آیا علم غیب از جنس شهود یا علم حضوری است؟ (پرسش)
آیا علم غیب از جنس شهود یا علم حضوری است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
آیا علم غیب از جنس شهود یا علم حضوری است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
پاسخ نخست
علامه طباطبایی در کتاب «بررسیهای اسلامی» در این باره گفته است:
«مراد از عموم علم امام و کیفیت حضوری بودن آن این نیست که علم امام احاطه بر تمامی معلومات دارد به نحو علیت و معلولیت، زیرا واضح است که علم به این معنا از خصایص ذات واجب الوجود است که احدی از ممکنات قطعا در آن با او شرکت ندارد. بلکه مراد از علم حضوری امام، انکشاف معلومات است نزد او فعلا، در مقابل انکشاف شانی بر او با قوه و اراده که از آن تعبیر آوردهاند: «لو شاء ان یعلم لعلم» در صورتی که میخواهد و میداند و احتیاج ندارد که هر وقت خواست بداند میداند، چنانچه با اندک تامل روشن است. ﴿وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء﴾ [۱] علم خدا عین ذات اوست و به آن نتوان احاطه رسانید، پس مراد احاطه به معلومات است و استثنا فرموده و هر مقداری که خودش بخواهد به برگزیدگانش از معلومات خود احاطه میدهد و استثنا قطعا تحقق یافته است و خدا قادر است هر مقدار بخواهد به پیغمبر (ص) و امام (ع) به معلومات خود علم دهد و قادر است آنها را به همه چیز عالم نماید. جلو قدرت غیر متناهی خدا را نتوان گرفت»[۲].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله طیب؛ |
---|
آیتالله طیب در کتاب «اطیب البیان فی تفسیر القرآن» در اینباره گفتهاست:
«غیب امری اضافی است ما بین غائب و مغیب عنه و این امر مقول بتشکیک بوده و نسبت باشخاص متفاوت است یعنی ممکن است امری برای زید غیب باشد در صورتی که برای عمرو معلوم است یا فلان چیز از حواس ظاهری غایب است ولی از عقل پوشیده نیست و اینکه گفته میشود خدا عالم بغیب است یعنی باموری که بر بندگان پوشیده است و لذا در حکمت ثابت شده است که علم خدا حضوری است نه حصولی»[۳].
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین دکتر هاشمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی، در مقاله «شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه» در اینباره گفته است:
«مراد از "شهود" آن است که افرادی بتوانند فراتر از قلمرو حواس، حقایقی از جهان را با قلب خود مشاهده کنند که دیگران قادر به دیدن آنها نیستند. این مشاهده، همان چیزی است که در مباحث عرفانی از آن به شهود یاد میکنند. در این شیوه، معلوم به گونهای نزد فرد حاضر میشود که از جهت روشنی با مشاهده حسی قابل مقایسه است و مانند خبردار شدن، استنباطکردن، بهدلافتادن و... نیست؛ هرچند در آن مانند مشاهده حسی، از حواس ظاهری استفاده نشده است. مرور بر روایات (...) نشان میدهد که میتوان ائمه (ع) را دارای چنین شهودی دانست. البته باید توجه داشت که این شیوه، یکی از شیوههای علمآموزی ائمه است، نه تنها شیوه آنان. علوم ایشان به شیوههای مختلفی مانند: آموختن از حجت پیشین، بهرهمندی از میراث مکتوب ویژه ائمه؛ مانند: کتاب جامعه، الهام، تحدیث، دریافت از روح القدس و... در اختیار ایشان قرار میگیرد. ناگفته پیداست که اشتراک ائمه با عرفا در بهرهمندی از این شیوه در صورت اثبات این شیوه برای ائمه (ع) به معنای آن نیست که شهود ائمه با شهود عرفا در تمام ویژگیها یکسان است. مثلا پذیرفتهایم که ائمه معصوم هستند و گرفتار خطا نمیشوند. آنان تأییداتی خاص دارند که دیگران از آن بی بهرهاند؛ بنابراین شهود ائمه در این گونه ویژگیها مانند معصومانهبودن، با شهود عرفا متفاوت است؛ همچنین مصادیق شهود ائمه(ع) بسیار قویتر و روشنتر از شهود عرفاست و نسبت به برخی حقایق، مانند امور ویژه مقام امامت یا نیازمند تأییدات خاص، عرفا توان شهود ندارند. بنابراین تفاوتهای روشنی بین شهود عرفا و شهود ائمه (ع) وجود دارد؛ با وجود این گونه تمایزها به نظر میرسد میتوان از تعبیر شهود برای هر دو گروه، یعنی امامان معصوم (ع) و عرفا استفاده کرد، زیرا گفتیم که مقصود از شهود، دیدن حقایقی از جهان با غیر دیدگان حسی «قلب» است که این شیوه در هر دو گروه وجود دارد. بنابراین صرف تفاوت در برخی ویژگیها یا مراتب، موجب نادرست شمردن استفاده از این تعبیر درباره ائمه(ع) نیست. در ادامه به بررسی روایات مرتبط به این موضوع میپردازیم تا روشن شود که آیا میتوان بنابر روایات، ائمه(ع) را صاحب علوم شهودی به معنای یادشده دانست یا خیر؟ در منابع عرفانی به تفصیل، به تحلیل کشف و شهود عرفانی پرداختهاند، اما این بحث درباره ائمه (ع) کمتر مورد توجه بوده و نیازمند بررسیهای جدی است. در روایات، تعبیر شاهد بودن بر مردم بسیار مورد استفاده قرار گرفته است. برخی علمای امامیه نیز تصریح کردهاند که ائمه شاهد بر اعمال مردم هستند، اما به این پرسش پاسخ ندادهاند که مقصود از شاهد بودن ائمه (ع) داشتن دانش شهودی است یا خیر؟ برخی نیز معانی دیگری غیر از معنای یادشده شهود را بیان کردهاند»[۴].
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین رفیعی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین رفیعی، در مقاله «علم غیب ائمه» در اینباره گفته است:
«مرحوم کلینی در کافی چهار روایت آورده مبنی بر اینکه علم غیب پیامبر و ائمه (ع) از نوع علم ارادی انتخابی است یعنی علم غیب حضوری نیست. هرگاه امام (ع) بخواهد و اراده کند از مجهولی یا غیبی آگاه گردد خداوند او را آگاه می سازد. این آگاهی حتی اموری که در پارهای روایات نفی شده؛ مانند: "فی الارحام"، "خبر از زمان و مکان مرگ افراد" و "نزول باران" را نیز شامل میشود. اگر آنها میخواستند به اذن الهی به همه این امور آگاه میشدند و از آن خبر میدادند گرچه در محورهایی مانند علم به وقوع قیامت هرگز وارد نشدند. امام صادق (ع) میفرمایند: «إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ يَعْلَمَ شَيْئاً عَلَّمَهُ اللَّهُ ذَلِك»[۵]. در پایان ذکر این نکته ضروری است که ائمه (ع) علیرغم اعطایی و آگاهی از ماوراءالطبیعه به اذن الهی هرگز از این علم در امور شخصی بهره نبرده و مکلف به تکلیف ظاهری بودند. ائمه (ع) کتبی نیز در اختیار داشتند مانند کتاب جامعه، مصحف و جفر که بررسی آنها مقاله دیگری را میطلبد[۶]. |
۴. حجت الاسلام و المسلمین رضایی اصفهانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رضایی اصفهانی در کتاب «تفسیر قرآن مهر» در اینباره گفته است:
«درک وحی، امری شهودی و وجدانی است؛ یعنی نوعی مکاشفه باطنی و درک حضوری است که پیامبر (ص) را به یقین میرساند و هر گونه شبههای را بر طرف میسازد»[۷].
