←ارزش هدف علم اخلاق
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
در برخی [[احادیث]] نیز [[انسان]] از [[فرشتگان]] [[برتر]] شمرده شده است: [[امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} میفرماید: "[[خداوند]] در [[فرشتگان]]، [[عقل]] بدون [[شهوت]] قرار داده است و در چهارپایان، [[شهوت]] بدون [[عقل]]، ولی در بنی [[آدم]]، هر دو را با هم ترکیب کرده است؛ پس هرکه [[عقل]] او بر شهوتش غالب گردد، از [[ملائکه]] [[برتر]] است و هرکس شهوتش بر عقلش غالب آید، بدتر از چهارپایان است"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اَللَّهَ رَكَّبَ فِي اَلْمَلاَئِكَةِ عَقْلاً بِلاَ شَهْوَةٍ وَ رَكَّبَ فِي اَلْبَهَائِمِ شَهْوَةً بِلاَ عَقْلٍ وَ رَكَّبَ فِي بَنِي آدَمَ كِلْتَيْهِمَا فَمَنْ غَلَبَ عَقْلُهُ شَهْوَتَهُ فَهُوَ خَيْرٌ مِنَ اَلْمَلاَئِكَةِ، وَ مَنْ غَلَبَ شَهْوَتُهُ عَقْلَهُ فَهُوَ شَرٌّ مِنَ اَلْبَهَائِمِ}}؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۲۰۹، باب ۹، باب وجوب غلبة العقل علی الشهوة؛ علی بن حسین صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۴، باب ۶؛ ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، ص۲۵۱، الفصل الثانی فی صفة العقل.</ref> طبق این [[حدیث شریف]]، [[انسان]] برای گذشتن از افق [[فرشتگان]] ساخته شده است و نمیتوان [[سیر]] او را به این افق محدود کرد<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الهی]]، ج۱، ۳۴-۳۶.</ref>. | در برخی [[احادیث]] نیز [[انسان]] از [[فرشتگان]] [[برتر]] شمرده شده است: [[امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} میفرماید: "[[خداوند]] در [[فرشتگان]]، [[عقل]] بدون [[شهوت]] قرار داده است و در چهارپایان، [[شهوت]] بدون [[عقل]]، ولی در بنی [[آدم]]، هر دو را با هم ترکیب کرده است؛ پس هرکه [[عقل]] او بر شهوتش غالب گردد، از [[ملائکه]] [[برتر]] است و هرکس شهوتش بر عقلش غالب آید، بدتر از چهارپایان است"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اَللَّهَ رَكَّبَ فِي اَلْمَلاَئِكَةِ عَقْلاً بِلاَ شَهْوَةٍ وَ رَكَّبَ فِي اَلْبَهَائِمِ شَهْوَةً بِلاَ عَقْلٍ وَ رَكَّبَ فِي بَنِي آدَمَ كِلْتَيْهِمَا فَمَنْ غَلَبَ عَقْلُهُ شَهْوَتَهُ فَهُوَ خَيْرٌ مِنَ اَلْمَلاَئِكَةِ، وَ مَنْ غَلَبَ شَهْوَتُهُ عَقْلَهُ فَهُوَ شَرٌّ مِنَ اَلْبَهَائِمِ}}؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۲۰۹، باب ۹، باب وجوب غلبة العقل علی الشهوة؛ علی بن حسین صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۴، باب ۶؛ ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، ص۲۵۱، الفصل الثانی فی صفة العقل.</ref> طبق این [[حدیث شریف]]، [[انسان]] برای گذشتن از افق [[فرشتگان]] ساخته شده است و نمیتوان [[سیر]] او را به این افق محدود کرد<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الهی]]، ج۱، ۳۴-۳۶.</ref>. | ||
==[[ارزش]] [[هدف]] [[علم اخلاق]]== | ===[[ارزش]] [[هدف]] [[علم اخلاق]]=== | ||
[[هدف]] [[علم اخلاق]]، رساندن [[روح آدمی]] به [[برترین]] قلههای کمال است. این [[هدف]] نیز ارزشمندترین هدفی است که میتوان از یک [[دانش]] [[انتظار]] داشت؛ بنابراین میتوان گفت [[علم اخلاق]] ارزشمندترین [[دانش بشری]] است؛ چرا که از حیث موضوع با [[اشرف مخلوقات]] [[خدا]] سروکار دارد تا او را از حضیض حیوانیت به کمال [[انسانیت]] برکشد. از این رو حکمای گذشته تنها [[دانش]] [[اخلاق]] را [[شایسته]] نام [[علم]] و [[دانش]] میدانستند و به آن اکسیر اعظم میگفتند و [[تعلیم و تعلم]] را با [[علم اخلاق]] آغاز میکردند و تحصیل سایر [[علوم]] را برای کسی که نفس خود را [[تهذیب]] نکرده، بیفایده میدانستند<ref>محمدمهدی نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۲۷</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱، ۴۵.</ref>. | [[هدف]] [[علم اخلاق]]، رساندن [[روح آدمی]] به [[برترین]] قلههای کمال است. این [[هدف]] نیز ارزشمندترین هدفی است که میتوان از یک [[دانش]] [[انتظار]] داشت؛ بنابراین میتوان گفت [[علم اخلاق]] ارزشمندترین [[دانش بشری]] است؛ چرا که از حیث موضوع با [[اشرف مخلوقات]] [[خدا]] سروکار دارد تا او را از حضیض حیوانیت به کمال [[انسانیت]] برکشد. از این رو حکمای گذشته تنها [[دانش]] [[اخلاق]] را [[شایسته]] نام [[علم]] و [[دانش]] میدانستند و به آن اکسیر اعظم میگفتند و [[تعلیم و تعلم]] را با [[علم اخلاق]] آغاز میکردند و تحصیل سایر [[علوم]] را برای کسی که نفس خود را [[تهذیب]] نکرده، بیفایده میدانستند<ref>محمدمهدی نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۲۷</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱، ۴۵.</ref>. | ||