آیا علم غیب در شب قدر نازل میشود؟ (پرسش)
آیا علم غیب در شب قدر نازل میشود؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب و شب قدر |
آیا علم غیب در شب قدر نازل میشود؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله مصباح یزدی؛ |
---|
آیتالله مصباح یزدی، در «شرح دعای ۴۵ صحیفه سجادیه» در اینباره گفته است:
«یکی از ویژگیهای شب قدر نزول ملائکه به خدمت امام (ع) و ارائه مقدرات سال به محضر ایشان است. (...) از روایاتی که درباره شب قدر وارد شده معلوم میشود که امام (ع) دستکم تمام حوادث آن سالی را میداند که ملائکه مقدراتش را به ایشان ارائه دادهاند»[۱].
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین نادم؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر نادم، در مقاله «رویکردهای کلامی محدثان و متکلمان در تبیین منابع علم امام» در اینباره گفته است:
«صفار روایتی از امام صادق (ع) نقل میکند که میگوید در شب قدر، فرشتگان همهٔ پیشامدهای سال آینده را، مانند خیر و شر و مرگ و زندگی و بارندگی که مقدر شده، بر آنها نازل میکنند[۲]. امام صادق (ع) همچنین، پنهانداشتن اخبار هر صبح و شام آسمان از ولی واجبالاطاعۀ خود را دور از کرم و رأفت خدا میداند.[۳] (....) از دید متکلمان، دریافت علوم و معارف از پیامبر اکرم (ص)، باواسطه یا بیواسطه علم میراثی، مسلماً منبع دیگری برای علم امام (ع) است. شیخ مفید در آغاز أمالی، احادیثی مربوط به این شیوه نقل میکند. در سومین حدیث، که نقل أصبغ بن نباته است، امام علی (ع) به او فرمود: "ای حارث، من برادر، همدم، وصی، ولی، رازدار و صاحب اسرار اویم پیامبر اکرم (ص). به من فهم کتاب، فصل خطاب داوری به حق، علم گذشته، علم سلسله اسباب و مسببات قضا و قدر الهی، و هزار کلید از خزائن الهی سپرده شده است. هر کلید آن، هزار در از مجهولات را میگشاید و هر دری به هزار در از عهد و پیمانها منتهی میگردد. از تمام اینها گذشته، به عنوان تفضل و بخشش، به شب قدر تأیید و برگزیده گشتم و بدان مدد یافتم و این مقام، تا آن زمان که شب و روز در گردش است، برای من و آن عده از فرزندانم که حافظ و امین اسرار الهی هستند، باقی است تا اینکه خدا وارث زمین و موجودات روی آن گردد"[۴] شیخ طوسی[۵] نیز، عین همین روایت را نقل کرده است»[۶].
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی، در مقاله «علم امام تام یا محدود؟» در اینباره گفته است:
«برخی روایات به صراحت از افزایشپذیری علوم ائمه (ع) سخن گفتهاند. در روایات متعددی از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) نقل شده است: «لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا».[۷] در کافی درباره این موضوع چهار روایت نقل شده است که روایات اول تا سوم سند صحیح دارند. در بصائر درباره این موضوع هفت روایت نقل شده است که سند روایات یکم تا چهارم و نیز ششم صحیح و سند روایت پنجم، موثق است. در برخی از این روایات تأکید شده است که هر روز و هر شب بر علم آنان افزوده میشود. در روایتی با سند صحیح از امام باقر (ع) نقل شده است: عالم ما غیب نمیداند و اگر خداوند عالم ما را به خودش واگذار کند، مانند بعضی از شما خواهد بود؛ ولی به او لحظه به لحظه آموخته میشود. چنانکه ملاحظه میشود، این روایات به صراحت از افزایشپذیری و عدم تمامیت علوم ائمه (ع) سخن میگویند. در برخی از این روایات، آمده است که هر شب جمعه علومی بر علوم ائمه (ع) افزوده میشود. همچنین در روایات متعدد از آن حضرت نقل شده است که در شب قدر، از حوادث آن سال تا شب قدر سال بعد به امام (ع) خبر داده میشود. این علم شامل تمام خیر و شرهایی است که به بندگان میرسد؛ مرگ یا زندگی، فقر یا ثروت، توفیق زیارت خانه خداوند متعال و خلاصه تمام مقدرات بندگان تا شب قدر سال آینده بر امام (ع) عرضه میشود. این روایات مستفیضاند. در برخی از این روایات تصریح شده است که اگر این علوم نبود، امام (ع) نمیدانست در آن سال چه چیز محقق خواهد شد».[۸].
