جز
جایگزینی متن - 'وسیله' به 'وسیله'
جز (جایگزینی متن - 'زوال' به 'زوال') |
جز (جایگزینی متن - 'وسیله' به 'وسیله') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
*در عین حال درباره [[جایگاه]] [[دین]] از سه منظر مختلف میتوان سخن گفت: | *در عین حال درباره [[جایگاه]] [[دین]] از سه منظر مختلف میتوان سخن گفت: | ||
#کسانی که با [[دین]] از این جهت که [[محدودیت]] آور و [[مانع]] لابالی گری آنها میشود مخالف هستند و [[دین]] را به عنوان مزاحم [[حیات]] حیوانی و [[شیطانی]] خود [[تفسیر]] کردهاند. | #کسانی که با [[دین]] از این جهت که [[محدودیت]] آور و [[مانع]] لابالی گری آنها میشود مخالف هستند و [[دین]] را به عنوان مزاحم [[حیات]] حیوانی و [[شیطانی]] خود [[تفسیر]] کردهاند. | ||
#کسانی به این [[دلیل]] که [[دین]] | #کسانی به این [[دلیل]] که [[دین]] وسیله و ابزار [[قدرت]] شده و از آن [[سوء]] استفادههای بسیار میشود، ترجیح میدهند سخن از [[دین]] و [[ایمان]] را به کنار نهند. | ||
#کسانی سخن از [[بینیازی]] [[دین]] و [[ایمان]] کرده و میگفتند با وجود [[عقل]] و [[علم]] دیگر چه نیازی به [[ایمان]] و [[معنویت]] است. [[بشریت]] با تجربهای که کسب کرده، بدون [[دین]] هم میتواند [[آسایش]] و [[امنیت]] و [[عدالت]] خود را به دست آورد و [[عقل انسان]] [[قادر]] است آنچه مایه [[سعادت]] و [[خوشبختی]] است [[درک]] کند. [[ایمان]] در [[بهترین]] حالت، به نادیده گرفتن [[رنجها]] و [[سختیها]] مبدل شده است، نه تحرک بخشیدن و [[برانگیختن]] برای فائق آمدن بر [[مشکلات]] و کسب [[زندگی]] دیگر. در صورتی که [[قرآن]] به هر سه سئوال پاسخ میدهد: هم از [[دین]] صحیح سخن میگوید و هم از [[دینی]] که ابزار دست [[قدرت]] و [[ثروت]] که بتوانند [[قدرت]] و [[ثروت]] خود را [[حفظ]] کنند<ref>ر.ک: سعیدیانفر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۵۷۲-۵۸۱.</ref>. | #کسانی سخن از [[بینیازی]] [[دین]] و [[ایمان]] کرده و میگفتند با وجود [[عقل]] و [[علم]] دیگر چه نیازی به [[ایمان]] و [[معنویت]] است. [[بشریت]] با تجربهای که کسب کرده، بدون [[دین]] هم میتواند [[آسایش]] و [[امنیت]] و [[عدالت]] خود را به دست آورد و [[عقل انسان]] [[قادر]] است آنچه مایه [[سعادت]] و [[خوشبختی]] است [[درک]] کند. [[ایمان]] در [[بهترین]] حالت، به نادیده گرفتن [[رنجها]] و [[سختیها]] مبدل شده است، نه تحرک بخشیدن و [[برانگیختن]] برای فائق آمدن بر [[مشکلات]] و کسب [[زندگی]] دیگر. در صورتی که [[قرآن]] به هر سه سئوال پاسخ میدهد: هم از [[دین]] صحیح سخن میگوید و هم از [[دینی]] که ابزار دست [[قدرت]] و [[ثروت]] که بتوانند [[قدرت]] و [[ثروت]] خود را [[حفظ]] کنند<ref>ر.ک: سعیدیانفر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۵۷۲-۵۸۱.</ref>. | ||
