بِشر حافی
آشنایی اجمالی
تبار ابونصر بشر بن حارث بن عبدالرحمان بن عطاء بن هلال بن ماهان بن عبدالله حافی مروزی از روستایی به نام «مابرسام» بود و در سال ۱۵۰ هـ چشم به جهان گشود. جد او «عبدالله» به دست مبارک امیر مؤمنان علی(ع) مسلمان شده بود.[۱] بشر حافی برای تحصیل به بغداد رفت و از مالک بن انس، فضیل بن عیاض، حماد بن زید و عبدالله بن مبارک حدیث فرا گرفت. کسانی چون سری سقطی و ابوبکر مروزی از وی روایت کردهاند. او از جهت زهد سرآمد عصر خویش محسوب میشد. ابراهیم حربی درباره وی میگوید که از هر موی بدن وی خرد تراوش میکند و بغداد از جهت خرد و حفظ زبان، فردی همانند بشر را به خود ندیده است.[۲]
بر اساس برخی نقلها، وی در آغاز خوش گذران و اهل لهو و لعب بود، ولی سخنان امام کاظم(ع) که به کنیز بشر به هنگام عبور از جلوی خانه او فرمود، باعث شد بشر پس از آگاهی از این سخنان، شتابان و با پای برهنه خود را به امام رسانده و توبه نماید، از این رو ملقب به بشر حافی (پابرهنه) گردید، اگر چه در وجه تسمیه وی به «حافی» علل دیگری نیز ذکر شده است.[۳].
بشر درباره آغاز سیر و سلوک خود میگوید: روزی در راهورقهای را که اسم «الله» در آن بود، در روی زمین دیده که لگدکوب مردم میشده است، آن را برداشته و در نهر آبی شستشو میدهد و تنها دیناری که داشته، عطر و گلاب میخرد و نامهای مقدس خدا را در آن ورقه پیدا کرده، معطر میکند. بشر حافی میافزاید: حالات روحی و عرفانیاش، اجر همان کاری است که در خواب به او عطا شده است.[۴] برخی گویند که همین جریان سبب توبه وی شد.
وی در ورع و اصلاح نفس بیمانند بود و با وجود آنکه روایات زیادی از حفظ داشت به جهت ترس از شهرت، برای دیگران کمتر روایت نقل میکرد و گفتهاند که با این باور، نوشتههای خویش را دفن کرد.[۵] وی را در فقه و ورع پیرو مکتب سفیان ثوری به شمار آوردهاند.[۶] وی سه خواهر به نامهای «مُضغه»، «مخّه» و «زبده» داشت که همه از پارسایان و عابدان عصر خویش بودند. خواهر بزرگ ترش پیش از او از دنیا رفت. بشر از فراق او بسیار محزون شد و به شدت گریست. چون علت را جویا شدند، گفت: در کتابی خواندم که هرگاه انسان در خدمت پروردگار خود کوتاهی نماید، خداوند مونس او را از وی خواهد گرفت و خواهرم، مونس من در دنیا بود.[۷]
او در سن ۷۵ سالگی در ۲۰ ربیع الاول سال ۲۲۷ درگذشت و عده زیادی از جمله احمد بن حنبل در تشییع جنازه وی حضور داشتند.[۸] کتاب الزهد اثر اوست.[۹].[۱۰]
منابع
- جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