احادیث دوازده خلیفه چگونه بر وجود امام مهدی دلالت دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'دوازده' به 'دوازده'
جز (جایگزینی متن - 'دوازده امام' به 'دوازده امام')
جز (جایگزینی متن - 'دوازده' به 'دوازده')
خط ۳۸: خط ۳۸:
#این [[احادیث]] [[ظهور]] در اتصال و پیاپی آمدن [[دوازده امام]] بعد از [[رسول خدا]]{{صل}} تا [[قیامت]] دارند و اینکه زمانی بی وجود آنان نخواهد بود<ref>ر.ک: [[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی (مقاله)|درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی]]، ص ۱۰۳ـ۱۰۶؛ [[بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی (مقاله)|بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی]]، ص ۵۹؛ [[علی ‎اصغر رضوانی|رضوانی، علی ‎اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۳۲۱.</ref>؛
#این [[احادیث]] [[ظهور]] در اتصال و پیاپی آمدن [[دوازده امام]] بعد از [[رسول خدا]]{{صل}} تا [[قیامت]] دارند و اینکه زمانی بی وجود آنان نخواهد بود<ref>ر.ک: [[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی (مقاله)|درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی]]، ص ۱۰۳ـ۱۰۶؛ [[بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی (مقاله)|بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی]]، ص ۵۹؛ [[علی ‎اصغر رضوانی|رضوانی، علی ‎اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۳۲۱.</ref>؛
#بستگی داشتن [[قیام]] و قوام [[دین]] به وجود [[دوازده امام]] طبق [[احادیث]] و بر [[حق]] بودن آنها؛ مطابق [[حدیث]] [[دوازده نفر]] کسانی هستند که [[قیام]] و قوام [[دین]] به آنها بستگی دارد و حال اگر [[دین]] پا‌بر‌جا‌ و [[عزیز]] است به وجود این [[دوازده امام]] است که یکی از آنها باقی مانده و [[حافظ]] [[دین]] و [[شریعت]] است<ref>ر.ک: [[علی ‎اصغر رضوانی|رضوانی، علی ‎اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۳۲۱؛ [[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی (مقاله)|درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی]]، ص ۱۰۳ـ۱۰۶؛ [[بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی (مقاله)|بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی]]، ص ۵۹.</ref>.
#بستگی داشتن [[قیام]] و قوام [[دین]] به وجود [[دوازده امام]] طبق [[احادیث]] و بر [[حق]] بودن آنها؛ مطابق [[حدیث]] [[دوازده نفر]] کسانی هستند که [[قیام]] و قوام [[دین]] به آنها بستگی دارد و حال اگر [[دین]] پا‌بر‌جا‌ و [[عزیز]] است به وجود این [[دوازده امام]] است که یکی از آنها باقی مانده و [[حافظ]] [[دین]] و [[شریعت]] است<ref>ر.ک: [[علی ‎اصغر رضوانی|رضوانی، علی ‎اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۳۲۱؛ [[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی (مقاله)|درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی]]، ص ۱۰۳ـ۱۰۶؛ [[بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی (مقاله)|بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی]]، ص ۵۹.</ref>.
#اشاره به عدد [[دوازده]] و از قبیلۀ [[قریش]] و بنا به روایتی از [[بنی هاشم]]<ref>ر.ک: [[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی (مقاله)|درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی]]، ص ۱۰۳ـ۱۰۶؛ [[بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی (مقاله)|بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی]]، ص ۵۹.</ref>؛ بنابراین برای تمامی این [[احادیث]] مصداق و تطبیقی جز [[امامان]] [[دوازده گانه]] که آخرین آنان، [[امام دوازدهم]]، [[مهدی منتظر]]{{ع}} است و نزد شیعۀ [[امامیه]] [[اثنا عشریه]] شناخته شده‌اند کس دیگری نیست<ref>ر.ک: [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت، ج۱۴]]، ج۱۴، ص ۱۱۱ـ۱۲۱.</ref>.
#اشاره به عدد دوازده و از قبیلۀ [[قریش]] و بنا به روایتی از [[بنی هاشم]]<ref>ر.ک: [[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی (مقاله)|درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی]]، ص ۱۰۳ـ۱۰۶؛ [[بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی (مقاله)|بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی]]، ص ۵۹.</ref>؛ بنابراین برای تمامی این [[احادیث]] مصداق و تطبیقی جز [[امامان]] [[دوازده گانه]] که آخرین آنان، [[امام دوازدهم]]، [[مهدی منتظر]]{{ع}} است و نزد شیعۀ [[امامیه]] [[اثنا عشریه]] شناخته شده‌اند کس دیگری نیست<ref>ر.ک: [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت، ج۱۴]]، ج۱۴، ص ۱۱۱ـ۱۲۱.</ref>.