*هرچند [[دین]] کارکردهای بسیاری دارد. اما فایده مهم [[دین]]، معنا بخشیدن به [[زندگی]] و مشخص کردن جهت [[زندگی]] است. البته منظور از [[دین]] آن [[دینی]] است که [[معرفت]] بخش و جهت دهنده به [[زندگی]] و خردگراست، نه خردستیز. [[دین]] منطقی، با دوام و قابل [[دفاع]] است که [[حق]] و معقول و مستدل و براساس [[برهان]] باشد. از فواید مهم [[دین]]، این است که به [[زندگی]] [[انسان]] معنا و مفهوم میبخشد، [[زندگی]] [[آینده]] را از ابهام و سر درگمی بیرون میآورد؛ وعدههای [[دینی]] [[زندگی]] را برای [[آدمی]] بهتر و امیدوارتر میکند. ممکن است شخصی [[احساس پوچی]]، بیهدفی و یا بیآرمانی بکند، ولی این [[دین]] است که به [[انسانها]] [[هدف]] میدهد و مسیر [[زندگی]] آنها را مشخص مینماید. از آفات آن جلوگیری میکند تا به منجلاب نیافتد. | *هرچند [[دین]] کارکردهای بسیاری دارد. اما فایده مهم [[دین]]، معنا بخشیدن به [[زندگی]] و مشخص کردن جهت [[زندگی]] است. البته منظور از [[دین]] آن [[دینی]] است که [[معرفت]] بخش و جهت دهنده به [[زندگی]] و خردگراست، نه خردستیز. [[دین]] منطقی، با دوام و قابل [[دفاع]] است که [[حق]] و معقول و مستدل و براساس [[برهان]] باشد. از فواید مهم [[دین]]، این است که به [[زندگی]] [[انسان]] معنا و مفهوم میبخشد، [[زندگی]] [[آینده]] را از ابهام و سر درگمی بیرون میآورد؛ وعدههای [[دینی]] [[زندگی]] را برای [[آدمی]] بهتر و امیدوارتر میکند. ممکن است شخصی [[احساس پوچی]]، بیهدفی و یا بیآرمانی بکند، ولی این [[دین]] است که به [[انسانها]] [[هدف]] میدهد و مسیر [[زندگی]] آنها را مشخص مینماید. از آفات آن جلوگیری میکند تا به منجلاب نیافتد. | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
#قومی و [[جهانی بودن]] [[پیامبران اولوالعزم]] که دو صورت دارد: اگر [[جهانی بودن]] به معنای [[ارتباط]] [[پیامبر]] با [[اقوام]] و [[ملل]] گوناگون معاصر باشد تنها [[دین اسلام]] [[جهانی]] است، ولی اگر [[جهانی بودن]] به معنای [[لزوم]] [[ابلاغ]] دین به سایر [[ملل]] در صورت امکان باشد دین همه [[پیامبران الهی]] [[جهانی]] خواهد بود<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۳۷- ۲۳۹.</ref>. | #قومی و [[جهانی بودن]] [[پیامبران اولوالعزم]] که دو صورت دارد: اگر [[جهانی بودن]] به معنای [[ارتباط]] [[پیامبر]] با [[اقوام]] و [[ملل]] گوناگون معاصر باشد تنها [[دین اسلام]] [[جهانی]] است، ولی اگر [[جهانی بودن]] به معنای [[لزوم]] [[ابلاغ]] دین به سایر [[ملل]] در صورت امکان باشد دین همه [[پیامبران الهی]] [[جهانی]] خواهد بود<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۳۷- ۲۳۹.</ref>. | ||
* [[حضرت آدم]]{{ع}} نخستین دریافتکننده آموزههای [[وحیانی]]، نخستین دین<ref>المنار، ج۷، ص۶۰۳ - ۶۰۷؛ المیزان، ج۳، ص۱۶۵.</ref>، مجموعهای از [[معارف]] [[وحیانی]] ساده و ابتدایی که بنیادیترین اصول یک [[دین توحیدی]] است. [[دین حضرت آدم]]{{ع}} تا زمان [[حضرت نوح]]{{ع}} [[استمرار]] داشت<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۱۰- ۲۱۳.</ref>. [[دین حضرت نوح]]{{ع}} آموزههای مختلف [[اعتقادی]]، [[احکام]] و [[اخلاق]] را دربرداشت. [[علی]] رغم تلاش و [[دعوت]] شبانهروزی و طولانی مدت جز گروهی اندک دین او را نپذیرفتند. [[پیامبران]] بعدی تا زمان [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} پیرو و مبلغ دین او بودند<ref>ر.ک: سدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۱۳- ۲۱۴.