ابلیس در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'پنهان' به 'پنهان'
جز (جایگزینی متن - 'مانع' به 'مانع')
جز (جایگزینی متن - 'پنهان' به 'پنهان')
خط ۹۹: خط ۹۹:
*در [[آیات]] بسیاری، تأثیر [[ابلیس]] و یارانش بسیار محدود و مکر و [[حیله]] [[شیطان]] ضعیف دانسته شده است: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِيَاء الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا }}<ref> مؤمنان در راه خداوند جنگ می‌کنند و کافران در راه طاغوت  پس با یاران شیطان کارزار کنید که نیرنگ شیطان، سست است، سوره نساء، آیه: 76.</ref> این محدودیّت از جهات گوناگون است:
*در [[آیات]] بسیاری، تأثیر [[ابلیس]] و یارانش بسیار محدود و مکر و [[حیله]] [[شیطان]] ضعیف دانسته شده است: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِيَاء الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا }}<ref> مؤمنان در راه خداوند جنگ می‌کنند و کافران در راه طاغوت  پس با یاران شیطان کارزار کنید که نیرنگ شیطان، سست است، سوره نساء، آیه: 76.</ref> این محدودیّت از جهات گوناگون است:
#[[ابلیس]] و ذرّیّه او در عرصه [[تکوین]] و [[آفرینش]]، هیچ نقشی ندارند؛ چنان‌که [[خداوند]] تأکید کرده که آنان را در [[آفرینش]] [[آسمان]] و [[زمین]] و نیز [[آفرینش]] خودشان به [[شهادت]] نگرفته است: {{متن قرآن|مَا أَشْهَدتُّهُمْ خَلْقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلا خَلْقَ أَنفُسِهِمْ وَمَا كُنتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُدًا}}<ref> آنان را نه در آفرینش آسمان‌ها و زمین گواه کردم و نه در آفرینش خودشان و من آن نیم که گمراه‌کنندگان را یاور گیرم، سوره کهف، آیه: 51.</ref><ref>[[المیزان]]، ج ۱۳، ص ۳۲۶.</ref> مقصود از عدم اشهاد، استعانت نجستن از آنان<ref>التبیان، ج ۷، ص ۵۸.</ref>، و [[آیه]]، در صدد نفی [[ولایت]] ابلیس‌ است؛ زیرا اولاً [[ولایت]] [[تدبیر]] در هرچیز موقوف بر آن است که دارنده [[ولایت]]، [[احاطه علمی]] تام به آغاز، مقارنات و [[غایت]] امور آن داشته باشد؛ در حالی که [[ابلیس]] و ذرّیّه‌اش از مبدأ و [[آغاز آفرینش]] [[آسمان‌ها]] و [[زمین]]، بلکه از مبدأ و آغاز پیدایش خودشان نیز [[آگاهی]] نداشتند؛ زیرا [[خداوند]] آنان را هنگام [[آفرینش]]، بر کار خویش [[شاهد]] نگرفت و فعل خویش را نزد ایشان انجام نداد و ثانیاً انواع آفریدگان به صورت فطری به سوی کمال مختص خویش ره می‌پویند و بدان سو [[هدایت]] می‌شوند {{متن قرآن|قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}<ref> گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است؛ سوره طه، آیه: 50.</ref> آن‌گاه اگر تصدّی [[تدبیر]] [[آسمان]] و [[زمین]] و [[انسان]] به دست [[شیاطین]] اشرار و [[مفسد]] باشد، به [[نقض ]] [[سنّت الهی]] در [[هدایت]] عامّه می‌انجامد که امری محال است<ref> [[المیزان]]، ج ۱۳، ص ۳۲۶ و ۳۲۷.</ref>. برخی با استناد به این که [[شیطان]] از جنّ است، و جنّیان بر خلاف [[فرشتگان]]، در [[نظام تکوین]] نقش اجرایی ندارند<ref>[[عدل الهی]]، ص ۷۲.</ref>، [[ابلیس]] و دست‌یارانش را در عرصه [[تکوین]]، از ایفای هرگونه تأثیر و نقشی برکنار دانسته‌اند.
