بحث:آیا علم غیب در شب قدر نازل می‌شود؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
==محمد زمان رستمی و طاهره آل‌بویه==
در کتاب: علم امام
امام باقر{{ع}} فرموده است: خدای عزوجل درباره شب قدر می‌فرماید «فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ»@دخان، آیه۴.@؛ در این شب هر امر حکیم، محکم و استواری جدا و معین شود و چنین امری تنها یکی است. هر که حکمی کند که در آن اختلافی نباشد، حکم او حکم خدای عزوجل است و هر که حکمی دهد که معرض اختلاف باشد و به عقیده خود، خود را مصیب و بر حق بداند ممکن است به حکم طاغوت حکم کرده باشد.
به‌راستی در شب قدر بیان حکم همه امور سالیانه بر ولیّ امر نازل می‌شود و به او ابلاغ می‌گردد که درباره خود چنین دستور دارد و درباره مردم چنان و به علاوه برای ولیّ امر و امام معصوم هر زمان در هر روز، علم مخصوص و مکنون و عجیب خدا عزوجل پدید می‌گردد مانند همان‌که در شب قدر نازل می‌شود و سپس این آیه را خواند: «وَلَوْ أَنَّمَا فِي الأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَّا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ»@لقمان، آیه ۲۷.@.
امام باقر{{ع}} همچنین فرمود: ای گروه شیعه با سوره «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» استدلال کنید تا پیروز شوید. به خدا سوگند پس از پیامبر{{صل}}، این سوره حجت خدا تبارک و تعالی بر خلقش است. به راستی آن سرور دین شماست و به راستی آن نهایت دانش ما است. ای شیعه با آیه «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ» استدلال کنید... ای گروه شیعه خدای تبارک می‌فرماید: «إِنْ أَنتَ إِلاَّ نَذِيرٌ * إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَإِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فِيهَا نَذِيرٌ»@فاطر، آیات ۲۳-۲۴.@.
در روایت دیگری امام باقر{{ع}} فرموده است: خداوند در آغاز آفرینش، اولين پیامبری که باید باشد و اولین وصی پیامبری که باید باشد را آفرید و حکم کرد که در هر سال شبی باشد (شب قدر) که در آن شب، تفسیر و بیان همه امور تا سال آینده فرود آید، زیرا پیامبران و رسولان و امامان معصوم نتوانند قیام به امر خود کنند جز به وسیله حجتی که در این شب برای آنها بیاید به همراه حجتی که جبرئیل برای آنها بیاورد.
سؤال شد آیا برای محدثون (امامان معصوم) هم جبرئیل یا فرشته دیگری حجت می‌آورد؟
امام{{ع}} فرود: آری، باید بر اهل زمین حجتی باشد که در این شب بر محبوب‌ترین بندگان حق نازل شود. روح و ملائکه در شب قدر، امور را برای آدم{{ع}} فرود آوردند و آدم{{ع}} نمرد تا آن‌که برای او یک وصی فراهم شد و برای وصی بعد از او هم آن امر مقرر شد. برای همه پیامبران بعد از آدم همان امر آمد و هر پیامبری از آدم تا محمد{{صل}} مأمور بود که نسبت بدان امری که در این شب بر او نازل می‌شود وصیت کند به فلان کس و هر آینه خداوند در کتاب خود نسبت به امامان بعد از محمد{{صل}} فرمود:
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»@نور، آیه55.@؛
خداوند به کسانی از شما که ایمان می‌آورند و کارهای شایسته انجام می‌دهند وعده داده است که ایشان را در زمین خلیفه سازد، چنان‌که کسانی که پیش از ایشان بودند را خلیفه ساخت و این‌که همواره دینشان که برای ایشان پسندیده است را برایشان پای برجا نماید و بیمشان را به ایمنی مبدّل گرداند، در حالی که مرا عبادت کنند و برای من شریکی نگیرند و هر کس پس از آن به کفر گراید فاسق است.
آیه شریفه دلالت دارد که خداوند اوصیای آدم{{ع}} را بعد از او جانشین نمود تا پیامبر اکرم{{صل}} مبعوث شد و پس از پیامبر{{صل}} امامان را برای علم خود و دین خود و عبادت خود جانشین نمود تا به واسطه ایشان همگان او را بپرستند و هیچ چیز را برای او شریک نیاورند و هر که جز این گوید فاسق است. خداوند به ما امامان بعد از محمد{{صل}} توانایی علمی داده است پس، از ما بپرسید اگر راست گفتیم به امامت ما اقرار کنید.
