بحث:احادیث دوازده خلیفه چگونه بر وجود امام مهدی دلالت دارد؟ (پرسش)
نویسنده: آقای پورانزاب
پاسخ تفصیلی
حدیث دوازده خلیفه
- یکی از احادیثی که در ساخت نظریۀ رهبری مهدی منتظر(ع) نقش داشته، حدیث دوازده خلیفه است که از احادیث صحیح و متواتر بوده و شیعیان و اهل تسنن آن را درست دانسته[۱] و آن را در کتابهای حدیثیشان نقل کردهاند:
- اهل سنت: بخاری در کتاب الاحکام از صحیح اش[۲]؛ مسلم در کتاب الاماره[۳]؛ ترمذی در کتاب الفتن[۴]؛ ابو داوود در سنن[۵] با سندهای صحیح از جابر بن سمرة که همۀ این سندها به رسول خدا (ص) میرسد.
- شیعیان: شیخ حر عاملی در اثبات الهداة؛ کلینی در کافی؛ صدوق در عیون الاخبار؛ شیخ ابوجعفر طوسی در الغیبة[۶] با تفصیل بیشتر و تواتر از طرق پیروان اهل بیت(ع) نقل کردهاند و حداقل مجالی برای تشکیک در صحت مقدار مشترک از الفاظ آن میان فرقهها نیست[۷].
- حدیث عبارت است از اینکه جابر بن سمرة میگوید از پیامبر اکرم(ص) شنیدم فرمودند: «دوازده امیر خواهند بود» و سپس فرمودند: «جملگی آنها از قبیله قریشاند»[۸].[۹] از مطالعۀ متن تمامی احادیث استفاده میشود آنان امیر، از قریش و جانشین پیغمبر هستند، اسلام به واسطۀ آنان عزیز میماند، دین به واسطۀ آنان بر پا میشود، سرپرست امت هستند، گروهی از مردم از یاری آنها خودداری میکنند و گروهی دیگر از مردم با آنها دشمنی میورزند[۱۰]. این حدیث به لحاظ تاریخی پیش از حیات ائمه(ع) صادر شده و پیش از شکل گرفتن و تکامل یافتن تفکر و فرهنگ شیعی در کتب صحاح اهل سنّت و غیر آن ثبت و ضبط شده است، لذا این حدیث، انعکاس و ثبت یک پدیدۀ تاریخی انجام پذیرفته و پایان یافته نیست، بلکه تعبیر از یک حقیقت و خبردادن از یک مشیّت الهی است که بر زبان پیامبر جاری شده است. بنابراین سخن حضرت که فرمودند: «خلفای بعد از من دوازده تن خواهند بود»؛ از آن جهت صادر شده که در آینده شاهد نظام امامتی باشد که با علی بن ابی طالب(ع) آغاز و با امام مهدی(ع) پایان مییابد و این تنها تفسیر معقول و منطقی برای این حدیث است[۱۱].
چگونگی دلالت احادیث دوازده خلیفه بر وجود امام مهدی(ع)
- چگونگی دلالت احادیث دوازده خلیفه بر وجود امام مهدی(ع):
- ظهور در اتصال و پیاپی آمدن دوازده امام بلافاصله بعد از رسول خدا(ص) و اینکه زمانی بی وجود آنان نخواهد بود[۱۲]: در بسیاری از روایات کلمه «بعدی» به کار رفته است که ظهور در اتصال و پیاپی آمدن دوازده امام بلافاصله بعد از رسول خدا (ص) تا قیامت دارد هر چند عملًا پس از وفات پیامبر اکرم(ص) حکومت سیاسی مسلمانان را در دست نگرفتند، ولی طبق روایاتی که نزد اهل سنت صحت آنها به اثبات رسیده، تصریح دارد خلافت به معنی حکومت را در دست داشتن بیش از سی سال پس از رسول خدا(ص) استمرار نمییابد و پس از آن تبدیل به سلطنت میگردد؛ چنانکه در صحیح بخاری و مسلم این روایات آمده است[۱۳]، در حالی که حدیث شریف صراحتاً به استمرار وجود این دوازده تن تا روز قیامت دلالت میکند، پس نمیتوان در جستجوی مصادیق حدیث شریف در میان کسانی گشت که عملًا پس از پیامبر حکومت را در دست داشتند[۱۴].
