جنگ خندق

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۵ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۱۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل جنگ خندق (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

جنگ خندق: نبرد خندق در زمان پیامبر (سال ۵ هجری) در غرب مدینه اتفاق افتاد. و نقش سرنوشت‌ساز و عظیم حضرت علی(ع) در آن، یادکردنی است. سپاه مشرکین مدینه را محاصره کردند. به پیشنهاد سلمان فارسی دور مدینه خندق کندند تا دشمن وارد مدینه نشود. عمرو بن عبدودّ با تعدادی از شجاعان نام‌آور از خندق گذشتند و در میدانی رویاروی مسلمانان قرار گرفتند و مبارز طلبیدند و کسی جواب نداد. امیر المؤمنین(ع) به میدان او رفت. جملۀ معروف برز الإیمان کلّه إلی الشّرک کلّههمۀ ایمان در برابر همۀ شرک قرار گرفته است) از زبان پیامبر شنیده شد[۱] و حضرت علی(ع) را دعا کرد. نبردی سخت درگرفت و امیر المؤمنین با ضربتی عمرو بن عبدودّ را از پای درآورد و سپاه مشرکین گریختند و نبرد به سود مسلمانان پایان یافت. دربارۀ آن ضربت بی‌همتا و سرنوشت‌ساز، رسول خدا(ص) فرمود: "لضربة علیّ لعمرو یوم الخندق تعدل عبادة الثّقلین"[۲] و آن ضربت را برابر با ارزش عبادت جنّ و انس دانست. این ستایش با تعبیرهای مختلف (مثل: لمبارزة علیّ، قتل علیّ و. . .) آمده است. اخلاص علی(ع) در این نبرد نیز مهمّ است. وقتی پس از ضربتی روی سینۀ عمرو بن عبدودّ نشست، او جسارت کرده آب دهان افکند، علی(ع) برخاست و چند قدم راه رفت، دوباره برگشت و سر او را از تن جدا کرد. وقتی علّت این کار را پرسیدند، فرمود: نخواستم به خاطر عصبانیت او را بکشم، بلکه می‌خواستم فقط به خاطر خدا باشد[۳]. این اخلاص، در شعرهای معروف مولوی آمده است.[۴] برخورد جوانمردانۀ امام با کشتۀ دشمن نیز مشهور است، که زره از تن او نکند و چون خواهر عمرو بر بالین برادر آمد و از کشندۀ او پرسید و دانست که علی بن ابی طالب(ع) او را کشته، بر برادر نگریست و گفت که جوانمردی بزرگ او را کشته است.[۵] این نیز از افتخارات و فضایل آن حضرت به شمار می‌رود.[۶]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. بحار الأنوار، ج ۲۰ ص ۲۱۵
  2. عوالی اللّئالی، ج ۴ ص ۸۶
  3. مناقب، ابن شهر آشوب، ج ۲ ص ۱۱۵، بحار الأنوار، ج ۴۱ ص ۵۱
  4. مثنوی، دفتر اوّل، بیتهای ۳۷۲۱ تا ۳۸۱۰، گوا مخفّف گواه است
  5. ارشاد، ج ۱ ص ۱۰۷
  6. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص:۱۸۵.