جز
جایگزینی متن - 'وسیله' به 'وسیله'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'وسیله' به 'وسیله') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
*انتقادات [[ابوذر]] از [[عثمان]] سبب شد، تا [[عثمان]] او را به [[شام]] بفرستد<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۴.</ref>. [[ابوذر]] در [[شام]] هم از [[انتقاد]] [[دست]] نکشید و از [[معاویه]] -که از طرف [[عثمان]] [[حاکم]] [[شام]] شده بود- [[انتقاد]] میکرد. [[ابوذر]] به سبب ساختن کاخ [[خضراء]] به [[معاویه]] میگفت: "اگر این کاخ را از [[مال]] [[خداوند]] ساختهای، [[خیانت]] کردهای و اگر از [[مال]] خود ساختهای، [[اسراف]] کردهای"<ref>ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی، الغارت، ص۳۶۳.</ref>. | *انتقادات [[ابوذر]] از [[عثمان]] سبب شد، تا [[عثمان]] او را به [[شام]] بفرستد<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۴.</ref>. [[ابوذر]] در [[شام]] هم از [[انتقاد]] [[دست]] نکشید و از [[معاویه]] -که از طرف [[عثمان]] [[حاکم]] [[شام]] شده بود- [[انتقاد]] میکرد. [[ابوذر]] به سبب ساختن کاخ [[خضراء]] به [[معاویه]] میگفت: "اگر این کاخ را از [[مال]] [[خداوند]] ساختهای، [[خیانت]] کردهای و اگر از [[مال]] خود ساختهای، [[اسراف]] کردهای"<ref>ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی، الغارت، ص۳۶۳.</ref>. | ||
*او کنار دروازه [[دمشق]] میایستاد و علیه [[حکومت]] [[سخن]] میگفت. اعتراضهای همیشگی [[ابوذر]] به [[عثمان]] و [[معاویه]] سبب شد تا [[معاویه]]، او را [[دشمن خدا]] و [[رسول]] خطاب کند. [[معاویه]] گفت: "اگر میخواستم یکی از [[اصحاب]] [[محمد]] را بدون [[اذن]] [[عثمان]] بکشم، نخست تو را از بین میبردم.... [[ابوذر]] گفت: من [[دشمن خدا]] و [[رسول]] نیستم. تو و پدرت [[دشمنان]] [[خدا]] و [[رسول]] هستید. شما در ظاهر [[مسلمان]] شدید و در [[باطن]]، کافرید. [[رسول خدا]] تو را [چنین] [[لعنت]] و [[نفرین]] کرد که [[خداوند]] شکمت را سیر نکند"<ref>ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی، الغارت، ص۳۶۴.</ref>. | *او کنار دروازه [[دمشق]] میایستاد و علیه [[حکومت]] [[سخن]] میگفت. اعتراضهای همیشگی [[ابوذر]] به [[عثمان]] و [[معاویه]] سبب شد تا [[معاویه]]، او را [[دشمن خدا]] و [[رسول]] خطاب کند. [[معاویه]] گفت: "اگر میخواستم یکی از [[اصحاب]] [[محمد]] را بدون [[اذن]] [[عثمان]] بکشم، نخست تو را از بین میبردم.... [[ابوذر]] گفت: من [[دشمن خدا]] و [[رسول]] نیستم. تو و پدرت [[دشمنان]] [[خدا]] و [[رسول]] هستید. شما در ظاهر [[مسلمان]] شدید و در [[باطن]]، کافرید. [[رسول خدا]] تو را [چنین] [[لعنت]] و [[نفرین]] کرد که [[خداوند]] شکمت را سیر نکند"<ref>ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی، الغارت، ص۳۶۴.</ref>. | ||
*سرانجام [[معاویه]] به [[عثمان]]، [[نامه]] نوشت که تو [[شام]] را به | *سرانجام [[معاویه]] به [[عثمان]]، [[نامه]] نوشت که تو [[شام]] را به وسیله [[ابوذر]] بر خود تباه ساختی. [[عثمان]] هم به [[معاویه]] [[دستور]] داد او را بر شتری بیجهاز سوار کند و بدون توقف به [[مدینه]] بفرستد <ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۷۲ و ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۵.</ref>. | ||
*[[ابوذر]] با حالت [[ضعف]] و مریضی، در حالی که ران پایش مجروح شده بود به [[مدینه]] رسید. [[عثمان]]، [[ابوذر]] را متهم کرد که قصد داشته در [[شام]] [[فتنهانگیزی]] کند و [[مردم]] را بر ضد او بشوراند. [[ابوذر]] گفت: "من تنها قصد [[امر به معروف و نهی از منکر]] دارم"<ref>ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی، الغارات، ص۳۶۶؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۴؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار{{عم}}، ج۲۲، ص۴۱۷؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ص۳۷۵.</ref><ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[ابوذر غفاری ۱ (مقاله)|ابوذر غفاری]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۷۵.</ref>. | *[[ابوذر]] با حالت [[ضعف]] و مریضی، در حالی که ران پایش مجروح شده بود به [[مدینه]] رسید. [[عثمان]]، [[ابوذر]] را متهم کرد که قصد داشته در [[شام]] [[فتنهانگیزی]] کند و [[مردم]] را بر ضد او بشوراند. [[ابوذر]] گفت: "من تنها قصد [[امر به معروف و نهی از منکر]] دارم"<ref>ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی، الغارات، ص۳۶۶؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۴؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار{{عم}}، ج۲۲، ص۴۱۷؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ص۳۷۵.</ref><ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[ابوذر غفاری ۱ (مقاله)|ابوذر غفاری]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۷۵.</ref>. | ||
*بخششهای زیاد و غیر عادلانه [[عثمان]] به [[خاندان]] خویش و افرادی امثال [[مروان بن حکم]] و دیگران، از انتقادهای اصلی [[ابوذر]] به او بوده است. او در محافل و مجالس، از [[فساد]] دستگاه [[حکومت]] [[سخن]] میگفت و اظهار میداشت [[عثمان]]، [[سنت رسول خدا]]{{صل}} را رها کرده و [[خویشاوندان]] خود را بر [[مسلمانان]] مسلط ساخته است. | *بخششهای زیاد و غیر عادلانه [[عثمان]] به [[خاندان]] خویش و افرادی امثال [[مروان بن حکم]] و دیگران، از انتقادهای اصلی [[ابوذر]] به او بوده است. او در محافل و مجالس، از [[فساد]] دستگاه [[حکومت]] [[سخن]] میگفت و اظهار میداشت [[عثمان]]، [[سنت رسول خدا]]{{صل}} را رها کرده و [[خویشاوندان]] خود را بر [[مسلمانان]] مسلط ساخته است. |