آیا سرداب محل غیبت امام مهدی است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}}))
خط ۳۰: خط ۳۰:
::::::«گروهی آغاز [[غیبت]] [[امام زمان]] {{ع}} را از زمانی می‌دانند که مأموران [[خلیفه]] به منزل [[حضرت]] در [[سامرا]]، هجوم آوردند تا وی را دستگیر کنند و [[حضرت]] در آن هنگام، در [[سرداب]] رفت و همان جا، از دیده‌ها پنهان شد و تاکنون در آن‌جا بدون [[آب]] و غذا زندگی می‌کند و روزی از آن‌جا [[ظهور]] خواهد کرد. این داستان چنان شهرت یافته که [[حضرت]] را "[[صاحب سرداب]]" [[لقب]] داده‌اند. در پاسخ این سخنان باید گفت: در منابع [[شیعی]]، هیچ نامی از [[سرداب]] نیست. نویسندگان [[اهل سنت]] در نوشته‌های خود بر این نظر اصرار می‌ورزند و متأسفانه این مسأله دستاویز حمله ناآگاهانه برخی از آنان به [[تشیع]] گردیده است<ref>[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۳۷۲.</ref>. پنداشته‌اند که [[شیعیان]] در میانه [[سرداب]]، [[امام]] خود را می‌جویند و ظهورش را از آن نقطه [[انتظار]] می‌کشند؛ از این‌روی، تهمت‌هایی به [[شیعه]] زده‌اند و زحمت مراجعه به منابع [[شیعی]] را در این زمینه به خود نداده‌اند.
::::::«گروهی آغاز [[غیبت]] [[امام زمان]] {{ع}} را از زمانی می‌دانند که مأموران [[خلیفه]] به منزل [[حضرت]] در [[سامرا]]، هجوم آوردند تا وی را دستگیر کنند و [[حضرت]] در آن هنگام، در [[سرداب]] رفت و همان جا، از دیده‌ها پنهان شد و تاکنون در آن‌جا بدون [[آب]] و غذا زندگی می‌کند و روزی از آن‌جا [[ظهور]] خواهد کرد. این داستان چنان شهرت یافته که [[حضرت]] را "[[صاحب سرداب]]" [[لقب]] داده‌اند. در پاسخ این سخنان باید گفت: در منابع [[شیعی]]، هیچ نامی از [[سرداب]] نیست. نویسندگان [[اهل سنت]] در نوشته‌های خود بر این نظر اصرار می‌ورزند و متأسفانه این مسأله دستاویز حمله ناآگاهانه برخی از آنان به [[تشیع]] گردیده است<ref>[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۳۷۲.</ref>. پنداشته‌اند که [[شیعیان]] در میانه [[سرداب]]، [[امام]] خود را می‌جویند و ظهورش را از آن نقطه [[انتظار]] می‌کشند؛ از این‌روی، تهمت‌هایی به [[شیعه]] زده‌اند و زحمت مراجعه به منابع [[شیعی]] را در این زمینه به خود نداده‌اند.
::::::البته منشأ خرده‌گیری‌های ناآگاهانه برخی به [[شیعه]]، در این زمینه آن است که [[شیعیان]] به بخشی از [[حرم عسکریین]] در [[سامرا]]، یعنی "[[سرداب]]" [[احترام]] و توجه خاصی دارند و آن را [[زیارت]] می‌کنند و این نه به خاطر آن است که [[امام زمان]] {{ع}} در این‌جا مسکن گزیده است و زندگی می‌کند، بلکه از آن جهت است که زمانی مرکز [[عبادت]] و سکونت چند تن از [[امامان]] [[راستین]] [[تشیع]] بوده است. پس داستان [[غیبت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} در [[سرداب سامرا]] و زندگی کردن [[حضرت]] در آن مکان، بهتان و دروغی بیش نیست و هیچ‌یک از بزرگان [[شیعه]]، چنین باوری نداشته و ندارند<ref>چشم‌به‌راه مهدی، ص ۳۳۹.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۴۹.</ref>.
