←منابع
(←پانویس) |
(←منابع) |
||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
*[[حکمت]] در همه [[فضیلتها]] به منزله چشم در [[بدن انسان]] است. [[انسان]] [[نابینا]] حتی در [[روشنایی]] نمیتواند کارهای خویش را انجام دهد؛ چراکه چشمش [[قدرت]] استفاده از [[نور]] را ندارد. کسی که از [[حکمت]] [[محروم]] است، حتی اگر از سایر [[فضیلتها]] برخوردار باشد، هرگز به [[حقیقت]] [[دست]] نمییابد؛ چراکه مرز بین [[فضیلت]] و [[رذیلت]] را نمیبیند. سخاوتمند غیر [[حکیم]]، سخاوتش را با [[تبذیر]] و داد و [[دهش]] بیجا تباه میکند، نابه جا میبخشد، در حالی که صاحبان [[حق]] را فراموش میکند. [[سخنوری]] که [[حکیم]] نباشد، با [[پرگویی]] [[توانایی]] خود را هدر میدهد. [[علم]] بدون [[حکمت]] به [[عجب]] [[آلوده]] میشود. [[بردباری]] بدون [[حکمت]] با [[خواری]] و [[ذلت]] به هم میآمیزد، [[سکوت]] غیر حکیمانه از [[ناتوانی]] سر بر میآورد و [[مدارا]] از غیر [[حکیم]] به ورطه [[ضعف]] و [[ناتوانی]] میغلطد. | *[[حکمت]] در همه [[فضیلتها]] به منزله چشم در [[بدن انسان]] است. [[انسان]] [[نابینا]] حتی در [[روشنایی]] نمیتواند کارهای خویش را انجام دهد؛ چراکه چشمش [[قدرت]] استفاده از [[نور]] را ندارد. کسی که از [[حکمت]] [[محروم]] است، حتی اگر از سایر [[فضیلتها]] برخوردار باشد، هرگز به [[حقیقت]] [[دست]] نمییابد؛ چراکه مرز بین [[فضیلت]] و [[رذیلت]] را نمیبیند. سخاوتمند غیر [[حکیم]]، سخاوتش را با [[تبذیر]] و داد و [[دهش]] بیجا تباه میکند، نابه جا میبخشد، در حالی که صاحبان [[حق]] را فراموش میکند. [[سخنوری]] که [[حکیم]] نباشد، با [[پرگویی]] [[توانایی]] خود را هدر میدهد. [[علم]] بدون [[حکمت]] به [[عجب]] [[آلوده]] میشود. [[بردباری]] بدون [[حکمت]] با [[خواری]] و [[ذلت]] به هم میآمیزد، [[سکوت]] غیر حکیمانه از [[ناتوانی]] سر بر میآورد و [[مدارا]] از غیر [[حکیم]] به ورطه [[ضعف]] و [[ناتوانی]] میغلطد. | ||
*[[امام حسن عسکری]]{{ع}} میفرماید: "سفیهی که راه [[حق]] میرود [[نور]] [[حق]] خویش را با [[سفاهت]] خویش خاموش میکند" <ref>{{متن حدیث|إِنَّ اَلْمُحِقَّ اَلسَّفِيهَ يَكَادُ أَنْ يُطْفِئَ نُورَ حَقِّهِ بِسَفَهِهِ}}؛ حسن بن علی ابنشعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۴۸۳.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۲۹۱-۲۹۲.</ref>. | *[[امام حسن عسکری]]{{ع}} میفرماید: "سفیهی که راه [[حق]] میرود [[نور]] [[حق]] خویش را با [[سفاهت]] خویش خاموش میکند" <ref>{{متن حدیث|إِنَّ اَلْمُحِقَّ اَلسَّفِيهَ يَكَادُ أَنْ يُطْفِئَ نُورَ حَقِّهِ بِسَفَهِهِ}}؛ حسن بن علی ابنشعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۴۸۳.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۲۹۱-۲۹۲.</ref>. | ||
==[[آثار حکمت]]== | |||
*[[حکمت]] یک از سجایای محوری [[نفس انسان]] است، کسی که به این [[فضیلت]] آراسته شود، به تبع آن، صفتها و سجایای [[نیک]] دیگری نیز پیدا میکند. علمای [[اخلاق]] برای [[حکمت]] شش شاخه شناسایی کردهاند: | |||
#'''ذكاء:''' در لغت به معنی [[تیزهوشی]] است<ref>راغب اصفهانی، مفردات؛ محمد بن ابیبکر رازی، مختار الصحاح؛ خواجه نصیرالدین محمد بن محمد طوسی، اخلاق ناصری، ص۱۱۲.</ref> و در اصطلاح، [[اخلاق]] عبارت است از نیرویی که باعث میشود [[انسان]] به سرعت از مقدمات [[استدلال]] به نتیجه برسد<ref>ابنمیثم، شرح مأة کلمه، ص۲۰.</ref>. | |||
#'''ذکر یا [[تذکر]]:''' آن است که هرگاه بخواهد چیزی را به یاد آورد، به سهولت و آسانی به یاد میآورد <ref>ابنمیثم، شرح مأة کلمه، ص۲۰.</ref>. ذکر [[حد وسط]] فراموشکاری و [[عنایت]] و توجه بیش از حد به موضوعها است<ref>احمد بن محمد بن یعقوب مسکویه، تهذیب الاخلاق، ص۴۷.</ref>. | |||
#'''[[سرعت فهم]]:''' به این معنی که حرکت از ملزومات به لوازم برای نفس ملکه باشد، تا برای [[فهم]] یک چیز [[نیازمند]] مکث فراوان نباشد<ref>خواجه نصیرالدین محمد بن محمد طوسی، اخلاق ناصری، ص۱۱۲.</ref>. این [[فضیلت]]، [[حد وسط]] کند فهمی و [[فهم]] [[خیال]] گونه است که با سرعت فراوان [[صورت خیالی]] مسئله را میگیرد، بدون آنکه به [[درستی]] فهمیده باشد<ref>احمد بن محمد بن یعقوب مسکویه، تهذیب الاخلاق، ص۴۷.</ref>. | |||
#'''[[تعقل]]:''' به این معنی که در بحث و جست وجو از هر حقیقتی به اندازۀ [[شایسته]] دقت کند<ref>خواجه نصیرالدین محمد بن محمد طوسی، اخلاق ناصری، ص۱۱۲.</ref>. [[تعقل]] [[حد وسط]] بين [[غرق]] شدن در یک موضوع و کم دقتی است<ref>احمد بن محمد بن یعقوب مسکویه، تهذیب الاخلاق، ص۴۷.</ref>. | |||
#'''صفای دهن:''' آن است که نفس بتواند بدون هیچ تشویش و اضطرابی، به نتیجه مطلوب دست پیدا کند<ref>خواجه نصیرالدین محمد بن محمد طوسی، اخلاق ناصری، ص۱۱۲.</ref>. | |||
#'''[[سهولت تعلم]]:''' آن است که نفس چنان آماده [[فکر]] باشد که بدون دخالت [[وسوسه]] و خاطرههای متفرقه به مطلوب خود توجه کند<ref>خواجه نصیرالدین محمد بن محمد طوسی، اخلاق ناصری، ص۱۱۲.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۲۹۲-۲۹۳.</ref>. | |||
==منابع== | ==منابع== |