#[[ابلیس]] و ذرّیّه او در عرصه [[تکوین]] و [[آفرینش]]، هیچ نقشی ندارند؛ چنان‌که [[خداوند]] تأکید کرده که آنان را در [[آفرینش]] [[آسمان]] و [[زمین]] و نیز [[آفرینش]] خودشان به [[شهادت]] نگرفته است: {{متن قرآن|مَا أَشْهَدتُّهُمْ خَلْقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلا خَلْقَ أَنفُسِهِمْ وَمَا كُنتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُدًا}}<ref> آنان را نه در آفرینش آسمان‌ها و زمین گواه کردم و نه در آفرینش خودشان و من آن نیم که گمراه‌کنندگان را یاور گیرم، سوره کهف، آیه: 51.</ref><ref>[[المیزان]]، ج ۱۳، ص ۳۲۶.</ref> مقصود از عدم اشهاد، استعانت نجستن از آنان<ref>التبیان، ج ۷، ص ۵۸.</ref>، و [[آیه]]، در صدد نفی [[ولایت]] ابلیس‌ است؛ زیرا اولاً [[ولایت]] [[تدبیر]] در هرچیز موقوف بر آن است که دارنده [[ولایت]]، [[احاطه علمی]] تام به آغاز، مقارنات و [[غایت]] امور آن داشته باشد؛ در حالی که [[ابلیس]] و ذرّیّه‌اش از مبدأ و [[آغاز آفرینش]] [[آسمان‌ها]] و [[زمین]]، بلکه از مبدأ و آغاز پیدایش خودشان نیز [[آگاهی]] نداشتند؛ زیرا [[خداوند]] آنان را هنگام [[آفرینش]]، بر کار خویش [[شاهد]] نگرفت و فعل خویش را نزد ایشان انجام نداد و ثانیاً انواع آفریدگان به صورت فطری به سوی کمال مختص خویش ره می‌پویند و بدان سو [[هدایت]] می‌شوند {{متن قرآن|قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}<ref> گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است؛ سوره طه، آیه: 50.</ref> آن‌گاه اگر تصدّی [[تدبیر]] [[آسمان]] و [[زمین]] و [[انسان]] به دست [[شیاطین]] اشرار و [[مفسد]] باشد، به [[نقض ]] [[سنّت الهی]] در [[هدایت]] عامّه می‌انجامد که امری محال است<ref> [[المیزان]]، ج ۱۳، ص ۳۲۶ و ۳۲۷.</ref>. برخی با استناد به این که [[شیطان]] از جنّ است، و جنّیان بر خلاف [[فرشتگان]]، در [[نظام تکوین]] نقش اجرایی ندارند<ref>[[عدل الهی]]، ص ۷۲.</ref>، [[ابلیس]] و دست‌یارانش را در عرصه [[تکوین]]، از ایفای هرگونه تأثیر و نقشی برکنار دانسته‌اند.
#[[ابلیس]]، [[شیاطین]] و جنّیان نمی‌توانند بر [[عوالم غیب]] و [[اخبار]] [[پنهان]] [[آگاهی]] یابند و در کسب [[اخبار]] آسمانی ناتوانند: {{متن قرآن|وَحَفِظْنَاهَا مِن كُلِّ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِينٌ}}<ref> و آن را از هر شیطان رانده‌ای نگه داشته‌ایم. مگر آن کس که (بخواهد از آسمان، چیزی) دزدانه بشنود که شهابی روشن در پی او می‌افتد ، سوره حجر، آیه: 17-18.</ref> نیز {{متن قرآن|إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَيْطَانٍ مَّارِدٍ  لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلإِ الأَعْلَى وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ إِلاَّ مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ}}<ref> ما آسمان نزدیک‌تر را به آرایه ستارگان، آراسته‌ایم.و (آن را) از هر شیطان سرکشی نیک نگاه داشته‌ایم.که به (گفتار) گروه (فرشتگان) فراتر گوش نمی‌توانند داد و از هر سو هدف (تیرهای شهاب) قرار می‌گیرند ...تا دور شوند و آنان عذابی پایا خواهند داشت. مگر کسی که ربایشی ویژه کند  که شهابی فروزان در پی‌اش می‌افتد، سوره صافات، آیه: 6-10.</ref> و {{متن قرآن| وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِّلشَّيَاطِينِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ }}<ref> آسمان نزدیک‌تر را به چراغ‌هایی آراستیم و آنها را ابزار رماندن شیطان‌ها کردیم و عذاب آتش سوزان را برای آنان آماده ساختیم، سوره صافات، آیه: 5.