هدایت
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل هدایت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
هدایت، به معنای نشان دادن راه درست مقصد، از واژههای پرتکرار در قرآن و حدیث است. رهنمون کردن انسان و دیگر موجودات به راه درست خود، از صفات خداوندگار هستی و تجلّی ربوبیت الهی در ظرف خلقت است. این ویژگی چنان عام و فراگیر است که هیچ موجودی از آن بیبهره نمیماند.[۱].
مقدمه
- هدایت کردن خداوند به دو گونه عمومی و ویژه است. هدایت عمومی خداوند، شامل همه آفریدههاست و به سه گونه هدایت فطری، عقلی و تشریعی قابل تقسیم است که هر کدام نیز شاخههای فرعی دیگری دارند. هدایت ویژه خداوند نیز گونهای پاداش است که به دلیل حسن انتخاب و پیمودن مسیر حق و قبول هدایت عام خداوند، شامل پیامبران، اوصیای آنان و گروندگان به آنها میشود. شکل این هدایتها متفاوت، اما همگی نشانگر و رساننده به یک مقصود هستند. گفتنی است خداوند جزای ستمگران را نیز با هدایت میدهد، اما هدایت به سوی دوزخ![۲].
چیستی هدایت
- «هدایت» در مقابل «ضلالت» از ریشه «هـ د ی» مصدر و به معنای نشان دادن راه درست برای رسیدن به مقصد است.[۳] در جایی دیگر گفته شده است: "هدایت، راه نمودن با نرمی و لطف است و هدیه نیز از همین برگرفته شده است".[۴] بنابراین، «هدایت» به معنای مطلق راهنمایی نیست، بلكه نوعی نشان دادن راه است، توأم با لطف و مهربانی؛ چنان كه «هدیه» فقط مطلق بخشش نیست، بلكه بخشش همراه با لطف است.[۵]. هدایت در فرهنگ عرب، به معنای "ارشاد و راه نمودن" است و به کسی که پیشاپیش مردم حرکت میکند و آنان را راه مینماید، "هادی" گفته میشود[۶][۷].
- البته باید توجه داشت واژۀ هدایت ذاتاً دارای بار معنایی مثبت است، هر چند با قرینه در مصادیق منفی نیز به كار می رود، مانند: «فَاهْدُوهُمْ إِلَی صِرَاطِ الْجَحِیمِ»[۸]. [۹].
- یکی از نامهای خداوند الهادی است:"او کسی است که بینائی میدهد بندگانش را و شناخت میدهد راه معرفت و بینائی را به آنها تا این که اقرار به ربوبیت کند.و همچنین هدایت میکند هر مخلوقی را به آن چه از معرفت برای اوست"[۱۰]. هدایت به معنای ارشاد و راهنمایی[۱۱]، بیان راه رشد و کمال و بسترسازی برای رسیدن به قله کمال مطلوب است[۱۲] [۱۳].
کاربردهای هدایت در قرآن و حدیث
- آیاتی كه موضوع «هدایت» در آنها مطرح شده را می توان به سه دسته تقسیم كرد:
- آیاتی كه تصریح می كنند همۀ موجودات از هدایت الهی برخوردارند.
- آیاتی كه همه موجودات مختار و مكلّف را، مانند جنّ و انس، مشمول هدایت الهی می دانند.
- آیاتی كه تأكید دارند شماری از موجودات مختار، از راهنمایی های ویژۀ خداوند سبحان برخوردار می شوند.[۱۴].
هدایت عمومی همه آفریده ها
- از نگاه قرآن، انواع پدیده ها، به تناسب ویژگی های خاصّ خود، از هدایت الهی بهره مند می شوند: «رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَی كُلَّ شَیءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَی؛ پروردگار ما كسی است كه به هر موجودی آفرینش (خاص) او را داده، سپس هدایت كرده است.»[۱۵]. انواع پدیده ها دارای دو خصوصیت اند كه نشانه توحید است: اوّل، در نظام آفرینش، هر چیزی خلقت و اندازه خاصّ خود را منطبق با نیازها و متناسب با حكمت آفرینش آن دارد. دوم، انواع موجودات، اعم از جاندار و بی جان، برای رسیدن به فلسفه خلقت خود از هدایت الهی برخوردارند.[۱۶].
هدایت همگانی افراد مکلف
- این نوع هدایت در آیات مختلفی مطرح شده است مانند: «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاكِرًا وَ إِمَّا كَفُورًا؛ او را به راه هدایت كردیم؛ خواه شاكر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس»[۱۷]. [۱۸].
