دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب امامیه در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب امامیه در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۰۷
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-::::::* +*)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)) |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
| پاسخدهنده = سید ابراهیم افتخاری | | پاسخدهنده = سید ابراهیم افتخاری | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید ابراهیم افتخاری]]''' در پایاننامه ''«[[بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد (پایاننامه)|بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید ابراهیم افتخاری]]''' در پایاننامه ''«[[بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد (پایاننامه)|بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد]]»'' در اینباره گفته است: | ||
*«'''[[گستره علم امام]] در نظر [[شیخ مفید]]''': شیخ مفید، برخلاف محدثین مکتب قم، اشاره چندانی به جهات مختلف [[علم امام]] نکرده است و علم امامان را آنقدر که محدثین قمی، گسترده میدانند قبول نداشته یا لااقل، آن را ضروری و لازمه [[امامت]] نمیداند، هر چند که آن را رد هم نمیکند. اما میتوان مباحث مطرح شده توسط ایشان را در سه قسمت مورد بررسی قرار داد: | |||
:::::#علم به فهم کتاب و فصل خطاب و علم به اسباب و مسببات: شیخ مفید، در کتاب الأمالی، با نقل حدیثی از [[أصبغ بن نباته]]، از [[حارث همدانی]] نقل میکند که [[امام علی]] {{ع}}، در حالی که بیان میکند به من هزار کلید داده شده است که هر کدام از این کلیدها، هزار در را باز میکند و هر دری هم به هزار هزار عهد منتهی میشود، دامنه علم خود را اینگونه معرفی کرد: علم به فهم کتاب، علم فصل الخطاب، علم قرون، علم به اسباب و مسببات. | :::::#علم به فهم کتاب و فصل خطاب و علم به اسباب و مسببات: شیخ مفید، در کتاب الأمالی، با نقل حدیثی از [[أصبغ بن نباته]]، از [[حارث همدانی]] نقل میکند که [[امام علی]] {{ع}}، در حالی که بیان میکند به من هزار کلید داده شده است که هر کدام از این کلیدها، هزار در را باز میکند و هر دری هم به هزار هزار عهد منتهی میشود، دامنه علم خود را اینگونه معرفی کرد: علم به فهم کتاب، علم فصل الخطاب، علم قرون، علم به اسباب و مسببات. | ||
:::::#[[علم امام]] به مشاغل و زبانها و لغات: در کتاب اوائل المقالات، [[شیخ مفید]] در مورد این نظریه که [[امامان]] به همه صنایع و همه زبانها و لغات علم داشتهاند یا خیر، بحث میکند. شیخ مفید هر چند که وجود این علوم را برای امام واجب نمیداند، اما وجود آن را هم ممتنع نمیداند. ایشان دلیل معتقدین به این امر را، روایات کسانی میداند که تصدیقشان واجب است. شیخ مفید میگوید: اگر قطع به این روایات ثابت شود، واجب است که قبول کنیم که امامان به این موارد علم داشتهاند، اما من هنوز به این روایات قطع نظر پیدا نکردهام. | :::::#[[علم امام]] به مشاغل و زبانها و لغات: در کتاب اوائل المقالات، [[شیخ مفید]] در مورد این نظریه که [[امامان]] به همه صنایع و همه زبانها و لغات علم داشتهاند یا خیر، بحث میکند. شیخ مفید هر چند که وجود این علوم را برای امام واجب نمیداند، اما وجود آن را هم ممتنع نمیداند. ایشان دلیل معتقدین به این امر را، روایات کسانی میداند که تصدیقشان واجب است. شیخ مفید میگوید: اگر قطع به این روایات ثابت شود، واجب است که قبول کنیم که امامان به این موارد علم داشتهاند، اما من هنوز به این روایات قطع نظر پیدا نکردهام. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