#ارتباط [[احادیث دوازده خلیفه]] با [[احادیث]] [[ثقلین]] و [[غدیر]] در [[حجة الوداع]]<ref>ر.ک: [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت، ج۱۴]]، ج۱۴، ص ۱۱۱ـ۱۲۱.</ref>‌؛ هر سه [[حدیث]] در یک سفر [[حج]] یا لااقل در یک برهۀ زمانی که همان روزهای پایانی [[زندگی]] [[شریف]] [[پیغمبر اکرم]] {{صل}} و با هدفی واحد که همان [[هدایت]] [[مسلمانان]] به راه [[نجات]] از [[انحراف]] و [[گمراهی]] پس از [[پیامبر]] {{صل}} باشد صادر گردیده است و [[حقیقت]] امر این است که این سه [[حدیث]] به کمک همدیگر تصویری کامل از [[راه هدایت]] [[مسلمانان]] و تضمین آیندۀ حرکت آنان پس از [[پیامبر]] ترسیم می‌‌نمایند. طبق [[حدیث]] [[پیشوایان]] [[دوازده گانه]] این مطلب روشن می‌‌شود که [[دین خدا]] تا [[روز قیامت]] به واسطۀ وجود [[ائمه]]{{ع}} که اولین آنها [[امام علی]]{{ع}} و تعداد آنها نیز [[دوازده]] [[پیشوا]] است، نه کمتر و نه بیشتر برپا و برقرار خواهد بود و [[تمسک]] به این [[پیشوایان]] همواره مایۀ [[هدایت]] [[مؤمنان]] خواهد گردید<ref>ر.ک: [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت، ج۱۴]]، ج۱۴، ص ۱۱۱ـ۱۲۱؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[وجود امام مهدی‌ از منظر قرآن و حدیث (کتاب)|وجود امام مهدی‌ از منظر قرآن و حدیث]]، ص۶۳ ـ ۶۴.</ref>.
#ارتباط [[احادیث دوازده خلیفه]] با [[احادیث]] [[ثقلین]] و [[غدیر]] در [[حجة الوداع]]<ref>ر.ک: [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت، ج۱۴]]، ج۱۴، ص ۱۱۱ـ۱۲۱.</ref>‌؛ هر سه [[حدیث]] در یک سفر [[حج]] یا لااقل در یک برهۀ زمانی که همان روزهای پایانی [[زندگی]] [[شریف]] [[پیغمبر اکرم]] {{صل}} و با هدفی واحد که همان [[هدایت]] [[مسلمانان]] به راه [[نجات]] از [[انحراف]] و [[گمراهی]] پس از [[پیامبر]] {{صل}} باشد صادر گردیده است و [[حقیقت]] امر این است که این سه [[حدیث]] به کمک همدیگر تصویری کامل از [[راه هدایت]] [[مسلمانان]] و تضمین آیندۀ حرکت آنان پس از [[پیامبر]] ترسیم می‌‌نمایند. طبق [[حدیث]] [[پیشوایان]] [[دوازده گانه]] این مطلب روشن می‌‌شود که [[دین خدا]] تا [[روز قیامت]] به واسطۀ وجود [[ائمه]]{{ع}} که اولین آنها [[امام علی]]{{ع}} و تعداد آنها نیز دوازده [[پیشوا]] است، نه کمتر و نه بیشتر برپا و برقرار خواهد بود و [[تمسک]] به این [[پیشوایان]] همواره مایۀ [[هدایت]] [[مؤمنان]] خواهد گردید<ref>ر.ک: [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت، ج۱۴]]، ج۱۴، ص ۱۱۱ـ۱۲۱؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[وجود امام مهدی‌ از منظر قرآن و حدیث (کتاب)|وجود امام مهدی‌ از منظر قرآن و حدیث]]، ص۶۳ ـ ۶۴.</ref>.


===نتیجه===
===نتیجه===
خط ۴۹: خط ۴۹:
[[پرونده:151910.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد مهدی آصفی]]]]
[[پرونده:151910.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد مهدی آصفی]]]]
::::::[[آیت‌الله]] '''[[محمد مهدی آصفی]]'''، در دو مقاله ''«[[درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی (مقاله)|درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی]]»'' و ''«[[بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی (مقاله)|بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[آیت‌الله]] '''[[محمد مهدی آصفی]]'''، در دو مقاله ''«[[درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی (مقاله)|درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی]]»'' و ''«[[بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی (مقاله)|بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[بخاری]]، در کتاب الاحکام از صحیح اش، گزارش می‌کند که [[جابر بن سمره]] گفت: شنیدم [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: "دوازه [[امیر]] خواهد بود". سپس کلمه‌ای فرمود که نشنیدم. پدرم گفت: [[پیامبر]] فرمود: "همگی، از [[قریش]]‌اند". [[مسلم]]، در کتاب الاماره، باب {{متن حدیث| النَّاسُ تَبَعٌ لِقُرَيْش‏ }} [[مردم]] پیرو قریش‌اند، از صحیح‌اش می‌گوید: [[جابر بن سمره]] گفت: شنیدم [[پیامبر]] فرمود: "اگر [[دوازده]] مرد بر [[مردم]] [[حکم]] رانند، پیوسته، کارشان رو به راه خواهد بود". سپس [[پیامبر]] کلمه‌ای فرمود که نفهمیدم. از پدرم پرسیدم: "[[رسول الله]] چه فرمود؟". گفت: "همگی، از قریش‌اند"<ref>صحیح مسلم، چاپ دارالفکر، ج ۶، ص ۳، ح ۶، (باب ان الناس تبع لقریش از کتاب الامارة).</ref>.
::::::«[[بخاری]]، در کتاب الاحکام از صحیح اش، گزارش می‌کند که [[جابر بن سمره]] گفت: شنیدم [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: "دوازه [[امیر]] خواهد بود". سپس کلمه‌ای فرمود که نشنیدم. پدرم گفت: [[پیامبر]] فرمود: "همگی، از [[قریش]]‌اند". [[مسلم]]، در کتاب الاماره، باب {{متن حدیث| النَّاسُ تَبَعٌ لِقُرَيْش‏ }} [[مردم]] پیرو قریش‌اند، از صحیح‌اش می‌گوید: [[جابر بن سمره]] گفت: شنیدم [[پیامبر]] فرمود: "اگر دوازده مرد بر [[مردم]] [[حکم]] رانند، پیوسته، کارشان رو به راه خواهد بود". سپس [[پیامبر]] کلمه‌ای فرمود که نفهمیدم. از پدرم پرسیدم: "[[رسول الله]] چه فرمود؟". گفت: "همگی، از قریش‌اند"<ref>صحیح مسلم، چاپ دارالفکر، ج ۶، ص ۳، ح ۶، (باب ان الناس تبع لقریش از کتاب الامارة).</ref>.