</ref>. [[حضرت هود]]{{ع}} مستقیماً [[وحی]] دریافت میکرد و دارای [[معجزه]] بود. درباره دین و [[کتاب آسمانی]] جداگانه برای آن [[حضرت]]، [[اختلاف]] وجود دارد و برخی معتقدند: او پیرو [[دین حضرت نوح]]{{ع}} بوده است<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۱۴- ۲۱۶.</ref>. [[حضرت صالح]]{{ع}} پس از [[حضرت هود]]{{ع}} بوده که درباره دین و [[کتاب آسمانی]] مستقل گزارشی نشده است. [[آموزههای دینی]] او مشتمل بر [[عقاید]] [[خداشناسی]] و ارزشهای [[توحیدی]] است<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۱۶- ۲۱۷.</ref>. | * [[حضرت آدم]]{{ع}} نخستین دریافتکننده آموزههای [[وحیانی]]، نخستین دین<ref>المنار، ج۷، ص۶۰۳ - ۶۰۷؛ المیزان، ج۳، ص۱۶۵.</ref>، مجموعهای از [[معارف]] [[وحیانی]] ساده و ابتدایی که بنیادیترین اصول یک [[دین توحیدی]] است. [[دین حضرت آدم]]{{ع}} تا زمان [[حضرت نوح]]{{ع}} [[استمرار]] داشت<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۱۰- ۲۱۳.</ref>. [[دین حضرت نوح]]{{ع}} آموزههای مختلف [[اعتقادی]]، [[احکام]] و [[اخلاق]] را دربرداشت. [[علی]] رغم تلاش و [[دعوت]] شبانهروزی و طولانی مدت جز گروهی اندک دین او را نپذیرفتند. [[پیامبران]] بعدی تا زمان [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} پیرو و مبلغ دین او بودند<ref>ر.ک: سدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۱۳- ۲۱۴.</ref>. [[حضرت هود]]{{ع}} مستقیماً [[وحی]] دریافت میکرد و دارای [[معجزه]] بود. درباره دین و [[کتاب آسمانی]] جداگانه برای آن [[حضرت]]، [[اختلاف]] وجود دارد و برخی معتقدند: او پیرو [[دین حضرت نوح]]{{ع}} بوده است<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۱۴- ۲۱۶.</ref>. [[حضرت صالح]]{{ع}} پس از [[حضرت هود]]{{ع}} بوده که درباره دین و [[کتاب آسمانی]] مستقل گزارشی نشده است. [[آموزههای دینی]] او مشتمل بر [[عقاید]] [[خداشناسی]] و ارزشهای [[توحیدی]] است<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۱۶- ۲۱۷.</ref>. | ||
* [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} [[فرمانبرداری]] محض از [[خدا]] را دین و [[آیین]] [[برگزیده]] خود خوانده است، بخش عمده دین آن [[حضرت]] مربوط به آموزههای [[اعتقادی]] به ویژه [[خداشناسی]] [[توحیدی]] است. [[مقاومت]] [[بت پرستان]] و [[مشرکان]]، احتجاجهای آنان در برابر [[حضرت]]، تلاش آنها برای [[سوزاندن]] وی، نشان میدهند که دین او با [[اقبال]] روبهرو نشد. [[دین حضرت ابراهیم]]{{ع}} را پس از وی در منطقه [[فلسطین]] [[حضرت اسحاق]]{{ع}} و پس از او [[حضرت یعقوب]]{{ع}} [[تبلیغ]] و نمایندگی کردند<ref>الدر المنثور، ج۴، ص۳۴؛ تاریخ جامع ادیان، ص۴۹۰.</ref> [[فرزندان]] و [[نوادگان]] [[حضرت یعقوب]]{{ع}} «[[بنی اسرائیل]]» پیرو این دین بودند و آن دین را در [[مصر]] گسترش دادند. [[دین حضرت ابراهیم]]{{ع}} در [[اردن]] به | * [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} [[فرمانبرداری]] محض از [[خدا]] را دین و [[آیین]] [[برگزیده]] خود خوانده است، بخش عمده دین آن [[حضرت]] مربوط به آموزههای [[اعتقادی]] به ویژه [[خداشناسی]] [[توحیدی]] است. [[مقاومت]] [[بت پرستان]] و [[مشرکان]]، احتجاجهای آنان در برابر [[حضرت]]، تلاش آنها برای [[سوزاندن]] وی، نشان میدهند که دین او با [[اقبال]] روبهرو نشد. [[دین حضرت ابراهیم]]{{ع}} را پس از وی در منطقه [[فلسطین]] [[حضرت اسحاق]]{{ع}} و پس از او [[حضرت یعقوب]]{{ع}} [[تبلیغ]] و نمایندگی کردند<ref>الدر المنثور، ج۴، ص۳۴؛ تاریخ جامع ادیان، ص۴۹۰.