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین نصیری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین نصیری در پایاننامه کارشناسیارشد خود با عنوان«گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات» در اینباره گفته است:
«مرحوم مظفر ضمن دفاع از گستردگی دانش امام نسبت به امور غیبی، علم امام را از نوع علم حضوری میداند و ده راه عقلی برای اثبات آن را ارائه کرده است که به بررسی آنها میپردازیم:
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین وکیلی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد حسن وکیلی در مقاله «علم غیب امام» در این باره گفته است:
«صفت علم را به اعتبارات مختلف میتوان به امام نسبت داد که همه حقیقی و خالی از مجاز است و برخی از آنها حضوری و برخی حصولی است و برخی نامتناهی و برخی متناهی و هیچ یک از دو دسته روایات نیاز به طرح یا تأویل ندارد. اسناد هر یک از حصولی بودن یا حضوری بودن به علم امام سخن تمامی نیست و باید حکم مرحله را در آن مرحله مراعات نمود و با این بیان بسیاری از احادیث به راحتی فهمیده میشود»[۹]
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین الهی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر عباس الهی، در مقاله «تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود» در اینباره گفته است:
«غیب و شهادت، دو امر اضافی هستند؛ یعنی یک شیء واحد ممکن است نسبت به چیزی با قوه ادراکی خاصی غیب، و نسبت به چیز دیگر با قوه ادراکی خاص دیگری شهادت باشد؛ این بدان سبب است که موجودات، خالی از حدود نیستند و از حدود خود جدا و منفک نمیگردند. و در قرآن کریم نیز در دو گونه نسبی و مطلق آن به کار رفته است. غیب نسبی چنان که گذشت آن است که برای بعضی افراد، نهان است، در حالی که نسبت به بعضی دیگر شهادت است؛ مانند اخبار گذشتگان که نسبت به آنان شهود، ولی درباره افراد کنونی غیب و نهان است؛ چنان که قرآن میفرماید: ﴿ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ﴾[۱۰]؛ این مطالب از خبرهای از حس پوشیده است، که آن را به تو وحی میکنیم. همچنین است روز قیامت و فرشتگان؛ زیرا قیامت، مشهود برخی انسانهاست. امام علی (ع) در خطبه "پارسایان" میفرماید: گویا پارسایان بهشت و اهل آن را دیدهاند[۱۱]. نیز قرآن مجید میفرماید: ﴿يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلائِكَةَ﴾[۱۲]. در برابر غیب مطلق و نسبی، شهادت نیز بر دو گونه است: شهادت مطلق که در برابر غیب مطلق است؛ نظیر اصل واقعیت که نسبت به هیچ موجودی، غایب و محجوب نیست، و شهادت نسبی؛ مانند موجودهای محسوس و مادی که وجود و حالات برخی آنها نسبت به برخی دیگر پنهان است[۱۳]. دیدگاه علامه طباطبایی: ایشان در تبیین خزینههای الهی به عنوان یکی از مصادیق غیب، غیب را دو قسم میداند و این گونه مینویسد: "خزینههای غیب خدا مشتمل بر دو نوع غیب است؛ یکی غیبهایی که پا به شهود هم گذاشتهاند که به جهت محدودیت، تعلق علم ماسوای اللّه، به آن عرصه محال نیست که غیب نسبی است و غیب مطلق آن است که به جهت نامحدود بودن، هیچ گاه علم ماسوای به آن تعلق نمیگیرد"[۱۴]. علامه طباطبایی سپس دلیل نسبی بودن غیب و شهود در اشیاء را محدودیت آنها ذکر میکند چنان که پیش از این گذشت و این گونه نتیجه میگیرد: هر موجودی که درون محدوده موجودی دیگر باشد، نسبت به آن موجود، شهود به شمار میآید و نسبت به موجود دیگری که بیرون از محدوده آن است، غیب محسوب میشود[۱۵]»[۱۶]. |
۸. آقای شیخزاده (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
آقای شیخزاده در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا» در پاسخ به این پرسش گفته است:
«بحث بسیار پیچیده در باره علم غیب امام این است که آیـا حصولی اسـت یا حضوری. اگر حصولی باشد خطاپذیر خواهد بود و اگر حضوری باشد چگونه حادثهای که سـالها بعـد اتفاق میافتد در موقع خبر دادن از آن نـزد امام حضور دارد آیا این از مصادیق تقدم شیء بر نفس نیست و آیا اگر صورتی از یک حادثهای که بعداً واقع میشود در ذهن معلوم باشد این همان علم حصولی نیست؟ آنچه که میتوان گفت اینست که همه علوم ائمه حصولی نبوده همچنان که همه آن حضوری نیز نبوده است زیرا آنها از راه حواس نیز علوم بر ایشان حاصل میشده است مگر اینکه بگوئیم علوم غیبی را که آنها از خداوند دریافت میکنند مانند علم خداوند است زیرا آنچه محال است اینست که علوم ائمه ذاتی باشد اما اگر علوم آنها وابسته به خداوند باشد که قطعاً چنین است مانعی ندارد که خداوند از نوع علم خود هر چند بهطور محدود به آنها افاضه کند»[۱۷].
