جز
جایگزینی متن - 'برده' به 'برده'
جز (جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت') |
جز (جایگزینی متن - 'برده' به 'برده') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
پس از [[مرگ]] زودهنگام هاشم، گزارشی از [[فرزندان]] و [[جانشینان]] او در منابع نمییابیم؛ بدین [[دلیل]] که آنها در سن [[طفولیت]] به سر میبردهاند و حتی معروفترین آنها عبدالمطلب هنوز به [[دنیا]] نیامده بود. از آن پس تا هنگامی که فرزندان او به حد [[رشد]] رسیدند، آنها به عنوان شاخهای از [[بنیعبدمناف]] شمرده میشدند. | پس از [[مرگ]] زودهنگام هاشم، گزارشی از [[فرزندان]] و [[جانشینان]] او در منابع نمییابیم؛ بدین [[دلیل]] که آنها در سن [[طفولیت]] به سر میبردهاند و حتی معروفترین آنها عبدالمطلب هنوز به [[دنیا]] نیامده بود. از آن پس تا هنگامی که فرزندان او به حد [[رشد]] رسیدند، آنها به عنوان شاخهای از [[بنیعبدمناف]] شمرده میشدند. | ||
====عهدهداری [[هاشم]] بر [[منصب]] سقایت==== | ====عهدهداری [[هاشم]] بر [[منصب]] سقایت==== | ||
از میان منصبهایی که طوایف [[قریش]] [[پس از ظهور]] [[قصی بن کلاب]] برای خویش برگزیدند، دو منصب به [[عبدمناف]] و سپس هاشم<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۱۱.</ref> و فرزندانش رسید که هر دو در [[تعیین]] [[جایگاه]] آنها و حتی [[کشمکش]] میان [[بنیامیه]] و همپیمانانش با [[بنیهاشم]] و همپیمانانش نقش داشتهاند. این دو منصب عبارت بودند از سقایت یا آبدهی و رفادت به معنای مهمانی [[حاجیان]] با [[خوراک]]. [[کوشش]] آنها برای دستیابی به آبهای زیرزمینی و کندن [[چاه]] برای برآوردن آب از اعماق [[زمین]]، نتیجه [[پشتکار]] آنها در انجام [[وظایف]] خود بوده است. بنیهاشم با بهرهگیری از چاههای کر [[آدم]]، [[خم]]، عجون، [[ردم]] اعلی، بذر، سجله و سرانجام [[زمزم]]،<ref>اخبار مکه، ازرقی، ص۱۱۱-۱۱۳.</ref> در برطرف کردن کمبود آب در [[مکه]] به ویژه در موسم [[حج]] میکوشیدند. چاه بذر را هاشم در [[سرزمین]] بطحاء در دامنه [[کوه]] خندمه و دهانه [[شعب ابیطالب]] حفر نمود. این چاه سرانجام به [[مقوم بن عبدالمطلب]] رسید. یکی از فرزندان هاشم در [[شعر]] خود نامی از آن چاه | از میان منصبهایی که طوایف [[قریش]] [[پس از ظهور]] [[قصی بن کلاب]] برای خویش برگزیدند، دو منصب به [[عبدمناف]] و سپس هاشم<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۱۱.</ref> و فرزندانش رسید که هر دو در [[تعیین]] [[جایگاه]] آنها و حتی [[کشمکش]] میان [[بنیامیه]] و همپیمانانش با [[بنیهاشم]] و همپیمانانش نقش داشتهاند. این دو منصب عبارت بودند از سقایت یا آبدهی و رفادت به معنای مهمانی [[حاجیان]] با [[خوراک]]. [[کوشش]] آنها برای دستیابی به آبهای زیرزمینی و کندن [[چاه]] برای برآوردن آب از اعماق [[زمین]]، نتیجه [[پشتکار]] آنها در انجام [[وظایف]] خود بوده است. بنیهاشم با بهرهگیری از چاههای کر [[آدم]]، [[خم]]، عجون، [[ردم]] اعلی، بذر، سجله و سرانجام [[زمزم]]،<ref>اخبار مکه، ازرقی، ص۱۱۱-۱۱۳.