</ref> [[فرزندان]] و [[نوادگان]] [[حضرت یعقوب]]{{ع}} «[[بنی اسرائیل]]» پیرو این دین بودند و آن دین را در [[مصر]] گسترش دادند. [[دین حضرت ابراهیم]]{{ع}} در [[اردن]] به وسیله [[حضرت لوط]]{{ع}} [[تبلیغ]] میشد و در [[مکه]] توسط [[حضرت اسماعیل]] و [[فرزندان]] و [[نوادگان]] [[حضرت]] به سایر مناطق [[عربی]] گسترش یافت، که تا زمان [[پیامبر اسلام]] گروهی به نام «[[حنفاء]]» بودند که به [[پیروی]] از دین ابراهیمی [[شهرت]] داشتند<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۱۷- ۲۱۸.</ref>. | ||
* [[حضرت شعیب]]{{ع}} [[شریعت]] مستقلی نداشته و به [[آیین]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} میخوانده است. [[دعوت به توحید]] و [[پرهیز]] از [[مفاسد اجتماعی]]، [[اقتصادی]] و [[اخلاقی]] از آموزههای آن [[حضرت]] بوده است [[قوم]] وی در گذر ایام به [[کفر]] و [[شرک]] گرویدند و سرانجام با [[عذاب الهی]] نابود شدند<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۲۵- ۲۲۷.</ref>. | * [[حضرت شعیب]]{{ع}} [[شریعت]] مستقلی نداشته و به [[آیین]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} میخوانده است. [[دعوت به توحید]] و [[پرهیز]] از [[مفاسد اجتماعی]]، [[اقتصادی]] و [[اخلاقی]] از آموزههای آن [[حضرت]] بوده است [[قوم]] وی در گذر ایام به [[کفر]] و [[شرک]] گرویدند و سرانجام با [[عذاب الهی]] نابود شدند<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۲۵- ۲۲۷.</ref>. | ||
* [[دین حضرت موسی]]{{ع}} مجموعه [[تعالیم وحیانی]] است که [[طی]] چنددهه بر وی نازلشد. [[قرآن کریم]]، کتاب آن [[حضرت]] را بیانگر همه [[معارف]] مورد [[نیاز]] [[مردم]] دانسته است: {{متن قرآن|ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِي أَحْسَنَ وَتَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ}}<ref>«سپس به موسی کتاب دادیم تا (نعمت را) بر آنکه نیکی کرده است تمام کنیم و برای روشن داشتن هر چیز و برای رهنمون و بخشایش باشد که آنان به لقای پروردگارشان ایمان آورند» سوره انعام، آیه ۱۵۴.</ref> [[پیامبران]] بزرگی مانند [[حضرت]] سموئیل، [[داود]]، [[سلیمان]]، [[زکریا]]، [[یحیی]] در میان [[بنی اسرائیل]] برانگیخته شدند که مبلغ دین [[حضرت]] بودند. گروهی از [[یهودیان]] با توجه به [[پیشگویی]] [[کتاب مقدس]] درباره هجرتگاه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در اطراف [[مدینه]] سکنا گزیدند<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۲۷- ۲۳۴.