- بستگی داشتن قیام و قوام دین به وجود دوازده امام طبق احادیث و بر حق بودن آنها[۱۵]: مطابق حدیث صحیح مسلم و دیگران این دوازده نفر کسانی هستند که قیام و قوام دین به آنها بستگی دارد و نیز اسلام به وجود آنها عزیز است، حال اگر دین پابرجا و عزیز است به وجود این دوازده امام است که یکی از آنها باقی مانده و حافظ دین و شریعت است[۱۶] و همچنین این احادیث آشکارا میگوید امامان ذکر شده در روایت بر حقاند و شایستهترین افراد برای خلافت پیامبراند و از شمار پیشوایان ستم و بیداد، مانند معاویه، یزید، ولید، متوکل،...که بعضی از علمای اهل تسنن اشاره کردهاند نیستند[۱۷] بنابراین بر زحمات و مشقات بعضی از آنها که متحمل شدهاند تا دوازده امیر پس از رسول الله (ص) را مرتب کنند و آنان را غیر از امامان دوازده گانه معرفی کنند حاشیه خوبی زده شده است: «خدا بیامرزد آن کسی را که بگوید، سیوطی با این توجیهش مانند کسی است که شبانه برای جمعآوری هیزم برود که هر خس و خاری را کورمال و با دست زخمی گرد آورد!»[۱۸].[۱۹]
- اشاره به عدد دوازده و از قبیلۀ قریش و بنا به روایتی از بنی هاشم[۲۰]: در همۀ احادیث دوازده خلیفه آمده است پیامبر فرمودند: «همۀ آن دوازده تن از قریش هستند» و این جملۀ پایانی در بسیاری از نصوص این حدیث وارد شده است[۲۱]. در اصل حدیث عبارت "همگی آنان از قبیلۀ قریشاند" نبوده است بلکه عبارت «همۀ آنان از بنی هاشماند» بوده است و سماک بن حرب نیز چنین مفهومی را نقل کرده است[۲۲]. آهسته ادا شدن این عبارت از سوی رسول خدا(ص)، این روایت را تأیید میکند، چراکه بنی امیه خلافت بنی هاشم را دوست نداشتند[۲۳]. این دوازده تن به تعداد نقیبان بنی اسراییل است که در قرآن آمده[۲۴]. بنابراین برای تمامی این احادیث مصداق و تطبیقی جز امامان دوازده گانه که آخرین آنان، امام دوازدهم، مهدی منتظر(ع) است و نزد شیعۀ امامیه اثنا عشریه شناخته شدهاند کس دیگری نیست؛ زیرا پیامبر(ص) در احادیث زیادی به آن مصداقها و شخصیتهای مورد نظر اشاره فرموده است از جمله: پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «بیگمان اینان والیان پس از مناند: علی بن ابی طالب و یازده نفر از فرزندان او»[۲۵]. از آنجا که نزد تمام مسلمانان وفات و شهادت یازده تن از این پیشوایان دوازدهگانه به اثبات رسیده و عدم وفات دوازدهمین تن از آن بزرگواران در نزد فرقه امامیه ثابت است و چون وی به صورت آشکارا در میان جامعه حاضر نیست باید گفت آن حضرت غایب بوده و با وجود او در پس پردۀ غیبت دین خداوند برپاست، بنابراین این حدیث شریف دلیل بر وجود مهدی و غیبت او بر طبق اعتقادات امامیه دارد[۲۶]. ولی اهل سنت، هرگز بر تعیین اسامی دوازده تن اتفاق نظر نداشتهاند، حتی برخی از ایشان به ناچار برای تکمیل اسامی دوازده نفر از یزید بن معاویة، مروان و عبد الملک و عمر بن عبد العزیز نام بردهاند[۲۷]. این برداشت قطعا تفسیر نادرست و غیر منطبقی برای نصّ حدیث نبوی محسوب میشود؛ زیرا لازمۀ چنین تفسیری، خالی ماندن همۀ اعصار پس از عمر بن عبد العزیز از خلیفه بر حق است؛ چون همگی جز عمر بن عبد العزیز مرتکب ظلمهای فاحشی شدهاند و چندان عدالت و پارسایی را رعایت نمیکردند با آنکه دین همچنان تا روز قیامت پابرجا خواهد ماند[۲۸].
- ارتباط احادیث دوازده خلیفه با احادیث ثقلین و غدیر در حجة الوداع[۲۹]: هر سه حدیث در یک سفر حج یا لااقل در یک برهۀ زمانی که همان روزهای پایانی زندگی شریف پیغمبر اکرم(ص) و با هدفی واحد که همان هدایت مسلمانان به راه نجات از انحراف و گمراهی پس از پیامبر (ص) باشد صادر گردیده است و حقیقت امر این است که این سه حدیث به کمک همدیگر تصویری کامل از راه هدایت مسلمانان و تضمین آیندۀ حرکت آنان پس از پیامبر ترسیم مینمایند بنابراین طبق حدیث ثقلین درکنار قرآن مجید هر زمانی مردی از اهل بیت و عترت پیامبر اکرم(ص) است که نجات دهندۀ مردم از گمراهی هستند و طبق حدیث غدیر امام علی(ع) پس از پیامبر اکرم ولی امت بوده و پیامبر اکرم(ص) از مردم که وی بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است اقرار گرفته و فرمودند: «هر کس من مولای او هستم این علی مولای اوست»[۳۰] و اما حدیث پیشوایان دوازده گانه این مطلب را روشن میکند که دین خدا تا روز قیامت به واسطۀ وجود این ائمه که اولین آنها امام علی(ع) و تعداد آنها نیز دوازده پیشوا میباشد نه کمتر و نه بیشتر برپا و برقرار خواهد بود و تمسک به این پیشوایان همواره مایۀ هدایت مؤمنان خواهد گردید[۳۱] و این دوازده خلیفه و امام از عترت و اهل بیت معصوم پیامبر(ص) هستند، که در رأس آنها علی بن ابیطالب(ع) قرار دارد و نیز میتوان با نظر به آیۀ «اولی الامر» که عصمت ائمه استفاده میشود، به دست آورد که مقصود از اولی الامر دوازده خلیفه و امام هستند که پیامبر(ص) به آمدنشان اشاره کرده است و نتیجه اینکه امام زمان(ع) باید در قید حیات باشد تا زمانی که ظهور کرده و زمین را پر از عدل و داد کند[۳۲].
نتیجه گیری
- در نتیجه خداوند متعال، پیامبر(ص) و اهل بیت پیامبر(ع) را از روز اول، عهدهدار کار گذاشتن خشتهای اصلی و بنانهادن بنیان احساس پنهان و نهفته در انسان، مبنی بر وجود نجاتبخش و رهاییدهنده و اصلاحکنندۀ تمام بشر قرار داده و ایشان این مأموریت را به انجام رساندهاند[۳۳].
پانویس
- ↑ ر.ک: حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۴۴ـ۴۷.
- ↑ صحیح مسلم، ج ۶، ص ۳، ح ۶.
- ↑ صحیح مسلم، ج ۶، ص ۳، ح ۸.
- ↑ سنن الترمذی، ج ۴، ص ۵۰۱.
- ↑ سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۴۲۱.
- ↑ ر.ک: آصفی، محمد مهدی، درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی، ص ۱۰۳ـ۱۰۶؛ بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی، ص ۵۹.
- ↑ ر.ک: حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۱۴، ص ۱۱۱ـ۱۲۱.
