جفشیش کندی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۲۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

آشنایی اجمالی

در نام، نسب، لقب و داستانی که به وی منسوب کرده‌اند، اختلاف است. او از قبیله کنده و از حضرموت بود[۱]؛ از این رو، وی را «کندی» و «حضرمی» خوانده‌اند [۲]، نام او «معدان»، لقبش «جفشیش» و کنیه‌اش «ابوالخیر» ثبت شده است[۳]. نام وی را جریر بن معدان نیز گفته‌اند[۴]. جفشیش با سه حرکت ضمه، فتحه و کسره جیم و حفشیش و خفشیش آمده[۵] که به یقین در برخی موارد تصحیف روی داده و بر نادرستی برخی از موارد تأکید شده است[۶]، نام پدرش را نیز «اسود»، «نعمان» و «معدان» گفته‌اند [۷].

در برخی منابع، آنان دو نفر دانسته شده و در دو مدخل مستقل معرفی شده‌اند[۸]، اما به نظر می‌رسد آن دو، یکی بوده و اختلاف و تعدد نام خود و پدرش سبب شده دو نفر شمرده شوند؛ چنان که در بسیاری از منابع، یک مدخل به وی اختصاص دارد. به هر حال، دو خبر درباره جفشیش نقل شده است:

نخست آنکه بین وی و اشعث بن قیس کندی بر سر زمینی اختلاف افتاد تا آنکه آنان نزد رسول خدا (ص) رفتند و آن حضرت از یکی از آنان خواست برای اثبات ادعایش سوگند یاد کند و فرمود: «اگر سوگند او دروغ باشد، خداوند او را نمی‌آمرزد»[۹]. البته برخی منابع، این ماجرا را مربوط به اشعث و مردی یهودی[۱۰] و برخی دیگر، آن را درباره دو تن دیگر دانسته‌اند[۱۱].

خبر دوم آنکه از جفشیش نقل شده است که گروهی از کنده یا خود جفشیش[۱۲] نزد رسول خدا (ص) رفتند و گفتند: تو از ما هستی و می‌خواستند آن حضرت را به خود منسوب کنند، ولی رسول خدا (ص) فرمود: «شما اشتباه می‌کنید. ما فرزندان نضر بن کنانه هستیم»[۱۳].

ابن حجر[۱۴]، درباره خبر نخست می‌گوید: ظاهر آن است که نام جفشیش «جریر» بوده و او صحابی است، اما این غریب است و ممکن است ضمیر در «و کان یلقب» به معدان - پدر جریر - برگردد و روایت از جریر از پدرش به شکل مرسل نقل شده باشد و این درست‌تر است.

ابن حجر درباره خبر دوم نیز می‌گوید: اصل خبر در مسند[۱۵] احمد بن حنبل آمده است که در آنجا سخن از جفشیش نیست یا به شکل مُرسل از جفشیش نقل شده است [۱۶]. به گفته ابن حجر[۱۷]، عمر بن شبه می‌گوید: جفشیش از کندیان مرتد بود که اسیر گردید و دست بسته کشته شد. به نظر ابن حجر[۱۸]، اگر این خبر درست و مقصود از وی همین جفشیش مورد بحث باشد، وی صحابی نیست و هر چه از او نقل شده، مُرسل است.[۱۹]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۶۳۹؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۴۷؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۹۷.
  2. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۴۱.
  3. ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۶۳۹؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۴۷؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۹۷
  4. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۴۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۹۷.
  5. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۹۷.
  6. ر. ک: ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۶۳۹.
  7. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۹۷.
  8. ذهبی، ج۱، ص۸۶.
  9. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۴۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۴۷؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۹۷.
  10. ابن ماجه، سنن، ج۲، ص۷۷۸؛ ابو داود، سنن، ج۲، ص۸۹.
  11. مسلم، صحیح مسلم، ج۱، ص۸۷.
  12. ر. ک: ابن کثیر، ج۱، ص۸۶.
  13. طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۲۸۶؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۴۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۴۷؛ و بخشی از آن، ر. ک: ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۹۷.
  14. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۹۷.
  15. مسند، ج۵، ص۲۱۲.
  16. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۹۸.
  17. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۹۸.
  18. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۹۸.
  19. خانجانی، قاسم، مقاله «جفشیش کندی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۴۰۷.