رستگاری در لغت
مقدمه
اصل در معنای این لغت «شکافتن» است؛ لذا در مَثَل عرب گفته میشود: الحدید بالحدید یفلح؛ یعنی آهن با آهن شکافته میشود[۱]. به برزگر، چون زمین را با شخم زدن میشکافد، «فلّاح» گفته شده. بنابراین، واژه «فلاح» به معنای نجات از شرور و ادراک خیر و صلاح و قرار گرفتن در نعمتهای گوناگون و خیرات است[۲]. در فرهنگ قرآن، سعادت حقیقی که فنا و ذلتی در آن نیست، به معنی قرارگرفتن دائمی تحت ولایت الهی و رسیدن به حیات طیبه است؛ چنانکه خداوند با بیانهای گوناگونی در قرآن به آن اشاره فرموده: ﴿اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ﴾[۳].
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ﴾[۴][۵].
در نتیجه، میتوان گفت انسان «مفلح» کسی است که به نور ایمان شرح صدر یافته و از تنگنظری کفر به سعه صدر ایمان راه یافته است: ﴿فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ﴾[۶].
و فطرت توحیدی او، به تعبیر امیرالمؤمنین(ع)، برانگیخته شده و گسترش یافته است»[۷].[۸]
منابع
پانویس
- ↑ المحیط فی اللغة (ط. عالم الکتب، بیتا)، ج۳، ص۱۰۵.
- ↑ المحکم والمحیط الأعظم (ط. دارالکتب العلمیة، بیتا)، ج۳، ص۳۵۱.
- ↑ «خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون میبرد» سوره بقره، آیه ۲۵۷.
- ↑ «ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی میبخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی و دل او میانجی میشود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده میشوید» سوره انفال، آیه ۲۴.
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن (ط. جامعه مدرسین، ۱۴۱۷ه.ق.)، ج۶، ص۱۵ و ج۲۰، ص۲۹۸.
- ↑ «خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام میگشاید و هر کس را که بخواهد در گمراهی وانهد دلش را تنگ و بسته میدارد گویی به آسمان فرا میرود؛ بدین گونه خداوند عذاب را بر کسانی که ایمان نمیآورند؛ برمیگمارد» سوره انعام، آیه ۱۲۵.
- ↑ «فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ يُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِيَّ نِعْمَتِهِ وَ يَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْلِيغِ وَ يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ» (نهج البلاغة (للصبحی صالح) (ط. هجرت، ۱۴۱۴ه.ق.)، خطبه۱).
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۵ ص ۱۹.