|
۹. خانم پارسانسب (پژوهشگر دانشكده اصول دين)؛ |
---|
خانم گلافشان پارسانسب در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با موضوع «پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا» در اینباره گفته است:
«فرستادن رسولان و انبیا و اقامۀ اوصیاء از نعمتهایی است که خداوند بر بندگان خویش تمام کرده است و اما عقل حکم میکند به اینکه کمال احسان و لطف پروردگار در این است که خداوند نعمتها و الطاف و حجتها و آیاتش را بر تمامترین و بالاترین وجه جاری میگرداند. «رساتر بودن علم حضوری در شباهت:عقل پس از آنکه دانست این علم مشهود را ایجادکنندهای است که آن را آفریده خواهان وصول به او و رهیابی به سویش میشود و به کمک آثار، آن آفریدگار مبدع را میشناسد چرا که رسیدن به ذات مقدسش برای عقل میسر نیست و از همۀ آثار نزدیکتر به درک و فهم آن است که نمونهای باشد نشانگر صفات والای او و چون بهترین راه کشف سر او، ظهور خود او -جلّ و علا- است و از طرفی ظهور ذات او محال است لازم آمد که با صفاتش برای بندگانش جلوه کند و به خاطر عجز عقول از احاطه به بلندای آن صفات و به جهت نزدیک کردن مطلب به ایشان برای آنها انسانی از خودشان آفرید که با صفات نیکوی خود بیانگر صفات والای ذات الهی باشد و پیامبر گرامی (ص) ما و اوصیاء امینش (ع) برای تمثیل صفات قدسی و ارائه آن از همه سزاوارترند و اگر ایشان نبودند غرض از آفرینش مخلوقات تأمین نمیگشت پس خلائق به خاطر کسانی آفریده شدند که نمونه خداوندند تا بدین وسیله شناخت او حاصل گردد بنابراین مردم به خاطر ایشان ساخته شدهاند و بنابراین صفات و اعمال پیامبر (ص) و اوصیاء آن حضرت برترین صفات و اعمال است که علم یکی از این صفات است. محفوظتر بودن علم حضوری از فریب خوردن به خاطر حسن ظاهر برخی افراد، و همچنین تشخیص افراد مؤمن، سالم از منافق و بیمار، توسط صاحب علم: ضرورت حضوری بودن علم سفیر و شهید: پیامبر و بقیه معصومین سفیران خداوند و امانتداران او در میان مردم و شهداء و گواهان بر اعمال ایشان و واسطه فیض و برکات معنوی و مادی میان خدا و مردمند و اگر علمشان حضوری باشد میتوانند گواه بر امت و شاهد بر اعمالشان باشند و نیز به حق امین بر همه عالم و خیرخواه و سفیر در میان آنها و واسطه بین خداوند و آنها خواهد بود که احکام الهی را برای مردم برساند و طاعت و عصیان آنها را به محضر الهی عرضه بدارد[۱۸]».[۱۹] |
۱۰. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛ |
---|
پژوهشگران وبگاه پرسمان، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«علم خداوند به هر پدیده، از سنخ علم حضوری است که خود شیء معلوم، با تمام وجودش، نزد عالم حاضر است. علم حضوری، بدون وجود و تحقق معلوم معنا ندارد بلکه ملازم و همراه با وجود معلوم است. به تعبیر دیگر، علم خداوند به پدیدههای عالم هستی، همانگونه که در متن واقع هستند، تعلق میگیرد. این آگاهی منشأ هیچ تغییر و تأثیری در حوادث عالم نیست و چون علم غیب امام (ع) از سنخ علم الهی است، علم غیب ائمه (ع) نیز علم حضوری است و به پدیدهها به همان شکل که در متن واقع محققند تعلق میگیرد و موجب تغییر در حوادث عالم نیست»[۲۰].
