عجب در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'باقی' به 'باقی'
جز (جایگزینی متن - 'حضرت حق' به 'حضرت حق')
جز (جایگزینی متن - 'باقی' به 'باقی')
خط ۲۸: خط ۲۸:
*آری! اگر [[فرعون]] چنان خودشیفته بود که به چنین ادّعای عجیبی دست زد، تمامی خودشیفتگان دیگر نیز به چنین بیماری‌ای [[مبتلا]] بوده سرانجام به ادّعاهای عجیبی ۔ در حدّ نفسانیّت خود - دست خواهند یازید<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۸۳.</ref>.
*آری! اگر [[فرعون]] چنان خودشیفته بود که به چنین ادّعای عجیبی دست زد، تمامی خودشیفتگان دیگر نیز به چنین بیماری‌ای [[مبتلا]] بوده سرانجام به ادّعاهای عجیبی ۔ در حدّ نفسانیّت خود - دست خواهند یازید<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۸۳.</ref>.
*در اینجا لازم است به مطلبی دیگر نیز اشاره کنیم؛ و آن اینکه هرچند ملکه عُجب سرانجام راه خودشیفتگان را به سوی جهنّم باز خواهد کرد، امّا بنا بر آنچه از [[روایات اهل بیت]]{{ع}} استفاده می‌شود، خود این ملکه تا در قالب سخنی و یا عملی به [[ظهور]] نرسد، در شمار [[گناهان]] نبوده موجب ثبت [[گناه]] نخواهد شد.
*در اینجا لازم است به مطلبی دیگر نیز اشاره کنیم؛ و آن اینکه هرچند ملکه عُجب سرانجام راه خودشیفتگان را به سوی جهنّم باز خواهد کرد، امّا بنا بر آنچه از [[روایات اهل بیت]]{{ع}} استفاده می‌شود، خود این ملکه تا در قالب سخنی و یا عملی به [[ظهور]] نرسد، در شمار [[گناهان]] نبوده موجب ثبت [[گناه]] نخواهد شد.
*عملی که بر اثر این ملکه از [[انسان]] ظاهر می‌شود، "اِدْلال" و [[صاحب]] آن "مُدِل" خوانده می‌شود. این عمل در شمار کبائر بوده و هرچند خودِ عُجب را گناهی نیست، امّا اِدلال که از پی عجب حاصل می‌شود، بدون تردید در شمار [[گناهان کبیره]] بوده [[عذاب]] اَبدی را برای خودشیفتگان فراهم می‌آورَد. [[امام باقر]]{{ع}} در روایتی تأمل برانگیز این‌گونه از این مطلب خبر داده‌اند:دو [[انسان]] که یکی عابد و دیگری [[فاسق]] است، وارد [[مسجد]] می‌شوند. به هنگام [[خروج]] امّا آنکه [[فاسق]] است در شمار صدّیقان خواهد بود، و آنکه عابد است در شمار [[فاسقان]]!. سِرّ این مطلب در آن است که عابد به خودشیفتگی دچار بوده نسبت به عمل خود اِدلال دارد و به آن می‌نازد، از این رو در تمامی عبادتی که در [[مسجد]] انجام می‌دهد در حال [[نازیدن]] به خود و عمل خود است؛ [[فاسق]] امّا پشیمان از [[فسق]] خود، [[خداوند]] را می‌خواند و از او [[استغفار]] می‌جوید"<ref>{{متن حدیث| إِنَّهُ دَخَلَ رَجُلَانِ الْمَسْجِدَ أَحَدُهُمَا عَابِدٌ وَ الْآخَرُ فَاسِقٌ فَخَرَجَا مِنَ الْمَسْجِدِ وَ الْفَاسِقُ صِدِّيقٌ‌ وَ الْعَابِدُ فَاسِقٌ وَ ذَلِكَ أَنَّهُ يَدْخُلُ الْعَابِدُ الْمَسْجِدَ مُدِلًّا بِعِبَادَتِهِ يُدِلُّ بِهَا فَتَكُونُ فِكْرَتُهُ فِي ذَلِكَ وَ تَكُونُ فِكْرَةُ الْفَاسِقِ فِي التَّنَدُّمِ عَلَى فِسْقِهِ وَ يَسْتَغْفِرُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مِمَّا صَنَعَ مِنَ الذُّنُوبِ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۳۱۴.</ref>؛ از این رو فاسقْ، بخشیده شده در شمار صدّیقان قرار می‌گیرد؛ و عابدْ در شمار معجِبان بوده تمامی اعمالش [[باطل]] می‌شود، و تنها [[گناه]] عجب و اِدلال برای او [[باقی]] می‌ماند!.