</ref>؛ بدین جهت، جنّیان خود پس از اعتراف به وجود نگهبانان توانا و تیرهای شهاب، تأکید کرده‌اند که ما نمی‌دانیم آیا برای کسانی که در زمینند، [[بدی]] خواسته شده یا پروردگارشان برای آنان [[هدایت]] خواسته است: {{متن قرآن|وَأَنَّا لا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَن فِي الأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا }}<ref> و اینکه ما درنمی‌یابیم که آیا برای کسانی که در زمین‌اند بدی خواسته شده یا پروردگارشان برای آنان رهیافتی خواسته است ، سوره جن، آیه: 10.</ref> هم‌چنین در داستان [[مرگ]] [[سلیمان]]{{ع}} آمده است که وقتی [[بدن]] او بر [[زمین]] افتاد، جنّیان از [[مرگ]] او [[آگاه]] شدند و اگر پیش از آن [[آگاه]] می‌شدند، دست از [[خدمت]] او بر می‌داشتند: {{متن قرآن|فَلَمَّا قَضَيْنَا عَلَيْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى مَوْتِهِ إِلاَّ دَابَّةُ الأَرْضِ تَأْكُلُ مِنسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ مَا لَبِثُوا فِي الْعَذَابِ الْمُهِينِ}}<ref> و چون مرگ او را مقرّر داشتیم جز موریانه آنان را به مرگ وی رهنمون نشد که عصایش را می‌خورد و چون به رو درافتاد پریان دریافتند که اگر غیب می‌دانستند در آن رنج خوارکننده نمی‌ماندند، سوره سبأ، آیه: 14.</ref>.
#[[ابلیس]]، [[شیاطین]] و جنّیان نمی‌توانند بر [[عوالم غیب]] و [[اخبار]] پنهان [[آگاهی]] یابند و در کسب [[اخبار]] آسمانی ناتوانند: {{متن قرآن|وَحَفِظْنَاهَا مِن كُلِّ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِينٌ}}<ref> و آن را از هر شیطان رانده‌ای نگه داشته‌ایم. مگر آن کس که (بخواهد از آسمان، چیزی) دزدانه بشنود که شهابی روشن در پی او می‌افتد ، سوره حجر، آیه: 17-18.</ref> نیز {{متن قرآن|إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَيْطَانٍ مَّارِدٍ  لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلإِ الأَعْلَى وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ إِلاَّ مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ}}<ref> ما آسمان نزدیک‌تر را به آرایه ستارگان، آراسته‌ایم.و (آن را) از هر شیطان سرکشی نیک نگاه داشته‌ایم.که به (گفتار) گروه (فرشتگان) فراتر گوش نمی‌توانند داد و از هر سو هدف (تیرهای شهاب) قرار می‌گیرند ...تا دور شوند و آنان عذابی پایا خواهند داشت. مگر کسی که ربایشی ویژه کند  که شهابی فروزان در پی‌اش می‌افتد، سوره صافات، آیه: 6-10.</ref> و {{متن قرآن| وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِّلشَّيَاطِينِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ }}<ref> آسمان نزدیک‌تر را به چراغ‌هایی آراستیم و آنها را ابزار رماندن شیطان‌ها کردیم و عذاب آتش سوزان را برای آنان آماده ساختیم، سوره صافات، آیه: 5.</ref>؛ بدین جهت، جنّیان خود پس از اعتراف به وجود نگهبانان توانا و تیرهای شهاب، تأکید کرده‌اند که ما نمی‌دانیم آیا برای کسانی که در زمینند، [[بدی]] خواسته شده یا پروردگارشان برای آنان [[هدایت]] خواسته است: {{متن قرآن|وَأَنَّا لا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَن فِي الأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا }}<ref> و اینکه ما درنمی‌یابیم که آیا برای کسانی که در زمین‌اند بدی خواسته شده یا پروردگارشان برای آنان رهیافتی خواسته است ، سوره جن، آیه: 10.</ref> هم‌چنین در داستان [[مرگ]] [[سلیمان]]{{ع}} آمده است که وقتی [[بدن]] او بر [[زمین]] افتاد، جنّیان از [[مرگ]] او [[آگاه]] شدند و اگر پیش از آن [[آگاه]] می‌شدند، دست از [[خدمت]] او بر می‌داشتند: {{متن قرآن|فَلَمَّا قَضَيْنَا عَلَيْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى مَوْتِهِ إِلاَّ دَابَّةُ الأَرْضِ تَأْكُلُ مِنسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ مَا لَبِثُوا فِي الْعَذَابِ الْمُهِينِ}}<ref> و چون مرگ او را مقرّر داشتیم جز موریانه آنان را به مرگ وی رهنمون نشد که عصایش را می‌خورد و چون به رو درافتاد پریان دریافتند که اگر غیب می‌دانستند در آن رنج خوارکننده نمی‌ماندند، سوره سبأ، آیه: 14.</ref>.