</ref>. | * [[دین حضرت موسی]]{{ع}} مجموعه [[تعالیم وحیانی]] است که [[طی]] چنددهه بر وی نازلشد. [[قرآن کریم]]، کتاب آن [[حضرت]] را بیانگر همه [[معارف]] مورد [[نیاز]] [[مردم]] دانسته است: {{متن قرآن|ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِي أَحْسَنَ وَتَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ}}<ref>«سپس به موسی کتاب دادیم تا (نعمت را) بر آنکه نیکی کرده است تمام کنیم و برای روشن داشتن هر چیز و برای رهنمون و بخشایش باشد که آنان به لقای پروردگارشان ایمان آورند» سوره انعام، آیه ۱۵۴.</ref> [[پیامبران]] بزرگی مانند [[حضرت]] سموئیل، [[داود]]، [[سلیمان]]، [[زکریا]]، [[یحیی]] در میان [[بنی اسرائیل]] برانگیخته شدند که مبلغ دین [[حضرت]] بودند. گروهی از [[یهودیان]] با توجه به [[پیشگویی]] [[کتاب مقدس]] درباره هجرتگاه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در اطراف [[مدینه]] سکنا گزیدند<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۲۷- ۲۳۴.</ref>. | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
#گاوپرستی: [[اعتقاد]] به [[الوهیت]] و [[پرستش]] برخی حیوانات، شکل دیگری از [[بتپرستی]] [[ادیان]] غیرتوحیدی است. [[اعتقاد]] به [[الوهیت]] و [[پرستش]] حیواناتی مانند شیر، تمساح، بعضی از پرندگان و جوندگان، گربه و قوچ از جمله در [[مصر]] باستان رواج داشته است: {{متن قرآن|فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُكُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِيَ}}<ref>«آنگاه گوسالهای برای آنان برآورد، پیکری (بیروح) که بانگ گاو داشت و گفتند: این خدای شما و خدای موسی است که از یاد برده است» سوره طه، آیه ۸۸.</ref>. | #گاوپرستی: [[اعتقاد]] به [[الوهیت]] و [[پرستش]] برخی حیوانات، شکل دیگری از [[بتپرستی]] [[ادیان]] غیرتوحیدی است. [[اعتقاد]] به [[الوهیت]] و [[پرستش]] حیواناتی مانند شیر، تمساح، بعضی از پرندگان و جوندگان، گربه و قوچ از جمله در [[مصر]] باستان رواج داشته است: {{متن قرآن|فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُكُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِيَ}}<ref>«آنگاه گوسالهای برای آنان برآورد، پیکری (بیروح) که بانگ گاو داشت و گفتند: این خدای شما و خدای موسی است که از یاد برده است» سوره طه، آیه ۸۸.</ref>. | ||
# [[پرستش]] اجرام آسمانی: خورشیدپرستی قرنها پیش از میلاد در [[هند]]<ref>الملل و النحل، شهرستانی، ج۲، ص۲۵۸.</ref> و مناطق گوناگون شبه [[جزیره عرب]]<ref>معجم قبائل العرب، ج۱، ص۳۰۶؛ المفصل، ج۳، ص۱۱۵.</ref> مانند [[حجاز]] و [[یمن]] و نیز منطقه [[بابل]] رواج داشت: {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ لَا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَلَا لِلْقَمَرِ وَاسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَهُنَّ}}<ref>«و از نشانههای او شب و روز و خورشید و ماه است، به خورشید و ماه سجده نبرید و به خداوندی که آنها را آفریده است سجده برید اگر او را میپرستید» سوره فصلت، آیه ۳۷.</ref>. | # [[پرستش]] اجرام آسمانی: خورشیدپرستی قرنها پیش از میلاد در [[هند]]<ref>الملل و النحل، شهرستانی، ج۲، ص۲۵۸.</ref> و مناطق گوناگون شبه [[جزیره عرب]]<ref>معجم قبائل العرب، ج۱، ص۳۰۶؛ المفصل، ج۳، ص۱۱۵.