|
۱۱. پژوهشگران وبگاه گفتگوی دینی. |
---|
پژوهشگران وبگاه گفتگوی دینی، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«علم بر دو قسم حصولی و حضوری است مقصود از علم حضوری یا ارادی یا اشائی علمی است که از جانب خداوند به طریق الهام یا تعلیم رسول و مثل آن افاضه شود. در مقابل مقصود از علم حصولی، علمی است که به وسیله امارات و حواس ظاهری بهدست میآید. مراد از علم امام، علم حصولی نیست چون این نحو علم مشترک بین مردم است و از سویی تابع اسباب عادی است[۲۱]»[۲۲].
|
پرسشهای وابسته
- ویژگیهای علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- معصوم چگونه عالم به غیب میشود؟ (پرسش)
- آیا علم غیب معصوم به طور دفعی یا تدریجی به او داده میشود؟ (پرسش)
- آیا علم معصوم به امور غیبی تفصیلی و با جزئیات است یا اجمالی و کلی؟ (پرسش)
- آیا علم غیب در شب قدر نازل میشود؟ (پرسش)
- آیا علم معصوم به غیب دائمی است؟ (پرسش)
- آیا ضرورت دارد کسی که عالم به غیب است از همه امور غیبی مطلع باشد؟ (پرسش)
- آیا علم غیب معصوم مطلق است؟ (پرسش)
- آیا علم غیب معصوم ذاتی است یا اکتسابی؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند؛ سوره بقره، آیه: ۲۵۵.
- ↑ بررسیهای اسلامی.
- ↑ اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۰۶.
- ↑ شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه، فصلنامه تحقیقات کلامی، شماره ۷، ص ۸۸۱.
- ↑ اگر امام اراده کند چیزی را بداند خدا او را آگاه میگرداند؛ کلینى، الکافی، ج۱، ص ۲.
- ↑ علم غیب ائمه (ع)، دوفصلنامه مطالعات اهل بیتشناسی، ص ۱۷ و ۱۸.
- ↑ تفسیر قرآن مهر، ج۳، ص۳۵.
- ↑ گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات
- ↑ علم غیب امام (تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام
- ↑ این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۴.
- ↑ "فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ كَمَنْ قَدْ رَآهَا "؛ نهج البلاغه، خ۱۸۴.
- ↑ روزی که فرشتگان را ببینند؛ سوره فرقان، آیه: ۲۲.
- ↑ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج۲، ص ۱۷۱ ـ ۱۷۲.
- ↑ طباطبائی، المیزان فی تفسیر قرآن، ج۸، ص۱۲۶.
- ↑ طباطبائی، المیزان فی تفسیر قرآن، ج۱۱، ص۳۰۷.
- ↑ تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود، ماهنامه معرفت، شماره ۲۱۶، ص٢۹.
- ↑ رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا؛ ص ۹.
- ↑ مظفر، محمدحسین، علم امام، ترجمه: علی شیروانی هرندی، بی چا، انتشارات الزهرا، بی جا، بی تا، ص ۳۹ الی ۴۷.
- ↑ پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۴۶-۴۴.
- ↑ وبگاه پرسشکده
- ↑ علم الإمام، محمد حسین مظفر، ص ۱۱.
- ↑ وبگاه گفتگوی دینی