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین شاکر؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد تقی شاکر نويسنده مقاله «مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران» در پاسخ به این پرسش گفته است:
«وحی الهی در معرفی شب قدر آن را برتر از هزار ماه میداند. همچنان که شب قدر را شب نزول قرآن و شب فرود آمدن فرشتگان و روح برای هر امری دانسته است. اینها گوشههایی از معرفتشناسی شب قدر بر اساس کلام وحی است. عبارت ﴿تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ ﴾ [۹] در سوره قدر، گویای آن است که مخلوقات آسمانی در این شب هرساله نازل میشود. مهمترین سؤال این است که این نزول بر کیست؟ و برای چیست؟ بر اساس آموزههای مشترک اسلامی در عصر رسالت، آگاه شونده از این نزول ظرف موسع روح نبوی است. عبارت تنزل که در اصل تتنزل است بر استمرار این نزول در همه سالها دلالت دارد و در نتیجه مصادیقی از بشر جایگاه این نزول و ظرف دریافت این مهم میباشند. مطابق آموزههای امامیه پیشوایان شیعه به عنوان اوصیاء منصوب و منصوب الهی مصادیق این مسئله در عصر ختم نبوتاند. البته ارتباط فرشتگان با اوصیاء محمد (ص) منحصر به شب قدر نیست هر چند در این شب کمیت و کیفیت این نزول متفاوت است. همچنان که در روایات عمود نور سخن از ارتباط فرشتگان برای عرضه و شهود اعمال رفته است. در مجموع میتوان مدعی شد شب قدر یکی از ظرفهای ویژه و پردامنهای است که حجم وسیعی از شناخت و آگاهی غیبی را برای صاحب شب قدر فراهم میسازد. سخن از محتوا و معارف پدیدار شده در شب قدر سخنی دیگر را میطلبد اما باید اذعان داشت مجاری و ظرفهای تحقق آگاهی غیبی امام (ع) از سویی منحصر در شب قدر نیست اما آگاهی غیبی پدیدار شده در این شب از جهاتی متفاوت با آگاهیهای اعطائی در زمانهای دیگر همانند شب جمعه یا تحدیث روزانه و ... است. هر چند نگاهی جمعی به روایات و آیات نشان از ارتباط میان تحدیث روزانه و آکاهی برامده از شب جمعه با آگاهی شکل گرفته از شب قدر دارد که تبیین آن در جای مناسب باید صورت یابد»[۱۰].
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین اوجاقی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین ناصرالدین اوجاقی در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم امام از دیدگاه کلام امامیه» در اینباره گفته است:
«شب قدر: مرحوم کلینی نه روایت ذکر کرده که طبق آنها روح و ملائکه در شب قدر بر امام نازل میشوند. بر اساس این روایات وقایعی را که در سال بعد واقع خواهند شد به اطلاع امام میرسانند. (...)»[۱۱].
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین جزایری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید محمود جزائری پژوهشگر پایاننامه «کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان» در پاسخ به این پرسش گفته است:
«علم غیب امام در منابع دینی دارای معانی مختلف است:
|
۷. آقای دکتر رستمی و خانم آلبویه؛ |
---|
آقای دکتر محمد زمان رستمی (استادیار دانشگاه قم) و خانم طاهره آلبویه (پژوهشگر جامعة الزهراء) در کتاب «علم امام» در اینباره گفتهاند:
«امام باقر (ع) فرموده است: خدای عزوجل درباره شب قدر میفرماید: ﴿فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ﴾ [۱۳] در این شب هر امر حکیم، محکم و استواری جدا و معین شود و چنین امری تنها یکی است. هر که حکمی کند که در آن اختلافی نباشد، حکم او حکم خدای عزوجل است و هر که حکمی دهد که معرض اختلاف باشد و به عقیده خود، خود را مصیب و بر حق بداند ممکن است به حکم طاغوت حکم کرده باشد. بهراستی در شب قدر بیان حکم همه امور سالیانه بر ولی امر نازل میشود و به او ابلاغ میگردد که درباره خود چنین دستور دارد و درباره مردم چنان و به علاوه برای ولیّ امر و امام معصوم هر زمان در هر روز، علم مخصوص و مکنون و عجیب خدا