</ref> در برطرف کردن کمبود آب در [[مکه]] به ویژه در موسم [[حج]] میکوشیدند. چاه بذر را هاشم در [[سرزمین]] بطحاء در دامنه [[کوه]] خندمه و دهانه [[شعب ابیطالب]] حفر نمود. این چاه سرانجام به [[مقوم بن عبدالمطلب]] رسید. یکی از فرزندان هاشم در [[شعر]] خود نامی از آن چاه برده است.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ص۱۱۳.</ref> به [[گمان]] بنیهاشم، چاه سَجْله را نیز که روزگاری هاشم در مکه کنده بود، [[اسد بن هاشم]] به [[عدی بن نوفل]] بخشید.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۲۸۳؛ فتوح البلدان، ص۵۷.</ref> خالده دختر هاشم در این زمینه سرودهای دارد.<ref>فتوح البلدان، ص۵۷؛ معجم البلدان، ج۳، ص۱۹۳.</ref> از آن پس که عبدالمطلب [[چاه زمزم]] را به سبب خوابی که دیده بود، حفر کرد،<ref>المنمق، ص۳۳۳؛ انساب الاشراف، ج۴، ص۴۰۶-۴۰۷.</ref> به تدریج چاههای دیگر اهمیت خود را از دست دادند.<ref>المنمق، ص۳۳۳.</ref> | ||
عبدالمطلب آب را از زمزم به [[عرفه]] میبرد و حاجیان را آب میداد.<ref>الطبقات، ابنسعد، ج۱، ص۸۳.</ref> او در موسم حج شتران فراوانش را گرد میآورد و شیر آنها را با عسل و شیره انگور میآمیخت تا از [[شوری]] آن کاسته شود.<ref>المنمق، ص۴۲.</ref> با [[مرگ]] عبدالمطلب، پسرش [[عباس]] عهدهدار سقایت شد. [[شاعری]] در فخرورزی به سقایت حاجیان با آب زمزم، درباره [[فرزندان]] [[عباس]] شعری سروده است.<ref>نک: مسالک الابصار، ج۴، ص۲۹۵.</ref> عباس در طایف تاکستانی داشت که انگور آن را به [[مکه]] میآوردند و آب آن را با آب [[زمزم]] میآمیختند و در ایام موسم به [[حاجیان]] میدادند<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۱۴.</ref>.<ref>[[رضا کردی|کردی، رضا]]، [[بنی هاشم (مقاله)|مقاله «بنی هاشم»]]، [[دانشنامه حج و حرمین شریفین ج۴ (کتاب)|دانشنامه حج و حرمین شریفین]]، ج۴، ص:۵۹۷-۵۹۸.</ref> | عبدالمطلب آب را از زمزم به [[عرفه]] میبرد و حاجیان را آب میداد.<ref>الطبقات، ابنسعد، ج۱، ص۸۳.</ref> او در موسم حج شتران فراوانش را گرد میآورد و شیر آنها را با عسل و شیره انگور میآمیخت تا از [[شوری]] آن کاسته شود.<ref>المنمق، ص۴۲.</ref> با [[مرگ]] عبدالمطلب، پسرش [[عباس]] عهدهدار سقایت شد. [[شاعری]] در فخرورزی به سقایت حاجیان با آب زمزم، درباره [[فرزندان]] [[عباس]] شعری سروده است.<ref>نک: مسالک الابصار، ج۴، ص۲۹۵.</ref> عباس در طایف تاکستانی داشت که انگور آن را به [[مکه]] میآوردند و آب آن را با آب [[زمزم]] میآمیختند و در ایام موسم به [[حاجیان]] میدادند<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۱۴.</ref>.<ref>[[رضا کردی|کردی، رضا]]، [[بنی هاشم (مقاله)|مقاله «بنی هاشم»]]، [[دانشنامه حج و حرمین شریفین ج۴ (کتاب)|دانشنامه حج و حرمین شریفین]]، ج۴، ص:۵۹۷-۵۹۸.</ref> |