَ إِلَيْهِمْ رَسُولًا، فَعَقَدَ بِمِلَّتِهِ طَاعَتَهُمْ وَ جَمَعَ عَلَى دَعْوَتِهِ أُلْفَتَهُمْ، كَيْفَ نَشَرَتِ النِّعْمَةُ عَلَيْهِمْ جَنَاحَ كَرَامَتِهَا وَ أَسَالَتْ لَهُمْ جَدَاوِلَ نَعِيمِهَا وَ الْتَفَّتِ الْمِلَّةُ بِهِمْ فِي عَوَائِدِ بَرَكَتِهَا، فَأَصْبَحُوا فِي نِعْمَتِهَا غَرِقِينَ وَ فِي خُضْرَةِ عَيْشِهَا فَكِهِينَ [فَاكِهِينَ]، قَدْ تَرَبَّعَتِ الْأُمُورُ بِهِمْ فِي ظِلِّ سُلْطَانٍ قَاهِرٍ وَ آوَتْهُمُ الْحَالُ إِلَى كَنَفِ عِزٍّ غَالِبٍ، وَ تَعَطَّفَتِ الْأُمُورُ عَلَيْهِمْ فِي ذُرَى مُلْكٍ ثَابِتٍ، فَهُمْ حُكَّامٌ عَلَى الْعَالَمِينَ وَ مُلُوكٌ فِي أَطْرَافِ الْأَرَضِينَ، يَمْلِكُونَ الْأُمُورَ عَلَى مَنْ كَانَ يَمْلِكُهَا عَلَيْهِمْ وَ يُمْضُونَ الْأَحْكَامَ فِيمَنْ كَانَ يُمْضِيهَا فِيهِمْ، لَا تُغْمَزُ لَهُمْ قَنَاةٌ وَ لَا تُقْرَعُ لَهُمْ صَفَاةٌ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 832.</ref>. | ||
===[[اتمام حجت]] بر [[انسانها]]=== | ===[[اتمام حجت]] بر [[انسانها]]=== | ||
*[[خدای متعال]] با [[ارسال رسولان]] خود، با [[بندگان]] خویش [[اتمام حجت]] کرد. [[قرآن کریم]] در این باره فرموده است: پیامبرانی که بشارتدهنده و بیمدهنده بودند تا بعد از این [[پیامبران]]،حجتی برای [[مردم]] بر [[خدا]] باقی نماند (و بر همه [[اتمام حجت]] شود) و [[خداوند]]، توانا و [[حکیم]] است<ref>{{متن قرآن|رُّسُلاً مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا}}؛ سوره نساء، آیه ۱۶۵ و {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَى}}؛ سوره طه، آیه ۱۳۴</ref>. | *[[خدای متعال]] با [[ارسال رسولان]] خود، با [[بندگان]] خویش [[اتمام حجت]] کرد. [[قرآن کریم]] در این باره فرموده است: پیامبرانی که بشارتدهنده و بیمدهنده بودند تا بعد از این [[پیامبران]]،حجتی برای [[مردم]] بر [[خدا]] باقی نماند (و بر همه [[اتمام حجت]] شود) و [[خداوند]]، توانا و [[حکیم]] است<ref>{{متن قرآن|رُّسُلاً مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا}}؛ سوره نساء، آیه ۱۶۵ و {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَى}}؛ سوره طه، آیه ۱۳۴</ref>. | ||
*[[امام]] {{ع}} در این زمینه فرمودهاند: [[خداوند]] [[پیامبران]] را با اختصاص [[وحی]] خود به آنان برانگیخت و [[پیامبران]] را [[حجت]] خود بر [[بندگان]] قرار داد، تا جای عذری برای کسی باقی نماند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۴</ref>. و نیز درباره [[رسالت]] [[نبی اکرم]] فرمودهاند: [[خداوند]] [[پیامبر اکرم]] را فرستاد تا فرمانهای [[خدا]] را [[اجرا]] کند و بر [[مردم]] [[حجت]] را تمام گرداند و آنها را در برابر [[اعمال]] ناروا بترساند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 832.</ref>. | *[[امام]] {{ع}} در این زمینه فرمودهاند: [[خداوند]] [[پیامبران]] را با اختصاص [[وحی]] خود به آنان برانگیخت و [[پیامبران]] را [[حجت]] خود بر [[بندگان]] قرار داد، تا جای عذری برای کسی باقی نماند<ref>{{متن حدیث|بَعَثَ اللَّهُ رُسُلَهُ بِمَا خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ، وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلَى خَلْقِهِ، لِئَلَّا تَجِبَ الْحُجَّةُ لَهُمْ بِتَرْكِ الْإِعْذَارِ إِلَيْهِمْ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۴۴</ref>. و نیز درباره [[رسالت]] [[نبی اکرم]] فرمودهاند: [[خداوند]] [[پیامبر اکرم]] را فرستاد تا فرمانهای [[خدا]] را [[اجرا]] کند و بر [[مردم]] [[حجت]] را تمام گرداند و آنها را در برابر [[اعمال]] ناروا بترساند<ref>{{متن حدیث|وَ عَمَّرَ فِيكُمْ نَبِيَّهُ أَزْمَاناً حَتَّى أَكْمَلَ لَهُ وَ لَكُمْ فِيمَا أَنْزَلَ مِنْ كِتَابِهِ دِينَهُ الَّذِي رَضِيَ لِنَفْسِهِ وَ أَنْهَى إِلَيْكُمْ عَلَى لِسَانِهِ مَحَابَّهُ مِنَ الْأَعْمَالِ وَ مَكَارِهَهُ وَ نَوَاهِيَهُ وَ أَوَامِرَهُ، وَ أَلْقَى إِلَيْكُمُ الْمَعْذِرَةَ وَ اتَّخَذَ عَلَيْكُمُ الْحُجَّةَ وَ قَدَّمَ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ وَ أَنْذَرَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ شَدِيدٍ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۸۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 832.</ref>. | ||
*بنابراین [[اتمام حجت]] بر [[بندگان]] از نتایج مهم [[رسالت]] [[پیامبران]] است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 832.</ref>. | *بنابراین [[اتمام حجت]] بر [[بندگان]] از نتایج مهم [[رسالت]] [[پیامبران]] است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 832.</ref>. | ||