- هدایت همگانی خود دارای انواع مختلفی است مانند:
- هدایت فطری: این نوع هدایت بر دو گونه است: الف) هدایت فطری مادی: یعنی راهنمایی انسان، جهت تأمین نیازهای مادّی، مانند هدایت نوزاد به پستان مادر. امیرالمؤمنین(علیه السلام) در این زمینه می فرمایند: «أَیُّها المَخلوقُ السَّوِیُّ، وَ المُنشأُ المَرعِیُّ، فی ظُلُماتِ الأَرحامِ... ثُمّ أُخرِجتَ مِن مَقَرِّکَ إِلی دارٍ لَم تَشهَدها، و لَم تَعرِف سُبُلَ مَنافِعِها، فمَن هَداکَ لاِجتِرارِ الغِذاءِ مِن ثَدیِ أُمِّكَ، و عَرَّفَکَ عِندَ الحاجَةِ مَواضِعَ طَلَبِکَ و إِرادَتِکَ ؟؛ ای آفریده هماهنگ، و ای نوپدید نگهداری شده در تاریكی رَحِمها... كه پس از آن، از قرارگاهت، به سرایی كه ندیده بودی و راه های [رسیدن به] منافعش را نمی دانستی، بیرون آورده شدی! چه كسی تو را به كشیدن خوراک (شیر) از پستان مادرت راهنمایی كرد؟ و به هنگام نیاز، جایگاه های درخواست و اراده ات را به تو شناساند؟»[۱۹]. ب) هدایت فطری معنوی: یعنی راهنمايي انسان جهت تأمين نيازهاي معنوي؛ بدين صورت كه خداوند سبحان ضروري ترين معارف مورد نياز انسان را به صورت فطري در نهاد او قرار داده است. هر انساني با الهام فطري مي تواند خوب و بد، خير و شرّ و حق و باطل را تشخيص دهد: «وَ نَفْسٍ وَ مَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا؛ سوگند به جان آدمي و آن كس كه آن را (آفريده و) منظّم ساخته، سپس فجور و تقوا (شرّ و خيرش) را به او الهام كرده است،»[۲۰]. امام صادق(عليه السلام)، در تبيين اين آيه، مي فرمايند «أي عَرَّفَها و ألهَمَها، ثُمّ خَيَّرَها فاختارَت؛ آن گاه نفْس را [ميان گزينش هريک از اين دو] مخيّر نمود و او صاحب اختيار شد.»[۲۱]. و یا در آیه ایی دیگر آمده است: «و هديناه النجدين؛ او را به هر دو راه هدايت كرديم.»[۲۲]. امام صادق(عليه السلام) در پاسخ شخصي به نام حمزة بن محمد _ كه مقصود از اين آيه را پرسيد _ فرمود: «نَجْدُ الخَيرِ وَ نَجْدُ الشَّرِّ؛ راهِ نيكي و راه بدي.»[۲۳]. همه آيات و رواياتي كه توحيد و آيين راستين الهي را فطري مي دانند، در حقيقت، اشاره به اين نوع هدايت همگاني دارند.[۲۴].
- هدایت عقلی: آیاتی كه برای یافتن راه صحیح زندگی، مردم را به تفكّر و اندیشه دعوت كرده اند، اشاره به این نوع راهنمایی دارند. هدایت عقلی نیز، بر دو گونه است: الف) هدایتِ عقلی مادّی: یعنی راهنمایی عقل، برای تأمین نیازهای مادّی. یكی از مصادیق این نوع هدایت در قرآن، راهیابی انسان در صحرا و دریا به وسیله ستارگان است. در آیات متعددی[۲۵] به این معنا اشاره شده است؛ مانند: «وَ هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِهَا فِی ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْأَیَاتِ؛ او كسی است كه ستارگان را برای شما قرار داد، تا در تاریكی های خشكی و دریا، به وسیله آنها راه یابید! ما نشانه ها(ی خود) را برای كسانی كه می دانند، (و اهل فكر و اندیشه اند) بیان داشتیم!»[۲۶]. بهره گیری از عقل در پیشرفت انواع دانش ها در جهت تأمین رفاه مادّی نیز، مصادیق دیگری از این نوع هدایت الهی شمرده می شوند. ب) هدایت عقلی معنوی: یعنی بهره گیری از قدرت اندیشه، برای تأمین نیازهای معنوی و دستیابی به قلّه كمالات انسانی. همه آیاتی كه انسان را به تفكّر درباره حقایق مرتبط با مبدأ و معاد دعوت كرده اند، به این نوع هدایت اشاره دارند. در روایتی بسیار زیبا و تأمل برانگیز، امام كاظم(علیه السلام) شماری از این دسته آیات را برای یكی از یارانش به نام هشام بن حكم تفسیر كرده و سخن را با این جملات آغاز می فرماید: «یا هِشامُ! إنَّ اللّهَ تَبارَکَ و تَعالی بَشَّرَ أهلَ العَقلِ وَ الفَهمِ فی كِتابِهِ فَقالَ: «فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أحْسَنَهُ اُوْلَئکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَ اُوْلَئِکَ هُمْ اُوْلُواْ الْأَلْبَابِ».