احتجاج به غدیر
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل احتجاج به غدیر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
احتجاج به غدیر: حادثۀ غدیر خم و آیۀ ابلاغ و اکمال دین و خطبۀ غدیریۀ پیامبر خدا(ص) در آن روز و جملۀ معروف من کنت مولاه فعلیّ مولاه...، از روشنترین، متقنترین و مستندترین دلایل امامت و خلافت بلافصل امیر المؤمنین(ع) است. آن صحنه و آن پیام و نصب را، هزاران نفر شاهد بودند و صدها نفر روایت کردهاند و کتاب الغدیر و دهها کتاب دیگر به نقل مستند و مستدلّ آن واقعه پرداختهاند. در طول بیش از هزار و چهارصد سال، پیوسته از سوی اصحاب پیامبر، تابعین، أئمه شیعه، خود حضرت علی و حضرت زهرا(ع)، علمای شیعه، مؤلّفان فراوان و متکلّمان بسیار، به آن واقعه و حدیث، استناد و احتجاج شده است، تا هیچ تردیدی در حقانیّت علی(ع) و اثبات تشیّع و درستی راه و مرام پیروان اهل بیت(ع) نماند. نزول عذاب الهی بر "حارث فهری" به دنبال درخواست خودش مبنی بر بارش سنگ بر سر او که در آیۀ ﴿﴿سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ﴾﴾[۱] مطرح است، بلای آسمانی بر آنان که منکر حادثۀ غدیر شدند، مثل انس، براء، زید بن ارقم و...، احتجاج خدا و آسمان بر منکران آن حقیقت روشن بود. حضرت زهرا(ع) مکرّر به واقعۀ غدیر اشاره و به آن احتجاج نمود، تا از حقّ مولایش علی(ع) دفاع کند.[۲] امیر المؤمنین(ع)، بارها به غدیر خم احتجاج و استناد فرمود، مثل روز هفتم سقیفه، در مسجد و حضور مردم، زیر تیغ تهدید که بر سر او گرفته بودند، در مجلس خصوصی با ابوبکر، پس از غصب فدک از سوی ابوبکر و عمر، در مسجد پیامبر در زمان خلافت عمر، در شورای ششنفره پس از کشته شدن عمر، هنگام بیعت مردم با عثمان، در پاسخ به طلحه و در زمان عثمان، در جنگ جمل و صفیّن، در نامهای که به معاویه نوشت، در خطبۀ نماز جمعه در روز غدیر، در میدان کوفه خطاب به اصحاب پیامبر، در ماههای آخر عمر خویش در نوشتهای بلند و ۳۰ صفحهای که نگاشت و موارد فراوان دیگر.[۳] امامان معصوم دیگر نیز در صحنهها و موقعیتهای گوناگون از حادثۀ غدیر یاد کرده و به آن استناد و احتجاج کردهاند، که ذکر آنها در این مختصر نمیگنجد.[۴] اصحاب أئمه و علمای شیعه نیز مکرّر به این حدیث احتجاج کردهاند و مناظرات مستحکم و پاسخهای دندانشکن و براهین خللناپذیر در مجادلات کلامی شیعه با مخالفان بر محور واقعۀ غدیر خم اتفاق افتاده است.[۵] به عنوان نمونه یک مورد از احتجاجات علی(ع) را میآوریم. وقتی عمر کشته شد و شورای ششنفره برای تعیین خلیفه شکل گرفت، چون امیرالمؤمنین(ع) دید که جریان مذاکرات در مسیر خلیفه ساختن عثمان است، فضایل و مناقب خویش و سفارشهای پیامبر دربارۀ خلافت را بازگفت، از جمله فرمود: نشدتکم باللّه هل فیکم احد نصبه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یوم غدیر خمّ بأمر اللّه، فقال: من کنت مولاه فعلیّ مولاه، اللّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه، غیری؟ قالوا: لا[۶] در روز جنگ جمل هم به طلحه فرمود: آیا مگر از پیامبر نشنیدی که روز غدیر دربارۀ من فرمود: من کنت مولاه فعلیّ مولاه... گفت، آری شنیدهام. فرمود: پس چرا به جنگ من آمدهای؟ گفت: در خاطرم نبود![۷].[۸]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ سوره معارج آیه۱
- ↑ بحار الأنوار، ج ۲۸ ص ۲۰۵
- ↑ دربارۀ این احتجاجها، ر. ک: «بحار الأنوار» ج ۹،۱۰،۲۷،۲۸،۲۹، احتجاج، طبرسی، الغدیر، ج ۱، اثبات الهداة، ج ۲، فضائل الخمسة من الصحاح السته» ج ۱ ص ۳۱۹، المناشدة و الاحتجاج بحدیث الغدیر، کمال السیّد
- ↑ از جمله ر. ک: چهارده قرن با غدیر، محمّد باقر انصاری، ص ۶۳ به بعد
- ↑ از جمله ر. ک: کتاب سهجلدی مواقف الشیعه، احمدی میانجی، انتشارات جامعۀ مدرسین
- ↑ «شما را به خدا سوگند میدهم، آیا در میان شما کسی جز من وجود دارد که پیامبر خدا او را به فرمان خدا در روز غدیر خم تعیین و نصب کرد و فرمود: هرکس را من مولای اویم، علی مولای اوست، خدایا با هرکه با او دوستی کند دوست باش و هرکه را که با او دشمنی کند، دشمن بدار، گفتند: نه.» بحار الأنوار، ج ۳۱ ص ۳۳۲ و ۳۸۱،۳۵۱،۳۷۳
- ↑ الغدیر، ج ۱ ص ۱۸۶
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص:۵۳.