کبیر در فقه سیاسی
مقدمه
اصل آن "کبر" به معنای بزرگی، در مقابل صغر و کوچکی[۱]. در حالت جمع در معنای والی و حاکم[۲] بزرگان [۳]، ریش سفیدان.
﴿وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا﴾[۴].
در نظام قبیلهای که در عصر تنزیل بر سراسر جزیرةالعرب حاکم بود، سالمندان و ریش سفیدان، امور قبیله را در اختیار و اراده خود داشتند و در واقع حاکمان قبایل محسوب میشدند. جنگ، صلح، پیمان و ایمان آنان به منزله موضع و نظر همه افراد قبیله محسوب میشد؛ لذا هدایت و ضلالت قبیله در دست ریش سفیدان و بزرگان قبیله بود و اسلام با ایجاد رابطه اخوت دینی و امت اسلامی نظام قبیلهای را بر هم زد.
قرآن کریم در نکوهش پیروی کورکورانه از بزرگان و ریش سفیدان اقوام و قبایل میفرماید: ﴿وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا﴾[۵].[۶]
منابع
پانویس
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱۰، ص۱۷.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۵، ص۱۵۳.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۱۴.
- ↑ «و میگویند: پروردگارا! ما از سرکردگان و بزرگانمان فرمان بردیم و آنان ما را از راه به در بردند» سوره احزاب، آیه ۶۷.
- ↑ «و میگویند: پروردگارا! ما از سرکردگان و بزرگانمان فرمان بردیم و آنان ما را از راه به در بردند» سوره احزاب، آیه ۶۷. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۶، ص۳۴۶.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۴۵۶-۴۵۷.