سرداب سامرا

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از سرداب غیبت)

سرداب سامرا در کنار مزار امامین عسکریین (ع) واقع شده که محل عبادت این دو امام بزرگوار و امام مهدی (ع) و همچنین محل زندگی حضرت حکیمه خاتون و نرجس خاتون مادر امام زمان (ع) بوده است. سرداب زیرزمین مسجد جامع شهر سامرا و چسبیده به حرم مطهر و دارای گنبدهای کوچک است.

مقدمه

سرداب، به معنای زیر زمین است. در گذشته نه چندان دور، به ویژه در مناطق گرمسیری طراحی ساختمان‌ها به گونه‌ای بود که با قرار گرفتن بخش تحتانی آن در زیر زمین از فضای خنک آن در گرمی تابستان استفاده می‌شد. خاصه آنکه اگر آب مصرفی منزل نیز در این بخش نگهداری و تأمین می‌شد بر خنکای آن می‌افزود[۱].

اهمیت سرداب مقدس

سرداب مقدس، زیرزمینی است در سامرّا، کنار مزار امام هادی و امام عسکری (ع). این سرداب محل زندگی و عبادت امام هادی و امام حسن عسکری و حضرت مهدی (ع) بوده و تمام دیدارها با حضرت مهدی(ع) در زمان پدرش در همین منزل و سرداب انجام می‌گرفته است. همچنین محل زندگی حضرت حکیمه خاتون و نرجس‌خاتون بوده است. خانه امام عسکری (ع) همانند دیگر خانه‌های عراق، شامل غرفه‌ای برای مردان، غرفه‌ای برای زنان و سرداب بوده که سرداب نیز شامل غرفه‌هایی برای مردان و زنان بوده است و در تابستان از شدّت گرما به این سرداب پناه می‌برده‌اند[۲].

موقعیت مکانی سرداب

امروزه هرکس از هرنقطه شهر سامرا به مرکز شهر نگاه کند، دو گنبد باشکوه می‌بیند که یکی از آنها با کاشی‌های طلایی براق و دیگری با کاشی‌های رنگی زیبائی پوشیده شده است. هریک از این گنبدها به ساختمان مستقلی تعلق دارند. گنبد بزرگ طلایی بر بالای ضریح مطهر که مرقدهای مقدس امام دهم (ع) و امام یازدهم (ع) در آن جای دارد، قرار گرفته است. ولی گنبدهای کوچک بر بالای ساختمان مسجد جامع شهر ساخته شده است. ساختمان حرم مطهر به شکل مستطیل و ساختمان مسجد جامع به صورت مستقل از ساختمان حرم، ولی متصل به صحن حرم است و سرداب غیبت درست در زیر ساختمان مسجد قرار گرفته و در طول تاریخ بارها در بنا و بخش‌های مختلف آن تعمیرات و تغییراتی انجام شده است[۳].

مشخصات سرداب

سرداب غیبت از جمله سرداب‌های عمیقی است که در زیر یک لایه سنگی حفر شده و در کل دارای سه قسمت عمده است: یک غرفه شش‌ضلعی، یک غرفه مستطیل کوچک و یک غرفه به شکل مستطیل بزرگ. توضیح بیشتر آنکه غرفه مستطیل بزرگ در میان مردم به "مصلای مردان" و غرفه مستطیل‌شکل کوچک به "مصلای بانوان" معروف است. این بخش‌ها با دو راهرو بلند و طولانی به یکدیگر مربوط‍‌ می‌شوند؛ یعنی یک راهرو طولانی مصلای مردان و مصلای زنان را به هم وصل می‌کند و یک راهرو طولانی دیگر بین مصلای مردان و غرفه شش ضلعی وجود دارد.

همچنین این بخش‌های سه‌گانه هریک از طریق روزنه‌ای کوچک و طولانی که از قسمت‌های فوقانی دیوار آغاز شده، تا پایین‌ترین حد دیوار بیرونی مسجد جامع امتداد می‌یابد و نور و هوا دریافت می‌کند. پلکانی که راه ورود و خروج سرداب است و به غرفه شش‌ضلعی منتهی می‌شود دارای بیست پله است. ورودی این پلکان و سرداب در داخل ساختمان مسجد و بر دیواری قرار گرفته که ورودی نمازخانه نیز در آن واقع است.

این سرداب در طول تاریخ به اندازه‌ای مورد توجه مردم بوده است که در آن آثار ارزشمندی از منبت‌کاری و کاشی‌کاری و سایر هنرهای معماری به کار رفته است. از جمله این اشیاء، در چوبی نفیسی است که از دوران خلافت عباسیان به جای مانده است و از ویژگی‌های هنری و تاریخی ارزشمندی برخوردار است[۴].[۵]

شبهه و پاسخ آن

در چگونگی ارتباط غیبت امام مهدی(ع) با سرداب نقل‌های مختلفی در منابع اهل سنت مشاهده می‌شود که با باورهای امامیه هم‌خوانی ندارد. ابن خلکان و ابی‌الفداء آورده‌اند: شیعیان بر این باور هستند که مهدی(ع) در حالی که مادرش به او می‌نگریست وارد سردابی در منزل پدرش شد و دیگر بازنگشت[۶]. ابن خلکان در ادامه می‌نویسد: امامیه خروج ایشان را از سرداب انتظار می‌کشند[۷] و منتظر ظهور ایشان در آخرالزمان از این سرداب هستند[۸]. در این میان ابن خلدون آورده است: شیعیان هر شب پس از اقامه نماز مغرب مرکبی را با زین و یراق بر درِ سرداب آماده می‌کنند و بانگ بر آورده و مهدی را به خروج می‌خوانند[۹].

انتساب این باورها به شیعیان در حالی صورت می‌گیرد که نه تنها در منابع امامیه سخنی از این آموزه‌ها در میان نیست، بلکه در مواردی سخن ضد آن وجود دارد. منابع حدیثی امامیه بر آن‌اند که ظهور حضرت مهدی(ع) در مکّه و از کنار کعبه خواهد بود[۱۰]. همچنین در گزارش‌های دیدار با امام زمان(ع) در عصر غیبت صغری، از حضور امام در حجاز، در کنار سامرا نیز سخن به میان است[۱۱].

ضمن آنکه در روایات امامیه، غیبت به معنای مخفی شدن و کنج عزلت گزیدن نیست تا پنهان شدن در سرداب و امثال آن لازم آید، بلکه در این روایات آمده است: امام در میان مردم است؛ ولی آنان وی را نمی‌بینند و نمی‌شناسند[۱۲].[۱۳]

پرسش مستقیم

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ ص ۳۱۵؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۹۶.
  2. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۹۶.
  3. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۹۶.
  4. نشریه موعود، شماره ۳۷، ص۵۱.
  5. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۹۶؛ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۳۵۱.
  6. ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۴، ص۱۷۶؛ ابی الفداء، المختصر فی اخبار البشر، ج۲، ص۴۵.
  7. ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۱، ص۴۲.
  8. ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۴، ص۱۷۶.
  9. ابن خلدون، تاریخ، ج۴، ص۳۹.
  10. نعمانی، الغیبة، ص۲۳۸؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۶۷۰.
  11. کلینی، کافی، ج۱، ص۳۳۱؛ مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۵۲؛ طوسی، الغیبة، ص۲۶۸.
  12. نعمانی، الغیبة، ص۱۷۵.
  13. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ ص ۳۱۵؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۶۰ ـ ۲۶۱؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۹۶.