نفاق: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۳ ژوئن ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
خط ۲۲: خط ۲۱:


====معنای نفاق در قرآن و [[سنت]]====
====معنای نفاق در قرآن و [[سنت]]====
*قرآن و سنت نفاق را در سه معنا به کار برده‌اند:
قرآن و سنت نفاق را در سه معنا به کار برده‌اند:
# '''[[نفاق اعتقادی]]''': گاه نفاق در [[دین]] است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۴۶.</ref>، بدین معنا که شخص منافق در [[دل]] [[معتقد]] به موضوعی نباشد ولی در ظاهر خود را معتقد نشان دهد. بدترین نوع نفاق اظهار [[ایمان]] به خداوند در ظاهر و نبود ایمان در دل است که از [[اقسام کفر]] به حساب می‌آید؛ زیرا افزون بر [[کفر]] [[باطنی]]، شامل رذیلت‌هایی چون [[مکر]]، [[حیله]] و [[خدعه]] نیز می‌شود. خداوند در [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|يَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يَكْتُمُونَ}}<ref>«و تا آنان را (نیز) که دورویی کردند معلوم بدارد و (چون) به آنان گفته شد که بیایید در راه خداوند پیکار یا دفاع کنید گفتند: اگر می‌دانستیم پیکاری در کار است از شما پیروی می‌کردیم! اینان (در) همین روز به کفر نزدیک‌تر بودند تا به ایمان؛ چیزی به زبان می‌آورند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۷.</ref>. مراد [[قرآن]] در بیش‌تر کاربردها همین است. قرآن از این [[منافقان]] با عنوان "[[فاسقان]]" نیز یاد می‌کند: {{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«بی‌گمان منافقانند که نافرمانند» سوره توبه، آیه ۶۷.</ref>.<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۸۳۹.</ref>
# '''[[نفاق اعتقادی]]''': گاه نفاق در [[دین]] است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۴۶.</ref>، بدین معنا که شخص منافق در [[دل]] [[معتقد]] به موضوعی نباشد ولی در ظاهر خود را معتقد نشان دهد. بدترین نوع نفاق اظهار [[ایمان]] به خداوند در ظاهر و نبود ایمان در دل است که از [[اقسام کفر]] به حساب می‌آید؛ زیرا افزون بر [[کفر]] [[باطنی]]، شامل رذیلت‌هایی چون [[مکر]]، [[حیله]] و [[خدعه]] نیز می‌شود. خداوند در [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|يَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يَكْتُمُونَ}}<ref>«و تا آنان را (نیز) که دورویی کردند معلوم بدارد و (چون) به آنان گفته شد که بیایید در راه خداوند پیکار یا دفاع کنید گفتند: اگر می‌دانستیم پیکاری در کار است از شما پیروی می‌کردیم! اینان (در) همین روز به کفر نزدیک‌تر بودند تا به ایمان؛ چیزی به زبان می‌آورند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۷.</ref>. مراد [[قرآن]] در بیش‌تر کاربردها همین است. قرآن از این [[منافقان]] با عنوان "[[فاسقان]]" نیز یاد می‌کند: {{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«بی‌گمان منافقانند که نافرمانند» سوره توبه، آیه ۶۷.</ref>.<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۸۳۹.</ref>
#'''[[نفاق اخلاقی]]''': گاه نفاق در ملکات و [[فضایل اخلاقی]] است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۴۶.</ref>، بدین معنا که [[منافق]] در [[باطن]] متخلق به [[اخلاق]] [[ناپسند]] باشد ولی در ظاهر خود را دارای [[اخلاق پسندیده]] نشان دهد<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه، ص ۸۳۹.</ref>. روایاتی پرشمار از بزرگان [[معصوم]]{{ع}} بدین معنا نظر دارند و به [[سختی]] آن را نکوهیده‌اند. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: «از میان [[مردم]] کسی نفاقش آشکارتر است که دیگران را به [[طاعت]] [[خدا]] خوانَد و خود به آن تن ندهد و از [[گناه]] [[نهی]] کند و خود از آن دور نشود»<ref>{{متن حدیث|أَشَدُّ اَلنَّاسِ نِفَاقاً مَنْ أَمَرَ بِالطَّاعَةِ وَ لَمْ يَعْمَلْ بِهَا وَ نَهَى عَنِ اَلْمَعْصِيَةِ وَ لَمْ يَنْتَهِ عَنْهَا}}؛ غرر الحکم‌، ۳۲۱۴.</ref>. [[رسول اکرم]]{{صل}} فرمودند: «چون [[خشوع]] تن افزون‌تر از خشوع [[دل]] شود ما آن را نفاق خوانیم»<ref>{{متن حدیث|مَا زَادَ خُشُوعُ الْجَسَدِ عَلَی مَا فِی الْقَلْبِ فَهُوَ عِنْدَنَا نِفَاقٌ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی‌، ج۲، ص۳۹۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۲۹.</ref>  
#'''[[نفاق اخلاقی]]''': گاه نفاق در ملکات و [[فضایل اخلاقی]] است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۴۶.</ref>، بدین معنا که [[منافق]] در [[باطن]] متخلق به [[اخلاق]] [[ناپسند]] باشد ولی در ظاهر خود را دارای [[اخلاق پسندیده]] نشان دهد<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه، ص ۸۳۹.</ref>. روایاتی پرشمار از بزرگان [[معصوم]]{{ع}} بدین معنا نظر دارند و به [[سختی]] آن را نکوهیده‌اند. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: «از میان [[مردم]] کسی نفاقش آشکارتر است که دیگران را به [[طاعت]] [[خدا]] خوانَد و خود به آن تن ندهد و از [[گناه]] [[نهی]] کند و خود از آن دور نشود»<ref>{{متن حدیث|أَشَدُّ اَلنَّاسِ نِفَاقاً مَنْ أَمَرَ بِالطَّاعَةِ وَ لَمْ يَعْمَلْ بِهَا وَ نَهَى عَنِ اَلْمَعْصِيَةِ وَ لَمْ يَنْتَهِ عَنْهَا}}؛ غرر الحکم‌، ۳۲۱۴.</ref>. [[رسول اکرم]]{{صل}} فرمودند: «چون [[خشوع]] تن افزون‌تر از خشوع [[دل]] شود ما آن را نفاق خوانیم»<ref>{{متن حدیث|مَا زَادَ خُشُوعُ الْجَسَدِ عَلَی مَا فِی الْقَلْبِ فَهُوَ عِنْدَنَا نِفَاقٌ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی‌، ج۲، ص۳۹۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۲۹.</ref>  
خط ۳۳: خط ۳۲:
# '''[[علم بی‌عمل]]''': [[منافق]] می‌داند، اما عمل نمی‌کند و بار [[گناه]] خویش را سنگین می‌کند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۲۹.</ref>.
# '''[[علم بی‌عمل]]''': [[منافق]] می‌داند، اما عمل نمی‌کند و بار [[گناه]] خویش را سنگین می‌کند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۲۹.</ref>.
#'''[[زهدنمایی]]''': منافق به ظاهر از [[دنیا]] روی می‌گرداند و در [[باطن]] سخت بدان مشتاق است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۲۹.</ref>. و ویژگی‌های دیگری مانند: وسیله ساختن [[دینداری]] برای دنیاداری و بی‌پروایی زبان<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۳۰. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۸۴۱.</ref>.
#'''[[زهدنمایی]]''': منافق به ظاهر از [[دنیا]] روی می‌گرداند و در [[باطن]] سخت بدان مشتاق است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۲۹.</ref>. و ویژگی‌های دیگری مانند: وسیله ساختن [[دینداری]] برای دنیاداری و بی‌پروایی زبان<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۳۰. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۸۴۱.</ref>.
===ویژگی‌های [[اخلاقی]] و [[اجتماعی]] منافقان===
===ویژگی‌های [[اخلاقی]] و [[اجتماعی]] منافقان===
ویژگی‌های منافقان اخلاقی و اجتماعی عبارتند از:
ویژگی‌های منافقان اخلاقی و اجتماعی عبارتند از:
خط ۶۲: خط ۶۲:


==نحوۀ برخورد با [[منافقان]]==
==نحوۀ برخورد با [[منافقان]]==
*در نحوۀ برخورد با منافقان، [[خداوند سبحان]] می‌فرماید: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللَّهُ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغًا}}<ref>«آنانند که آنچه را در دل دارند خداوند می‌داند؛ از آنان دوری گزین و پندشان ده و به آنان سخنی رسا که در دلشان جایگیر شود، بگوی» سوره نساء، آیه ۶۳.</ref>. بنابراین در برابر منافقان روش اعراض و [[نصیحت]] را باید پیش گرفت. هرگز نباید با آنها گشاده‌رویی کرد اما باید با [[پند]] و [[اندرز]]، [[رفتار]] مشرکانه و منافقانه را یادآور شد و با [[انذار]] آنها، [[عاقبت]] خطیر و نافرجامی را که در انتظارشان است به یادشان آورد<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۸۴۲.</ref>.
در نحوۀ برخورد با منافقان، [[خداوند سبحان]] می‌فرماید: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللَّهُ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغًا}}<ref>«آنانند که آنچه را در دل دارند خداوند می‌داند؛ از آنان دوری گزین و پندشان ده و به آنان سخنی رسا که در دلشان جایگیر شود، بگوی» سوره نساء، آیه ۶۳.</ref>. بنابراین در برابر منافقان روش اعراض و [[نصیحت]] را باید پیش گرفت. هرگز نباید با آنها گشاده‌رویی کرد اما باید با [[پند]] و [[اندرز]]، [[رفتار]] مشرکانه و منافقانه را یادآور شد و با [[انذار]] آنها، [[عاقبت]] خطیر و نافرجامی را که در انتظارشان است به یادشان آورد<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۸۴۲.</ref>.
== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==


==منابع==
==منابع==
خط ۷۵: خط ۷۴:


==پانویس==
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{مدینه}}
{{مدینه}}
[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل]]
۱۱۲٬۲۶۱

ویرایش