::::::[[مسلم]]، در صحیح، در همان کتاب، همان باب، از [[جابر بن سمره]] گزارش می‌کند که شنیدم [[رسول الله]] {{صل}} فرمود: "با [[دوازده خلیفه]]، [[اسلام]]، پیوسته، عزت‌مند خواهد ماند". سپس کلمه‌ای فرمود که نفهمیدم. به پدرم گفتم: "چه فرمود؟". گفت: "همگی، از قریش‌اند"<ref>صحیح مسلم، چاپ دارالفکر، ج ۶، ص ۳، ح ۸.</ref>. [[مسلم]]، در کتاب الاماره، باب "الناس تبع..". از صحیح اش، از [[جابر بن سمره]] [[نقل]] می‌کند: همراه پدرم، بر [[پیامبر]] وارد شدم و شنیدم که فرمود: "کار [[امت]]، رو به راه نخواهد شد، مگر [[دوازده خلیفه]] میانشان باشند". سپس سخنی فرمود که نشنیدم و به پدرم گفتم: "چه فرمود؟". گفت: "همگی، از قریش‌اند"<ref>صحیح مسلم، چاپ دارالفکر، ج ۶، ص ۳، ح ۸.</ref>.
::::::[[مسلم]]، در صحیح، در همان کتاب، همان باب، از [[جابر بن سمره]] گزارش می‌کند که شنیدم [[رسول الله]] {{صل}} فرمود: "با [[دوازده خلیفه]]، [[اسلام]]، پیوسته، عزت‌مند خواهد ماند". سپس کلمه‌ای فرمود که نفهمیدم. به پدرم گفتم: "چه فرمود؟". گفت: "همگی، از قریش‌اند"<ref>صحیح مسلم، چاپ دارالفکر، ج ۶، ص ۳، ح ۸.</ref>. [[مسلم]]، در کتاب الاماره، باب "الناس تبع..". از صحیح اش، از [[جابر بن سمره]] [[نقل]] می‌کند: همراه پدرم، بر [[پیامبر]] وارد شدم و شنیدم که فرمود: "کار [[امت]]، رو به راه نخواهد شد، مگر [[دوازده خلیفه]] میانشان باشند". سپس سخنی فرمود که نشنیدم و به پدرم گفتم: "چه فرمود؟". گفت: "همگی، از قریش‌اند"<ref>صحیح مسلم، چاپ دارالفکر، ج ۶، ص ۳، ح ۸.</ref>.
::::::[[ترمذی]]، در کتاب [[الفتن]]، باب "ما جاء فی الخلفاء" از [[سنن]]‌اش، به [[نقل]] از [[جابر بن سمره]] می‌گوید: [[رسول الله]] {{صل}} فرمود: "پس از من، [[دوازده امیر]] خواهد بود". [[راوی]]، در دنباله آورده است: "[[ابو عیسی]] می‌گوید: این [[حدیث]]، صحیح است"<ref>سنن الترمذی، ج ۴، ص ۵۰۱، چاپ مصطفی البابی الحلبی.</ref>. [[ابو داوود]] در [[سنن]]، به [[نقل]] از [[جابر بن سمره]] می‌گوید: شنیدم [[رسول الله]] {{صل}} فرمود: "با [[دوازده خلیفه]]، این [[دین]]، پیوسته، عزت‌مند خواهد بود". [[مردم]]، [[تکبیر]] بر آوردند و فریاد زدند. سپس کلمه‌ای فرمود که نفهمیدم. به پدرم گفتم: "[[پدر]]! چه فرمود؟" گفت: "همه، از قریش‌اند"<ref>سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۴۲۱، چاپ مصطفی البابی الحلبی ۱۳۷۱.(آغاز کتاب المهدی.)</ref>.
::::::[[ترمذی]]، در کتاب [[الفتن]]، باب "ما جاء فی الخلفاء" از [[سنن]]‌اش، به [[نقل]] از [[جابر بن سمره]] می‌گوید: [[رسول الله]] {{صل}} فرمود: "پس از من، [[دوازده امیر]] خواهد بود". [[راوی]]، در دنباله آورده است: "[[ابو عیسی]] می‌گوید: این [[حدیث]]، صحیح است"<ref>سنن الترمذی، ج ۴، ص ۵۰۱، چاپ مصطفی البابی الحلبی.</ref>. [[ابو داوود]] در [[سنن]]، به [[نقل]] از [[جابر بن سمره]] می‌گوید: شنیدم [[رسول الله]] {{صل}} فرمود: "با [[دوازده خلیفه]]، این [[دین]]، پیوسته، عزت‌مند خواهد بود". [[مردم]]، [[تکبیر]] بر آوردند و فریاد زدند. سپس کلمه‌ای فرمود که نفهمیدم. به پدرم گفتم: "[[پدر]]! چه فرمود؟" گفت: "همه، از قریش‌اند"<ref>سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۴۲۱، چاپ مصطفی البابی الحلبی ۱۳۷۱.(آغاز کتاب المهدی.)</ref>.