::::::البته منشأ خرده‌گیری‌های ناآگاهانه برخی به [[شیعه]]، در این زمینه آن است که [[شیعیان]] به بخشی از [[حرم عسکریین]] در [[سامرا]]، یعنی "[[سرداب]]" [[احترام]] و توجه خاصی دارند و آن را [[زیارت]] می‌کنند و این نه به خاطر آن است که [[امام زمان]] {{ع}} در این‌جا مسکن گزیده است و زندگی می‌کند، بلکه از آن جهت است که زمانی مرکز [[عبادت]] و سکونت چند تن از [[امامان]] [[راستین]] [[تشیع]] بوده است. پس داستان [[غیبت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} در [[سرداب سامرا]] و زندگی کردن [[حضرت]] در آن مکان، بهتان و دروغی بیش نیست و هیچ‌یک از بزرگان [[شیعه]]، چنین باوری نداشته و ندارند<ref>چشم‌به‌راه مهدی، ص ۳۳۹.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۴۹.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۲: خط ۴۲:
ما اگر زادگاه [[حضرت بقیة الله]] {{ع}} را [[زیارت]] می‌کنیم، در [[مکه]] نیز علیرغم فشار شرطه سعودی زادگاه [[رسول اکرم]] {{صل}} را [[زیارت]] می‌کنیم و [[تبرک]] می‌جوئیم که حب [[محمد]] و [[آل محمد]] {{صل}} با [[آب]] و گل ما آمیخته است و چون اکنون دست ما به دامن [[مقدس]] [[امام]]، [[حجت]]، [[مولی]] سرور و رهبرمان نمی‌رسد، هر کجا بدانیم گام نهاده، آنجا را [[زیارت]] می‌کنیم، و هرکجا بدانیم که از هوای آنجا استنشاق نموده، از آنجا نیز [[تبرک]] می‌جوئیم<ref>ما به همین دلیل از طرف وهابی‌ها و وهابی‌گراها به شرک نیز متهم شده‌ایم که چرا از آثار رسول اکرم {{صل}} و پیشوایان معصوم {{عم}} تبرک می‌جوئیم؟! و چرا قبور آنها را زیارت می‌کنیم؟! و چرا در کنار قبور آنها خدا را می‌خوانیم؟!! که در این زمینه هزاران، ج کتاب توسط دانشمندان درباری و قلم‌های فروخته‌شده نوشته شده است!. پاسخ این تهمت‌ها را در مقالات ارزنده و پرارج «تبرک الصحابه» در مجله «الهادی» چاپ «دار التبلیغ اسلامی قم» از شماره چهارم سال پنجم تا شماره دوم سال هفتم مطالعه فرمائید.</ref>. کجا رسد به محلی که به‌طور جزم مشخص است که سه تن از [[امامان معصوم]] زندگی پرثمرشان آنجا سپری شده، در آنجا شب‌ها را تا به [[سحر]] به [[عبادت]] [[حق]] پرداخته‌اند. [[حجت خدا]] در آنجا به [[دنیا]] آمده، نفس‌هایش بر در و دیوار آنجا نقش بسته است و هرسال برای [[زیارت]] [[قبور]] شریفه پدر، جد، مادر و عمه‌اش به آنجا تشریف‌فرما شده است. جای تعجب است که [[زیارت]] [[قبور]] [[امامان معصوم]] موجب متهم شدن [[شیعیان]] به خرافه‌گرائی می‌شود ولی ایستادن دیگران در مقابل تابلوهای یادبود، تمثال [[رهبران]]، مجسمه جنایتکاران، سربازان گمنام و امثال آنها علامت روشنفکری و [[تمدن]] شناخته می‌شود!!. ما روشنفکران را سرزنش نمی‌کنیم که چرا برای دیدن بناهای فرسوده به عنوان آثار باستانی [[رنج]] سفر به خود هموار می‌کنند تا مثلا از فلان شاهکار هنری و معماری دیدن کنند ولی آنان ما را [[نکوهش]] می‌کنند که چرا به دیدن سرزمین‌های [[مقدس]] می‌رویم و از [[ارواح]] [[پاکیزه]] [[اولیای خدا]] [[استمداد]] می‌جوئیم و از آنها درس [[خلوص]]، [[بندگی]]، [[جهاد]]، جانبازی و [[فداکاری]] می‌آموزیم!!. پیشتر یادآور شدیم که [[غیبت حضرت ولی عصر]] {{ع}} به دو بخش تقسیم می‌شود، بخش اول را که ۷۴ سال طول کشید [[غیبت صغری]] و بخش دوم را [[غیبت کبری]] می‌نامیم و گفتیم که در [[غیبت صغری]] توسط چهار سفیر، ارتباط [[مردم]] با [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} امکان‌پذیر بود. [[سفارت]] [[نواب خاص امام زمان]] {{ع}} شباهت فراوانی به [[وکالت]] [[نمایندگان]] [[امام هادی]] {{ع}} و [[امام حسن عسکری]] {{ع}} داشت، که آنها نیز برای عادت دادن [[مردم]] به [[غیبت حضرت ولی عصر]] {{ع}} کمتر با [[مردم]] تماس می‌گرفتند، بلکه نمایندگانی برای خود [[برگزیده]] بودند که [[مردم]] توسط آنها با [[امام]] {{ع}} تماس برقرار می‌کردند. سفیران [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} نیز با مخفی داشتن [[اسرار]] [[امامت]] و رازهای [[قائمیت]]، نیاز [[شیعیان]] را از نظر [[احکام]] و [[عقاید]] و دریافت آنها به خط شریف [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} تأمین می‌کردند و آنها را به پوشیده نگه داشتن [[راز]] عادت می‌دادند. شیوه [[تربیت]] سفیران به‌قدری دقیق و عجیب بود که هرگز این [[اسرار]] فاش نشد و کسی به دست رژیم گرفتار نشد، حتی در طول ۷۴ سال هیچیک از سفیران توسط جاسوسان رژیم شناخته نشدند!. و در عین حال همه [[شیعیان]] مورد اعتماد در تمام اقطار و اکناف [[جهان]] [[نائب]] امامشان را می‌شناختند و به آسانی با آنها تماس می‌گرفتند و پرسش‌های خود را به آنها می‌دادند و پاسخ‌های لازم را به خط [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} دریافت می‌کردند.