#[[ابلیس]] و دست‌یارانش از انجام هرگونه تصرّف و اخلال در [[وحی]] و [[عزم]] [[انبیا]] ناتوانند. بر اساس [[آیات قرآن]] و طبق ادلّه [[عقلی]] بیان شده در [[علم کلام]]، [[ابلیس]] و یارانش، [[توانایی]] کسب اطلاع، [[القا]]، انسا و هر گونه تصرّف و اخلال دیگر در [[وحی]] را ندارند و [[انبیا]] در تلقّی و [[ابلاغ وحی]]، از هر گونه [[خطا]] و اشتباه معصومند. [[خداوند]]، [[نزول وحی]] و حفظ آن را به خود نسبت می‌دهد: {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ }}<ref> بی‌گمان ما خود قرآن را فرو فرستاده‌ایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود؛ سوره حجر، آیه: 9.</ref> و هرگونه کژی و [[کاستی]] را از آن نفی می‌کند: {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ يَجْعَل لَّهُ عِوَجًا }}<ref> سپاس خداوندی را که بر بنده خود این کتاب را فرو فرستاد و در آن هیچ کژی ننهاد، سوره کهف، آیه: 1.</ref> و برای همگان [[تبیین]] می‌کند که [[فرشته]] [[امین]] و [[توانمند]] [[وحی]]، آن را بر [[قلب]] [[پیامبر]] نازل کرده است: {{متن قرآن|وَإِنَّهُ لَتَنزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِينُ عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ}}<ref> و این (قرآن) فرو فرستاده پروردگار جهانیان است که روح الامین آن را فرود آورده است بر دلت، تا از بیم‌دهندگان باشی ، سوره شعراء، آیه: 192-194.</ref> و اعلام می‌دارد که [[نزول وحی]] در میان [[تدابیر]] شدید حفاظتی صورت می‌پذیرد: دانای [[نهان]] است و کسی را بر [[غیب]] خود [[آگاه]] نمی‌کند؛ جز [[پیامبری]] را که از او [[خشنود]] باشد که در این صورت برای او از پیش‌رو و از پشت سرش نگاهبانانی خواهد گماشت: {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا }}<ref> او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند.جز فرستاده‌ای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی می‌گمارد تا معلوم دارد که رسالت‌های پروردگارشان را رسانده‌اند؛ سوره جن، آیه: 26 - 27.</ref> و ساحت [[وحی]] را از دسترس [[شیاطین]] دور دانسته، تأکید می‌کند که شیطان‌ها آن را فرود نیاورده‌اند و آنان نمی‌توانند [[وحی]] کنند و در [[حقیقت]] آنها از شنیدن، معزول و محرومند: {{متن قرآن|وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّيَاطِينُ وَمَا يَنبَغِي لَهُمْ وَمَا يَسْتَطِيعُونَ إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ}}<ref> و این (قرآن) را شیطان‌ها فرود نیاورده‌اند.و سزاوار آنان نیست و یارایی (هم) ندارند  آنان از شنیدن (وحی) برکنارند، سوره شعراء، آیه: 210-212.</ref> بدین‌سان، [[آیات الهی]] و [[قرآن]]، از تصرّف [[ابلیس]] و [[شیطان]] رجیم به کلّی بر کنار است: {{متن قرآن|وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ }}<ref>  و این سخن شیطان رانده، نیست، سوره تکویر، آیه: 25.</ref> بر اساس [[براهین]] [[عقلی]]<ref> کشف‌المراد، ص ۲۷۴.</ref> در [[عصمت]] [[انبیا]] و مفاد همین [[آیات]] است که مفسّران [[شیعه]]، واژه {{متن قرآن| تَمَنَّى }} را به معنای آرزوی [[پیامبر]] در [[هدایت]] کردن [[امّت]] دانسته‌اند<ref>[[المیزان]]، ج ۱۴، ص ۳۹۱.</ref> و معنای [[آیه]] چنین است که هرگاه [[پیامبری]] [[هدایت مردم]] و کام‌یابی در [[رسالت]] خویش را [[آرزو]] می‌کرد، [[شیطان]] در آرزوی او اخلال پدید می‌آورد؛ ولی [[خداوند]]، سرانجام آن وسوسه‌ها و القائات را زایل و [[آیات]] خود را [[استوار]] می‌ساخت و کوشش پیامبرش را به نتیجه می‌رساند: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلا نَبِيٍّ إِلاَّ إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ }}<ref> و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری نفرستادیم مگر اینکه چون آرزو می‌کرد (که دعوتش فراگیر شود) شیطان در آرزوی وی (با وسوسه افکندن در دل مردم خلل) می‌افکند آنگاه خداوند آنچه را که شیطان می‌افکند، از میان برمی‌دارد سپس آیات خود را استوار می‌گرداند و خداوند دانایی فرزانه است؛ سوره حج، آیه: 52.</ref>.