- ↑ «الْأَئِمَّةُ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ کُلُّهُمْ مِنْ قُرَیْشٍ»؛ کفایة الاثر، ص۲۷.
- ↑ ر.ک: حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۴۴ـ۴۷.
- ↑ ر.ک: حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۱۴، ص ۱۱۱ـ۱۲۱.
- ↑ ر.ک: حبیب العمیدی، سید ثامر هاشم، در انتظار ققنوس، ص۱۲۶ـ ۱۲۸.
- ↑ ر.ک: آصفی، محمد مهدی، درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی، ص ۱۰۳ـ۱۰۶؛ بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی، ص ۵۹؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۳۲۱.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی، ج۱، ص۱۶ـ ۳۸.
- ↑ ر.ک: حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۱۴، ص ۱۱۱ـ۱۲۱.
- ↑ ر.ک: رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۳۲۱؛ آصفی، محمد مهدی، درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی، ص ۱۰۳ـ۱۰۶؛ بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی، ص ۵۹.
- ↑ ر.ک: رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۳۲۱؛ آصفی، محمد مهدی، درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی، ص ۱۰۳ـ۱۰۶؛ بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی، ص ۵۹.
- ↑ ر.ک: آصفی، محمد مهدی، درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی، ص ۱۰۳ـ۱۰۶؛ بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی، ص ۵۹.
- ↑ اضواء علی السنة المحمدیة، ص ۲۱۲.
- ↑ ر.ک: آصفی، محمد مهدی، درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی، ص ۱۰۳ـ۱۰۶؛ بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی، ص ۵۹.
- ↑ ر.ک: آصفی، محمد مهدی، درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی، ص ۱۰۳ـ۱۰۶؛ بررسی مفهوم مهدی نوعی و اثبات دیدگاه تشیع در مورد حضرت مهدی، ص ۵۹.
- ↑ ر.ک: حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۱۴، ص ۱۱۱ـ۱۲۱.
- ↑ ینابیع المودة، ج ۳، ص ۲۹۰، حدیث رقم ۴.
- ↑ ر.ک: حبیب العمیدی، سید ثامر هاشم، در انتظار ققنوس، ص۱۲۶ـ ۱۲۸.
- ↑ سورۀ مائده، آیۀ ۱۲.
- ↑ "وَ إِنَّ لِذَلِکَ وُلَاةً مِنْ بَعْدِی عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ وَ أَحَدَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِه"؛ الإرشاد، ج ۲، ص ۳۴۵ ـ ۳۴۶.
- ↑ ر.ک: حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۱۴، ص ۱۱۱ـ۱۲۱.
- ↑ ر.ک: مقریزی، السلوک لمعرفة دول الملوک، ج ۱، ص ۱۳ـ ۱۵؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۳۴ ذیل آیه دوازدهم سوره مائده؛ شرح العقیدة الطحاویة، ج ۲، ص ۷۳۶؛ شرح ابن القیم علی سنن أبی داود، ج ۱۱، ص ۲۶۳، ح ۴۲۵۹؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۸۵.
- ↑ ر.ک: حبیب العمیدی، سید ثامر هاشم، در انتظار ققنوس، ص۱۲۶ـ ۱۲۸.
- ↑ ر.ک: حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۱۴، ص ۱۱۱ـ۱۲۱.
- ↑ امینی، دائرة المعارف الغدیر؛ عبقات الانوار.
- ↑ ر.ک: حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۱۴، ص ۱۱۱ـ۱۲۱؛ رضوانی، علی اصغر، وجود امام مهدی از منظر قرآن و حدیث، ص۶۳ ـ ۶۴.
- ↑ ر.ک: رضوانی، علی اصغر، وجود امام مهدی از منظر قرآن و حدیث، ص۶۳ ـ ۶۴.
- ↑ ر.ک: حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۴۴ـ۴۷.