تخویل در فقه سیاسی
مقدمه
- تخویل: اعطای مال[۱]، اعطای چیزی بدون مابه ازاء[۲]، ناز و نعمت بخشیدن[۳]، اعطای امکانات مالی تفضلاً[۴].
- ﴿ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ﴾[۵].
- در قرآن کریم همه امکانات مالی و امور رفاهی از نعمتهای الهی شمرده شدهاند و از دیدگاه توحیدی و قرآنی، این نعمتها و عطایا برای شکر و بندگی مردم و زیادی و کمی آن برای امتحان و ابتلای آنهاست؛ امّا نفس انسانی در ناز و نعمت معمولاً سرکشی میکند: ﴿إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى﴾[۶] و بهدست آوردن امکانات مادی و رفاهی و ثروت را به علم و تبّحر و خبرهبودن خود در تجارت، تولید و... نسبت میدهد: ﴿إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ﴾؛ درحالی که فعل، علم و تجربه انسان، علت تامّه برای کسب همه نعمتها نیست؛ بلکه یک جزء از علت است و علت تامّه و غایی آن، فضل و عطای الهی است[۷]؛ لذا ایجاد رفاه و امکانات مادّی برای انسانها در قرآن کریم، امر مذموم و ضد ارزشی نیست؛ بلکه متناسب با فعل الهی برای حاکم اسلامی یک وظیفه است: ﴿كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ﴾[۸]؛ امّا غفلت و ناشکری در رفاه زدگان و نازپروردگان، امری ناپسند و ضد ارزش است که همواره آنها را در خطر سقوط معنوی و غضب الهی قرار میدهد.[۹].
منابع
پانویس
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۴، ص۳۰۵.
- ↑ احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۶۲۴.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۳۳.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۲۲۴.
- ↑ «سپس هنگامی که از خویش نعمتی بدو دهیم میگوید: جز این نیست که (آن نعمت) برای دانشی (که داشتهام) به من داده شده است» سوره زمر، آیه ۴۹.
- ↑ «انسان سرکشی میورزد چون خود را بینیاز بیند» سوره علق، آیه ۶-۷.
- ↑ سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۷، ص۲۷۵.
- ↑ «پروردگارتان بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است» سوره انعام، آیه ۵۴.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۱۷۱.