خط ۵۹: خط ۵۹:
:::::#تردیدی نیست که [[حدیث]] "اثنا عشر خلیفة" از [[رسول الله]] {{صل}} است که [[شیعه]] و [[سنی]] از طرق بسیار، آن را [[روایت]] کرده‌اند. [[روایت]] [[بخاری]] و [[مسلم]] - از [[اهل سنت]] - و کلینی و [[صدوق]] و [[شیخ طوسی]] - از [[شیعه]] - ما را از دیگر [[راویان]] این [[حدیث]]، بی نیاز می‌کند.
:::::#تردیدی نیست که [[حدیث]] "اثنا عشر خلیفة" از [[رسول الله]] {{صل}} است که [[شیعه]] و [[سنی]] از طرق بسیار، آن را [[روایت]] کرده‌اند. [[روایت]] [[بخاری]] و [[مسلم]] - از [[اهل سنت]] - و کلینی و [[صدوق]] و [[شیخ طوسی]] - از [[شیعه]] - ما را از دیگر [[راویان]] این [[حدیث]]، بی نیاز می‌کند.
:::::#این [[احادیث]]، آشکارا می‌گوید، [[امامان]] ذکر شده در [[روایت]]، بر حق‌اند و از شمار [[پیشوایان]] [[ستم]] و [[بیداد]]، مانند [[معاویه]]، [[یزید]]، [[ولید]]، [[متوکل]]،... نیستند.
:::::#این [[احادیث]]، آشکارا می‌گوید، [[امامان]] ذکر شده در [[روایت]]، بر حق‌اند و از شمار [[پیشوایان]] [[ستم]] و [[بیداد]]، مانند [[معاویه]]، [[یزید]]، [[ولید]]، [[متوکل]]،... نیستند.
:::::#شمارشان، [[دوازده تن]] است، به تعداد نقیبان [[بنی اسراییل]]. خدای بلند مرتبه می‌فرماید: "[[خدا]]، از [[بنی اسراییل]] [[عهد]] گرفت، و [[دوازده]] بزرگ، میان آنان برانگیختیم که پیشوای هر نسلی باشند"{{متن قرآن| وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنتُم بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لّأُكَفِّرَنَّ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ فَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِيلِ}}<ref> و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم و خداوند فرمود: من با شمایم؛ اگر نماز را بر پا داشتید و زکات پرداختید و به پیامبران من ایمان آوردید و آنان را یاری کردید و به خداوند وامی نکو پرداختید من از گناهان شما چشم می‌پوشم و شما را به بوستان‌هایی در می‌آورم که از بن آنها جویبارها روان است، پس از آن، هر یک از شما کفر ورزد بی‌گمان راه میانه  را گم کرده است؛ سوره مائده، آیه: 12.</ref>.
:::::#شمارشان، [[دوازده تن]] است، به تعداد نقیبان [[بنی اسراییل]]. خدای بلند مرتبه می‌فرماید: "[[خدا]]، از [[بنی اسراییل]] [[عهد]] گرفت، و دوازده بزرگ، میان آنان برانگیختیم که پیشوای هر نسلی باشند"{{متن قرآن| وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنتُم بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لّأُكَفِّرَنَّ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ فَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِيلِ}}<ref> و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم و خداوند فرمود: من با شمایم؛ اگر نماز را بر پا داشتید و زکات پرداختید و به پیامبران من ایمان آوردید و آنان را یاری کردید و به خداوند وامی نکو پرداختید من از گناهان شما چشم می‌پوشم و شما را به بوستان‌هایی در می‌آورم که از بن آنها جویبارها روان است، پس از آن، هر یک از شما کفر ورزد بی‌گمان راه میانه  را گم کرده است؛ سوره مائده، آیه: 12.</ref>.
:::::#زمانی، بی وجود آنان نخواهد بود.
:::::#زمانی، بی وجود آنان نخواهد بود.
::::::برای تمامی این [[احادیث]]، مصداق و تطبیقی جز [[امامان]] [[دوازده گانه]] - که آخرین آنان، [[امام دوازدهم]]، [[مهدی منتظر]] {{ع}} است - و نزد [[شیعه امامیه]] اثنا عشریه شناخته شده‌اند، سراغ نداریم. اگر زحمت و مشقتی را که علمایی مانند [[سیوطی]] متحمل شده‌اند تا [[دوازده امیر]] پس از [[رسول الله]] {{صل}} را مرتب کنند، ببینیم، [[قلب]] مان مطمئن خواهد شد که مقصود [[رسول الله]] {{صل}} جز [[امامان]] [[دوازده گانه]] [[اهل بیت]] {{عم}} نیست. بر توجیهی که [[سیوطی]] برای این [[روایت]] آورده، محمود ابو ریه، حاشیه خوبی زده است: "[[خدا]] بیامرزد آن کسی را که بگوید، [[سیوطی]]، با این توجیهش مانند کسی است که شبانه برای جمع آوری هیزم برود که هر خس و خاری را کورمال و با دست زخمی گرد آورد!"<ref>اضواء علی السنة المحمدیة، ص ۲۱۲، چاپ دارالتالیف، مصر.</ref>»<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی (مقاله)|درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی]]، [[جستارهایی در کلام اسلامی (کتاب)|جستارهایی در کلام اسلامی]]، ص ۱۰۳-۱۰۶؛ [[بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی (مقاله)|بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی]]، [[گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم (کتاب)|گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم]]، ص ۵۹.</ref>.