</ref> مانند [[حجاز]] و [[یمن]] و نیز منطقه [[بابل]] رواج داشت: {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ لَا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَلَا لِلْقَمَرِ وَاسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَهُنَّ}}<ref>«و از نشانههای او شب و روز و خورشید و ماه است، به خورشید و ماه سجده نبرید و به خداوندی که آنها را آفریده است سجده برید اگر او را میپرستید» سوره فصلت، آیه ۳۷.</ref>. | ||
# [[پرستش]] [[پادشاهان]]: [[پرستش]] [[پادشاهان]] و امپراتوران نوع دیگری از [[ادیان]] و آیینهای شرکآمیز است که از عصر باستان رواج داشته است<ref>آشنایی با ادیان بزرگ، ص۲۶.</ref>. [[قرآن کریم]] به برخی از [[پادشاهان]] مدعی خدایی مانند [[نمرود]] و [[فرعون]] اشاره کرده است. [[نمرود]]، در واکنش به معرفی خدای یگانه به | # [[پرستش]] [[پادشاهان]]: [[پرستش]] [[پادشاهان]] و امپراتوران نوع دیگری از [[ادیان]] و آیینهای شرکآمیز است که از عصر باستان رواج داشته است<ref>آشنایی با ادیان بزرگ، ص۲۶.</ref>. [[قرآن کریم]] به برخی از [[پادشاهان]] مدعی خدایی مانند [[نمرود]] و [[فرعون]] اشاره کرده است. [[نمرود]]، در واکنش به معرفی خدای یگانه به وسیله [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} مدعی شد که میتواند زندگان را میرانده و مردگان را زنده کند. نمونه دیگر فراعنه مصرند. [[فرعون]] معاصر [[حضرت موسی]]{{ع}} خود را خدای [[برتر]] [[مصریان]] میدانست: {{متن قرآن|فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى}}<ref>«و گفت: من پروردگار برتر شمایم،» سوره نازعات، آیه ۲۴.</ref>. | ||
*بررسی تطبیقی [[آیات قرآن]] درباره آموزههای [[ادیان توحیدی]] و غیر [[توحیدی]] نشان میدهد آموزههای آنها با یکدیگر تفاوت جوهری و بنیادین دارند و [[پیامبران الهی]] و یگانه پرستان همواره در طول [[تاریخ]] با [[شرک]] و [[بتپرستی]] در [[تقابل]] بودهاند. [[اختلاف]] عمیق [[فکری]] و [[فرهنگی]] میان [[پیروان]] [[ادیان توحیدی]] با [[کافران]] و [[مشرکان]] که در روایتهای [[تاریخی]] [[قرآن کریم]] بازتاب یافته، برخاسته از همین تفاوتها و تناقضهاست. نگرش هریک از [[ادیان توحیدی]] و غیر [[توحیدی]] در حوزههای مختلف [[معرفتشناسی]]، [[هستیشناسی]]، [[انسانشناسی]]، راه و راهنماشناسی و فرجامشناسی متفاوت از دیگری است<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۴۸- ۲۵۱.</ref>. | *بررسی تطبیقی [[آیات قرآن]] درباره آموزههای [[ادیان توحیدی]] و غیر [[توحیدی]] نشان میدهد آموزههای آنها با یکدیگر تفاوت جوهری و بنیادین دارند و [[پیامبران الهی]] و یگانه پرستان همواره در طول [[تاریخ]] با [[شرک]] و [[بتپرستی]] در [[تقابل]] بودهاند. [[اختلاف]] عمیق [[فکری]] و [[فرهنگی]] میان [[پیروان]] [[ادیان توحیدی]] با [[کافران]] و [[مشرکان]] که در روایتهای [[تاریخی]] [[قرآن کریم]] بازتاب یافته، برخاسته از همین تفاوتها و تناقضهاست. نگرش هریک از [[ادیان توحیدی]] و غیر [[توحیدی]] در حوزههای مختلف [[معرفتشناسی]]، [[هستیشناسی]]، [[انسانشناسی]]، راه و راهنماشناسی و فرجامشناسی متفاوت از دیگری است<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۴۸- ۲۵۱.</ref>. | ||
==[[اختلاف در دین]]== | ==[[اختلاف در دین]]== |