عزوجل پدید میگردد مانند همانکه در شب قدر نازل میشود و سپس این آیه را خواند: ﴿وَلَوْ أَنَّمَا فِي الأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَّا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾ [۱۴]. امام باقر (ع) همچنین فرمود: ای گروه شیعه با سوره ﴿إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ﴾[۱۵]. استدلال کنید تا پیروز شوید. به خدا سوگند پس از پیامبر (ص)، این سوره حجت خدا تبارک و تعالی بر خلقش است. به راستی آن سرور دین شماست و به راستی آن نهایت دانش ما است. ای شیعه با آیه ﴿إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ﴾[۱۶] استدلال کنید... ای گروه شیعه خدای تبارک میفرماید: ﴿إِنْ أَنتَ إِلاَّ نَذِيرٌ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَإِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فِيهَا نَذِيرٌ﴾[۱۷]. در روایت دیگری امام باقر (ع) فرموده است: خداوند در آغاز آفرینش، اولين پیامبری که باید باشد و اولین وصی پیامبری که باید باشد را آفرید و حکم کرد که در هر سال شبی باشد "شب قدر" که در آن شب، تفسیر و بیان همه امور تا سال آینده فرود آید، زیرا پیامبران و رسولان و امامان معصوم نتوانند قیام به امر خود کنند جز به وسیله حجتی که در این شب برای آنها بیاید به همراه حجتی که جبرئیل برای آنها بیاورد. سؤال شد آیا برای محدثون امامان معصوم هم جبرئیل یا فرشته دیگری حجت میآورد؟ امام (ع) فرود: آری، باید بر اهل زمین حجتی باشد که در این شب بر محبوبترین بندگان حق نازل شود. روح و ملائکه در شب قدر، امور را برای آدم (ع) فرود آوردند و آدم (ع) نمرد تا آنکه برای او یک وصی فراهم شد و برای وصی بعد از او هم آن امر مقرر شد. برای همه پیامبران بعد از آدم همان امر آمد و هر پیامبری از آدم (ع) تا محمد (ص) مأمور بود که نسبت بدان امری که در این شب بر او نازل میشود وصیت کند به فلان کس و هر آینه خداوند در کتاب خود نسبت به امامان بعد از محمد (ص) فرمود: ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾[۱۸]. آیه شریفه دلالت دارد که خداوند اوصیای آدم (ع) را بعد از او جانشین نمود تا پیامبر اکرم (ص) مبعوث شد و پس از پیامبر (ص) امامان را برای علم خود و دین خود و عبادت خود جانشین نمود تا به واسطه ایشان همگان او را بپرستند و هیچ چیز را برای او شریک نیاورند و هر که جز این گوید فاسق است. خداوند به ما امامان بعد از محمد (ص) توانایی علمی داده است پس، از ما بپرسید اگر راست گفتیم به امامت ما اقرار کنید. سؤال شد: آیا امر و دستوری در شب قدر بر اوصیا میآمد که رسول خدا (ص) آن را نمیدانست یا امر و دستوری میآوردند که رسول خدا (ص) آن را میدانست، با آنکه شما خود میدانید که رسول خدا (ص) وفات کرد و چیزی نبود که بداند جز آنکه همه را علی (ع) حفظ کرده بود و در دل داشت؟ امام (ع) فرمود: چون رسول خدا (ص) را به معراج بردند فرود نیامد تا خداوند به او علم هر چه بود و هر چه خواهد بود را آموخت و بیشتر این علم و دانش، کلی و اجمالی بود که تفسیر و شرحش در شب قدر میآمد و نیز علی بن ابی طالب (ع) کلیات علوم را میدانست و شرح و تفسیر آن در شب قدر برای او میآمد. علامه مجلسی احتمالهای زیر را درباره مراد از تفسیر علم اجمالی بیان میکند:
کمرهای میگوید: منظور از علم کلی همان مقام نبوت و ولایت است که عبارت از ملکه و استعداد درک حقایق از مبدأ به واسطه وحی و الهام و دیدن فرشته یا شنیدن از فرشته است و لازمه این آمادگی و استعداد، اطلاع حضوری و عمومی بر حقایق نیست، بلکه باید به طرق معیّن از طرف خدا افاضه شود و یکی از آنها همان نزول ملائکه در شب قدر است و اینکه امام میفرماید وقتی پیامبر به معراج رفت، علم ما کان و ما یکون را آموخت، به معنای همان کمال استعداد نبوت و درک آخرین مراحل آن است و معنای اینکه هر علمی داشت به علی (ع) آموخت همان