ما اگر زادگاه [[حضرت بقیة الله]] {{ع}} را [[زیارت]] می‌کنیم، در [[مکه]] نیز علیرغم فشار شرطه سعودی زادگاه [[رسول اکرم]] {{صل}} را [[زیارت]] می‌کنیم و [[تبرک]] می‌جوئیم که حب [[محمد]] و [[آل محمد]] {{صل}} با [[آب]] و گل ما آمیخته است و چون اکنون دست ما به دامن [[مقدس]] [[امام]]، [[حجت]]، [[مولی]] سرور و رهبرمان نمی‌رسد، هر کجا بدانیم گام نهاده، آنجا را [[زیارت]] می‌کنیم، و هرکجا بدانیم که از هوای آنجا استنشاق نموده، از آنجا نیز [[تبرک]] می‌جوئیم<ref>ما به همین دلیل از طرف وهابی‌ها و وهابی‌گراها به شرک نیز متهم شده‌ایم که چرا از آثار رسول اکرم {{صل}} و پیشوایان معصوم {{عم}} تبرک می‌جوئیم؟! و چرا قبور آنها را زیارت می‌کنیم؟! و چرا در کنار قبور آنها خدا را می‌خوانیم؟!! که در این زمینه هزاران، ج کتاب توسط دانشمندان درباری و قلم‌های فروخته‌شده نوشته شده است!. پاسخ این تهمت‌ها را در مقالات ارزنده و پرارج «تبرک الصحابه» در مجله «الهادی» چاپ «دار التبلیغ اسلامی قم» از شماره چهارم سال پنجم تا شماره دوم سال هفتم مطالعه فرمائید.</ref>. کجا رسد به محلی که به‌طور جزم مشخص است که سه تن از [[امامان معصوم]] زندگی پرثمرشان آنجا سپری شده، در آنجا شب‌ها را تا به [[سحر]] به [[عبادت]] [[حق]] پرداخته‌اند. [[حجت خدا]] در آنجا به [[دنیا]] آمده، نفس‌هایش بر در و دیوار آنجا نقش بسته است و هرسال برای [[زیارت]] [[قبور]] شریفه پدر، جد، مادر و عمه‌اش به آنجا تشریف‌فرما شده است. جای تعجب است که [[زیارت]] [[قبور]] [[امامان معصوم]] موجب متهم شدن [[شیعیان]] به خرافه‌گرائی می‌شود ولی ایستادن دیگران در مقابل تابلوهای یادبود، تمثال [[رهبران]]، مجسمه جنایتکاران، سربازان گمنام و امثال آنها علامت روشنفکری و [[تمدن]] شناخته می‌شود!!. ما روشنفکران را سرزنش نمی‌کنیم که چرا برای دیدن بناهای فرسوده به عنوان آثار باستانی [[رنج]] سفر به خود هموار می‌کنند تا مثلا از فلان شاهکار هنری و معماری دیدن کنند ولی آنان ما را [[نکوهش]] می‌کنند که چرا به دیدن سرزمین‌های [[مقدس]] می‌رویم و از [[ارواح]] [[پاکیزه]] [[اولیای خدا]] [[استمداد]] می‌جوئیم و از آنها درس [[خلوص]]، [[بندگی]]، [[جهاد]]، جانبازی و [[فداکاری]] می‌آموزیم!!. پیشتر یادآور شدیم که [[غیبت حضرت ولی عصر]] {{ع}} به دو بخش تقسیم می‌شود، بخش اول را که ۷۴ سال طول کشید [[غیبت صغری]] و بخش دوم را [[غیبت کبری]] می‌نامیم و گفتیم که در [[غیبت صغری]] توسط چهار سفیر، ارتباط [[مردم]] با [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} امکان‌پذیر بود. [[سفارت]] [[نواب خاص امام زمان]] {{ع}} شباهت فراوانی به [[وکالت]] [[نمایندگان]] [[امام هادی]] {{ع}} و [[امام حسن عسکری]] {{ع}} داشت، که آنها نیز برای عادت دادن [[مردم]] به [[غیبت حضرت ولی عصر]] {{ع}} کمتر با [[مردم]] تماس می‌گرفتند، بلکه نمایندگانی برای خود [[برگزیده]] بودند که [[مردم]] توسط آنها با [[امام]] {{ع}} تماس برقرار می‌کردند. سفیران [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} نیز با مخفی داشتن [[اسرار]] [[امامت]] و رازهای [[قائمیت]]، نیاز [[شیعیان]] را از نظر [[احکام]] و [[عقاید]] و دریافت آنها به خط شریف [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} تأمین می‌کردند و آنها را به پوشیده نگه داشتن [[راز]] عادت می‌دادند. شیوه [[تربیت]] سفیران به‌قدری دقیق و عجیب بود که هرگز این [[اسرار]] فاش نشد و کسی به دست رژیم گرفتار نشد، حتی در طول ۷۴ سال هیچیک از سفیران توسط جاسوسان رژیم شناخته نشدند!. و در عین حال همه [[شیعیان]] مورد اعتماد در تمام اقطار و اکناف [[جهان]] [[نائب]] امامشان را می‌شناختند و به آسانی با آنها تماس می‌گرفتند و پرسش‌های خود را به آنها می‌دادند و پاسخ‌های لازم را به خط [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} دریافت می‌کردند.
یکی از معاصرین [[نواب خاص]] آنحضرت در [[مدح]] یکی از سفیران چنین می‌گوید: "اگر [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} در زیر عبای او باشد و او را با قیچی قطعه‌ قطعه کنند که عبایش را کنار بزند تا [[امام]] را پیدا کنند، هرگز کنار نمی‌زند"!! سفیران و [[خواص شیعه]] هرگز اسم مبارک [[امام]] {{ع}} را به زبان نمی‌آوردند تا دیگران را از اندیشیدن در [[حق]] او بازدارند»<ref>[[کامل سلیمان|کامل سلیمان]]، [[روزگار رهایی ج۱ (کتاب)|روزگار رهایی]]، ج1، ص 180-181.</ref>.
یکی از معاصرین [[نواب خاص]] آنحضرت در [[مدح]] یکی از سفیران چنین می‌گوید: "اگر [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} در زیر عبای او باشد و او را با قیچی قطعه‌ قطعه کنند که عبایش را کنار بزند تا [[امام]] را پیدا کنند، هرگز کنار نمی‌زند"!! سفیران و [[خواص شیعه]] هرگز اسم مبارک [[امام]] {{ع}} را به زبان نمی‌آوردند تا دیگران را از اندیشیدن در [[حق]] او بازدارند»<ref>[[کامل سلیمان|کامل سلیمان]]، [[روزگار رهایی ج۱ (کتاب)|روزگار رهایی]]، ج1، ص 180-181.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۵۴: خط ۵۴:
::::::طبق [[عقیده]] [[شیعه]]، [[امام مهدی]] {{ع}} بعد از ورود به [[سرداب]] از آنجا خارج شد و مأموران او را ندیدند. لذا آخرین محل تعقیب، [[سرداب]] بوده است و این امر، بی‌سابقه نیست. در [[لیلة المبیت]] نیز وقتی [[پیامبر]] در برابر چشم محاصره‌کنندگان [[مشرکان]] از منزل خارج شد، کسی ایشان را ندید.
::::::طبق [[عقیده]] [[شیعه]]، [[امام مهدی]] {{ع}} بعد از ورود به [[سرداب]] از آنجا خارج شد و مأموران او را ندیدند. لذا آخرین محل تعقیب، [[سرداب]] بوده است و این امر، بی‌سابقه نیست. در [[لیلة المبیت]] نیز وقتی [[پیامبر]] در برابر چشم محاصره‌کنندگان [[مشرکان]] از منزل خارج شد، کسی ایشان را ندید.
::::::بنابراین، چون [[غیبت]] از [[سرداب]] شروع شد که در بعضی از منابع [[شیعی]] از آن به [[سرداب]] [[غیبت]] یاد می‌شود<ref>مزار مشهدی، ص ۶۵۷؛ جنه المأوی، حکایت ۲۷؛ شیخ عباس قمی، الکنی و الالقاب، ج ۳، ص ۲۳۵</ref>»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۱۳۹.</ref>.
::::::بنابراین، چون [[غیبت]] از [[سرداب]] شروع شد که در بعضی از منابع [[شیعی]] از آن به [[سرداب]] [[غیبت]] یاد می‌شود<ref>مزار مشهدی، ص ۶۵۷؛ جنه المأوی، حکایت ۲۷؛ شیخ عباس قمی، الکنی و الالقاب، ج ۳، ص ۲۳۵</ref>»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۱۳۹.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}
{{پرسمان سرداب غیبت}}
{{پرسمان سرداب غیبت}}


۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش