آیا سرداب محل غیبت امام مهدی است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا سرداب محل غیبت امام مهدی است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت صغری / سرداب غیبت
مدخل اصلیصاحب سرداب
تعداد پاسخ۱ پاسخ

آیا سرداب محل غیبت امام مهدی است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

عبدالمجید زهادت

حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵ ج۲» در این‌باره گفته است:

«در خانه امام عسکری (ع)، سردابی وجود داشته که در روزهای گرم، ساکنان خانه در آن سرداب به سر می‌بردند. نیز این سرداب، محل عبادت سه امام بزرگوار یعنی امام هادی و امام عسکری و امام مهدی (ع) بوده است؛ به همین سبب محل مذکور، پیوسته مورد احترام شیعیان قرار داشته و آن را از مصادیق این آیه می‌شمرده‌اند که: فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ[۱].

برخی از نویسندگان اهل سنت نوشته‌اند که حضرت مهدی (ع) در تمام دوره غیبت، بدون آب و غذا در سرداب به سرمی‌برد و از آنجا ظهور خواهد کرد و شیعیانش در کنر سرداب چشم به راه ظهور اویند[۲] ولی در حقیقت این است که هیچ یک از بزرگان شیعه چنین باوری نداشته و چنین سخنی نگفته و ننوشته است. شیعه اعتقاد ندارد که امام در سرداب مقدس پنهان شده و از همان جا ظهور خوهد کرد؛ بلکه با احادیث تأیید شده معتقد است که از کنار کعبه ظهور می‌کند... آن سرداب، خانه امامان در سامرا بوده و از آن‌رو شرافت پیدا کرده که به سه تن از امامان بزرگوار، منسوب شده است[۳].

بنابراین در جریان غیبت امام مهدی (ع)، سرداب مقدس سامرا جایگاهی ندارد و جالب اینکه گزارشی که درباره سرداب نقل شده است، نه در آغاز غیبت، بلکه نوزده سال پس از شروع غیبت بوده است. در سال ۲۷۹ ق همزمان با خلافت معتضد عباسی، خلیفه سه نفر را مخفیاه به خاه امام عسکری (ع) فرستاد و فرمان داد که هر کس را در آن خانه یافتند بکشند. آنها به خانه وارد شدند و اتاقی یافتند که پرده‌ای زیبا داشت. هنگامی که پرده را بالا زدند، گویی دریایی پر از آب دیدند که در انتهای آن، مردی روی حصیری مشغول نماز بود. وارد آب شدند؛ ولی نزدیک بود غرق شوند و با اضطراب خارج شدند و بازگشتند[۴]»[۵].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. مجتبی تونه‌ای؛
آقای مجتبی تونه‌ای، در کتاب «موعودنامه» در این‌باره گفته است:

«گروهی آغاز غیبت امام زمان (ع) را از زمانی می‌دانند که مأموران خلیفه به منزل حضرت در سامرا، هجوم آوردند تا وی را دستگیر کنند و حضرت در آن هنگام، در سرداب رفت و همان جا، از دیده‌ها پنهان شد و تاکنون در آن‌جا بدون آب و غذا زندگی می‌کند و روزی از آن‌جا ظهور خواهد کرد. این داستان چنان شهرت یافته که حضرت را "صاحب سرداب" لقب داده‌اند. در پاسخ این سخنان باید گفت: در منابع شیعی، هیچ نامی از سرداب نیست. نویسندگان اهل سنت در نوشته‌های خود بر این نظر اصرار می‌ورزند و متأسفانه این مسأله دستاویز حمله ناآگاهانه برخی از آنان به تشیع گردیده است[۶]. پنداشته‌اند که شیعیان در میانه سرداب، امام خود را می‌جویند و ظهورش را از آن نقطه انتظار می‌کشند؛ از این‌روی، تهمت‌هایی به شیعه زده‌اند و زحمت مراجعه به منابع شیعی را در این زمینه به خود نداده‌اند.

البته منشأ خرده‌گیری‌های ناآگاهانه برخی به شیعه، در این زمینه آن است که شیعیان به بخشی از حرم عسکریین در سامرا، یعنی "سرداب" احترام و توجه خاصی دارند و آن را زیارت می‌کنند و این نه به خاطر آن است که امام زمان (ع) در این‌جا مسکن گزیده است و زندگی می‌کند، بلکه از آن جهت است که زمانی مرکز عبادت و سکونت چند تن از امامان راستین تشیع بوده است. پس داستان غیبت حضرت مهدی (ع) در سرداب سامرا و زندگی کردن حضرت در آن مکان، بهتان و دروغی بیش نیست و هیچ‌یک از بزرگان شیعه، چنین باوری نداشته و ندارند[۷]»[۸].
2. آقای کامل سلیمان؛
آقای کامل سلیمان، در کتاب «روزگار رهایی» در این‌باره گفته است:

«اما اینکه حضرت بقیة الله (ع) کجا، کی و چگونه غائب شد؟!، مطلبی است که جهان تشیع در معرض تهمت‌های فراوان از طرف دشمنان اهل بیت قرار گرفته است. آخرین دیدار عمومی حضرت بقیة الله (ع) با شیعیان روز هشتم ربیع الاول ۲۶۰ هجری بود که در مراسم تشییع جنازه پدرش برای آنان ظاهر شده بر جنازه پدر بزرگوارش نماز خوانده ناپدید شد، دیگر ملاقات رسمی و عمومی نداشت. این دیدار در "سامرا" و در خانه پدرش امام حسن عسکری انجام یافت.

خانه امام حسن عسکری (ع) همانند دیگر خانه‌های اشراف عراق، شامل غرفه‌ای برای مردان و غرفه‌ای برای زنان و سرداب زیرزمین بود، که سرداب نیز شامل غرفه‌هایی برای مردان و زنان می‌شد، و در تابستان از شدت گرما به این سرداب پناه می‌بردند. این سرداب محل زندگی و عبادت امام هادی (ع)، امام حسن عسکری (ع) و حضرت بقیة الله (ع) بود و تمام دیدارها با حضرت ولی عصر (ع) در عهد پدر در همین منزل و در همین سرداب انجام یافته بود، از این رهگذر شیعیانی که بعد از رحلت امام حسن عسکری (ع) برای زیارت قبر عسکرین علیهما السلام وارد سامرا می‌شدند، بعد از زیارت قبر آن بزرگواران، در محل عبادت سه امام بزرگوار نیز تبرکا نماز می‌خواندند و آنجا را زیارت می‌کردند. مقدس شمردن آن سرداب از طرف شیعیان موجب شد که دشمنان اهل بیت، شیعیان را متهم کنند بر اینکه آنها می‌گویند: امام زمان (ع) در سرداب مخفی شده است!!!. ولی شیعیان از چنین اعتقادی پاک و منزه هستند، آنها سرداب را به این دلیل مقدس می‌شمارند که محل زندگی و پرستش و نیایش سه امام معصوم بوده است، محل زندگی حضرت حکیمه و جناب نرجس خاتون بوده است، و به‌خصوص محل رؤیت حضرت ولی عصر (ع) در عهد پدر بزرگوارش می‌باشد و بس. ما هرگز چنین اعتقادی نداریم!، ما فقط از دشمنان شیعه می‌شنویم که به‌ ما نسبت می‌دهند که ما معتقدیم حضرت ولی عصر (ع) در چاهی در سرداب مقدس مخفی است و تا روز ظهور در همانجا خواهد بود!!. برای اثبات چنین مطلبی، مدرکی از کتاب‌های شیعه، از احادیث شیعه، از اقوال علمای شیعه لازمست که چنین مدرکی وجود ندارد، و به صرف اتهام از طرف دشمنان چنین مطلبی ثابت نمی‌شود. ما مثل همه شیعیان در طول تاریخ معتقدیم که حضرت ولی عصر (ع) در تحت عنایات خاص پروردگار در اقطار و اکناف جهان در گردش است، همه ساله در مراسم حج شرکت می‌جوید و قبر اجداد طاهرینش را در مدینه، عراق و طوس زیارت می‌کند و با خدم و حشم -که تعداد آنها سی نفر است- به اقامتگاه خود در نقاط دوردست جهان و به دور از تیررس دشمنان بازمی‌گردد[۹]. ما به صراحت اعلام می‌کنیم که مقدس شمردن سرداب صرفا به همین دلیل است و این تقدیس اختصاص به این امکان ندارد بلکه هرکجا که مشخصا معلوم باشد که محل عبادت یکی از امامان معصوم بوده است، از آنجا هم تبرک می‌جوئیم و هرکجا بدانیم که حتی یکبار و یک لحظه حضرت ولی عصر (ع) دیده شده، آنجا را هم زیارت کرده، تبرک می‌جوئیم- همچون مسجد سهله در کوفه و مسجد جمکران در قم و جز آنها- و هرگز راز دیگری در آن معتقد نیستیم. ما اگر زادگاه حضرت بقیة الله (ع) را زیارت می‌کنیم، در مکه نیز علیرغم فشار شرطه سعودی زادگاه رسول اکرم (ص) را زیارت می‌کنیم و تبرک می‌جوئیم که حب محمد و آل محمد (ص) با آب و گل ما آمیخته است و چون اکنون دست ما به دامن مقدس امام، حجت، مولی سرور و رهبرمان نمی‌رسد، هر کجا بدانیم گام نهاده، آنجا را زیارت می‌کنیم، و هرکجا بدانیم که از هوای آنجا استنشاق نموده، از آنجا نیز تبرک می‌جوئیم[۱۰]. کجا رسد به محلی که به‌طور جزم مشخص است که سه تن از امامان معصوم زندگی پرثمرشان آنجا سپری شده، در آنجا شب‌ها را تا به سحر به عبادت حق پرداخته‌اند. حجت خدا در آنجا به دنیا آمده، نفس‌هایش بر در و دیوار آنجا نقش بسته است و هرسال برای زیارت قبور شریفه پدر، جد، مادر و عمه‌اش به آنجا تشریف‌فرما شده است. جای تعجب است که زیارت قبور امامان معصوم موجب متهم شدن شیعیان به خرافه‌گرائی می‌شود ولی ایستادن دیگران در مقابل تابلوهای یادبود، تمثال رهبران، مجسمه جنایتکاران، سربازان گمنام و امثال آنها علامت روشنفکری و تمدن شناخته می‌شود!!. ما روشنفکران را سرزنش نمی‌کنیم که چرا برای دیدن بناهای فرسوده به عنوان آثار باستانی رنج سفر به خود هموار می‌کنند تا مثلا از فلان شاهکار هنری و معماری دیدن کنند ولی آنان ما را نکوهش می‌کنند که چرا به دیدن سرزمین‌های مقدس می‌رویم و از ارواح پاکیزه اولیای خدا استمداد می‌جوئیم و از آنها درس خلوص، بندگی، جهاد، جانبازی و فداکاری می‌آموزیم!!. پیشتر یادآور شدیم که غیبت حضرت ولی عصر (ع) به دو بخش تقسیم می‌شود، بخش اول را که ۷۴ سال طول کشید غیبت صغری و بخش دوم را غیبت کبری می‌نامیم و گفتیم که در غیبت صغری توسط چهار سفیر، ارتباط مردم با حضرت ولی عصر (ع) امکان‌پذیر بود. سفارت نواب خاص امام زمان (ع) شباهت فراوانی به وکالت نمایندگان امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) داشت، که آنها نیز برای عادت دادن مردم به غیبت حضرت ولی عصر (ع) کمتر با مردم تماس می‌گرفتند، بلکه نمایندگانی برای خود برگزیده بودند که مردم توسط آنها با امام (ع) تماس برقرار می‌کردند. سفیران حضرت ولی عصر (ع) نیز با مخفی داشتن اسرار امامت و رازهای قائمیت، نیاز شیعیان را از نظر احکام و عقاید و دریافت آنها به خط شریف حضرت ولی عصر (ع) تأمین می‌کردند و آنها را به پوشیده نگه داشتن راز عادت می‌دادند. شیوه تربیت سفیران به‌قدری دقیق و عجیب بود که هرگز این اسرار فاش نشد و کسی به دست رژیم گرفتار نشد، حتی در طول ۷۴ سال هیچیک از سفیران توسط جاسوسان رژیم شناخته نشدند!. و در عین حال همه شیعیان مورد اعتماد در تمام اقطار و اکناف جهان نائب امامشان را می‌شناختند و به آسانی با آنها تماس می‌گرفتند و پرسش‌های خود را به آنها می‌دادند و پاسخ‌های لازم را به خط حضرت ولی عصر (ع) دریافت می‌کردند.

یکی از معاصرین نواب خاص آنحضرت در مدح یکی از سفیران چنین می‌گوید: "اگر حضرت ولی عصر (ع) در زیر عبای او باشد و او را با قیچی قطعه‌ قطعه کنند که عبایش را کنار بزند تا امام را پیدا کنند، هرگز کنار نمی‌زند"!! سفیران و خواص شیعه هرگز اسم مبارک امام (ع) را به زبان نمی‌آوردند تا دیگران را از اندیشیدن در حق او بازدارند»[۱۱].
3. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها» در این‌باره گفته‌اند:

«محل غیبت دو معنای متفاوت دارد که اگر به معنای مخفیگاه و محل زندگی آن حضرت باشد، درست نیست، اما اگر به معنای محل غایب شدن باشد آخرین مکانی که حضرت در آن دیده شده و بعد کسی او را ندیده حرف صحیحی است. غیبت امام مهدی (ع) از سرداب آغاز شد، نه آنکه آنجا هم ادامه می‌یابد.

احتمالاً بعضی از عبارات نویسندگان اهل‌سنت بر همین معنای دوم دلالت می‌کند[۱۲] که در این صورت حرف درستی است، اما بعضی آن را اشتباه فهمیده‌اند و محل غایب شدن را به مخفیگاه امام تفسیر کرده‌اند.

بنابراین، عبارت‌های آنان گویای شروع غیبت از سرداب است، نه وجود همیشگی حضرت در سرداب. بنابر روایت‌های تاریخی، وقتی پدر بزرگوار امام از دنیا رفت، ایشان در مقابل چشم همگان بر جنازه پدر نماز خواند و همین امر باعث شد تا مأموران برای دست‌گیری امام (ع) به منزل امام عسکری (ع) حمله کنند. مرحوم قطب الدین راوندی می‌گوید: وقتی داخل منزل شدند، صدای قرائت قرآن از سرداب شنیدند. لذا در مقابل در جمع شدند تا هنگام خروج دست‌گیرش کنند. در همان هنگام امام خارج شد، درحالی‌که فرمانده آنها ایستاده بود. وقتی امام رفت، فرمانده گفت وارد شوند و دست‌گیرش کنند. افراد گفتند از کنار تو گذشت و دستور ندادی او را بگیریم فرمانده گفت من او را ندیدم. لذا دست خالی برگشتند[۱۳]

طبق عقیده شیعه، امام مهدی (ع) بعد از ورود به سرداب از آنجا خارج شد و مأموران او را ندیدند. لذا آخرین محل تعقیب، سرداب بوده است و این امر، بی‌سابقه نیست. در لیلة المبیت نیز وقتی پیامبر در برابر چشم محاصره‌کنندگان مشرکان از منزل خارج شد، کسی ایشان را ندید.

بنابراین، چون غیبت از سرداب شروع شد که در بعضی از منابع شیعی از آن به سرداب غیبت یاد می‌شود[۱۴]»[۱۵].

پانویس

  1. نور / ۳۶. در خانه‌هایی که خدا رخصت داده که [قدر و منزلت] آنها رفعت یابد و نامش در آنها یاد شود.
  2. سیر اعلام النبلاء، ج ۱۳، ص ۱۱۹؛ تاریخ ابن خلدون، ج ۱، فصل ۲۷؛ ص ۱۹۹
  3. الغدیر، ج ۳، ص ۳۰۸ و ۳۰۹.
  4. الغیبه شیخ طوسی، ۲۴۷ و بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۵۱.
  5. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۰۶، ۲۰۷.
  6. منتخب الاثر، ص ۳۷۲.
  7. چشم‌به‌راه مهدی، ص ۳۳۹.
  8. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۴۹.
  9. در مورد اقامتگاه حضرت ولی عصر (ع) به کتاب «جزیره خضراء» به قلم مترجم مراجعه فرمائید.
  10. ما به همین دلیل از طرف وهابی‌ها و وهابی‌گراها به شرک نیز متهم شده‌ایم که چرا از آثار رسول اکرم (ص) و پیشوایان معصوم (ع) تبرک می‌جوئیم؟! و چرا قبور آنها را زیارت می‌کنیم؟! و چرا در کنار قبور آنها خدا را می‌خوانیم؟!! که در این زمینه هزاران، ج کتاب توسط دانشمندان درباری و قلم‌های فروخته‌شده نوشته شده است!. پاسخ این تهمت‌ها را در مقالات ارزنده و پرارج «تبرک الصحابه» در مجله «الهادی» چاپ «دار التبلیغ اسلامی قم» از شماره چهارم سال پنجم تا شماره دوم سال هفتم مطالعه فرمائید.
  11. کامل سلیمان، روزگار رهایی، ج1، ص 180-181.
  12. ابن خلدون، تاریخ، ج ۴، ص ۳۰. و ابن صباغ، الفصول المهمه، ص ۲۹۳
  13. الخرائج و الجرائح، ج ۲، ص ۹۴۲
  14. مزار مشهدی، ص ۶۵۷؛ جنه المأوی، حکایت ۲۷؛ شیخ عباس قمی، الکنی و الالقاب، ج ۳، ص ۲۳۵
  15. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۱۳۹.