#[[ابلیس]] و دست‌یارانش از انجام هرگونه تصرّف و اخلال در [[وحی]] و [[عزم]] [[انبیا]] ناتوانند. بر اساس [[آیات قرآن]] و طبق ادلّه [[عقلی]] بیان شده در [[علم کلام]]، [[ابلیس]] و یارانش، [[توانایی]] کسب اطلاع، [[القا]]، انسا و هر گونه تصرّف و اخلال دیگر در [[وحی]] را ندارند و [[انبیا]] در تلقّی و [[ابلاغ وحی]]، از هر گونه [[خطا]] و اشتباه معصومند. [[خداوند]]، [[نزول وحی]] و حفظ آن را به خود نسبت می‌دهد: {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ }}<ref> بی‌گمان ما خود قرآن را فرو فرستاده‌ایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود؛ سوره حجر، آیه: 9.</ref> و هرگونه کژی و [[کاستی]] را از آن نفی می‌کند: {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ يَجْعَل لَّهُ عِوَجًا }}<ref> سپاس خداوندی را که بر بنده خود این کتاب را فرو فرستاد و در آن هیچ کژی ننهاد، سوره کهف، آیه: 1.</ref> و برای همگان [[تبیین]] می‌کند که [[فرشته]] [[امین]] و [[توانمند]] [[وحی]]، آن را بر [[قلب]] [[پیامبر]] نازل کرده است: {{متن قرآن|وَإِنَّهُ لَتَنزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِينُ عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ}}<ref> و این (قرآن) فرو فرستاده پروردگار جهانیان است که روح الامین آن را فرود آورده است بر دلت، تا از بیم‌دهندگان باشی ، سوره شعراء، آیه: 192-194.</ref> و اعلام می‌دارد که [[نزول وحی]] در میان [[تدابیر]] شدید حفاظتی صورت می‌پذیرد: دانای [[نهان]] است و کسی را بر [[غیب]] خود [[آگاه]] نمی‌کند؛ جز [[پیامبری]] را که از او [[خشنود]] باشد که در این صورت برای او از پیش‌رو و از پشت سرش نگاهبانانی خواهد گماشت: {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا }}<ref> او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند.جز فرستاده‌ای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی می‌گمارد تا معلوم دارد که رسالت‌های پروردگارشان را رسانده‌اند؛ سوره جن، آیه: 26 - 27.</ref> و ساحت [[وحی]] را از دسترس [[شیاطین]] دور دانسته، تأکید می‌کند که شیطان‌ها آن را فرود نیاورده‌اند و آنان نمی‌توانند [[وحی]] کنند و در [[حقیقت]] آنها از شنیدن، معزول و محرومند: {{متن قرآن|وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّيَاطِينُ وَمَا يَنبَغِي لَهُمْ وَمَا يَسْتَطِيعُونَ إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ}}<ref> و این (قرآن) را شیطان‌ها فرود نیاورده‌اند.و سزاوار آنان نیست و یارایی (هم) ندارند  آنان از شنیدن (وحی) برکنارند، سوره شعراء، آیه: 210-212.</ref> بدین‌سان، [[آیات الهی]] و [[قرآن]]، از تصرّف [[ابلیس]] و [[شیطان]] رجیم به کلّی بر کنار است: {{متن قرآن|وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ }}<ref>  و این سخن شیطان رانده، نیست، سوره تکویر، آیه: 25.</ref> بر اساس [[براهین]] [[عقلی]]<ref> کشف‌المراد، ص ۲۷۴.</ref> در [[عصمت]] [[انبیا]] و مفاد همین [[آیات]] است که مفسّران [[شیعه]]، واژه {{متن قرآن| تَمَنَّى }} را به معنای آرزوی [[پیامبر]] در [[هدایت]] کردن [[امّت]] دانسته‌اند<ref>[[المیزان]]، ج ۱۴، ص ۳۹۱.