منظور از اصول اربعه مائه چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۴:۰۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

منظور از اصول اربعه مائه چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ امامت
مدخل اصلیاصول اربعمائه

منظور از اصول اربعه مائه چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث امامت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.

پاسخ نخست

علی اکبر ذاکری

حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر ذاکری در کتاب «درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه» در این‌باره گفته‌ است:

«درباره زمان نگارش و چگونگی تدوین اصول چهارصدگانه دو نظر قابل جمع ابراز شده است:

  1. منظور از اصول اربع مائه (چهارصدگانه) کتاب‌هایی است که اصحاب امام صادق و کاظم(ع) از احادیث امام صادق(ع) نوشته‌اند. این نظر را بسیاری از علمای شیعه ابراز کرده‌اند. به نظر می‌رسد اولین شخصی که این مطلب از وی به ما رسیده، شیخ طبرسی (م ۵۴۸ق) در إعلام الوری است. او می‌نویسد: “چهارهزار انسان دانشمند بنام از امام صادق(ع) در ابواب فقهی حدیث نقل کرده‌اند و از پاسخ‌های حضرت در مسائل مختلف، چهارصد کتاب تصنیف شده که معروف به أصول است. آنها را یاران حضرت و یاران پدرش در گذشته و یاران فرزندش موسی بن جعفر(ع) نقل کرده‌اند”[۱]. محقق (م ۶۷۶ق) در معتبر[۲]، أربلی (م ۶۹۲ق) در کشف الغمه[۳]، پدر شیخ بهایی در وصول الأخیار[۴] و دیگران این مطلب را نقل کرده‌اند. میرداماد می‌نویسد: مشهور این است که اصول چهارصدگانه از چهارصد مصنف از شاگردان امام صادق(ع) است که از او روایت کرده یا حدیث شنیده‌اند؛ ایشان آن گاه به این نکته اشاره می‌کند که مفید شاگردان حضرت را چهارهزار نفر دانسته است[۵]؛ در نتیجه نویسندگان اصول چهارصد تن از این جمع هستند[۶].
  2. برخی بر این نظرند که منظور از اصول چهارصدگانه اصولی است که از زمان امیر مؤمنان(ع) تا زمان امام حسن عسکری(ع) نگاشته شده است. این مطلب در معالم العلماء از شیخ مفید نقل شده است: “امامیه از زمان امیرالمؤمنین علی(ع) تا زمان ابو محمد حسن عسکری(ع) چهارصد کتاب تصنیف کرده‌اند که اصول نامیده می‌شود و این معنی سخن آنان است که می‌گویند: او دارای اصل است”[۷].

شیخ بهایی در مشرق الشمسین در هنگام تأیید کتب اربعه، اصول چهارصدگانه را از یاران تمام معصومان دانسته[۸] و نظر وی را استرآبادی[۹]، مجلسی اول[۱۰] و دیگران پذیرفته‌اند[۱۱]. خواجویی در حاشیه مشرق الشمسین این نظر را بیان کرده و آن را نظر مشهور می‌شمارد[۱۲]. این نظر شیخ مفید در مقایسه با نظر اول، با حقایق تاریخی سازگار‌تر است؛ زیرا شماری از آثار مربوط به دوران امیرالمؤمنین(ع) از اصول شمرده شده و آثاری که در غیر زمان صادقین(ع) بعداً نگاشته شده است؛ در نتیجه می‌توان گفت این چهارصد کتاب در طول دوران امامت معصومان تنها آثاری است که از معصوم شنیده شده یا با یک واسطه از راوی از معصوم نقل و گردآوری شده است.

از سید نعمت الله جزایری چنین نقل شده است: “اصول حدیثی که اصحاب ائمه نوشته‌اند، چهارصدتاست؛ اما کتاب‌ها بیش از اینهاست و مشایخ ما، محمدهای سه‌گانه (کلینی، شیخ صدوق و شیخ طوسی)، هنگامی که کتب اربعه را نوشتند؛ از این چهارصد اصل استفاده کردند”[۱۳]. درنتیجه این اصول چهارصدگانه از منابع مهم کتب اربعه هستند»[۱۴]

پانویس

  1. فضل بن حسن طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۲، ص۲۰۰.
  2. نجم الدین ابوالقاسم جعفر بن حسن محقق حلی، المعتبر فی شرح المختصر، ج۱، ص۲۶.
  3. علی بن فخرالدین اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۵۱۲.
  4. حسین بن عبدالصمد عاملی، وصول الأخیار الی أصول الأخبار، ص۶۰.
  5. شیخ مفید، الإرشاد، ج۲، ص۱۷۹.
  6. محمدباقر میرداماد، الرواشح السماویه، ص۱۶۰.
  7. ابن شهرآشوب، معالم العلماء، ص۳؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۳۰، ص۲۰۸، فایده ششم؛ احمد بن محمد مهدی نراقی، عوائد الأیام، ص۵۹۳، عائده ۵۷ در بیان معنی له کتاب و له اصل.
  8. شیخ بهائی، مشرق الشمسین، ص۲۶: منها: وجوده في كثير من الأصول الأربع مائة الّتي نقلوها عن مشايخهم بطرقهم المتّصلة بأصحاب العصمة سلام الله عليهم.
  9. محمدامین استرابادی، الفوائد المدنیه، ص۱۲۰.
  10. محمدتقی مجلسی، روضة المتقین، ج۱، ص۱۸ و ۸۶.
  11. محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۳۰، ص۱۹۸؛ علامه محمدباقرمجلسی، ملاذ الأخیار، ج۱، ص۲۳؛ روح الله موسوی خمینی، کتاب الطهاره، ج۳، ص۳۵۵.
  12. شیخ بهائی، مشرق الشمسین، ص۲۰.
  13. نعمت الله جزائری، منبع الحیاة و حجیة قول المجتهد من الأموات، ص۲۸ و ۵۵؛ احمد بن محمد برقی، المحاسن، ص۱۴.
  14. اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۱۱۲.