سؤال شد: آیا امر و دستوری در شب قدر بر اوصیا می‌آمد که رسول خدا{{صل}} آن را نمی‌دانست یا امر و دستوری می‌آوردند که رسول خدا{{صل}} آن را می‌دانست، با آنکه شما خود می‌دانید که رسول خدا وفات کرد و چیزی نبود که بداند جز آنکه همه را علی{{ع}} حفظ کرده بود و در دل داشت؟
امام{{ع}} فرمود: چون رسول خدا را به معراج بردند فرود نیامد تا خداوند به او علم هر چه بود و هر چه خواهد بود را آموخت و بیشتر این علم و دانش، کلی و اجمالی بود که تفسیر و شرحش در شب قدر می‌آمد و نیز علی بن ابی طالب{{ع}} کلیات علوم را می‌دانست و شرح و تفسیر آن در شب قدر برای او می‌آمد.@مجلسی احتمال‌های زیر را درباره مراد از تفسیر علم اجمالی بیان می‌کند:
- شاید مراد این است که انبیا و امامان علوم را بر وجه کلی می‌دانستند، به طوری که استنباط جزئیات از آن ممکن بود، ولی برای مزید توضیح و تسهیل امر، همان جزئیات در شب قدر بر ایشان نازل می‌شد.
- شاید مراد از علم اجمالی و کلی، علمی باشد که قبول بداء کند و تفسیر و بیان شب قدر، تعیین امور حتمی و تشخیص اموری است که بداء پذیر است و چون علم بداء، غامض و فهم آن مشکل بوده است امام آن را توضیح نداده و از اموری دانسته که باید مکتوم باشد.
کمره‌ای می‌گوید: منظور از علم کلی همان مقام نبوت و ولایت است که عبارت از ملکه و استعداد درک حقایق از مبدأ به واسطه وحی و الهام و دیدن فرشته یا شنیدن از فرشته است و لازمه این آمادگی و استعداد، اطلاع حضوری و عمومی بر حقایق نیست، بلکه باید به طرق معیّن از طرف خدا افاضه شود و یکی از آنها همان نزول ملائکه در شب قدر است و این‌که امام می‌فرماید وقتی پیامبر به معراج رفت، علم ما کان و ما یکون را آموخت، به معنای همان کمال استعداد نبوت و درک آخرین مراحل آن است و معنای اینکه هر علمی داشت به علی{{ع}} آموخت همان کمال معنوی مقام ولایت است که از پیامبر استفاده کرد، زیرا علم عبارت است از ملکات عالی حاصل در نفس که با وسایلی موجب حضور جزئیات می‌شود، برای مثال، یک عالم به فقه یا نحو یا نجوم کسی است که ملکه استحضار مسائل آن علم را دارد و این منافات ندارد که در احضار مسائل به مراجعه به کتب یا ابزار و اسباب مخصوص نیاز داشته باشد.
معنای عالم به فقه یا نحو یا نجوم این نیست که همه مسائل آن علم بدون مراجعه به کتب در خاطر او حاضر است، بنابراین، علم نبوت یک ملکه و استعداد عالی و مخصوصی است در نفس نبی که وسیله دریافت حقایق و احکام است و علم ولایت و امامت هم یک ملکه عالی و استعداد مخصوصی است در نفس ولیّ که وسیله کشف حقایق و احکام است و این منافات ندارد که اوقات مخصوصی چون شب قدر یا حالات مخصوصی در استحضار حقایق و احکام در نفس نبی یا ولیّ و امام دخالت داشته باشد.@
سؤال شد: آیا در این کلیات تفسیری نبوده است؟
امام فرمود: چرا ولی این تفاصیل به دستور خدا در شب‌های قدر به مانند بخش‌نامه برای پیامبر و امام می‌آید که چنین و چنان کند.
سؤال شد: پس در شب‌های قدر جز آنچه از پیش می‌دانستند برای آنها علمی آشکار نمی‌شد.
امام فرمود: این مقامی است که دستور دارند آن را کتمان کنند و تفسیر آنچه در این پرسش طرح کردی جز خداوند نمی‌داند.@منظور از این پرسش، بیان ارتباط علم به امور جزئی با آن علم کلی است که مقام نبوت و ولایت است و در حقیقت پرسش از کیفیت وحی نسبت به انبیا و الهام و دریافت از ملائکه نسبت به اوصیاست، از این جهت امام می‌فرماید: این مقام از درک عقول عمومی برکنار است و امری است مکتوم که تنها خدا آن را می‌داند (اصول کافی، ج۱، ص۴۸۴).@
سؤال شد: آیا اوصیا چیزی را می‌دانند که انبیا نمی‌دانستند؟
امام فرمود: نه، چطور وصی چیزی می‌داند جز آنچه به او وصیت شده است.@علت طرح پرسش این است که چون نزول ملائکه در شب‌های قدر در دوران وصایت و امامت بر حسب تجدید زمان، متضمن احکام و معلومات تازه‌ای است، پس باید اوصیا اطلاعات جدیدی پیدا کنند که انبیا از آن بی‌خبر بودند، امام می‌فرماید علم اوصیا به وصایت محدود است و از اندازه علم انبیا بیرون نیست و این حوادث سالیانه هم برای انبیا مکشوف بوده و یا آنکه هم زمان انکشاف برای اوصیا برای آنها هم مکشوف می‌شود و از نظر ارتباط معنوی، رشته وصایت همواره با مقام نبوت، ارتباط طولی دارد.@
سؤال شد: آیا می‌شود گفت یکی از اوصیا چیزهایی می‌داند که وصی دیگر نمی‌دانست؟
امام{{ع}} فرمود: نه هیچ پیامبری نمیرد تا دانش خود را یک‌جا به وصی خود تحویل دهد و نزول ملائکه و روح در شب قدر در هر سال نسبت به حکمی است که در آن سال وظیفه عباد است.@طرح این پرسش هم بر اثر نظریه تدریجی گذشته است و چون در پاسخ گذشته، علم وصی به وصایت محدود شد و از حدود علم نبی نتواند بیرون باشد، برای پرسش‌گر این فکر پدید شد که علم اوصیا نسبت به یکدیگر این محدویت را ندارد و امام بعدی ممکن است در شب قدر احکام و مطالبی درک کند که امام قبلی از آن بی‌اطلاع بوده است.
در این‌جا امام می‌فرماید: از نظر اصول کلی، معلومات همه اوصیا یکی است و آنچه در شب قدر به وسیله ملائکه تجدید می‌شود، موضوع احکام جزئی و موارد شخصی است که در آن سال جاری می‌شود و این علم جدیدی محسوب نمی‌شود که سبب امتیاز اوصیا در مراتب علمی گردد.(همان، ج۱، ص۴۸۶)@
سؤال شد: آیا ائمه پیش از این، حکمی را که در شب قدر برای هر سال نازل می‌شود را نمی‌دانستند؟
امام{{ع}} فرمود: چرا آن را می‌دانستند، ولی اجرای آن را نمی‌دانستند تا در شب‌های قدر دستور بگیرند که تا سال آینده چه کنند.@این امر در قوانین بشری هم معمول است که وقتی حکمی در مجلس به تصویب رسید با آنکه دولت وقت آن را می‌داند نمی‌تواند اجرا کند تا از طرف مجلس آن قانون برای اجرا به دولت وقت ابلاغ گردد.@
سؤال شد: آیا برای پیامبر در شب‌های قدر چیزی می‌آمد که پیش‌تر آن را نمی‌دانست؟
امام{{ع}} فرمود: برای تو روا نیست که از این موضوع بپرسی، اما راجع به علم ما کان و ما سیکون باید بدانی که هیچ پیامبری یا وصی پیامبری نمیرد جز آن‌که وصی وی آن را می‌داند، اما این علمی که تو پرسیدی به راستی خداوند نخواسته که جز خود اوصیا بر آن مطلع شوند.@کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۸۱.@
امام خمینی می‌فرماید: لیلةالقدر، لیله مکاشفه رسول خدا و ائمه هدی است که جمیع امور کلیه از غیب ملکوت برای آنها کشف می‌شود و ملائکه موکله بر هر امری از امور برای آن حضرات در نشئه غیب و عالم قلب ظاهر می‌شوند و جمیع اموری که در مدت سال برای خلایق تقدیر شده و در الواح عالیه و سافله مکتوب گردیده، بر آنها معلوم گردد و این مکاشفه، مکاشفه ملکوتیه است که محیط بر جمیع ذرات عالم طبیعت است و هیچ امری از امور مردم بر ولیّ امر مخفی نخواهد بود و منافات ندارد. برای آنها در این شب، امر یک سال و جمیع امور دهر و جمیع مقدرات ملکیه و ملکوتیه به طریق اجمال منکشف می‌شود و به تدریج در ایام سال، جمیع امور یومیه به طریق تفصیل منکشف می‌گردد.@رحیم‌پور، امامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی، ص۱۸۱ - ۱۸۲.@
ص106الی112
==اصغر غلامی==
==اصغر غلامی==
در مقاله آفاق علم امام در الکافى
در مقاله آفاق علم امام در الکافى
۷۳٬۰۹۴

ویرایش