کمال معنوی مقام ولایت است که از پیامبر استفاده کرد، زیرا علم عبارت است از ملکات عالی حاصل در نفس که با وسایلی موجب حضور جزئیات میشود، برای مثال، یک عالم به فقه یا نحو یا نجوم کسی است که ملکه استحضار مسائل آن علم را دارد و این منافات ندارد که در احضار مسائل به مراجعه به کتب یا ابزار و اسباب مخصوص نیاز داشته باشد. معنای عالم به فقه یا نحو یا نجوم این نیست که همه مسائل آن علم بدون مراجعه به کتب در خاطر او حاضر است، بنابراین، علم نبوت یک ملکه و استعداد عالی و مخصوصی است در نفس نبی که وسیله دریافت حقایق و احکام است و علم ولایت و امامت هم یک ملکه عالی و استعداد مخصوصی است در نفس ولیّ که وسیله کشف حقایق و احکام است و این منافات ندارد که اوقات مخصوصی چون شب قدر یا حالات مخصوصی در استحضار حقایق و احکام در نفس نبی یا ولیّ و امام دخالت داشته باشد. سؤال شد: آیا در این کلیات تفسیری نبوده است؟ امام فرمود: چرا ولی این تفاصیل به دستور خدا در شبهای قدر به مانند بخشنامه برای پیامبر و امام میآید که چنین و چنان کند. سؤال شد: پس در شبهای قدر جز آنچه از پیش میدانستند برای آنها علمی آشکار نمیشد. امام فرمود: این مقامی است که دستور دارند آن را کتمان کنند و تفسیر آنچه در این پرسش طرح کردی جز خداوند نمیداند[۱۹]. سؤال شد: آیا اوصیا چیزی را میدانند که انبیا نمیدانستند؟ امام فرمود: نه، چطور وصی چیزی میداند جز آنچه به او وصیت شده است[۲۰]. سؤال شد: آیا میشود گفت یکی از اوصیا چیزهایی میداند که وصی دیگر نمیدانست؟ امام (ع) فرمود: نه هیچ پیامبری نمیرد تا دانش خود را یکجا به وصی خود تحویل دهد و نزول ملائکه و روح در شب قدر در هر سال نسبت به حکمی است که در آن سال وظیفه عباد است[۲۱]. سؤال شد: آیا ائمه (ع) پیش از این، حکمی را که در شب قدر برای هر سال نازل میشود را نمیدانستند؟ امام (ع) فرمود: چرا آن را میدانستند، ولی اجرای آن را نمیدانستند تا در شبهای قدر دستور بگیرند که تا سال آینده چه کنند[۲۲]. سؤال شد: آیا برای پیامبر در شبهای قدر چیزی میآمد که پیشتر آن را نمیدانست؟ امام (ع) فرمود: برای تو روا نیست که از این موضوع بپرسی، اما راجع به علم ما کان و ما سیکون باید بدانی که هیچ پیامبری یا وصی پیامبری نمیرد جز آنکه وصی وی آن را میداند، اما این علمی که تو پرسیدی به راستی خداوند نخواسته که جز خود اوصیا بر آن مطلع شوند[۲۳]. امام خمینی میفرماید: لیلة القدر، لیله مکاشفه رسول خدا (ص) و ائمه (ع) است که جمیع امور کلیه از غیب ملکوت برای آنها کشف میشود و ملائکه موکله بر هر امری از امور برای آن حضرات در نشئه غیب و عالم قلب ظاهر میشوند و جمیع اموری که در مدت سال برای خلایق تقدیر شده و در الواح عالیه و سافله مکتوب گردیده، بر آنها معلوم گردد و این مکاشفه، مکاشفه ملکوتیه است که محیط بر جمیع ذرات عالم طبیعت است و هیچ امری از امور مردم بر ولیّ امر مخفی نخواهد بود و منافات ندارد. برای آنها در این شب، امر یک سال و جمیع امور دهر و جمیع مقدرات ملکیه و ملکوتیه به طریق اجمال منکشف میشود و به تدریج در ایام سال، جمیع امور یومیه به طریق تفصیل منکشف میگردد[۲۴]»[۲۵]. |
۸. آقای دکتر غلامی (پژوهشگر دانشگاه تهران). |
---|
آقای دکتر اصغر غلامی در مقاله «آفاق علم امام در الکافی» در اینباره گفته است:
«خداوند میفرماید ﴿تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ﴾ [۲۶] از آیه فوق استفاده میشود که شب قدر استمرار داشته و هر سال تکرار میشود. ذیلاً به بررسی این موضوع میپردازیم.
|
پرسشهای وابسته
پانویس
- ↑ شرح دعای ۴۵ صحیفه سجادیه، وبگاه پدیدآورنده
- ↑ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات ص۲۲۰.
- ↑ همان، ص۱۲۴.
- ↑ مفید، الامالی ب:۷.
- ↑ الامالی ص ۶۲۷.
- ↑ رویکردهای کلامی محدثان و متکلمان در تبیین منابع علم امام، دوفصلنامه پژوهشنامه امامیه، ش۱، ص ۸۰-۸۷.