::::::برای تمامی این [[احادیث]]، مصداق و تطبیقی جز [[امامان]] [[دوازده گانه]] - که آخرین آنان، [[امام دوازدهم]]، [[مهدی منتظر]] {{ع}} است - و نزد [[شیعه امامیه]] اثنا عشریه شناخته شده‌اند، سراغ نداریم. اگر زحمت و مشقتی را که علمایی مانند [[سیوطی]] متحمل شده‌اند تا [[دوازده امیر]] پس از [[رسول الله]] {{صل}} را مرتب کنند، ببینیم، [[قلب]] مان مطمئن خواهد شد که مقصود [[رسول الله]] {{صل}} جز [[امامان]] [[دوازده گانه]] [[اهل بیت]] {{عم}} نیست. بر توجیهی که [[سیوطی]] برای این [[روایت]] آورده، محمود ابو ریه، حاشیه خوبی زده است: "[[خدا]] بیامرزد آن کسی را که بگوید، [[سیوطی]]، با این توجیهش مانند کسی است که شبانه برای جمع آوری هیزم برود که هر خس و خاری را کورمال و با دست زخمی گرد آورد!"<ref>اضواء علی السنة المحمدیة، ص ۲۱۲، چاپ دارالتالیف، مصر.</ref>»<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی (مقاله)|درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی]]، [[جستارهایی در کلام اسلامی (کتاب)|جستارهایی در کلام اسلامی]]، ص ۱۰۳-۱۰۶؛ [[بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی (مقاله)|بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی]]، [[گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم (کتاب)|گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم]]، ص ۵۹.</ref>.
خط ۱۲۶: خط ۱۲۶:
::::::[[احمد بن حنبل]] به اسناد خود از مسروق [[نقل]] می‏‌کند: ما در حضور [[عبد الله بن مسعود]] نشسته بودیم و او در حال [[قرآن]] خواندن بود که مردی به وی گفت: ای أبا عبد الرحمن! آیا از [[رسول خدا]] سؤال کردید که چند [[خلیفه]] بر این [[امّت]] [[حکومت]] خواهد کرد؟ [[ابن مسعود]] پاسخ گفت: از زمانی که وارد [[عراق]] شده‏‌ام، کسی پیش از تو در این باره از من سؤالی نکرده است. سپس گفت: آری! ما در این باب از [[حضرت رسول]]{{صل}} سؤال کردیم و ایشان پاسخ فرمود:  «[[دوازده خلیفه]] به عدد نقبای [[بنی اسرائیل]]».<ref> مسند احمد/ ج 5/ صص 90 و 93 و 97 و 100 و 106 و 107 و نیز صدوق (ره) از ابن مسعود این حدیث را روایت کرده است؛ ر. ک: إکمال الدین/ ج 1/ ص 270/ ح 16.</ref>.
::::::[[احمد بن حنبل]] به اسناد خود از مسروق [[نقل]] می‏‌کند: ما در حضور [[عبد الله بن مسعود]] نشسته بودیم و او در حال [[قرآن]] خواندن بود که مردی به وی گفت: ای أبا عبد الرحمن! آیا از [[رسول خدا]] سؤال کردید که چند [[خلیفه]] بر این [[امّت]] [[حکومت]] خواهد کرد؟ [[ابن مسعود]] پاسخ گفت: از زمانی که وارد [[عراق]] شده‏‌ام، کسی پیش از تو در این باره از من سؤالی نکرده است. سپس گفت: آری! ما در این باب از [[حضرت رسول]]{{صل}} سؤال کردیم و ایشان پاسخ فرمود:  «[[دوازده خلیفه]] به عدد نقبای [[بنی اسرائیل]]».<ref> مسند احمد/ ج 5/ صص 90 و 93 و 97 و 100 و 106 و 107 و نیز صدوق (ره) از ابن مسعود این حدیث را روایت کرده است؛ ر. ک: إکمال الدین/ ج 1/ ص 270/ ح 16.</ref>.
::::::از این [[احادیث]] نکاتی استفاده می‏‌شود:
::::::از این [[احادیث]] نکاتی استفاده می‏‌شود:
:::::#عدد این [[حکمرانان]] یا [[خلفا]] از «[[دوازده]]» [[تجاوز]] نمی‌‏کند و همگی از قریش‏اند و این عدد منطبق است بر عقیده‏ [[شیعه]] در شماره‏ ائمه‏ [[معصومین]]{{ع}} که جمیع آن بزرگواران قرشی‏‌اند. گاهی ادّعا می‌‏شود که عنوان «[[حکمرانان]] یا [[خلفا]]» بر واقعیت [[حیات]] ائمه‏ طاهرین{{ع}} [[تطبیق]] نمی‌‏کند. پاسخ این اشکال کاملا واضح است؛ زیرا مراد [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[خلافت]] و [[حکمرانی]] براساس [[استحقاق]] و [[شایستگی]] است. حاشا که مقصود حضرتش معاویه‏‌ها و یزیدها و مروان‌‏هایی باشد که با [[سرنوشت]] [[امّت اسلام]] به هر شکل که خواستند، بازی کردند، بلکه منظور از «[[خلیفه]]»، کسی است که «[[خلافت]] و [[حکومت]]» خود را وامدار [[شارع مقدس]] است و این، با محجور ماندن آن حضرات از [[حکومت]] بر [[امّت]]، به جهت [[ستم]] دیگران بر ایشان، تنافی ندارد. ازاین‏‌رو، در عون المعبود فی شرح [[سنن]] أبی [[داود]] چنین آمده است: توربشتی می‏‌گوید: برداشت صحیح از این [[روایت]] این است که مقصود از [[خلفا]]، [[حکمرانان]] [[عادل]] و شایسته‌‏اند. چون در [[حقیقت]] ایشان [[استحقاق]] عنوان «خلیفگی» دارند، ولی لازم نیست که از [[حکومت]] و [[قدرت]] بالفعل نیز برخوردار باشند، هرچند فرض شده که ایشان‏ عملا حاکمند. پس، مراد از [[امیر]] و [[خلیفه]] افرادی هستند که مجازا بدین عنوان از ایشان یاد شده است چنین در المرقاة آمده است<ref>عون المعبود/ ج 11/ ص 262/ شرح حدیث 4259.</ref>.
:::::#عدد این [[حکمرانان]] یا [[خلفا]] از «دوازده» [[تجاوز]] نمی‌‏کند و همگی از قریش‏اند و این عدد منطبق است بر عقیده‏ [[شیعه]] در شماره‏ ائمه‏ [[معصومین]]{{ع}} که جمیع آن بزرگواران قرشی‏‌اند. گاهی ادّعا می‌‏شود که عنوان «[[حکمرانان]] یا [[خلفا]]» بر واقعیت [[حیات]] ائمه‏ طاهرین{{ع}} [[تطبیق]] نمی‌‏کند. پاسخ این اشکال کاملا واضح است؛ زیرا مراد [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[خلافت]] و [[حکمرانی]] براساس [[استحقاق]] و [[شایستگی]] است. حاشا که مقصود حضرتش معاویه‏‌ها و یزیدها و مروان‌‏هایی باشد که با [[سرنوشت]] [[امّت اسلام]] به هر شکل که خواستند، بازی کردند، بلکه منظور از «[[خلیفه]]»، کسی است که «[[خلافت]] و [[حکومت]]» خود را وامدار [[شارع مقدس]] است و این، با محجور ماندن آن حضرات از [[حکومت]] بر [[امّت]]، به جهت [[ستم]] دیگران بر ایشان، تنافی ندارد. ازاین‏‌رو، در عون المعبود فی شرح [[سنن]] أبی [[داود]] چنین آمده است: توربشتی می‏‌گوید: برداشت صحیح از این [[روایت]] این است که مقصود از [[خلفا]]، [[حکمرانان]] [[عادل]] و شایسته‌‏اند. چون در [[حقیقت]] ایشان [[استحقاق]] عنوان «خلیفگی» دارند، ولی لازم نیست که از [[حکومت]] و [[قدرت]] بالفعل نیز برخوردار باشند، هرچند فرض شده که ایشان‏ عملا حاکمند. پس، مراد از [[امیر]] و [[خلیفه]] افرادی هستند که مجازا بدین عنوان از ایشان یاد شده است چنین در المرقاة آمده است<ref>عون المعبود/ ج 11/ ص 262/ شرح حدیث 4259.</ref>.
:::::#مدلول [[نصّ]]، همین [[دوازده تن]] است، همچنان که مقتضای [[تشبیه]] ایشان به نقبای [[بنی اسرائیل]] نیز همین است، [[خداوند متعال]] می‌‏فرماید: [[خداوند]] از [[بنی اسرائیل]] [[میثاق]] و [[تعهّد]] گرفت و از میان ایشان [[دوازده نقیب]] برانگیخت<ref>مائده/ 12.</ref>.
:::::#مدلول [[نصّ]]، همین [[دوازده تن]] است، همچنان که مقتضای [[تشبیه]] ایشان به نقبای [[بنی اسرائیل]] نیز همین است، [[خداوند متعال]] می‌‏فرماید: [[خداوند]] از [[بنی اسرائیل]] [[میثاق]] و [[تعهّد]] گرفت و از میان ایشان [[دوازده نقیب]] برانگیخت<ref>مائده/ 12.</ref>.
:::::#این [[احادیث]]، خالی نبودن زمان از [[دوازده امام]] را مفروض می‌‏گیرند و بیان می‌‏دارند که باید یکی از آنان تا هنگامی که [[دین]] می‌‏پاید، در قید [[حیات]] باشد تا [[قیامت]] فرارسد. مسلم در این زمینه [[حدیث]] صریحی را چنین [[نقل]] می‌‏کند: این امر در [[قریش]] باقی می‏‌ماند تا زمانی که از [[مردمان]] دو تن زنده باشند<ref>صحیح مسلم/ ج 3/ ص 1154/ ح 1820؛ صحیح بخاری/ ج 9/ ص 701/ ح 1995..</ref>. این [[حدیث]] دقیقا بر [[اعتقاد]] [[شیعه]] مبنی بر زنده بودن [[امام دوازدهم]] [[مهدی موعود]] (عجلّ [[الله]] تعالی فرجه) منطبق می‌‏باشد؛ موعودی که باید در [[آخر الزمان]]- طبق [[بشارت]] جدّ مکرّمش [[رسول خدا]]{{صل}} - [[ظهور]] کند و [[زمین]] را که در آن زمان از [[ظلم و جور]] پر شده است، از عدل‏‌وداد آکنده سازد.
:::::#این [[احادیث]]، خالی نبودن زمان از [[دوازده امام]] را مفروض می‌‏گیرند و بیان می‌‏دارند که باید یکی از آنان تا هنگامی که [[دین]] می‌‏پاید، در قید [[حیات]] باشد تا [[قیامت]] فرارسد. مسلم در این زمینه [[حدیث]] صریحی را چنین [[نقل]] می‌‏کند: این امر در [[قریش]] باقی می‏‌ماند تا زمانی که از [[مردمان]] دو تن زنده باشند<ref>صحیح مسلم/ ج 3/ ص 1154/ ح 1820؛ صحیح بخاری/ ج 9/ ص 701/ ح 1995..</ref>. این [[حدیث]] دقیقا بر [[اعتقاد]] [[شیعه]] مبنی بر زنده بودن [[امام دوازدهم]] [[مهدی موعود]] (عجلّ [[الله]] تعالی فرجه) منطبق می‌‏باشد؛ موعودی که باید در [[آخر الزمان]]- طبق [[بشارت]] جدّ مکرّمش [[رسول خدا]]{{صل}} - [[ظهور]] کند و [[زمین]] را که در آن زمان از [[ظلم و جور]] پر شده است، از عدل‏‌وداد آکنده سازد.
خط ۱۴۰: خط ۱۴۰:
:::::*'''اولاً''': در بسیاری از روایات کلمه بعدی به کار رفته است، که ظهور در اتصال و پیاپی آمدن دوازده امام بلافاصله بعد از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} دارد.
:::::*'''اولاً''': در بسیاری از روایات کلمه بعدی به کار رفته است، که ظهور در اتصال و پیاپی آمدن دوازده امام بلافاصله بعد از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} دارد.
:::::*'''ثانیاً''': مطابق حدیث صحیح مسلم و دیگران، این دوازده نفر کسانی هستند که قیام و قوام دین به آنها بستگی دارد. و نیز اسلام به وجود آنها عزیز است. حال اگر دین پابرجاست و عزیز است به وجود این دوازده امام است، که یکی از آنها باقی مانده و حافظ [[دین]] و [[شریعت]] است»<ref>[[علی ‎اصغر رضوانی|رضوانی، علی ‎اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۳۲۱.</ref>.
:::::*'''ثانیاً''': مطابق حدیث صحیح مسلم و دیگران، این دوازده نفر کسانی هستند که قیام و قوام دین به آنها بستگی دارد. و نیز اسلام به وجود آنها عزیز است. حال اگر دین پابرجاست و عزیز است به وجود این دوازده امام است، که یکی از آنها باقی مانده و حافظ [[دین]] و [[شریعت]] است»<ref>[[علی ‎اصغر رضوانی|رضوانی، علی ‎اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۳۲۱.</ref>.
:::::*«مسلم به سندش از [[جابر بن سمره]] [[نقل]] کرده که گفت: با پدرم بر [[پیامبر]]{{صل}} وارد شدیم، شنیدیم که می‏فرمود:{{متن حدیث| إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا يَنْقَضِي حَتَّى يَمْضِيَ فِيهِمْ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً. قَالَ : ثُمَّ تَكَلَّمَ بِكَلَامٍ خَفِيَ عَلَيَّ. قَالَ : فَقُلْتُ لِأَبِي : مَا قَالَ ؟ قَالَ : كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ }}؛ «این امر مقتضی نمی‏‌شود تا این‏که [[دوازده خلیفه]] در میان آن‏ها بگذرد. آن‏گاه تکلّم به [[کلامی]] کرد که بر من مخفی شد. از پدرم سؤال کردم: که [[رسول خدا]] صلّی اللّه علیه و اله چه فرمود؟ پدرم گفت: فرمود: همه آن‏ها از قریش‌‏اند»<ref>صحیح مسلم، ج 6، ص 3، شرح صحیح مسلم، ج 12، ص 201.</ref> و نیز به سندش از [[جابر]] [[روایت]] کرده که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|لَا یَزَالُ اَمْرُ الناس مَاضِیًا ما وَلِیَهُمْ اثْنَا عَشَرَ رَجُلًا...}}<ref>همان.</ref>؛ «دائما امر [[مردم]] گذرا است تا آن‏که [[دوازده]] مرد متولّی آنان گردد.»... [[بخاری]] نیز به سندش از [[جابر]] [[نقل]] کرده که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|یکونُ اِثْنی عَشَرَ اَمیراً...}}<ref>صحیح بخاری، ج 8، ص 127، کتاب الاحکام، باب الاستخلاف، حدیث 7223.</ref>؛«[[دوازده امیر]] خواهد بود.»...
:::::*«مسلم به سندش از [[جابر بن سمره]] [[نقل]] کرده که گفت: با پدرم بر [[پیامبر]]{{صل}} وارد شدیم، شنیدیم که می‏فرمود:{{متن حدیث| إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا يَنْقَضِي حَتَّى يَمْضِيَ فِيهِمْ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً. قَالَ : ثُمَّ تَكَلَّمَ بِكَلَامٍ خَفِيَ عَلَيَّ. قَالَ : فَقُلْتُ لِأَبِي : مَا قَالَ ؟ قَالَ : كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ }}؛ «این امر مقتضی نمی‏‌شود تا این‏که [[دوازده خلیفه]] در میان آن‏ها بگذرد. آن‏گاه تکلّم به [[کلامی]] کرد که بر من مخفی شد. از پدرم سؤال کردم: که [[رسول خدا]] صلّی اللّه علیه و اله چه فرمود؟ پدرم گفت: فرمود: همه آن‏ها از قریش‌‏اند»<ref>صحیح مسلم، ج 6، ص 3، شرح صحیح مسلم، ج 12، ص 201.</ref> و نیز به سندش از [[جابر]] [[روایت]] کرده که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|لَا یَزَالُ اَمْرُ الناس مَاضِیًا ما وَلِیَهُمْ اثْنَا عَشَرَ رَجُلًا...}}<ref>همان.</ref>؛ «دائما امر [[مردم]] گذرا است تا آن‏که دوازده مرد متولّی آنان گردد.»... [[بخاری]] نیز به سندش از [[جابر]] [[نقل]] کرده که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|یکونُ اِثْنی عَشَرَ اَمیراً...}}<ref>صحیح بخاری، ج 8، ص 127، کتاب الاحکام، باب الاستخلاف، حدیث 7223.</ref>؛«[[دوازده امیر]] خواهد بود.»...