[[شیخ مفید]] نظریه سوم را انتخاب کرده و بیان میکند: من میگویم که برای امام واجب است که همانطوری که در قضاوت، به ظاهر شهادت افراد حکم میکند، به علم الهی خودش هم عمل کند، و اگر در جایی با علم الهیاش بفهمد که شهادتی که علیه شخصی دادهاند، با حقیقت مطابقت ندارد، باید آن شهادت را ابطال کرده و مطابق علمی الهی خودش عمل کند. نکته مهمی که شیخ مفید در اینجا به آن اشاره میکند، جایز بودن [[علم امام]] به بواطن امور است، یعنی علم بر بواطن امور و آگاهی از حقیقت، که با آن بتواند شاهد صادق را از شاهد کاذب تمیز دهد، برای [[امام]] واجب نیست، ممکن است خداوند این علم را به امام بدهد و ممکن است ندهد. اما اینکه در برخی مواقع، این علم به امام داده میشود، به خاطر الطاف خفیه الهی است که ما از مصلحت آن بی خبریم و هیچ کسی به جز خداوند عزیز و جلیل، از مصالح آن آگاهی ندارد»<ref>[[بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد (پایاننامه)|بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد]] ص ۹۱.</ref>. | [[شیخ مفید]] نظریه سوم را انتخاب کرده و بیان میکند: من میگویم که برای امام واجب است که همانطوری که در قضاوت، به ظاهر شهادت افراد حکم میکند، به علم الهی خودش هم عمل کند، و اگر در جایی با علم الهیاش بفهمد که شهادتی که علیه شخصی دادهاند، با حقیقت مطابقت ندارد، باید آن شهادت را ابطال کرده و مطابق علمی الهی خودش عمل کند. نکته مهمی که شیخ مفید در اینجا به آن اشاره میکند، جایز بودن [[علم امام]] به بواطن امور است، یعنی علم بر بواطن امور و آگاهی از حقیقت، که با آن بتواند شاهد صادق را از شاهد کاذب تمیز دهد، برای [[امام]] واجب نیست، ممکن است خداوند این علم را به امام بدهد و ممکن است ندهد. اما اینکه در برخی مواقع، این علم به امام داده میشود، به خاطر الطاف خفیه الهی است که ما از مصلحت آن بی خبریم و هیچ کسی به جز خداوند عزیز و جلیل، از مصالح آن آگاهی ندارد»<ref>[[بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد (پایاننامه)|بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد]] ص ۹۱.</ref>. | ||
*«'''[[گستره علم امام]] از دیدگاه [[سید مرتضی]]''': با دقت نظر در دیدگاههای سید مرتضی در مورد [[گستره علم امام|دامنه و وسعت علم امام]]، میتوان دیدگاههای ایشان را در چهار بخش تقسیم کرد: | |||
:::::#کامل بودن [[علم امام]]. | :::::#کامل بودن [[علم امام]]. | ||
:::::#دامنه علم واجب امام، فقط در حیطه مسائل دین و احکام است. | :::::#دامنه علم واجب امام، فقط در حیطه مسائل دین و احکام است. | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
::::::گروه دوم: معتقدان به علم نامحدود امام{{ع}} | ::::::گروه دوم: معتقدان به علم نامحدود امام{{ع}} | ||
::::::گروه سوم: قائلان به توقف و واگذاری علم آن به خود ائمه{{عم}} | ::::::گروه سوم: قائلان به توقف و واگذاری علم آن به خود ائمه{{عم}} | ||
*'''گروه اول: نظریه علم محدود امام''': این گروه خود در میزان محدویت علم امام{{ع}} دیدگاههای ناهمسانی دارند: | |||
الف) [[شیخ صدوق]] و ابن ولید، علم امام{{ع}} را محدود به [[علوم وراثتی از پیامبر]]{{صل}} دانسته و امکان و وقوع انساء و اسهاء النبی{{صل}} را ممتنع نمیدانستند. | الف) [[شیخ صدوق]] و ابن ولید، علم امام{{ع}} را محدود به [[علوم وراثتی از پیامبر]]{{صل}} دانسته و امکان و وقوع انساء و اسهاء النبی{{صل}} را ممتنع نمیدانستند. | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
ج) صاحب جواهر الکلام شیخ [[محمد حسن نجفی]] معروف به صاحب جواهر<ref> م ۱۲۶۶ه ق</ref> از فقهای بزرگ قرنهای اخیر بوده و نظرات فقهی وی هنوز هم در حوزه علمیه جایگاه ویژهای دارد. وی در بحث تعیین مقدار آب کرّ وقتی با روایاتی مواجه میشود که ائمه{{عم}} وزنی را برای کرّ مشخص نمودهاند که با مکیال معروف کرّ تفاوت غیر قابل تسامحی دارد، علم ایشان به وزن کرّ را منکر شده و آنگاه میفرماید: "مشکلی در این حرف نیست؛ زیرا علم ایشان مانند علم خدا نیست".<ref>[[محمد حسن نجفى]]، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج ۱ ص ۱۸۲.</ref> | ج) صاحب جواهر الکلام شیخ [[محمد حسن نجفی]] معروف به صاحب جواهر<ref> م ۱۲۶۶ه ق</ref> از فقهای بزرگ قرنهای اخیر بوده و نظرات فقهی وی هنوز هم در حوزه علمیه جایگاه ویژهای دارد. وی در بحث تعیین مقدار آب کرّ وقتی با روایاتی مواجه میشود که ائمه{{عم}} وزنی را برای کرّ مشخص نمودهاند که با مکیال معروف کرّ تفاوت غیر قابل تسامحی دارد، علم ایشان به وزن کرّ را منکر شده و آنگاه میفرماید: "مشکلی در این حرف نیست؛ زیرا علم ایشان مانند علم خدا نیست".<ref>[[محمد حسن نجفى]]، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج ۱ ص ۱۸۲.</ref> | ||
*'''گروه دوم: نظریه علم نامحدود امام{{ع}}''': برخی نویسندگان، باور به "علم نامحدود امام{{ع}} به مخلوقات" را منحصر در نوبختیان، <ref>خاندان نوبخت از مبرّزترین متکلمان شیعه در قرن سه و چهار بوده و گرایش فلسفی داشتند. ([[محمد طوسی]]، الاقتصاد فیما یتعلق بالاعتقاد ، ص ۱۲، مقدمه محقق)</ref> فلاسفه و عرفاء دانستهاند. اما این اندیشه در میان محدثان بزرگ امامیه نیز وجود داشته است. که در اینجا به طور کلی به برخی از باورمندان این دیدگاه اشاره مینمائیم: | |||
'''صفار قمی و شیخ کلینی''': محمد صفار قمی، صاحب کتاب منحصر به فرد [[بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد (]]{{عم}} و همچنین ثقه الاسلام محمد کلینی صاحب کتاب الکافی - از کتب اربعه شیعه- که خود متکلمانی زبردست نیز بودهاند، عقاید امامیه را در قالب احادیث بیان نموده و دیدگاههای خویش را عنوان هر باب قرار دادهاند. ایشان بر اساس آیات و روایات مربوطه، علم امام{{ع}} به احکام شرعی، وقایع گذشته، امور در حال وقوع و مقدرات آینده، کل "الکتاب" و شرایع آسمانی، زمان مرگ و پیشامدهای ناگوار، اسرار درونی افراد، زبان همه انسانها و حیوانات و اجنه و بهطور خلاصه علم امام{{ع}} به کل شیء (تمامی مخلوقات) را کامل ارزیابی نمودهاند. <ref>پاورقی صفار، محمد، بصائر الدرجات، ج۱، جزء اول، باب ۲۰ تا ۲۳؛ جزء دوم، باب ۱۳ تا ۲۱؛ جزء سوم تا هفتم؛ جزء نهم؛ جزء دهم، باب ۱، ۲، ۳، ۵تا ۹، ۱۶ و ۱۷؛ کلینی، محمد، الکافی، ج۱، کتاب الحجه، باب عرض الأعمال على النبی و الأئمة {{ع}}، جهت توضیح بیشتر ر.