*عملی که بر اثر این ملکه از [[انسان]] ظاهر می‌شود، "اِدْلال" و [[صاحب]] آن "مُدِل" خوانده می‌شود. این عمل در شمار کبائر بوده و هرچند خودِ عُجب را گناهی نیست، امّا اِدلال که از پی عجب حاصل می‌شود، بدون تردید در شمار [[گناهان کبیره]] بوده [[عذاب]] اَبدی را برای خودشیفتگان فراهم می‌آورَد. [[امام باقر]]{{ع}} در روایتی تأمل برانگیز این‌گونه از این مطلب خبر داده‌اند:دو [[انسان]] که یکی عابد و دیگری [[فاسق]] است، وارد [[مسجد]] می‌شوند. به هنگام [[خروج]] امّا آنکه [[فاسق]] است در شمار صدّیقان خواهد بود، و آنکه عابد است در شمار [[فاسقان]]!. سِرّ این مطلب در آن است که عابد به خودشیفتگی دچار بوده نسبت به عمل خود اِدلال دارد و به آن می‌نازد، از این رو در تمامی عبادتی که در [[مسجد]] انجام می‌دهد در حال [[نازیدن]] به خود و عمل خود است؛ [[فاسق]] امّا پشیمان از [[فسق]] خود، [[خداوند]] را می‌خواند و از او [[استغفار]] می‌جوید"<ref>{{متن حدیث| إِنَّهُ دَخَلَ رَجُلَانِ الْمَسْجِدَ أَحَدُهُمَا عَابِدٌ وَ الْآخَرُ فَاسِقٌ فَخَرَجَا مِنَ الْمَسْجِدِ وَ الْفَاسِقُ صِدِّيقٌ‌ وَ الْعَابِدُ فَاسِقٌ وَ ذَلِكَ أَنَّهُ يَدْخُلُ الْعَابِدُ الْمَسْجِدَ مُدِلًّا بِعِبَادَتِهِ يُدِلُّ بِهَا فَتَكُونُ فِكْرَتُهُ فِي ذَلِكَ وَ تَكُونُ فِكْرَةُ الْفَاسِقِ فِي التَّنَدُّمِ عَلَى فِسْقِهِ وَ يَسْتَغْفِرُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مِمَّا صَنَعَ مِنَ الذُّنُوبِ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۳۱۴.</ref>؛ از این رو فاسقْ، بخشیده شده در شمار صدّیقان قرار می‌گیرد؛ و عابدْ در شمار معجِبان بوده تمامی اعمالش [[باطل]] می‌شود، و تنها [[گناه]] عجب و اِدلال برای او باقی می‌ماند!.
*کوتاه سخن آنکه عُجب و خودشیفتگی از باب حماقت و [[جهل]] بوده خیالی بیش نیست؛ همان‌گونه که شیفتگی نسبت به کرددار، زیبائی، [[ثروت]] و [[قدرت]] نیز تنها نشان از حماقت [[انسان]] دارد و بس<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۸۳-۱۸۴.</ref>.
*کوتاه سخن آنکه عُجب و خودشیفتگی از باب حماقت و [[جهل]] بوده خیالی بیش نیست؛ همان‌گونه که شیفتگی نسبت به کرددار، زیبائی، [[ثروت]] و [[قدرت]] نیز تنها نشان از حماقت [[انسان]] دارد و بس<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۱۸۳-۱۸۴.</ref>.


۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش