←منابع
(←منابع) |
(←منابع) |
||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
امیر المؤمنین میفرماید: {{متن حدیث|إِيَّاكَ أَنْ تُسِيءَ الظَّنَّ فَإِنَّ سُوءَ الظَّنِ يُفْسِدُ الْعِبَادَةَ وَ يُعَظِّمُ الْوِزْرَ}}<ref>«بر حذر باش از اینکه گمان بد بری، که گمان بد عبادت را تباه و بار گناه را بزرگ میکند»علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۹۹.</ref>. | امیر المؤمنین میفرماید: {{متن حدیث|إِيَّاكَ أَنْ تُسِيءَ الظَّنَّ فَإِنَّ سُوءَ الظَّنِ يُفْسِدُ الْعِبَادَةَ وَ يُعَظِّمُ الْوِزْرَ}}<ref>«بر حذر باش از اینکه گمان بد بری، که گمان بد عبادت را تباه و بار گناه را بزرگ میکند»علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۹۹.</ref>. | ||
[[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|إِذَا اتَّهَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ انْمَاثَ الْإِيمَانُ مِنْ قَلْبِهِ، كَمَا يَنْمَاثُ الْمِلْحُ فِي الْمَاءِ}}<ref>«هنگامی که مؤمن برادر ایمانیاش را متهم میکند، ایمان از قلبش آب میشود چنانکه نمک در آب حل میشود»محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۶۱.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۲۲۸.</ref>. | [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|إِذَا اتَّهَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ انْمَاثَ الْإِيمَانُ مِنْ قَلْبِهِ، كَمَا يَنْمَاثُ الْمِلْحُ فِي الْمَاءِ}}<ref>«هنگامی که مؤمن برادر ایمانیاش را متهم میکند، ایمان از قلبش آب میشود چنانکه نمک در آب حل میشود»محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۶۱.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۲۲۸.</ref>. | ||
==سرچشمههای [[سوء ظن]]== | |||
سوء ظن در تحلیل [[نفسانی]] ناشیاز [[ترس]] ([[جبن]]) و [[ضعف نفس]] است. [[انسان]] ضعیفالنفس و [[ترسو]] هر [[فکر]] فاسدی را در واهمه خود میپذیرد و به آن ترتیب اثر میدهد<ref>نراقی، جامع السعادت، ج۱، ص۲۸۱.</ref>. علاوه بر این، عوامل نفسانی و بیرونی دیگری در پیدایش سوء ظن تأثیر دارند، از آن جمله است: | |||
===[[قیاس]] به نفس=== | |||
افرادی که خودشان آلودهاند دیگران را همچون خود [[آلوده]] میپندارند<ref>ر.ک: نراقی، جامع السعادت، ج۱، ص۲۸۳.</ref> و از طریق «مقایسه به نفس»، [[مردم]] را به [[کیش]] خود و به روش خود میپندارند. در [[حدیثی]] از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میخوانیم: {{متن حدیث|الشَّرِيرُ لَا يَظُنُّ بِأَحَدٍ خَيْراً لِأَنَّهُ لَا يَرَاهُ إِلَّا بِطَبْعِ نَفْسِهِ}}<ref>«آدم بد به هیچکس گمان خوب نمیبرد؛ زیرا دیگران را همچون خود میپندارد»علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۵۷.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۲۴۰.</ref>. | |||
===[[همنشینی]] با بدان=== | |||
کسی که با افراد [[فاسد]] [[معاشرت]] کند، طبیعی است که نسبت به همه سوء ظن پیدا میکند؛ چراکه [[تصور]] میکند معاشران او نمونههایی از سایر مردمند. [[حضرت علی]]{{ع}} فرمود: | |||
{{متن حدیث|مُجَالَسَةُ الْأَشْرَارِ تُورِثُ سُوءَ الظَّنِّ بِالْأَخْيَارِ}}<ref>«همنشینی با بدان، سبب بدگمانی نسبت به نیکان میشود»صدوق، امالی، ص۵۳۱.</ref>. | |||
[[زندگی]] در محیطهای فاسد نیز همین [[حکم]] را دارد. هنگامی که انسان در [[خانواده]] یا در [[شهر]] و کشوری که [[فساد]] بر آن [[حاکم]] شده است زندگی کند، نظر او نسبت به همه افراد حتی به [[نیکان]]، منفی میشود. هر چند معاشران او افراد خوبی باشند، ولی [[غلبه فساد]] بر محیط باعث سوء ظن میشود.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۲۴۰.</ref>. | |||
===[[حسد]]، [[کینهتوزی]]، [[تکبر]] و [[غرور]]=== | |||
[[حسود]] به دیده [[خشم]] مینگرد، [[خوبیها]] را مخفی میکند و به دنبال [[عیبها]] میگردد<ref>ر.ک: نراقی، جامع السعادت، ج۱، ص۲۸۳.</ref> تا از [[مقام]] شخص محسود بکاهد و [[کینه]] خود را از این طریق [[اعمال]] کند. افراد [[متکبر]] برای [[تحقیر]] دیگران [[متوسل]] به سوء ظن میشوند تا آنها را در نظر خود و [[جامعه]]، افرادی [[پست]] و حقیر جلوه دهند.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۲۴۱.</ref>. | |||
===[[عقده]] [[حقارت]]=== | |||
کسی که گرفتار [[خودکمبینی]] شده یا دیگران تحقیرش کردهاند، سعی میکند دیگران را هم در محیط [[فکر]] خود، حقیر و [[پست]] و [[آلوده]] و [[گنهکار]] حساب کند تا از [[رنج]] درون خود بکاهد و [[آرامش]] کاذبی برای خویش فراهم سازد.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۲۴۱.</ref>. | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} |