[۲۷] یا هِشامُ! إنَّ اللّهَ تَبارَکَ و تَعالی أكمَلَ لِلنّاسِ الحُجَجَ بِالعُقولِ، و نَصَرَ النَّبِیّینَ بِالبَیانِ، و دَلَّهُم عَلی رُبوبِیَّتِهِ بِالأَدِلَّةِ؛ ای هشام، خداوند متعال در كتابش صاحبان خرد و فهم را بشارت داده و فرموده است: «پس، به آن بندگان من كه به سخن، گوش فرا می دهند. و ای هشام، خداوند متعال دلایلش را با خرد، كامل كرد و پیامبران را با سخنوری، یاری رسانید و آنان را با برهان، به ربوبیّت الهی، راهنمایی ساخت.»[۲۸] همچنین، همه روایاتی كه عقل را حجت خدا و فرستاده او معرفی كرده اند، اشاره به این نوع هدایت دارند؛ امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «حُجَّةُ اللّهِ عَلَی العِبادِ النَّبِیُّ، وَ الحُجَّةُ فیما بَینَ العِبادِ و بَینَ اللّهِ العَقلُ؛ حجّت خداوند بر بندگان، پیامبر است و حجّت میان بندگان و خداوند، خرد است.»[۲۹]. [۳۰].
- هدایت تشریعی: این نوع هدایت در واقع، مكمّل هدایت فطری و عقلی است. اگر فطرت و عقل می توانستند راه تكامل انسان را ارائه كنند، نیازی به وحی و هدایت تشریعی از طریق پیامبران وجود نداشت؛ ولی از آنجا كه ادراكات فطری و عقلی، اجمالی و كلّی است، انسان برای دستیابی به باورهای صحیح اعتقادی دربارۀ مبدأ و معاد، و شناخت درستِ برنامه تكامل، و تشخیص دقیق راه سعادت خویش، نیازمند هدایتِ تشریعی است كه خداوند سبحان از طریق پیامبران و كتاب های آسمانی، این نیاز را تأمین كرده است. قرآن كریم در آیات فراوانی به این معنا اشاره دارد؛ از جمله در توصیف این كتاب آسمانی می فرماید: «یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ، وَ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِهِ، وَ یَهْدِیهِمْ إِلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ؛ خداوند به بركت آن، كسانی را كه از خشنودی او پیروی كنند، به راه های سلامت، هدایت میكند و به فرمان خود، از تاریكیها به سوی روشنایی می برد و آنها را به سوی راه راست، رهبری می نماید.»[۳۱] در روایتی از امام رضا(علیه السلام) نیاز انسان به پیامبران و هدایت تشریعی، بیان شده است: «لأنّهُ لَمّا لَم یَكُنْ فی خَلقِهِم و قُواهُم ما یُكمِلوا۲لِمَصالِحِهِم، و كانَ الصّانِعُ مُتَعالِیاً عَن أن یُری، و كانَ ضَعفُهُم و عَجزُهُم عَن إدراكِهِ ظاهِراً، لَم یَكُنْ بُدٌّ مِن رَسولٍ بَینَهُ و بَینَهُم مَعصومٍ یُؤدّی إلَیهِم أمرَهُ و نَهیَهُ و أدَبَهُ، و یَقِفُهُم علی ما یَكونُ بهِ إحرازُ مَنافِعِهِم و دَفعُ مَضارِّهِم، إذ لَم یَكُنْ فی خَلقِهِم ما یَعرِفونَ بهِ ما یَحتاجونَ إلَیهِ مَنافِعَهُم و مَضارَّهُم. فلَو لَم یَجِبْ علَیهِم مَعرِفَتُهُ و طاعَتُهُ لَم یَكُن لَهُم فی مَجیءِ الرّسولِ مَنفَعَةٌ و لا سَدُّ حاجَةٍ، و لَكانَ یَكونُ إتیانُهُ عَبَثاً لغَیرِ مَنفَعَةٍ و لا صَلاحٍ، و لَیس هذا مِن صِفَةِ الحَكیمِ الّذی أتقَنَ كُلَّ شیءٍ؛ چون مردم خود، چنان طبیعت و توانی ندارند كه مصالحشان را كاملاً درک كنند و از طرفی، سازنده هستی نیز والاتر از آن است كه دیده شود و ضعف و ناتوانی بندگان از ادراک او نیز كاملاً روشن است، پس ناچار باید میان خدا و مردم فرستادهای معصوم باشد كه اوامر و نواهی و آموزش های او را به آنان برساند و به آنچه منافعشان را تأمین و زیان هایشان را دفع می كند، آگاهشان سازد؛ چرا كه در وجودشان وسیله ای كه بتوانند با آن، آنچه را بدان نیاز دارند و سود و زیانشان را بشناسند وجود ندارد.»[۳۲]. [۳۳].
هدایت ویژه افراد مكلّف
مراتب هدایت
- هدایت الهی دارای مراتب مختلف است و پروردگار عالم به صورت انواع هدایت "فطری"، "وجدانی"، "عقلی" و "وحیانی" انسان را به رشد و تعالی و حیات طیبه و زندگی سالم و قلب سلیم و جامعه توحیدی مبتنی بر تعاون، شورا و قسط فرا میخواند. پروردگار از طریق دو نبی درونی"عقل" و بیرونی"وحی" بشر را به راه راست هدایت میکند[۳۴].
قرآن کتاب هدایت
- قرآن در اصل کتاب هدایت است: ﴿﴿وَیَوْمَ نَبْعَثُ فِی كُلِّ أُمَّةٍ شَهِیدًا عَلَیْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِیدًا عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَیْكَ الْكِتَابَ تِبْیَانًا لِّكُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ﴾﴾[۳۵][۳۶].
- اولین آیهای که در قرآن مکتوب به اصل هدایت اشاره اجمالی کرده است آیه شش سوره حمد است﴿﴿اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ﴾﴾[۳۷] سپس در سورههای دیگر قرآن انواع و ابعاد و نشانههای هدایت تبیین شده است. هدایت به صراط مستقیم شامل حال کسانی میشود که طالب و جستجوگر حقیقتانـد و قلب خود را برای شنیدن و دیدن حقیقت متعالی و نور زیبای الهی گشودهاند[۳۸].
- خداوند به صفات اهل نیاز و شیفتگان حقیقت را در آیات ۳-۵ بقره اشاره فرموده است: ﴿﴿ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾﴾[۳۹][۴۰].
تقسیمی دیگر برای هدایت
- هدایت را از منظر دیگر به دو قسم "هدایت تکوینی" و "هدایت تشریعی" تقسیم کردهاند[۴۱]؛
- هدایت تکوینی: هدایتی است که پروردگار به انسان عقل و شعور و ادراک داده است که ممیز حسن و قبح، و نفع و ضرر، و خیر و شر، و سعادت و شقاوت، و نجات و هلاکت، و خوبی و بدی است و لوازم زندگی انسان را فراهم نموده است[۴۲].
- هدایت تشریعی: هدایتی از طریق ابلاغ فرامین و ارزشهای الهی از طریق انبیای الهی است[۴۳].
- فخرالدین رازی تحصیل هدایت را از دو طریق معرفت بوسیله دلیل و حجت و یا تصفیه باطن و ریاضت میسر میداند[۴۴][۴۵].
- ابن کثیر هدایت در اصطلاح قرآنی را متضمن الهام، توفیق، رزق الهی، و عطای الهی برشمرده است. و برای هر کدام نیز شاهد مثالی از آیات قرآنی ذکر کرده است[۴۶][۴۷].
آثار و نشانههای هدایت
هدایت به دین
هدایت به امر الهی
منابع
پانویس
- ↑ محمدی ری شهری، محمد، گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش 64، ص 3ـ 22
- ↑ محمدی ری شهری، محمد، گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش 64، ص 3ـ 22
- ↑ فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج 4، ص 78
- ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفرادت، ص 835
- ↑ محمدی ری شهری، محمد، گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش 64، ص 3ـ 22
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ذیل«اهدنا».
- ↑ صفوی، سید صدرالدین، هدایت در قرآن.
- ↑ سورۀ صافات، آیۀ 23
- ↑ محمدی ری شهری، محمد، گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش 64، ص 3ـ 22
- ↑ " مِن أَسمَاءِ اللهِ تَعالی سُبحَانَهُ: الهَادی؛ قَالَ اِبن الأَثیر: هُوَ الَّذی بَصَّرَ عِبادَه وعرَّفَهم طَریقَ معرفته حتی أَقرُّوا برُبُوبیَّته، وهَدی کُلِ مَخلوقٍ إِلی ما لا بُدَّ له منهإ"؛ لسان العرب، ج۱۵، ص:۳۵۳، واژه هدی.
- ↑ ابن فارس، مقاییس اللغه، جلد ۶، ص۴۲، «هدی»
- ↑ مصطفوی، التحقیق، جلد ۱۱، ص ۲۴۷، «هدی»
- ↑ صفوی، سید صدرالدین، هدایت در قرآن.
- ↑ محمدی ری شهری، محمد، گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش 64، ص 3ـ 22
- ↑ سورۀ طه، آیۀ 50
- ↑ محمدی ری شهری، محمد، گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش 64، ص 3ـ 22
- ↑ سورۀ انسان، آیۀ 3
- ↑ محمدی ری شهری، محمد، گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش 64، ص 3ـ 22
- ↑ نهج البلاغة، خطبه ۱۶۳
- ↑ سورۀ شمس، آیۀ 7 و 8
- ↑ تفسیر قمی، ج 2، ص 434
- ↑ سورۀ بلد، آیۀ 10
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، كافی، ج ۱، ص ۱۶۳
- ↑ محمدی ری شهری، محمد، گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش 64، ص 3ـ 22
- ↑ مانند: سوره نحل، آیه۱۶؛ سوره نمل، آیه۶۳
- ↑ مانند: سوره انعام، آیه 97
- ↑ سوره انعام، آیه 97
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافیريال ج 1، ص 13
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 25
- ↑ محمدی ری شهری، محمد، گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش 64، ص 3ـ 22
- ↑ سوره مائده، آیه 16
- ↑ محمدی ری شهری، محمد، میزان الحكمة، ح۱۹۵۳۶
- ↑ محمدی ری شهری، محمد، گونهشناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ش ش 64، ص 3ـ 22
- ↑ صفوی، سید صدرالدین، هدایت در قرآن.
- ↑ و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است؛ سوره نحل، آیه:۸۹.
- ↑ صفوی، سید صدرالدین، هدایت در قرآن.
- ↑ راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه:۶.
- ↑ صفوی، سید صدرالدین، هدایت در قرآن.
- ↑ این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است همان کسانی که «غیب» را باور و نماز را برپا میدارند و از آنچه به آنان روزی دادهایم میبخشند.و کسانی که به آنچه بر تو و به آنچه پیش از تو فرو فرستادهاند، ایمان و به جهان واپسین، یقین دارند.آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیدهاند و آنانند که رستگارند؛ سوره بقره، آیه: ۲- ۵.
- ↑ صفوی، سید صدرالدین، هدایت در قرآن.
- ↑ صفوی، سید صدرالدین، هدایت در قرآن.
- ↑ صفوی، سید صدرالدین، هدایت در قرآن.
- ↑ صفوی، سید صدرالدین، هدایت در قرآن.
- ↑ " ولتحصیل الهدایه طریقان: أحدهما: طلب المعرفه بالدلیل والحجه، والثانی: بتصفیه الباطن والریاضه"؛ مفاتیح الغیب رازی، ذیل آیه۶ سوره حمد.
- ↑ صفوی، سید صدرالدین، هدایت در قرآن.
- ↑ " فتضمن معنی ألهمنا، أو وفقنا، أو ارزقنا، أو أعطنا ﴿﴿وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ﴾﴾ سوره بلد، آیه:۱۰؛ أی بینا له الخیر والشر، وقد تعدی بإلی کقوله تعالی؛ ﴿﴿شَاكِرًا لِّأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ﴾﴾؛ سوره نحل، آیه:۱۲۱؛ ﴿﴿فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِیمِ﴾﴾؛ سوره صافات، آیه:۲۳. وذلک بمعنی الإرشاد والدلاله، وکذلک قوله ﴿﴿وَإِنَّكَ لَتَهْدِی إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ﴾﴾؛ سوره شوری، آیه:۵۲ وقد تعدی باللام کقول أهل الجنه؛ ﴿﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا ﴾﴾؛ سوره اعراف، آیه:۴۳ أی وفقنا لهذا، وجعلنا له أهلاً"؛ تفسیر ابن کثیر، ذیل آیه اهدنا الصراط المستقیم.
- ↑ صفوی، سید صدرالدین، هدایت در قرآن.