ک: حمادی عبدالرضا، گستره علم امام{{ع}} از منظر کلینی و صفار، فصلنامه امامت پژوهی</ref> هر چند بداء را به عنوان استثنایی برای علم امام{{ع}} به وقایع آینده یادآور شدهاند.<ref>همو، الکافی، ج۱، ص ۱۴۷و ۱۴۸؛ همو، بصائر الدرجات، ج۱ ص۱۰۹، باب ۲۱ </ref> | '''صفار قمی و شیخ کلینی''': محمد صفار قمی، صاحب کتاب منحصر به فرد [[بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد (]]{{عم}} و همچنین ثقه الاسلام محمد کلینی صاحب کتاب الکافی - از کتب اربعه شیعه- که خود متکلمانی زبردست نیز بودهاند، عقاید امامیه را در قالب احادیث بیان نموده و دیدگاههای خویش را عنوان هر باب قرار دادهاند. ایشان بر اساس آیات و روایات مربوطه، علم امام{{ع}} به احکام شرعی، وقایع گذشته، امور در حال وقوع و مقدرات آینده، کل "الکتاب" و شرایع آسمانی، زمان مرگ و پیشامدهای ناگوار، اسرار درونی افراد، زبان همه انسانها و حیوانات و اجنه و بهطور خلاصه علم امام{{ع}} به کل شیء (تمامی مخلوقات) را کامل ارزیابی نمودهاند. <ref>پاورقی صفار، محمد، بصائر الدرجات، ج۱، جزء اول، باب ۲۰ تا ۲۳؛ جزء دوم، باب ۱۳ تا ۲۱؛ جزء سوم تا هفتم؛ جزء نهم؛ جزء دهم، باب ۱، ۲، ۳، ۵تا ۹، ۱۶ و ۱۷؛ کلینی، محمد، الکافی، ج۱، کتاب الحجه، باب عرض الأعمال على النبی و الأئمة {{ع}}، جهت توضیح بیشتر ر.ک: حمادی عبدالرضا، گستره علم امام{{ع}} از منظر کلینی و صفار، فصلنامه امامت پژوهی</ref> هر چند بداء را به عنوان استثنایی برای علم امام{{ع}} به وقایع آینده یادآور شدهاند.<ref>همو، الکافی، ج۱، ص ۱۴۷و ۱۴۸؛ همو، بصائر الدرجات، ج۱ ص۱۰۹، باب ۲۱ </ref> | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
د) معدن کلمات الله بودن ائمه{{عم}} بالاتر از مقام خلافت و دالّ بر وحدت وجود است.<ref>شیخ بهایى، محمد، منهاج النجاح فی ترجمة مفتاح الفلاح، مقدمه [[حسن حسنزاده آملی، ، ص ۳۲تا ۳۴ </ref> | د) معدن کلمات الله بودن ائمه{{عم}} بالاتر از مقام خلافت و دالّ بر وحدت وجود است.<ref>شیخ بهایى، محمد، منهاج النجاح فی ترجمة مفتاح الفلاح، مقدمه [[حسن حسنزاده آملی، ، ص ۳۲تا ۳۴ </ref> | ||
*'''گروه سوم: نظریه توقف''': | |||
'''شیخ انصاری''': ایشان که حق استادی بر فقهای معاصر دارد در فرائد الاصول مینویسد: أولى در مسئله مقدار معلومات امام{{ع}} و کیفیت علم ایشان، واگذاردن علم آن به خود اهل بیت{{عم}} است.<ref>انصاری، مرتضی، ۱۴۲۸ ق، فرائد الأصول، ج۲ ص۱۳۴</ref> | '''شیخ انصاری''': ایشان که حق استادی بر فقهای معاصر دارد در فرائد الاصول مینویسد: أولى در مسئله مقدار معلومات امام{{ع}} و کیفیت علم ایشان، واگذاردن علم آن به خود اهل بیت{{عم}} است.<ref>انصاری، مرتضی، ۱۴۲۸ ق، فرائد الأصول، ج۲ ص۱۳۴</ref> |