- ↑ «اگر بر علم ما افزوده نشود، پایان میپذیرد»؛ کلینی، ۱۴۲۹: ج ۱، ۶۳۲.
- ↑ وبگاه خبرگزاری فارس
- ↑ فرشتگان و روح (الامین) در آن، با اذن پروردگارشان برای هر کاری فرود میآیند؛ سوره قدر، آیه: ۴.
- ↑ مکاتبه اختصاصى دانشنامه مجازی امامت و ولایت
- ↑ علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص۶۴-۶۸.
- ↑ مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ در آن (شب)، هر کار استواری را (که اجمال دارد) جدا میکنند (و تفصیل میدهند)؛ سوره دخان، آیه: ۴.
- ↑ و اگر همه درختان روی زمین قلم میگردید و دریا را هفت دریای دیگر یاری میرساند (و همه مرکّب میشد) نوشتن کلمات خداوند پایان نمیپذیرفت؛ به راستی خداوند پیروزمند فرزانهای است؛ سوره لقمان، آیه:۲۷.
- ↑ سوره قدر، آیه:۱.
- ↑ که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم، بیگمان ما بیمدهنده بودیم؛ سوره دخان، آیه:۳.
- ↑ تو، جز بیمدهندهای نیستی ما تو را به حق، نویدبخش و بیمدهنده فرستادهایم و هیچ امتی نیست مگر میان آنان بیمدهندهای بوده است؛ سوره فاطر، آیات ۲۳-۲۴.
- ↑ خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین میگرداند چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید و بیگمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار میدارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر میگرداند؛ (آنان) مرا میپرستند و چیزی را شریک من نمیگردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند؛ سوره نور، آیه:۵۵.
- ↑ منظور از این پرسش، بیان ارتباط علم به امور جزئی با آن علم کلی است که مقام نبوت و ولایت است و در حقیقت پرسش از کیفیت وحی نسبت به انبیا و الهام و دریافت از ملائکه نسبت به اوصیاست، از این جهت امام میفرماید: این مقام از درک عقول عمومی برکنار است و امری است مکتوم که تنها خدا آن را میداند؛ اصول کافی، ج۱، ص۴۸۴.
- ↑ علت طرح پرسش این است که چون نزول ملائکه در شبهای قدر در دوران وصایت و امامت بر حسب تجدید زمان، متضمن احکام و معلومات تازهای است، پس باید اوصیا اطلاعات جدیدی پیدا کنند که انبیا از آن بیخبر بودند، امام میفرماید علم اوصیا به وصایت محدود است و از اندازه علم انبیا بیرون نیست و این حوادث سالیانه هم برای انبیا مکشوف بوده و یا آنکه هم زمان انکشاف برای اوصیا برای آنها هم مکشوف میشود و از نظر ارتباط معنوی، رشته وصایت همواره با مقام نبوت، ارتباط طولی دارد.
- ↑ طرح این پرسش هم بر اثر نظریه تدریجی گذشته است و چون در پاسخ گذشته، علم وصی به وصایت محدود شد و از حدود علم نبی نتواند بیرون باشد، برای پرسشگر این فکر پدید شد که علم اوصیا نسبت به یکدیگر این محدویت را ندارد و امام بعدی ممکن است در شب قدر احکام و مطالبی درک کند که امام قبلی از آن بیاطلاع بوده است. در اینجا امام میفرماید: از نظر اصول کلی، معلومات همه اوصیا یکی است و آنچه در شب قدر به وسیله ملائکه تجدید میشود، موضوع احکام جزئی و موارد شخصی است که در آن سال جاری میشود و این علم جدیدی محسوب نمیشود که سبب امتیاز اوصیا در مراتب علمی گردد؛ اصول کافی، ج۱، ص۴۸۶.
- ↑ این امر در قوانین بشری هم معمول است که وقتی حکمی در مجلس به تصویب رسید با آنکه دولت وقت آن را میداند نمیتواند اجرا کند تا از طرف مجلس آن قانون برای اجرا به دولت وقت ابلاغ گردد.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۸۱.
- ↑ رحیمپور، امامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی، ص ۱۸۱ – ۱۸۲.
- ↑ علم امام، ص ۱۰۶ - ۱۱۲
- ↑ فرشتگان و روح (الامین) در آن، با اذن پروردگارشان برای هر کاری فرود میآیند؛ سوره قدر، آیه: ۴.
- ↑ آفاق علم امام در الکافی؛ ص:۵۰۰ - ۵۰۲