</ref> و معنای [[آیه]] چنین است که هرگاه [[پیامبری]] [[هدایت مردم]] و کام‌یابی در [[رسالت]] خویش را [[آرزو]] می‌کرد، [[شیطان]] در آرزوی او اخلال پدید می‌آورد؛ ولی [[خداوند]]، سرانجام آن وسوسه‌ها و القائات را زایل و [[آیات]] خود را [[استوار]] می‌ساخت و کوشش پیامبرش را به نتیجه می‌رساند: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلا نَبِيٍّ إِلاَّ إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ }}<ref> و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری نفرستادیم مگر اینکه چون آرزو می‌کرد (که دعوتش فراگیر شود) شیطان در آرزوی وی (با وسوسه افکندن در دل مردم خلل) می‌افکند آنگاه خداوند آنچه را که شیطان می‌افکند، از میان برمی‌دارد سپس آیات خود را استوار می‌گرداند و خداوند دانایی فرزانه است؛ سوره حج، آیه: 52.</ref>.
#[[ابلیس]] و یارانش بر [[بندگان]] [[خداوند]] هیچ‌گونه سلطه‌ای ندارند. [[خداوند]] در پاسخ تهدیدهای [[ابلیس]]، مبنی بر فریب‌دادن و گمراه‌ساختن همگان، به جز مخلَصان، [[ابلیس]] را مخاطب ساخته که تو را بر [[بندگان]] من تسلّطی نیست، مگر گمراهانی که از تو [[پیروی]] کنند: {{متن قرآن|إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ }}<ref> بی‌گمان تو بر بندگان من چیرگی نداری مگر آن گمراهان که از تو پیروی کنند؛ سوره حجر، آیه: 42.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ وَكَفَى بِرَبِّكَ وَكِيلاً }}<ref> تو بر بندگان من چیرگی نداری و پروردگارت (آنان را) کارساز ، بس ، سوره اسراء، آیه: 65.</ref> نیز {{متن قرآن|إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ }}<ref> تو که او را بر آنان که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل می‌کنند چیرگی نیست ، سوره نحل، آیه: 99.</ref>. بسیاری از مفسّران، مقصود از [[بندگان]] را همه [[فرزندان آدم]]، و نه فقط [[مؤمنان]] و [[مخلصان]] گرفته و استثنا را در [[آیه]]، متصّل دانسته‌اند<ref> [[المیزان]]، ج۱۲، ص۱۶۶؛ التفسیرالکبیر، ج۲۱، ص۸.</ref>.
#[[ابلیس]] و یارانش بر [[بندگان]] [[خداوند]] هیچ‌گونه سلطه‌ای ندارند. [[خداوند]] در پاسخ تهدیدهای [[ابلیس]]، مبنی بر فریب‌دادن و گمراه‌ساختن همگان، به جز مخلَصان، [[ابلیس]] را مخاطب ساخته که تو را بر [[بندگان]] من تسلّطی نیست، مگر گمراهانی که از تو [[پیروی]] کنند: {{متن قرآن|إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ }}<ref> بی‌گمان تو بر بندگان من چیرگی نداری مگر آن گمراهان که از تو پیروی کنند؛ سوره حجر، آیه: 42.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ وَكَفَى بِرَبِّكَ وَكِيلاً }}<ref> تو بر بندگان من چیرگی نداری و پروردگارت (آنان را) کارساز ، بس ، سوره اسراء، آیه: 65.</ref> نیز {{متن قرآن|إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ }}<ref> تو که او را بر آنان که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل می‌کنند چیرگی نیست ، سوره نحل، آیه: 99.</ref>. بسیاری از مفسّران، مقصود از [[بندگان]] را همه [[فرزندان آدم]]، و نه فقط [[مؤمنان]] و [[مخلصان]] گرفته و استثنا را در [[آیه]]، متصّل دانسته‌اند<ref> [[المیزان]]، ج۱۲، ص۱۶۶؛ التفسیرالکبیر، ج۲۱، ص۸.</ref>.
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش