←حرمت جهاد در ماههای حرام
خط ۱۸۶: | خط ۱۸۶: | ||
===[[حرمت]] [[جهاد]] در [[ماههای حرام]]=== | ===[[حرمت]] [[جهاد]] در [[ماههای حرام]]=== | ||
جهاد در ماههای حرام | جهاد در ماههای حرام ([[رجب]]، [[ذیقعده]]، [[ذیحجه]] و [[محرم]]) جایز نیست: {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«از تو درباره جنگ در ماه حرام میپرسند، بگو: جنگ در آن (گناهی) بزرگ است و (گناه) باز داشتن (مردم) از راه خداوند و ناسپاسی به او و (باز داشتن مردم از) مسجد الحرام و بیرون راندن اهل آن از آن، در نظر خداوند بزرگتر است و آشوب (شرک) از کشتار (هم) بزرگتر است؛ و (این کافران) پیاپی با شما جنگ میکنند تا اگر بتوانند شما را از دینتان بازگردانند، و کردار کسانی از شما که از دین خود بازگردند و در کفر بمیرند، در این جهان و جهان واپسین، تباه است و آنان دمساز آتش و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۱۷.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانیهای بینشان و قربانیهای دارای گردنبند و (حرمت) زیارتکنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را میجویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید میتوانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بیگمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲.</ref>، {{متن قرآن|فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و چون ماههای حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۵.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلَا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ وَقَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«بیگمان شمار ماهها نزد خداوند در کتاب وی روزی که آسمانها و زمین را آفرید دوازده ماه است؛ از آنها چهار ماه، حرام است، این است آیین استوار، در آنها به خود ستم روا ندارید و همگی با مشرکان جنگ کنید چنان که آنان همگی با شما جنگ میکنند و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره توبه، آیه ۳۶.</ref>.<ref>قواعد الاحکام، ج ۱، ص۴۷۹؛ مجمع الفائده، ج ۷، ص۴۵۱.</ref> به نظر مشهور فقهای امامی حرمت جهاد تنها در مورد کافرانی است که برای این ماهها حرمتی قائلاند و در غیر این صورت، [[جهاد]] جایز است؛<ref>فقه القرآن، ج ۱، ص۳۳۸؛ جواهرالکلام، ج ۲۱، ص۳۲ ـ ۳۳.</ref> همچنین در صورتی که کافران در این ماهها به [[مسلمانان]] [[حمله]] کنند، مقابله با آنان جایز است: {{متن قرآن|الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«(این) ماه حرام در برابر (آن) ماه حرام است و حرمت شکنیها قصاص دارد پس هر کس بر شما ستم روا داشت همانگونه که با شما ستم روا داشته است با وی ستم روا دارید، و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۱۹۴.</ref>.<ref>منهاج الصالحین، ج ۱، ص۳۶۸.</ref> برخی به استناد این آیه بر آناند که جهاد ابتدایی در این ماهها با کافرانی که در [[ماه حرام]] با مسلمانان وارد [[جنگ]] شدهاند با [[هدف]] [[قصاص]] جایز است؛ بدین صورت که اگر کافران در یکی از ماههای حرام به مسلمانان حمله کردند، مسلمانان مجازند در یکی دیگر از این ماهها در همان سال یا سال بعد با کافران جهاد کنند. <ref>منهاج الصالحین، ج ۱، ص۳۶۸.</ref> در برابر، بسیاری از [[فقهای اهل سنت]] برآناند که [[حرمت]] [[جهاد در ماه حرام]] با [[آیات]] [[قتال]] به گونه مطلق از جمله آیات {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ}}<ref>«و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها دین خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد» سوره بقره، آیه ۱۹۳.</ref> و بخشی از [[آیه]] {{متن قرآن|فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ}}<ref>«مشرکان را هر جا یافتید بکشید » سوره توبه، آیه ۵.</ref> و نیز [[سنّت پیامبر]]{{صل}} که در [[ماه حرام]] با [[مشرکان]] [[طائف]] به [[جهاد]] پرداخت [[نسخ]] شده است؛<ref>المبسوط، سرخسی، ج ۱۰، ص۲۶؛ بدائع الصنائع، ج ۷، ص۱۰۰؛ کشاف القناع، ج ۳، ص۴۰.</ref> اما بسیاری از جمله علمای امامی [[ناسخ]] بودن آیات مذکور را نپذیرفته <ref>فقه القرآن، ج ۱، ص۳۳۸؛ البیان، ص۳۰۲؛ سلسلة الینابیع، ج ۹، ص۱۱۸.</ref> و گفتهاند که آیاتی که ناسخ بودن آنها ادعا شده، مطلقاند و آیات حرمت [[جنگ]] در ماه حرام [[مقید]] است و مطلق با مقید تعارضی ندارد تا ناسخ آن باشد. افزون بر این، آیه {{متن قرآن|فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ}}<ref>«مشرکان را هر جا یافتید بکشید » سوره توبه، آیه ۵.</ref> [[حکم]] [[جهاد با مشرکان]] را به سپری شدن ماه حرام مشروط کرده است: {{متن قرآن|فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ}}<ref>«و چون ماههای حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید » سوره توبه، آیه ۵.</ref>، از اینرو نمیتواند ناسخ این حکم باشد؛<ref> البیان، ص۳۰۶.</ref> همچنین [[غزوه طائف]] در واقع ادامه [[غزوه]] [[هوازن]] بود که مشرکان خود شروع کننده آن بودند. <ref>کشاف القناع، ج ۳، ص۴۰.</ref> دیدگاه مزبور با احادیثی که جهاد در این ماهها را [[حرام]] میدانند <ref> مسند احمد، ج ۳، ص۳۴۵؛ مجمع الزوائد، ج ۶، ص۶۶؛ البیان، ص۳۰۵.</ref> نیز ناسازگار است.<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۰.</ref> | ||
===[[لزوم]] [[پایداری]] و [[استقامت]] در جهاد=== | ===[[لزوم]] [[پایداری]] و [[استقامت]] در جهاد=== | ||
از دیگر [[تکالیف]] جهادگران، [[وجوب]] استقامت در برابر [[دشمنان]] است. آیه ۲۵۰ بقره / ۲ از درخواست گروهی از جهادگران [[امتهای پیشین]] از [[خداوند]] مبنی بر اعطای [[صبر]] * و استقامت به آنان در برابر [[دشمن]] یاد کرده است: «رَبَّنا اَفرِغ عَلَینا صَبرًا وثَبِّت اَقدامَنا» و در آیهای دیگر، خداوند جهادگران را به سبب [[ثبات قدم]] و استقامت ستوده است: «وکَاَیِّن مِن نَبِیٍّ قـتَلَ مَعَهُ رِبِّیّونَ کَثیرٌ فَما وهَنوا لِما اَصابَهُم فی سَبیلِ اللّهِ وما ضَعُفوا ومَااستَکانوا واللّهُ یُحِبُّ الصّـبِرین». ([[آلعمران]] / ۳، ۱۴۶) در آیاتی متعدد [[مسلمانان]] به این امر [[مأمور]] شدهاند: «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اِذا لَقیتُم فِئَةً فَاثبُتوا». ([[انفال]] / ۸، ۴۵؛ نیز [[نساء]] / ۴، ۱۰۴) تعبیر «فَاثبُتوا» در [[آیه]] مذکور بر [[وجوب]] دلالت دارد. <ref>کشف الرموز، ج ۱، ص۴۲۴؛ جواهرالکلام، ج ۲۱، ص۲۶.</ref> جهادگران ابتدا با [[نزول آیه]] ۶۵ انفال / ۸، [[مکلف]] شدند که در برابر کافرانی که شمار آنها ۱۰ برابر [[مؤمنان]] است، [[استقامت]] * کنند: «یـاَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ المُؤمِنینَ عَلَی القِتالِ اِن یَکُن مِنکُم عِشرونَ صـبِرونَ یَغلِبوا مِائَتَینِ واِن یَکُن مِنکُم مِائَةٌ یَغلِبوا اَلفـًا مِنَ الَّذینَ کَفَروا». (انفال / ۸، ۶۵) سپس در آیه ۶۶ انفال / ۸ [[مسلمانان]] مکلف به [[استقامت]] در برابر [[دشمنی]] با تعداد دو برابر خود شدند: «اَلـ ٔ نَ خَفَّفَ اللّهُ عَنکُم وعَلِمَ اَنَّ فیکُم ضَعفـًا فَاِن یَکُن مِنکُم مِائَةٌ صَابِرَةٌ یَغلِبوا مِائَتَینِ واِن یَکُن مِنکُم اَلفٌ یَغلِبوا اَلفَینِ». (انفال / ۸، ۶۶) برخی از [[مفسران]] آیه دوم را [[ناسخ]] آیه نخست میدانند،<ref>مجمع البیان، ج ۴، ص۴۹۱؛ بحوث فی تاریخ القرآن، ص۲۲۹.</ref> چنانکه این نکته در برخی [[احادیث]] نیز مطرح شده است،<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص۸۵؛ بحارالانوار، ج ۱۹، ص۱۷۶؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۱۳، ص۱۷۰.</ref> از اینرو برخی از [[فقها]] [[پایداری]] جهادگران در برابر کافرانی با تعداد دو برابر آنها را [[واجب]] شمردهاند؛ <ref>المغنی، ج ۱۰، ص۵۵۱؛ منهاج الصالحین، ج ۱، ص۳۷۰.</ref> اما اگر شمار آنها بیش از دو برابر باشد، آن را واجب ندانستهاند. <ref>مختلف الشیعه، ج ۴، ص۳۸۹؛ کشاف القناع، ج ۳، ص۵۱.</ref> البته در فرض دوم اگر احتمال [[شکست]] * نباشد، [[ایستادگی]] [[مستحب]] خواهد بود <ref>مختلف الشیعه، ج ۴، ص۳۹۰؛ مسالک الافهام، شهید، ج ۳، ص۲۴؛ المجموع، ج ۱۹، ص۲۹۱.</ref> و در موارد [[یقین]] یا [[گمان]] [[قوی]] داشتن به شکست خود به استناد آیه «ولا تُلقوا بِاَیدیکُم اِلَی التَّهلُکَةِ» (بقره / ۲، ۱۹۵) [[پرهیز]] از [[رویارویی]] با [[دشمن]] واجب است. <ref>مختلف الشیعه، ج ۴، ص۳۸۹؛ نیل الاوطار، ج ۸، ص۸۰؛ سلسلة الینابیع، ج ۳۱، ص۷۹.</ref> در برابر، شماری از [[فقها]] [[منسوخ]] شدن [[آیه]] نخست را نپذیرفته و گفتهاند که جهادگران در عمل کردن به مفاد هریک از دو آیه مخیرند. <ref>بحوث فی تاریخ القرآن، ص۳۲۹.</ref> برخی دیگر [[حکم]] آیه نخست را مربوط به جهادگرانی دانستهاند که از [[ایمان]] و ارادهای [[قوی]] برخوردارند <ref>الامثل، ج ۵، ص۴۸۵ ـ ۴۹۱.</ref> و برخی از فقها حکم آیه نخست را استحبابی و حکم آیه نخست را وجوبی شمردهاند. <ref>البیان، ص۳۵۴ ـ ۳۵۵.</ref> اقوال دیگری نیز مطرح شدهاند. <ref>تبصرة الفقهاء، ج ۱، ص۳۴۵.</ref> | از دیگر [[تکالیف]] جهادگران، [[وجوب]] استقامت در برابر [[دشمنان]] است. آیه ۲۵۰ بقره / ۲ از درخواست گروهی از جهادگران [[امتهای پیشین]] از [[خداوند]] مبنی بر اعطای [[صبر]] * و استقامت به آنان در برابر [[دشمن]] یاد کرده است: «رَبَّنا اَفرِغ عَلَینا صَبرًا وثَبِّت اَقدامَنا» و در آیهای دیگر، خداوند جهادگران را به سبب [[ثبات قدم]] و استقامت ستوده است: «وکَاَیِّن مِن نَبِیٍّ قـتَلَ مَعَهُ رِبِّیّونَ کَثیرٌ فَما وهَنوا لِما اَصابَهُم فی سَبیلِ اللّهِ وما ضَعُفوا ومَااستَکانوا واللّهُ یُحِبُّ الصّـبِرین». ([[آلعمران]] / ۳، ۱۴۶) در آیاتی متعدد [[مسلمانان]] به این امر [[مأمور]] شدهاند: «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اِذا لَقیتُم فِئَةً فَاثبُتوا». ([[انفال]] / ۸، ۴۵؛ نیز [[نساء]] / ۴، ۱۰۴) تعبیر «فَاثبُتوا» در [[آیه]] مذکور بر [[وجوب]] دلالت دارد. <ref>کشف الرموز، ج ۱، ص۴۲۴؛ جواهرالکلام، ج ۲۱، ص۲۶.</ref> جهادگران ابتدا با [[نزول آیه]] ۶۵ انفال / ۸، [[مکلف]] شدند که در برابر کافرانی که شمار آنها ۱۰ برابر [[مؤمنان]] است، [[استقامت]] * کنند: «یـاَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ المُؤمِنینَ عَلَی القِتالِ اِن یَکُن مِنکُم عِشرونَ صـبِرونَ یَغلِبوا مِائَتَینِ واِن یَکُن مِنکُم مِائَةٌ یَغلِبوا اَلفـًا مِنَ الَّذینَ کَفَروا». (انفال / ۸، ۶۵) سپس در آیه ۶۶ انفال / ۸ [[مسلمانان]] مکلف به [[استقامت]] در برابر [[دشمنی]] با تعداد دو برابر خود شدند: «اَلـ ٔ نَ خَفَّفَ اللّهُ عَنکُم وعَلِمَ اَنَّ فیکُم ضَعفـًا فَاِن یَکُن مِنکُم مِائَةٌ صَابِرَةٌ یَغلِبوا مِائَتَینِ واِن یَکُن مِنکُم اَلفٌ یَغلِبوا اَلفَینِ». (انفال / ۸، ۶۶) برخی از [[مفسران]] آیه دوم را [[ناسخ]] آیه نخست میدانند،<ref>مجمع البیان، ج ۴، ص۴۹۱؛ بحوث فی تاریخ القرآن، ص۲۲۹.</ref> چنانکه این نکته در برخی [[احادیث]] نیز مطرح شده است،<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص۸۵؛ بحارالانوار، ج ۱۹، ص۱۷۶؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۱۳، ص۱۷۰.</ref> از اینرو برخی از [[فقها]] [[پایداری]] جهادگران در برابر کافرانی با تعداد دو برابر آنها را [[واجب]] شمردهاند؛ <ref>المغنی، ج ۱۰، ص۵۵۱؛ منهاج الصالحین، ج ۱، ص۳۷۰.</ref> اما اگر شمار آنها بیش از دو برابر باشد، آن را واجب ندانستهاند. <ref>مختلف الشیعه، ج ۴، ص۳۸۹؛ کشاف القناع، ج ۳، ص۵۱.</ref> البته در فرض دوم اگر احتمال [[شکست]] * نباشد، [[ایستادگی]] [[مستحب]] خواهد بود <ref>مختلف الشیعه، ج ۴، ص۳۹۰؛ مسالک الافهام، شهید، ج ۳، ص۲۴؛ المجموع، ج ۱۹، ص۲۹۱.</ref> و در موارد [[یقین]] یا [[گمان]] [[قوی]] داشتن به شکست خود به استناد آیه «ولا تُلقوا بِاَیدیکُم اِلَی التَّهلُکَةِ» (بقره / ۲، ۱۹۵) [[پرهیز]] از [[رویارویی]] با [[دشمن]] واجب است. <ref>مختلف الشیعه، ج ۴، ص۳۸۹؛ نیل الاوطار، ج ۸، ص۸۰؛ سلسلة الینابیع، ج ۳۱، ص۷۹.</ref> در برابر، شماری از [[فقها]] [[منسوخ]] شدن [[آیه]] نخست را نپذیرفته و گفتهاند که جهادگران در عمل کردن به مفاد هریک از دو آیه مخیرند. <ref>بحوث فی تاریخ القرآن، ص۳۲۹.</ref> برخی دیگر [[حکم]] آیه نخست را مربوط به جهادگرانی دانستهاند که از [[ایمان]] و ارادهای [[قوی]] برخوردارند <ref>الامثل، ج ۵، ص۴۸۵ ـ ۴۹۱.</ref> و برخی از فقها حکم آیه نخست را استحبابی و حکم آیه نخست را وجوبی شمردهاند. <ref>البیان، ص۳۵۴ ـ ۳۵۵.</ref> اقوال دیگری نیز مطرح شدهاند. <ref>تبصرة الفقهاء، ج ۱، ص۳۴۵.</ref> |