::::::از آنجا که این [[حدیث]] و [[حدیث غدیر]] و [[ثقلین]] در [[حجة الوداع]] از [[پیامبر]]{{صل}} صادر شده است لذا می‌‏توانند همدیگر را [[تفسیر]] کنند، به این نحو که بگوییم: این [[دوازده خلیفه]] و [[امام]] از [[عترت]] و [[اهل بیت]] [[معصوم]] [[پیامبر]]{{صل}} هستند، که در رأس آن‏ها [[علی بن ابی‌طالب]]{{ع}} قرار دارد. و نیز می‌‏توان با نظر به [[آیه]] «[[اولی الامر]]» که [[عصمت]] آن‏ها استفاده می‏‌شود به دست آورد که مقصود به اولی‏ الامر همان [[دوازده خلیفه]] و [[امام]] هستند که [[پیامبر]]{{صل}} به آمدنشان اشاره کرده است.
::::::از آنجا که این [[حدیث]] و [[حدیث غدیر]] و [[ثقلین]] در [[حجة الوداع]] از [[پیامبر]]{{صل}} صادر شده است لذا می‌‏توانند همدیگر را [[تفسیر]] کنند، به این نحو که بگوییم: این [[دوازده خلیفه]] و [[امام]] از [[عترت]] و [[اهل بیت]] [[معصوم]] [[پیامبر]]{{صل}} هستند، که در رأس آن‏ها [[علی بن ابی‌طالب]]{{ع}} قرار دارد. و نیز می‌‏توان با نظر به [[آیه]] «[[اولی الامر]]» که [[عصمت]] آن‏ها استفاده می‏‌شود به دست آورد که مقصود به اولی‏ الامر همان [[دوازده خلیفه]] و [[امام]] هستند که [[پیامبر]]{{صل}} به آمدنشان اشاره کرده است.
::::::از آنجا که [[پیامبر]]{{صل}} برای این [[دوازده امام]] و [[خلیفه]] صفاتی از جمله: [[عزت]] [[دین]] به واسطه وجود آن‏ها و وابسته بودن [[دین]] به آن‏ها و...ذکر کرده است، پی می‌‏بریم که مقصود به این [[دوازده نفر]]- خصوصا با در نظر گرفتن [[حدیث ثقلین]] و [[آیه اولی الأمر]]- [[دوازده امام]] [[معصوم]] هستند. و نیز از آنجا که در برخی [[روایات]] کلمه «بعدی» به کار رفته دلالت دارد بر این‏که این افراد به‌‏طور متصل از زمان [[وفات پیامبر]]{{صل}} تا نزدیک شدن [[برپایی قیامت]] به‏طور متصل در خارج وجود دارند و این تنها با نظر [[شیعه امامیه]] [[سازگاری]] دارد که [[معتقد]] به [[دوازده امام]] [[معصوم]] از بعد [[وفات پیامبر]]{{صل}} بوده و [[امام زمان]] خود را [[حضرت مهدی]]{{ع}} می‌‏دانند. [[دوازده امامی]] که همگی از [[قریش]] و [[بنی هاشم]] و از [[عترت]] خاص [[پیامبر]]{{صل}} و جملگی از [[عصمت]] برخوردارند. نتیجه این‏که [[امام زمان]]{{ع}} باید در قید [[حیات]] باشد تا زمانی که [[ظهور]] کرده و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] کند»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[وجود امام مهدی‌ از منظر قرآن و حدیث (کتاب)|وجود امام مهدی‌ از منظر قرآن و حدیث]]، ص۶۳، ۶۴.</ref>.
::::::از آنجا که [[پیامبر]]{{صل}} برای این [[دوازده امام]] و [[خلیفه]] صفاتی از جمله: [[عزت]] [[دین]] به واسطه وجود آن‏ها و وابسته بودن [[دین]] به آن‏ها و...ذکر کرده است، پی می‌‏بریم که مقصود به این [[دوازده نفر]]- خصوصا با در نظر گرفتن [[حدیث ثقلین]] و [[آیه اولی الأمر]]- [[دوازده امام]] [[معصوم]] هستند. و نیز از آنجا که در برخی [[روایات]] کلمه «بعدی» به کار رفته دلالت دارد بر این‏که این افراد به‌‏طور متصل از زمان [[وفات پیامبر]]{{صل}} تا نزدیک شدن [[برپایی قیامت]] به‏طور متصل در خارج وجود دارند و این تنها با نظر [[شیعه امامیه]] [[سازگاری]] دارد که [[معتقد]] به [[دوازده امام]] [[معصوم]] از بعد [[وفات پیامبر]]{{صل}} بوده و [[امام زمان]] خود را [[حضرت مهدی]]{{ع}} می‌‏دانند. [[دوازده امامی]] که همگی از [[قریش]] و [[بنی هاشم]] و از [[عترت]] خاص [[پیامبر]]{{صل}} و جملگی از [[عصمت]] برخوردارند. نتیجه این‏که [[امام زمان]]{{ع}} باید در قید [[حیات]] باشد تا زمانی که [[ظهور]] کرده و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] کند»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[وجود امام مهدی‌ از منظر قرآن و حدیث (کتاب)|وجود امام مهدی‌ از منظر قرآن و حدیث]]، ص۶۳، ۶۴.</ref>.
۲۱۸٬۱۴۸

ویرایش